آیا بهاییان هنوز هم تنها هستند؟

آیا بهاییان هنوز هم تنها هستند؟

پویان مکاری

باید قبول کنیم در بیش از ۱۶۰ سال تاریخ بهاییان در ایران، بهاییان تنها بوده اند. در این مدت بارها شاهد برخورد قهرآمیز حکومت و مردم ایران با آن ها بوده ایم اما همیشه در بهترین حالت در برابر آن ها سکوت کرده ایم. وضعیت احزاب سیاسی نیز در برابر مشکل همیشگی بهاییان مشخص بوده است، آن ها همیشه ترجیح داده اند که معضلات بهاییان را نبینند. ندیدنی که تنها به دوران جمهوری اسلامی محدود نمی شود و در دوران پیش از آن هم بسیار رایج بوده است. این بی توجهی تا جایی پیش رفته که نسل جدید فعالان سیاسی و مدنی در ایران نیز، در فضای تعامل فکری و عملی گروه های مختلف، همچنان به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه تمایل چندانی به شنیدن صدای بهائیان و فعالان مدنی بهایی نداشته باشند.

برای درک بهتر وضعیت امروز بهاییان در جامعه مدنی ایران بهتر است به چند مورد از برخورد گروه های مدنی و سیاسی با بهائیان در سال های اخیر اشاره کنیم.

مهمترین مورد برخورد حاکمیت با بهاییان ایران در سال های اخیر بازداشت هفت مدیر جامعه بهاییان ایران است. افرادی که در غیاب تشکیلات رسمی بهایی، مدیریت مسائل اداری بهاییان در ایران را بر عهده داشتند. با گذشت ۴ سال از بازداشت این افراد و صادر شدن حکم ۲۰ سال حبس برای هر یک از این افراد هیچ یک از نهادهای سیاسی یا مدنی در ایران واکنشی در برابر وضعیت این افراد نشان نداده است. این در حالی است که این افراد سنگین ترین حکم میان زندانیان سیاسی سال های اخیر را داشتند و بسیاری از نهادهای سیاسی و مدنی در خارج از ایران خواستار آزادی این افراد شدند. برای مثال می توان به صدور قطعنامه سنای امریکا و درخواست آزادی این مدیران از حکومت ایران اشاره کرد.۱

به عنوان مورد دوم باید به یکی از مهمترین محرومیت های بهاییان در ایران، محرومیت از تحصیل اشاره کنیم. بهاییان به عنوان بزرگ ترین قربانیان انقلاب فرهنگی سال ۵۹ در ایران شناخته می شوند و موضوع محرومیت از تحصیل آنان بعد از انتخابات سال ۸۸ به یکی از مهمترین مسائل جامعه مدنی ایران تبدیل شده است. فعالین حق تحصیل بهایی نیز از مدتی پیش از انتخابات سال ۸۸ تلاش زیادی برای انعکاس این محرومیت در ایران و دیگر کشورها داشته اند. می توان گفت قوی ترین حرکت مدنی انجام شده از سوی بهاییان در سال ها گذشته در راستای رفع محرومیت از تحصیل در ایران بوده است. اما نکته جالب آنجاست که در سال های اخیر تشکل های دانشجویی توجه چندانی به محرومیت از تحصیل بهاییان نداشته اند. تا جایی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تنها یک مورد واکنش گروه های دانشجویی غیربهایی در برابر محرومیت از تحصیل بهاییان را شاهد بودیم. در این ارتباط شورای دفاع از حق تحصیل در بهمن ماه سال ۸۹ بیانیه ای با عنوان “به آپارتاید آموزشی و آزار بهاییان پایان دهید” منتشر کرد.۲

اما گروه های دیگر دانشجویی چون تحکیم وحدت، سازمان ادوار دانش آموختگان تحکیم وحدت و گروه های چپ تا کنون هیچ واکنشی به مسائل پیرامون بهاییان در سیستم آموزشی ایران نداشته اند. جالب آنکه بسیاری از این گروه ها هیچ وقت به عنوان بخشی از حاکمیت مطرح نبوده اند و گروه های دانشجویی اسلامی که بخشی از بدنه حاکمیت محسوب می شدند نیز بعد از انتخابات جنجال برانگیز سال ۸۸ از حاکمیت اخراج شدند. اما تا امروز رفتار این گروه ها در برابر بهاییان رفتاری همگام با جمهوری اسلامی بوده است.

بر این اساس می توان دو دلیل برای بی توجهی به مشکلات بهاییان در جامعه مدنی امروز ایران یافت:

۱- ضعف بهاییان در تعامل با جوامع و گروه های مدنی و سیاسی

۲- وجود تابویی به نام بهائیت در سیاست ایران

از زمان مواجه شدن ایرانیان با مساله ای به نام “بهائیت”، بهاییان ایران تعامل مناسبی با سازمان های سیاسی و مدنی در ایران نداشته اند. این مساله هم به دلیل برخی احکام مذهبی بهاییان و هم به دلیل فشار زیاد حکومت های مختلف (قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی) در سالیان دراز بر بهاییان بوده است. این باعث شده که بهاییان در دهه گذشته و با رونق فعالیت های مدنی ایران نتوانند ارتباطی مناسب و دلخواه با گروه های مدنی و سیاسی در ایران برقرار کنند.

بهاییان که در تعالیم مذهبی خود دارای تعالیمی در دفاع از حقوق زنان، اقشار فرودست اجتماعی و گروه های مختلف مذهبی، کودکان و غیره هستند تا کنون نتوانسته اند در این زمینه ها فعالیت قابل توجهی انجام دهند. طبیعی است که گروه های مختلف سیاسی و مدنی برای توجه به حقوق و معضلات اقشار مختلف اجتماعی نیازمند تعامل مستمر با این گروه ها هستند. تعاملی که بهاییان آن را از گروه های غیربهایی دریغ کرده اند. همین امر باعث شده که تابوی بهائیت همچنان در سیاست های حاکم ایران باقی بماند و در سیاست های حاکم در ایران بر فاصله میان بهاییان و دیگر ایرانیان تاکید شود.

اصولا بر اساس بافت اسلامی حاکمیت و گروه های دخیل در سیاست های امروز ایران و برخورد ایدئولوژیک آن ها با بهاییان نمی توان انتظار داشت که گروه های سیاسی و مدنی که زیرمجموعه این سیاست ها هستند تلاشی برای کمتر کردن فاصله میان بهاییان و دیگر ایرانیان داشته باشند.

به همین دلیل تنها گروه های مستقل مدنی و سیاسی خارج از حاکمیت می توانند در کاهش این فاصله نقشی ایفا کنند و بهاییان را وارد گود کنند. تجربه ای که در سال های گذشته چند نهاد حقوق بشری در ایران آن را به اجرا گذاشته و با تعامل و همکاری با بهاییان نقش موثری در ورود بهاییان به فعالیت های مدنی داشته اند.

در انتها نگارنده انتظار ندارد که بهاییان و گروه های سیاسی و مدنی فاصله ۱۶۰ ساله به وجود آمده میانشان را یک شبه بپیمایند اما باید انتظار داشت که بهاییان و این گروه ها بیشتر از گذشته سعی در تعامل با یکدیگر داشته باشند. تعاملی که می تواند یکی از نواقص بزرگ جامعه مدنی ایران را در دراز مدت جبران کند.

۱- سنای آمریکا خواهان آزادی رهبران بهاییان ایران شد، http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/03/120330_u02_rln_senate_bahaeeis.shtml

۲- http://chrr.biz/spip.php?article12882

Comments are closed.