بررسی تطبیقی رساله مدنیه و پنج رساله عصر مشروطه(۹)
(یک کلمه مستشارالدوله تبریزی/بستان الحق شیخ ابراهیم زنجانی/تنبیه الامه و تنزیه المله میرزای نائینی/مفتاح التمدن فی سیاسهالمدن معین الاسلام بهبهانی/رساله لالان ثقهالاسلام تبریزی)
علی اصغر حقدار
تحلیل محتوایی رساله لالان- بخش اول
ثقه الاسلام تبریزی رساله لالان را به تاریخ ربیع الاول ۱۳۲۶ قمری و در تبیین اهداف مشروطیت خطاب به سران مذهبی جنبش در نجف نوشته است؛ به دوره ای که نخستین دوره مجلس شورای ملی با اقدامات نظامی محمد علی شاه و همراهی متشرعانی چون شیخ فضل اله نوری به تعطیلی کشانده شده بود و در تاریخ مشروطیت ایران از آن به «استبداد صغیر» نام برده می شود. مراد ثقهالاسلام از نامگذاری این رساله به «لالان» که به زبان ترکی بی زبان است، فهماندن سخن دل مشروطه خواهان و واقعیت مشروطیت است.
درمقدمه رساله تقابل سلطه خودسرانه و منع اراده شاهانه و لزوم شورا مورد توجه قرار گرفته و مراد از مشروطیت خروج از سلطه خودسرانه به حکومت قانونی و مشروط دانسته شده است. با این حال ثقهالاسلام هم مانند بسیاری از متشرعان عصر مشروطه، مراد از تحول سیاسی را حفظ اساس شریعت اسلامیه، ایجاد عدل و مساوات و قطع طمع دول خارجه خوانده است. وی هم بدرستی اساس مشروطیت را در دارالشوری می داند. اشاره ای مطابق عرف علمایی به تاریخ مقابله جهان اسلام و جهان دیگر و نوشتن از علل عقب ماندگی و دلایل رشد جهان دیگر، این رساله را همانند دیگر رسالات سیاسی آن دوره با اشکالات جدی تاریخی و معرفتی مواجه می کند. بنیادهای معرفتی و فرهنگی مشروطیت ندانسته به زمینه های تاریخی اسلام و ایران دوره میانه تقلیل داده شده و هیچ اشاره به زیرساخت های حقوق مدرن و عرفی مشروطیت نشده است. ظلم و تعدی حاکمان نیز از نظر ثقهالاسلام از عوامل بدبختی رعیت و دلیل روی آوری آنان به دول خارجه است. «علاج آن منحصر به محدود نمودن دولت و مشروطه کردن سلطنت» و «در حفظ حصار اسلام با قوای معنویه» و «تأسیس مکاتب و… تحصیل ثروت و علوم نافعه در معاش و علم پولتیک و علم سد باب احتیاج به خارجه»(ص۱۵) است.
اشاره ثقهالاسلام به واقعه رژی و نقش آن در حفظ استقلال مالی ایران و اثرش در وقوع جنبش مشروطیت خالی از لطف نیست و روحیه ملی گرایی نویسنده را حکایت می کند. در توضیح رویداد ضد رژی به مختصری بسنده می کنم. دگرگونی در روابط جهانی و تاثیر این روابط در حدود جغرافیایی و فرهنگیـ سیاسی و اقتصادیایران، همانطور که در اذهان موجبات تحول را پدیدار ساخت، در کنشهای فردی و اقدامات اجتماعی نیز مسائلی را به وجود آورد که در تاریخ ایران بی سابقه بودند؛ ظهور جنبشهای مردمی برای احقاق حقوق فردی و ملی که با جنبش تنباکو آغاز میشود، زمینههای اولیه جنبش مشروطیت و ایدههای نوین اجتماعیـ سیاسی را در خود جای داده است.
جنبش تنباکو خود نیز متاثر از حوادثی چون جنگهای ایران و روسیه و ورود عامل خارجی(روسیهـ انگلستانو عثمانی) در سیاست ملی و اقتصاد ایرانی بود؛ در تمامی این جنبشها «اعتراضبر هیأتمجموعنظامحاکم(بنیادیاساسی) روحتاریخاجتماعیایران را از آغاز سده چهاردهم هجری میسازد. البته انتقاد و اقدام در جهت «رفوم» و تغییر نظام حکمرانی، بازمیگردد به دورانسی و چند ساله پیشاز آن. هم چنان که اندیشه تجدد دینی نمودهای متنوع داشت؛ از بدعتگری تا عنوان «پروتستانتیزم» را در برمیگرفت. جهشهای اصلاح سیاسی که از درون دستگاه حاکم برخاست در نهایت به ناکامی انجامید، هر چند تأثیر مستقیم فکری و اجتماعی برجای گذارد. هم چنان که فکر تجدد دینی در ایران قوت نگرفت اما تأثیر نهاد. هیأت نظام حاکم خود سد راه تغییر و ترقیبود.»
وضعیت جامعه در آن دوران به شکلی درآمده بود که هم دیوانیان از آن شرایط ناراضی بودند و هم توده مردماز نبود عدالت و گسترش فقر آزرده خاطر بودند؛ از طرفی رکود اقتصادی که در اثر تغییر در مبادلات جهانی برای ایران فراهم ساخته بود، اقشار تاجر و صاحب سرمایه را به تلاطم واداشته بود و از طرف دیگر مکانیسمهای کهن کشورداری توان سرکوب و نادیده گرفتن حقوق رعیت را از دست داده بود؛ در مجموع تمامی شرایط برای وقوع یکحادثه دورانساز و تاریخی پدید آمده بود، در چنین شرایطی «تلاشو فعالیتمخالفانسیاسیبهکنارـ ناخرسندی عامه هم از دولت جای خود را داشت. مایه نارضامندی عمومی، فقر و گرانی ارزاق بود که خود در درجه اول از ثمرات قحطی و وبا و ستم عاملان حکومت بود که مسئولیت جملگی به خود دولت باز میگشت.»(شورشبر امتیازنامهرژی،ص۲۷)
در بحث از زمینههای شکلگیری جنبش ضد رژی، گذشته از عوامل خارجی و آگاهی که برخی از مردان سیاست از شرایط استعماری آن و ضربهای که بر اقتصاد ملی وارد خواهد ساخت، به دست آورده بودند، عوامل اجتماعی چندی نیز دخیل بودند؛ گرانی ارزاق عمومی و کاهش قدرت خرید مردم از مهمترین عواملی بودند که اعتراضات مردمی را به صورت مخالفت با کمپانی خارجی که در حقیقت مخالفت با حاکمیت بود، به صحنه آورد؛ «نکته اینجاست که شکایت شهرنشینان از بابت گرانی ارزاق و غیره چیز تازهای نبود. اما با تشکیل هر حرکت اجتماعی، نارضامندی عامه و بکار گرفتن آن میتوانست مشارکت انفعالی آن را در آن جنبش مسلم گرداند. نکته ظریف دیگر اینکه سفارت انگلیس یک باره وقتی به یاد غمخواری مردم افتاد که رژی میخواست کارش را تازه آغاز نماید. از اینرو از نارضامندی مردمسخت اندیشناک بود.»(شورشبر امتیازنامهرژی،ص۳۴)
در آن شرایط بحرانی، کمپانی انگلیسی در پی تصرف اصلیترین محصول ملی ایران به صحنه آمد و بدون توجه به زیرساختهای اجتماعی و التهابات سیاسی و واکنشهایی که جنگهایایرانو روسیه علیه خارجیان به وجود آورده بود، یکی از قراردادهایاستعماری تاریخ ایران منعقد شد؛ بیتردید نخبگان و مردان سیاسی آگاه ایرانی به این نکته پی برده بودند که ورود کمپانی خارجی همان کاریرا در ایران خواهد کرد که نظامیان روسیه در تصرف بخشی از خاک ایران انجام دادند؛ اعتراضات نخست از طرف صنف تجار تهرانی شروع شد، به دیگر اقشار جامعه گسترش یافت و آخر سر دولت را مجبور به فسخ قرارداد کرد؛ «بحث ما روشن نمود که دولت در برابر سلسله اعتراض که از هر گوشهای میرسید و عصیان هایی که در چند ایالت برخاست و از همه مهمتر درک خطر بحران داخلی ناگزیر در اول ربیعالاول قضیه انحلال رژی را با نماینده انگلیس به میان نهاد و موافقت او را در اصل مطلب گرفت. تلقی دولت انگلیس نیز همین بود که هرگاه بار دیگر طغیانی سربگیرد، شاه بی چون و چرا به فسخ امتیازنامه اقدام خواهد کرد. از اینرو از جانب دولت انگلیس به کمپانی سفارش رفت که با احتیاط قدم بردارد و در اجرای مواد انحصارنامه سختگیر نباشد. زمینه الغای نظام رژی چنینفراهم گشت.»
جنبش ضد رژی که نخستین حرکت عمومی ملی در تاریخ معاصر ایران بشمار میرود، نطفههای اولیه قانون خواهی و مشروطه طلبی را به لایههای مختلف جامعه انتقال داد و بخشی از زمینههای لازم را برایاستقرار مشروطیت فراهمساخت.