گزارش نقض حقوق اقلیت های مذهبی در هفته ای که گذشت
فرزان فرامرزی
سفر رئیس جمهور منتخب ایران، حسن روحانی و شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل و البته مکالمه ی “تاریخی” دو رئیس جمهور ایران و آمریکا، خبر داغ هفته ی گذشته بود. البته در این بین اخبار دیگری هم بود، که در لابلای خبر سفر روحانی به آمریکا زیاد به چشم خوانندگان نیامد.
به این اخبار در ادامه خواهیم پرداخت اما موضوعی که در مورد سفر رئیس جمهور منتخب ایران به آمریکا مهم است، اشاره ی هر دو رئیس جمهور به برنامه ی هسته ای است. این تماس تلفنی کافی بود تا بهای نفت کاهش یابد و قیمت دلار هم در بازار تهران اندکی تکان بخورد[۱].
اما در این میان تمرکز تمامی این مذاکرات و دیدارها بر روی “برنامه هسته ای” ایران بود. تارنمای روحانی نیوز به نقل از رویترز چنین گزارش داد: “باراک اوباما رییس جمهور آمریکا گفت که یک فرصت بی نظیر برای پیشرفت در زمینه برنامهای هستهیی ایران بوجود آمده است.” این تمرکز بر برنامه هسته ای که ظاهرا بیشترین نگرانی غرب و جامعه جهانی است، البته قابل پذیرش است، اما مسئله ی رژیم ایران تنها مسئله ی هسته ای نیست. آیا قرار است غرب بر سر مسئله ی هسته با ایران معامله بکند و مسائل حقوق بشری موجود در ایران را نادیده بگیرد؟
اما زمانی که حسن روحانی در آمریکا بود در ایران چه گذشت؟ ابتدا در آخرین روز شهریور ماه، بهزاد شکوهی پیرمرد ۷۵ ساله بهائی که سال های قبل از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در سمت معاونت وزیر کشاورزی مشغول بکار بوده و پس از سال ۵۷ مانند سایر شهروندان بهائی که سمت دولتی داشتند از کار خود اخراج و منفصل دائم از خدمت گردید؛ برای پیگیری مطالبات خود از وزارت کشاورزی اقدام به تهیه دادنامه نموده بود، پس از احضار از سوی فرمانداری تهران مورد ضرب و شتم و هتاکی قرار گرفت[۲].
بهزاد شکوهی پس از ۳۴ سال از زمان اخراج خویش از اداره مزبور، با روی کار امدن دولت جدید داد نامهای تنظیم کرده و آنرا تقدیم مقامات کرده بود پس از این اقدام فرمانداری استان تهران در خیابان عباس آباد ابتدای میرعماد وی را احضار نموده و در آنجا اقدام به ضرب و شتم وی نمودند. این شهروند بهائی البته به دولت “تدبیر و امید” امیدوار بوده، اما از تدبیر تنها حاصل ایشان ضرب شتم شده است.
فردای روزی که این شهروند بهائی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران، به دیدار دو خانواده ی بهائی می رود و از آن ها بخاطر ظلم هایی که این روزها در حق شان می شود عذرخواهی می کند. دکتر ملکی به ترانه طائفی، جوان محروم از تحصیل بهائی چنین می گوید: “دخترم، من از طرف همه ی آنانی که نمی فهمند و با همین نفهمی هایشان شما بهائیان را به تنگنا درانداخته اند، پوزش می خواهم.” حرکت دکتر ملکی، از جمله حرکت هایی است که می تواند تابوی رابطه با بهائیان و محرومیت از حقوق اجتماعی آنان را در ایران بشکند. این تابو از تابوی رابطه با آمریکا سخت تر نیست. آمریکایی که ۳۴ سال هر روز در صف های کلاسی شعار مرگ بر او داده شد و می شود، آمریکایی که در جشن و عذا، در راهپیمایی روز قدس تا عاشورا و… همیشه مورد توهین و اعتراض قرار گرفته، می رود که اکنون دوست دولت ایران بشود و البته بسیار هم خوب است. بهائیان که هیچگاه دشمن ایران و ایرانی نبوده اند، و همیشه مورد ظلم قرار گرفته اند، آیا نمی شود که آنان نیز آزادانه در کشور خود زندگی کنند.
از خبر خودسوزی چند تن از پیروان اهل حق در اعتراض به تراشیده شدن سبیل یکی از همکیشانشان، هنوز مدت زیادی نمی گذرد که باز هم این موضوع در زندان های ایران اتفاق افتاد. “هفته گذشته یکی دیگر از پیروان یارسان به نام صفر فرجی ۲۷ ساله ساکن هشتگرد کرج که برای سه روز بازداشت شده و به زندان منتقل شده بود، در زندان تهران بزرگ مورد اهانت مسئولین زندان قرار گرفته و به زور سبیل وی را تراشیده شد[۳].“
البته مسئولین هنوز عکس العملی در این مورد نشان نداده اند. اما این که یک انسان حتی در مورد ریش و سبیل خود آزادی نداشته باشد، بسیار دردناک است. این خبر از آن جهت دردناک است که سه ماه پیش این حرکت منجر به خودسوزی دو تن از پیروان مکتب یاری شد و نگرانی ها در اقدامی مشابه وجود دارد.
آخرین موضوع که البته خود به تنهایی موضوع یک مقاله ی مستقل می باشد و در اینجا تنها اشاره ای به آن می کنیم، تصویب قانون “ازدواج فرزندخوانده با سرپرست بنا به رای دادگاه، در مجلس ایران” بود. هرچند “شورای نگهبان هنوز در خصوص این قانون نظر نداده است” اما مطرح شدن و تصویب آن در مجلس خود موضوع بحث های فراوانی شده است.
در این که تجاوز و خشونت خانگی توسط ناپدر و نامادری و حتی پدر و مادر علیه کودکان در ایران وجود دارد البته “تمامی موارد این خشونت در کشورمان ثبت نمیشوند، بنابراین آمار فراگیری در این زمینه وجود ندراد تا بتوانیم بر اساس آن وضعیتمان را با سایر کشورها مقایسه کنیم[۴].“
از سوی دیگر مریم پناهی، فعال حقوق کودک، در توضیح خشونت های رایج در میان خانوادهها علیه کودکان، اعتقاد دارد که متأسفانه این خشونت ها در خانواده های ایرانی برسمیت شناخته می شود و رواج زیادی دارد[۵]. این خشونت ها البته شامل خشونت ها و آزارهای جنسی هم می شود. حال مجلس ایران بجای تصویب قوانین حمایتی از کودکان در مقابل این تجاوزها، این اعمال را قانونی کرده است!
از بحث های قانونی که بگذریم، نکته ای که باید در اینجا به آن اشاره کنم، این است که در طول تمام این سال ها، جمهوری اسلامی همواره بهائیان را متهم به فساد اخلاقی و داشتن رابطه جنسی با محارم کرده است، حال همین جمهوری اسلامی ازدواج با دختر خوانده را قانونی و شرعی می کند!
امیدواریم که در رئیس جمهور ایران پس از بازگشت به ایران، همانطور که وعده داده بود، به وضعیت حقوق اقلیت ها هم سروسامانی بدهد و جلوی قوانین بدوی و غیرانسانی را بگیرد.
[۱] http://www.rouhaninews.com/5815-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%AF.html
[۲] http://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/16647-1.html
[۳] http://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/16682-1.html
[۴] http://ibna.ir/vdcirpazzt1au52.cbct.html
[۵] http://www.persian.rfi.fr/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87/20120604-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF