برادران لطفاً عینکتان را عوض کنید!
دبیر
نه خبر دستگیری عده ای بهائی غیرعادی است نه تعطیلی کسب و کار بهائیان در ایران. اما آنچه در خبر دستگیری عده ای از بهائیان ایرانی شاغل در صنف عینک فروشی خود برادران را هم به تعجب وامی دارد، نسبت دادن اتهام قاچاق کالا به دستگیرشدگان است. علامت تعجب از آنجائی در ذهن هر شنوده ای سبز می شود که تقریباً همه می دانند که صنعت قاچاق در ایران که مدت هاست کمر ایران و ایرانی را شکسته، در انحصار کامل همان برادرانی است که بهائیان را متهم به قاچاق عینک کرده اند. این برادران این بار سرقت در روز روشن و جلوی چشمان صاحبخانه را نیز به سوابق درخشان خود افزوده اند و با کمال وقاحت تمامی وجوه نقد و طلاهای متعلق به صاحبخانه را نیز در هنگام دستگیری بهائیان بازداشتی به تاراج برده اند. اینکه چرا برادران این بار برای اعمال فشار بر جامعه بهائی دست به دامن این سبک اتهامات شده اند را کمی توضیح خواهیم داد اما بگذارید ابتدا از عادت معهود بهائی ستیزان برای نسبت دادن اعمالی به بهائیان بگوییم که نه تنها در دیانت بهائی ممنوع است بلکه بهائیان در سراسر جهان به خلاف آن ها مشهور و شناخته شده اند.
بهائیان را اعتقاد بر این است که هرگونه رفتار خلاف قانون کشور محل اقامتشان ممنوع و مخالفت با تعالیم شارع این آئین و توصیه های اکید و موکد متولیان اداری جامعه بهائی از جمله بیت العدل الهی است. بهائیان یا در کشوری که قوانین آن را ناعادلانه می دانند زندگی نمی کنند یا اگر مایل به ماندن در آن کشورباشند، به همان قوانین غلط و ناعادلانه احترام می گذارند. در نتیجه به طریق اولی نسبت به قوانینی که در تمام جهان یکسان است و شامل ممنوعیت اعمالی است که قبح عقلی فراگیر دارند نیز پیابند هستند. بهائیان حتی به دلیل احترام به قوانین فعلی ایران از حق مسلم خود برای داشتن تشکیلات اداری و مذهبی در ایران صرف نظر کرده اند لذا چگونه ممکن است که با دست زدن به اعمالی مانند قاچاق قوانین کشور محل اقامت خود را نقض کنند؟
به علاوه به لطف بهائی ستیزی چند ده ساله ای که در ایران حاکم بوده است، بهائیان از ستاندن حق قانونی خویش و اشتغال به مشاغلی که تخصص آن را دارند و در چهارچوب قانون برای تمام شهروندان ایرانی آزاد هستند نیز منع شده اند و حتی اماکن کسب قانونی آن ها نیز تعطیل می شود پس چگونه ممکن است با ورود به ورطه خطرناکی مانند قاچاق کالا به دست بهائی ستیزان بهانه ای برای اعمال فشار بیشتر بر خود بدهند؟
به نظر می رسد آنچه دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی را به سرودن این داستان و متعاقب آن دستگیری چند تن از بهائیان وادار کرده، ترکیبی از عوامل زیر باشد:
اولاً در ماه های اخیر شخصیت های مختلف و فعالان سرشناس ایرانی از طیف های مختلف از طرق گوناگون از جمله نگارش مقالات و حضور در منازل بهائیان در بند به ابراز همبستگی با جامعه بهائی تحت ستم ایران پرداخته اند. مصاحبه های شخصیت هایی مانند آیت الله معصومی تهرانی و محمد نوری زاد با رسانه های بین المللی در رابطه با محکومیت اعمال فشار غیرقانونی بر بهائیان ایران نمونه ای از این تلاش ها است. دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی به دلیل ضعف منطق و عدم برخورداری از پشتوانه عقلانی برای توجیه ادامه وضع موجود تلاش دارد با توسل به اتهامات دروغینی مانند قاچاق، قدری از موضع انفعال خارج شود و برای نیل به این مقصود مانند همیشه دست به دامن دستگاه امنیتی و قضائی شده است که متاسفانه بدون توجه به وظایف قانونی خود از هیچ تلاشی برای کمک به جریان بهائی ستیز در ایران دریغ نمی نمایند.
ثانیاً کشف پاسخ این سوال که چرا برادران به سراغ صنف عینک فروشان رفته اند نیز نیاز به تامل چندانی ندارد. مدت ها است که بهائیان ایران از اشتغال به بسیاری از مشاغل در ایران محروم هستند. صرف نظر از مشاغل دولتی یا مشاغلی که نیاز به تایید از طرف مراجع دولتی دارد، کسب و کارهای محدودی در ایران وجود دارد که بهائیان برای اشتغال به آن با موانع جعلی شرعی ناشی از فتوای نجاست بهائیان روبرو نیستند. به همین دلیل جندین دهه است که بهائیان در صنف های خاصی مشغول به کار شده اند و فرزندان خود را هم که محروم از تحصیل هستند نزد خود آموزش حرفه ای می دهند تا امکان گذاران زندگی و امرار معاش آبرومندانه برای آن ها فراهم شود. صنف عینک سازی یکی از این صنوف است که نیازمند دقت و مهارت زیادی است و بهائیان نیز توانسته اند طی چندین دهه با یکدیگر مهارت های لازم، در این صنف تا حد زیادی موفق باشند. بنابراین تشکیلات امنیتی ایران با هدف قراردادن بهائیان شاغل در این صنف از طریق انتساب اتهام قاچاق عینک دو هدف را همزمان دنبال می کند:
در وهله نخست عرصه را برای فعالیت بهائیان زیادی که در صنف عینک سازی فعال هستند تنگ و ناامن می نماید و در واقع یکی دیگر از آخرین راه های باقی مانده برای امرار معاش آبرومندانه بهائیان در ایران هم را مسدود می نماید. دست گذاشتن روی اتهام جعلی قاچاق عینک به بهائی ستیزان این امکان را می دهد که اموال و دارائی های با ارزش بهائیان ایران را که در صنف عینک سازی سرمایه گذاری شده است به بهانه واهی فعالیت در زمینه قاچاق توقیف و مصادره نمایند. در بازداشت هایی که روز گذشته انجام شده است شاهد بودیم که تمامی اموال اشخاصبازداشت شده از جمله کلیه اجناس موجود در مغازه و حتی طلا و جواهرات موجود در منزل شخصی بهائیان بازداشتی نیز توسط نیروهای امنیتی توقیف شده است. این امر نشان می دهد که بهائی ستیزان تصمیم دارند با نسبت دادن قاچاق به بهائیان فعال در صنف عینک سازی، زمینه را برای توقیف ظاهراً قانونی اموال این افراد به بهانه تحصیل این اموال از طریق نامشروع فراهم آورند.
در مرحله دوم بهائی ستیزان مایلند که شهرت بهائیان به فعالیت در صنف عینک سازی را پوششی برای توجیه اقدامات امنیتی خود قرار دهند و اینگونه جلوه دهند که موفقیت بهائیان در این صنف به دلیل فعالیت های غیرقانونی آن ها بوده است. احتمالاً ظزف روزهای آینده شاهد پخش اخبار و نمایش های ساختگی از رسانه های وابسته به حکومت در رابطه با میزان ثروت بهائیان فعال در بخش عینک و وسعت فعالیت های ایشان خواهیم بود. در واقع این اقدام نسخه جدیدی از حربۀ قدیمی بهائی ستیزان در نشان دادن بهائیان به عنوان عناصری است که از طرق مرموز و غیرقانونی موفق به کسب درآمدهای هنگفت شده و بر جامعه مسلمین سیطره مالی پیدا کرده اند. این تکنیک سال ها توسط انجمن حجیه به کار گرفته می شد تا در عموم مردم و بویژه اقشار زحمت کشی که از نظر مالی تحت فشار هستند نسبت بهائیان نفرت ایجاد شود.
نکته سوم و پایانی این است که دستگاه امنیتی به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی بار دیگر برای به نمایش گذاشتن پایبندی خود به دین و اصول دینی و ارضاء بخشی از بدنه طرفداران نظام تصمیم به بالا رفتن از دیوار کوتاه بهائیان گرفته و در شرایطی که دولت آقای روحانی از طرف منتقدین تندرو در مجلس و سایر نهادهای قدرت متهم به مماشات با فتنه گران و کوتاه آمدن از اصول و ارزش های انقلاب اسلامی می شود و برخی وزرای این دولت دائماً تهدید به استیضاح می شوند، برخورد امنیتی با بهائیان همچنان نشانه ای از پایبندی این دولت به ارزش های انقلابی تلقی می شود.
البته بهائیان ایران مانند بسیاری دیگر از اقشار جامعه ایران مدت ها است که به اعمال فشارهای مختلف عادت کرده اند و آموخته اند که چگونه از دل همین فشارها با عزمی راسخ و اراده ای خلل ناپذیر به راه خود ادامه دهند و علی رغم تمام این فشار تا سر حد امکان در توانمندسازی خود و خدمت به جامعه و هم نوعان خود کوشا باشند. اگر برادران به پشت سر خود نگاهی بیاندازند خواهند دید که با عینک بهائی ستیزی و دشمنی با هم میهن و هم نوع خود نتوانسته اند حتی پایگاه های سنتی خود را حفظ کنند و بلکه به بسیاری از ارزش های مورد احترام ایرانیان نیز ضربه زده و آن را تضعیف کرده اند. لذا بهتر است که هم میهنان عزیز به جای برخورد امنیتی با عینک سازان بی گناه، عینک امنیتی و تندروی خود را عوض کنند و به دیده عشق و همیاری به ایرانیان بنگرند.