کاستی‌های تبعیض آمیز ؟؟!!

مقدم

۹۴-۵-۶

کاستی‌های تبعیض آمیز ؟؟!!

اخیرا نشستی در باره بدشت و نقش طاهره در آن رویداد تاریخی در ویرجینیا برگزار گردید و سرکار خانم مهرانگیزکار نیز از جمله مدعوین و سخنرانان آن جلسه بودند که در پایان نشست پرسش زیر را مطرح نمودند.

اگر همین لحظه به اعجاز، طاهره از سرای باقی به سرای فانی بازگردد و در همین نشست، برای عضویت در “بیت العدل” که بالاترین نهاد تصمیم‌گیری بهائیان است، اعلام نامزدی کند، آیا با وجود حکم دیانت نوین که زنان را به لحاظ جنسیت به مرجع مهم بهائیت راه نمی دهند، طاهره با آن درجه از شجاعت، شوریدگی، خردورزی و دانش، می تواند وارد بیت العدل بشود؟

ایشان از پاسخ‌های داده شده قانع نشده و نهایتاً نپذیرفتن و یا نشنیدنِ پاسخی مناسب برای سوالشان را دلیلی بر وجود “کاستی‌های تبعیض آمیز و جنسیتی ” در دیانت بهایی معرفی کردند و در ادامه این گفتگو در فیسبوک در ذیل صفحه جناب کاویان صادق زاده اظهار داشتند که ” عضویت زنان همسان مردان در بیت العدل یک حق است. همین و دیگر هیچ! خود دانید و مصالح دیانت تان.”

این خلاصه و چکیده‌ای از نظرات ایشان بود . متن کامل سخنرانی ایشان در سایت خبرآنلاین در دسترس عموم  قرار دارد. در میان مطالب مقاله ایشان علاوه بر نکات بسیار مثبت و فی‌الواقع بکر و جدیدی که در زمینه استنتاج و برداشت ایشان از شخصیت طاهره وجود دارد ، چندین نکته قابل تامل و بررسی بیشتر نیز دیده می‌شود که شایسته است با تعمیقی دقیق‌تر واکاوی گردد. با احترام بسیار به سرکار خانم کار عزیز ، وجود این نکات به دلیل عدم اطلاع دقیق ایشان از موازین و آموزه‌های دیانت بهایی است که به نحوی ناگسستنی با یکدیگر در تعامل و ارتباط می‌باشند که برای تشریح مطالب و ورود به متن اصلی ،  ناگزیرم در ابتداء مقدمه‌ کوتاهی را بیان نمایم.


 

آنچه که به نظر حقیر می‌رسد و با توجه به مطالعاتی که انجام داده‌ام و یکی از دلایل اعتقادم به دیانت بهایی شده ، اینست که در این دیانت مقام انسان فارغ از جنسیت و یا اعتقاداتش بسیار رفیع و بلند مرتبه معرفی گردیده که لازمه ظهور و بروز این مرتبت بلند و ارزشمند اعتقاد و ایمان وی به خیرخواهی کلی نوع بشر که نشات گرفته از قلبی پاک و عقلی سلیم است ، میباشد. در همین ارتباط است که تعریف جدیدی از انسان در این دیانت مطرح شده و انسان را کسی میدانند که فارغ از هرگونه تعصب و تفاوتی به خدمت دیگر انسان‌های کره زمین بپردازد و خیرخواه همه ابناء نوع بشر باشد . چنانکه بنیانگذار این دیانت ، حضرت بهاالله میفرمایند : ” امروز انسان کسی است که به خدمت جمیع من عَلَی الارض قیام نماید ” ایشان در این بیان خود نه تنها مرزی برای خدمت به مرد یا زن ، مومن یا مشرک ، سفید یا سیاه ، عرب یا عجم و امثالهم تعیین نمی‌فرمایند ، بلکه آنها را ملغی و باطل نیز اعلام می‌کنند. این دیدگاه و اعتقاد که خدمت به دیگر انسان‌ها ملاک انسانیت قرار گرفته ، نشان‌دهنده عدالتِ فراگستر ، محبت و مهربانی جهان شمول و نفی تبعیض در انحاء و اشکال مختلف آن در این دیانت نوین است که تا پیش از ظهور حضرت بهاالله نه تنها وجود نداشت بلکه بنا به ضروریات زمانی دوران قدیم و باستانی بر خلاف این شیوه و اعتقاد جدید ، انسان‌ها به گروه های کافر و مومن و باز به زیرگروه‌های خردتر مانند کافرِ ذمی و کافر حربی تقسیم‌بندی می‌شدند که نتیجتاً سبب ضایع شدن حقوق ایشان می‌شد که متاسفانه هنوز نیز می‌شود. مفهوم خدمت در دیانت بهایی که از جمله ضروریات و لوازم ذاتی ایمانی یک مومن بهایی است شامل طیف وسیعی از اقدامات و ابتکارات فردی یا مشارکت در اقدامات جمعی ، انجام رفتار نیک و کردار پسندیده یا شرکت در نهادهای اداری دیانت بهایی است. خلاصه هر عمل پاکی که این جهان تاریک را روشنایی بخشد و سبب راحت و آسایش عموم خلق شود و بر قدر و مقام انسان بیافزاید از منظر اعتقادی در پیشگاه خداوند مقبول خواهد بود .

این مقدمه از آن جهت معروض گردید که سرکار خانم کار بدانند و مطمئن باشند که علیرغم مقام منیع و رفیع و شامخ بیت‌ العدل اعظم در منظر بهاییان جهان و علیرغم اهمیت انکار ناپذیری قدر و شان و منزلت بی بدیل و بی مثیل آن مرجع و معهد مطاع و قانونگذار ، عضویت در آن نهاد عالیمقام لزوما هدف غایی هیچ فرد بهایی نبوده و نباید باشد چه که عضویت در بیت العدل اعظم تنها ، یکی از طرق خدمت به عالم انسانی است و نشان دهنده اوج کامیابی و بهتری و برتری نفوس منتخَب نبوده و نیست. البته این گفته نیز نباید به معنای بی‌ارزش قلمداد کردن و یا بی‌اعتبار جلوه دادن ارزش خدمت در آن مجمع جهانی تلقی شود. برداشت و نگرش خانم کار از ساختار بیت العدل اعظم مقایسه‌ای از پایه غلط با دیگر ارگان‌ها و نهادهای بین‌المللی و سیاسی جهان است که در آنها ارتقای کارکنان به مناصب و پست‌های بالاتر تلقین کننده وجود فضیلت و منقبتی خاص و ویژه به زیردستانشان است و چنین میشود که قهراً مبارزه برای کسب درجات شغلی بالاتر یکی از صفات کارمندان سازمان‌های سیاسی جهان حال است که پس از رسیدن به مقصود ، بهره برداری فراوان از لذات و فواید آن مسند و مقام شامل حال آن مبارز فی السبیل السیاست ! میشود. اما با اندک تامل و نگاهی به مرکز جهانی بهایی می‌توان به فراست دریافت که آن معهد اعلی با دیگر سازمانهای سیاسی یا دینی بین‌المللی چقدر تفاوت بنیادین و غیر همگن دارد. به عنوان مثال درآمد اعضای بیت العدل اعظم با سایر کارکنان مرکز جهانی بهایی ، از باغبان و آشپز و حسابدار و نظافتچی و غیره همگی با هم برابر و یکسان است ، در هنگام ناهار نیز بر سر همان میز و سفره‌‌ای می نشینند که باغبان یا نظافتچی یا حسابدار ممکن است در کنارشان باشد . حضرت بهاالله در یکی از الواح خود بیانی به این مضمون می‌فرمایند که وقتی اوضاع جهان خوب خواهد شد که روساء و پادشاهان عالم مانند نفوس عادی زندگی کنند. به نظر شخصی حقیر بیان آن حضرت اشاره به این نکته نیز دارد که باید در دیدگاه و رفتار مردم جهان نسبت به روساء و رهبرانشان نیز تغییر اساسی و بنیادی به وجود آید تا آن مرحله‌ و درجه که مردم جهان هم ، به پادشاهان و روسای جمهور و یا رهبران خود به نظر نفوس عادی ولی توام با احترام بنگرند.

این را نیز انکار نمی‌نمایم که شاید در بین بهاییان کسانی باشند که مانند حقیر گرفتار نقایص بشری بوده یا روح و هدف این دیانت را به درستی درک نکرده یا گرفتار غرور و نخوت شده باشند و چنین تصور و توهم نمایند که عضویت در نهادهای بین المللی جامعه بهایی میزانی برای اعتبار سنجی ایشان در سطح جوامع محلی یا ملی خواهد بود . اما در راستای همین دیدگاه و با توجه به فرمایش سرکار خانم کار که تصور می فرمایند طاهره خود را برای عضویت در بیت العدل نامزد می‌کند یعنی به محض ورود به این جهان خاکی کشته مرده عضویت در بیت العدل اعظم میشود ، باید معروض گردد که بر طبق آموزه‌ها و دستورالعمل‌های دیانت بهایی اعلام نامزدی افراد چه مرد و چه زن برای عضویت در هر نهادی چه محلی ، چه ملی و چه بین المللی ممنوع و حرام شده است . ضمناً تبلیغات و آگهی و پروپاگاند و امثال این رسومات که در نهادهای انتخاباتی سیاسی جهان وجود دارد و یکی از علل و اسباب آلودگی آنهاست ، در تشکیلات و نظام اداری بهایی بالکل ممنوع و حرام است. لذا تصور اعلام نامزدی حضرت طاهره ، تصوری کاملا محال و ناروا و بر خلاف اصول اولیه اعتقادی و ایمانی وی و در تعارض با منویات قلبی اوست. البته سرکار خانم کار احتمالا فرصت مطالعه بیشتر و دقیق‌تر تاریخ اولیه این دیانت را نداشتند و الا به خوبی پی میبردند که این حضرت بهاالله بودند که قره‌العین  را در بدشت به طاهره تسمیه و ملقب و رهنمودهای لازم برای نحوه اعلان استقلال دیانت بابی را اظهار فرمودند و چون برخی از بابیان از رفتار طاهره از جمله در مورد کشف حجاب به حضرت باب شکایت بردند آن حضرت در پاسخ به اینان در جمله کوتاهی به این مضمون فرمودند چه بگویم در حق نفسی که لسان عظمت او را طاهره نامیده است و همین پاسخ کوتاه سبب از بین رفتن مخالفت با حضرت طاهره گردید.

برخی از جزییات تاریخ اگر نادیده گرفته شود سبب سو تعبیر و خلط مطلب خواهد شد واقعه بدشت نیز از جمله این وقایع بسیار مهم است که حتما باید با دید موشکافانه به آن نگریست.

اما سوال مهم خانم کار چرایی عدم عضویت خانم‌ها در بیت العدل اعظم است که آن را نشانی از کاستی‌های تبعیض‌آمیز برشمرده و گفته اند که ” عضویت زنان همسان مردان در بیت العدل یک حق است. همین و دیگر هیچ! خود دانید و مصالح دیانت تان.”

همانگونه که در قسمت اول مقاله گفته شد عضویت در بیت العدل اعظم یک نوع خدمت است و خدمت از دیدگاه دیانت بهایی وظیفه است و نه یک حق. نکته حقوقی که خانم کار از بنده با آن بهتر و بیشترآشنا هستند تفاوت بین حق و وظیفه است . باز همانگونه که در ابتدای مقاله بدان اشاره شد حضرت بهاالله خدمت به همه ابناء بشر را وظیفه تمامی انسان‌ها می‌دانند اما در این میان استثنایی را برای خانم‌ها قائل شده و ایشان را  از  انجام خدمت در بیت العدل اعظم معاف اعلان فرموده‌اند . اینکه با اعلان این معافیت ، بار سنگینی از دوش خانم‌ها برداشته شده و بر شانه‌های مردان گذاشته شده است ، می‌تواند نشانه توجه ویژه و خاص پروردگار به بانوان و بیانگر لطف و رحمت او در حق ایشان باشد. متاسفانه تصور معکوس و بدبینانه از این فضل و بخشش ، تنها ، نتیجه پرورش افکاری آزرده  در محیطی زن ستیز و نیز نتیجه پیامد دوران طولانی تحریم زنان در طول تاریخ است که همواره به دلیل زن بودن از مشارکت در عرصه‌های مختلف اجتماعی ممنوع شده‌اند. در دیانت بهایی هنگامی که شخصی جهت انجام امور مهمه از سوی پیامبر یا جانشینانش برگزیده می‌گردید به جنسیت او توجه نمی‌شد چنانچه طاهره از جمله حروف حی بود و نیز تعدادی از ایادیان امر بهایی از بانوان بودند یا زمانی که بیت العدل اعظم  می‌خواهند نماینده‌ای را از سوی خود جهت اظهار منویات جامعه جهانی بهایی به مجامع بین المللی معرفی نمایند ناظر بر مرد یا زن بودن او نیستند شاهد این گفتار وجود بانوانی است که از جمله نمایندگان و سخنگویان جامعه جهانی بهایی بوده و هر از چندی در رسانه‌های عمومی با ایشان مصاحبه می‌شود. لذا تصور و بیان این مطلب که “حقی”  از خانم‌ها گرفته شده اصولاً از پایه نادرست و بی انصافی است .

اما اگر سوال فرمایند که چرا حضرت بهاالله خانم‌ها را از عضویت در بیت العدل اعظم معاف اعلان فرموده‌اند؟  این پرسشی است که حضرت عبدالبهاء صراحتاً پاسخش را به آینده موکول فرمودند . شاید برای اینکه یا علم و دانش بشری پیشرفت خواهد نمود و یا پدیده‌های اجتماعی جدیدی به ظهور خواهند رسید و سر این مطلب را کشف خواهند ساخت و علت و حکمت آن حکم مانند خورشید در وسط آسمان عیان خواهد شد. ولی در حال حاضر اگر پاسخی از سوی نفوس بهایی ارائه شود استنباطات شخصی و نظرات فردی است و هیچیک نظر رسمی جامعه‌ بهایی نیست. اما خالی از فایده نیست که به برخی از پاسخ‌های داده شده نظر مجملی بیاندازیم از جمله آنها اینست ، وجود ساعات کاری زیاد و طاقت فرسای اعضای بیت العدل اعظم و حضور دائمی و بی وقفه اعضاء در جلسات ، نتیجتاً خانم باردار یا مادری که فرزندان خردسال یا شیرخواره داشته باشد نمی‌تواند هیچیک از وظایف مادری یا عضویت در بیت العدل اعظم  را به نحوه شایسته انجام دهد یا این نظر که هم اکنون تعداد بانوان فعال در سطوح ملی و بین المللی جامعه بهایی از مردان بیشتر شده و با ادامه این روند رو به رشد اختصاص عضویت بیت العدل اعظم به مردان برای به وجود آمدن تعادل در جامعه بهایی مورد نیاز بوده و هست و نیز آرا و نظرات دیگر .

اما سخن پایانی اینست که عدم عضویت بانوان در بیت العدل اعظم نه از ظهور و بروز استعدادهای بالقوه در ایشان جلوگیری می‌کند و نه بر قدرت اثری بخشی و تاثیرگذاری ایشان در جامعه و تاریخ معاصرشان سایه می‌اندازد. اعدام بانوان بهایی در سال‌های اولیه انقلاب یا وجود بانوان بهاییِ مسجون و زندانی در زمان نگارش این متن خود گویای شور دلدادگی و قدرت عشق روحانی است عشقی که سرمنشاء تغییرات اساسی و بنیادین در جهان خواهد شد. دیانت اسلام با فدیه جان امام حسین باقی و ماندگار ماند همچنانکه عدم امامت حضرت زینب تاثیری در شجاعت ، شوریدگی و خطبه سرایی غرای آن حضرت در مجلس معاویه نداشت و اگرچه آن نطق غرا و منقلب کننده و ماندگار در تاریخ و آن دانش بی‌بدیل هیچیک دلیلی بر امامت آن بانوی ممتاز نیز نمی گردید اما توانست تاثیرخون نواده پیامبر را در قرون و اعصار امتداد بخشد.

پیروز و سربلند باشید


Comments are closed.