رگ تاک:گفتاری درباره نقش دین در تاریخ اجتماعی ایران (۲جلد)

رگ تاک:گفتاری درباره نقش دین در تاریخ اجتماعی ایران (۲جلد)

دلارام مشهوری

نقد از کاویان صادق زاده.

کتاب دو جلدی رگ تاک بررسی جامعی است از تارِیخ اجتماعی ایران که نویسنده آن کوشیده تا فهم و درک جدیدی از تاریخ معاصر را ارائه دهد. این کتاب که در خارج از ایران به چاپ رسیده موفقیّت شایانی داشته و از معدود کتابهای فارسی برون مرزی است که در ظرف چهار سال چهار بار تجدید چاپ شده است. و شنیدم که تیراژ چاپ آخر (پنجم)  آن به پنج هزار نسخه رسیده است.  چنین استقبال کم سابقه ای شاید پیرو اظهار نظر مثبت اندیشمندان و صاحبنظران ایرانی باشد و شاید هم بیانگر این واقعیت است خوانندگان ایرانی از تحلیلها و بررسیهای موجود پیشین خسته و یا دلسرد شده اند و در پی دیدگاهی نوین می باشند. نگارنده این نقد رگ تاک را کتابی یافتم که با وجود برخی ضعفهای نظری (که درزیربطور مفصل مطرح میکنم) بینش تازه ای را ارائه میکند. روش کار من در این مقاله ها چنین است که در اول دو جلد اول و دوم کتاب را بطور خلاصه معرفی میکنم و در آخر مقاله به نقد فرضیه کتاب و بحث تاریخی آن می پردازم.

نویسنده که با نام (احتمالا مستعار) دلارام مشهوری قلم در دست می گیرد سعی بر آن دارد که تحلیل نوینی از تاریخ ایران ارائه دهد و بحث اساسی وی در بیان نقش مذهب در پیش برد جامعه ایران به سوی تجدّد (Modernism) میباشد. مطالعه و بررسی این کتاب به چند دلیل مهم و با ارزش است. اول آنکه نویسنده در صدد آنست که از مکاتب مطرح و پذیرفته شده دانشگاهی (Academic) و تحلیلهای قدیمی و فرسوده مارکسیست فاصله گرفته کاستیهای آنها را بخوانندگان بنماید. البته کارشناسان ( و خوانندگان) امروزی بسیار مدیون بررسیهای بالا هستند و نمی توان این ابزارهای تحلیلی را که مورخان پیشین بیادگار گئاشته اند یکسره انکار کرد ولی لازمه پیشرفت ارائه بینشهای نوینی است.  نمونه ای از بینش تاریخی نویسنده را میتوان در تحلیل وی از مشروطیت دید.

دانشمندانی که تا به حال از دیدگاههای تحقیقی به انقلاب مشروطه ایران(۱۹۰۵-۱۹۱۳) را ارزیابی کرده اند نیروهای دیگر تاریخی (به جز مذهب) را عامل محرک این انقلاب دانسته اند. برای نقد و موشکافی فرضیه های این نویسنده بهتر است اول آراء پژوهشگران شناخته شده و مطرح را ولو باختصار معرفی کنیم.ً ادوارد براونBrowne)) معروف و همعصر مشروطیت انقلاب مشروطه ایران را ناشی و حاصل از فرضیه های دموکراتیک غربی میداند در حالی که نویسندگانـی چون حمید الگار (Hamid Algar) و ونسا مارتین Venessa Martin) ) به نقش علما و تجّار توجّه کرده اند.  درجائی که مانگول بیات (Mangol Bayat) آن را از تأثیرات و کنشهای حرکتهای اقلیتهای اعتقادی شیعه (یعنی بابی-ازلی ها) می بیند ژانت آفاری (Janet Afary) نقش فعال سوسیال دموکراتها، زنان و دیگر اقلیتهای دینی راا مورد نقد قرار میدهد. امّا مشهوری معتقد است که انقلاب مشروطه ایران تنها زمانی میسّر شد که جنبشهای اصلاح طلب مذهبی چون ادیان  بابی و بهائی موجب سستی عقائد مستبدانه مذهب شیعه در ایران گردیدند. ولی مخاطب اصلی مشهوری در رگ تاک پژوهشگران دانشگاهی نیستند و بنظر میرسد که در این بررسی نویسنده مخصوصاً سعی بر نقد و رد دو مکتب فکری و افشای کاستیهای آنها است: یکم پژوهشهای استوار بر اصول مارکسیست استالینیست که نمونه های بارز آن  در نوشتجات احسان طبری و فشاهی و دگر نویسندگان مارکسیست یافت میشود. مخاطب دیگر مشهوری  آراء و عقائد روشنفکران ایرانی از جمله فریدون آدمیت و هما ناطق است. مشهوری بر این باور است که هر دو بینش سعی در ناچیز شمردن نقش تاریخی دین (و منظور مشهوری حرکتهای دینی بابی و بویژه بهائی است) در تحوّلات اجتماعی ایران دارند.

 

سئوال و مبحث اصلی قسمتهای آغازین جلد اول  کتاب رگ تاک ارائه جایگاه نظری نویسنده است در سبک شناسی و معرفی مخاطب و روش نقد وی است. در این قسمت می خوانیم که  مطالعه چگونگی و پیدا کردن دلائل خاص تحلیل تدریجی و عقب افتادگی فرهنگی و اجتماعی ایران است. رگ تاک دراساس تحلیلی بر چگونگی افت و نزول ایران در پهنه جهانی است. وی در جهت یافتن هویت ایرانی می کوشد. این چالش انگیزه بسیاری از کتابها و نظریات مطرح اخیر کردیده است. دید سنتی و جا افتاده پژوهشگران ایرانی فرضیه پردازی مربوط به انواع گوناگون و رنگارنگ توطئه های استعماری و امپریالیستی و توسعه طلبی آنهاست. و البته موارد دخالتهای فاحش خارجی که نمونه هائی از آن حمله روس به ایران و انحلال مجلس (۱۹۱۱م.) در پی اصلاحات مورگان شوستر و کودتای ۲۸ مرداد بر علیه محمد مصدق را نباید از یاد برد. روند نو تر توجه به روانشناسی ملی ایرانیان است. کتابهائی از نوع ما چگونه ما شدیم و جامعه کشی نخبه کشی از این نوع کارها هستند که علل افت ایران را در درون بافت جامعه ایرانی می جویند. و مشهوری برای تاریخ نگاری ارزشی بالا قائل است و پاسخ معضل خود را در بحث تاریخ اجتماعی ایران می بیند. او می نویسد که “به سبب اهمیت تاریخ نگاری در تعیین هویت گروهی، طبقاتی و ملی و نقش آن در سیاست گذاری، باید آنرا مهمترین فعالیت علمی در عرصه علوم انسانی تلقی نمود” (۱۱). مشهوری با نقد فرانوینی (post modernism) نیز آشناست و جنبه “موضع” تاریخ نگار درپژوهش را با “تمامی پیچیدگیهای ذهن” میپذیرد (۱۱).

 نویسنده از ابتدا اسلام و عقائد اسلامی را عاملی مستقیم در سیر سقوط و تنزّل جامعه ایرانی میداند. و ابتدای این روال را به زمان تسخیر ایران به دست اعراب در هنگام خلافت عمر نسبت میدهد. و همچنین معتقد است که پیدایش شاخه های اسلام و استقرار آن هم زمان با تحلیل و کاهش یافتن دیگر اقلیّتهای مذهبی در ایران بوده است. مثلاً با آمار نشان میدهد که تعداد زرتشتیان که در زمان سلسله صفویه در ایران یک میلیون بوده است به هشت هزار در زمان ناصرالدّین شاه تقلیل یافته است. و همین روال را در مورد اقلیّتهای دیگر مثل مسیحیان و یهودیان ثابت میکند. برای مشهوری این جریانی است بس مهم چه که معتقد است یکی از دلایل پیشرفت و توسعه اروپا در قرن هفدهم وجود متفکّرین و دانشمندان یهودی بوده است که وجودشان از صحنه اجتماع ایران به کلی غایب شد. و هر چند این ادّعا را (که یهودیان در بوجود آوردن اروپای مدرن و متمدّن نقش خاصّی داشته اند) نمیتواند کاملاً ثابت کند، با مدارک تاریخی به اذیّت و آزار اقلیّتهای مذهبی در ایران صحه میگذارد. مشهوری طرح خود را در قالبی فراگیر ارائه می دهد. تسلط و چیرگی اسلام بر ایران موجب افت تدریجی ایران و ایرانیان گشت (۵۶-۴۹). علاوه بر تطبیق سقوط تدریجی ایران با ظهور اسلام در راستای تاریخی آن نویسنده نمونه های دیگری هم از آنچه (“ذهنیت اسلامی” می نامد از قبیل مقام زن در قرآن (۱۰۲) و خرافات شفتی در مورد جن همزاد خود چاشنی بحث خود میکند (۱۴۸).

جلد اوّل رگ تاک پس از بررسی های اولیه به رویدادهای مهمّ تاریخی دویست سال گذشته ایران می پردازد. بخشهای اخر این کتاب به تاریخ فرقه شیخیه و پیدایش دیانت بابی اختصاص یافته است. و در حالی که نویسنده در ابتدا مکتب شیخی (و موسس آن شیخ احمد احسائی) را مورد انتقاد قرار میدهد آن را منبع و آغاز عقائد اصلاح طلبانه (Reform) در ایران میداند. مشهوری معتقد است که تعداد زیادی از اصلاح طلبان اولیّه از شاگردان شیخ کاظم بودند و در حالی که با دیدی بدبینانه به مکتب شیخی نگاه میکند پیدایش مذهب بابی را یک جنبش مثبت و بر خواسته از هویت ایرانی جلوه میدهد. او بر این عقیده است که دین بابی در نهاد یک جنبش ضد شیعه است و با ارائه مثالهایی سعی در اثبات این دارد. از جمله مواردی که نویسنده را متقاعد به جدا بودن جنبش بابی از شیعه کرده در این است که سید علی محمد باب نه تنها به عربی بلکه به فارسی نیز کتاب نوشته و این را کوششی در احیای ایران می داند. باز دستوراتی چون نهی از آزار و تنبیه کودکان و یا نهی از صرف وقت در تحصیلات بیهوده (چون صرف و نحو عربی) را دلایلی دیگر در اثبات این نظریّه میداند. مشهوری نقش سیاسی باب را در “پشت کردن بی چون و چرا به پایگاه حکومت مذهبی و تقویت جنبه مترقی حاکمیت سیاسی” می یابد. و از نامه سید باب به محمد شاه قاجار شاهد می آورد که با “فاصله گیری میان خود و حاکمیت سیاسی، آنرا تحت فشار میگذارد که آن شود که باید باشد، یعنی مسئول و خدوتگذار مردمی که کیخواهد بر آن حکم راند (۲۱۱).

مشهوری در جلد دوّم رگ تاک تاریخ ایران را از سالهای  ۱۸۵۰تا ۱۹۷۹ بررسی میکند و به مباحثی چون افزایش آگاهی سیاسی بین عموم- انحصار تنباکو توسّط رژی – و همچنین به نقش و اهمیّت نخست وزیران ترقی خواهی چون امیر کبیر ، نوری و سپه سالار- و به جنبش مشروطیت و عواقب آن و در آخر به برآمد و سقوط سلسله پهلوی می پردازد. در این جلد مشهوری به بررسی نقش دین در مشروطه و نقش اجتماعی ادیان ایرانی در تاریخ معاصر می پردازد. نویسنده سه کنش دینی را در این جلد در رابطه با مشروطیت بررسی می کند که عبارتند از شیعه ارتدکس (دوازده امامی) و بابیها و بهائیان. مشهوری نقدی تند بر نقش علماء در مشروطیت دارد (که در زیر مورد تحلیل قرار می گیرد) و کلا بر این باور است که علمای شیعی در انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفاء نکردند. مشهوری عقیده دارد که گرایش علماء به مشروطیت از شوق قلبی و انگیزا آزادی خواهی نبود بلکه یا توسط دگراندیشان مذهبی (یعنی بابیها) و بدون اراده و آگاهی تهییج و تحریک شده بودند و یا گرایش آنان به دلایل اقتصادی-سیاسی و برای تصاحب قدرت بود. این بررسی شتاب زده شاید بزرگترین نقطه کور نویسنده باشد. علماء شیعه بمانند دگر کنش گران مذهبی طیفی یکنواخت و همگن نبودند و نمی توان شیخ فضل الله نوری و سید عبدالله بهبهانی را با آخوندهایی آزاده و متمایل به دموکراسی چون طباطبایی و محمد کاظم خراسانی در یک ترازو سنجید و در یک سنخ گذاشت. عجیب بود که نویسندهء رگ تاک هیچ اشاره ای به محمد کاظم خراسانی نکرده است. در مورد حضور بابیها در عرصه مشروطه خواهی پژوهش مشهوری دقیق تر و ژرف تر است و می بینیم که نویسنده پیچیدگیهای تاریخی مساله را با جدیت بیشتری می شکافد. از جنبه های جدید کتاب رگ تاک این است که نویسنده بدون حمله انتقادی و تعریف و تمجید بی اساس نقش دیانت بهائی را در رابطه با تحوّلات اجتماعی در ایران شرح داده است. مشهوری بهاءالله را رهبر متفکّر یک جنبش اجتماعی میبیند که با ارائه افکاری نوین سعی در اصلاح و تازه کردن جامعه ایران دارد. و از اینکه دیگر متفکّرین ایرانی تا به حال از این جنبش استقبال شایانی نکرده اند احساس تأسّف میکند. او معتقد است که بقا و توسعه دیانت بهائی از آن جهت است که بر عکس ازلیها که بعد از دور بابی تدریجاً امّا کاملاً به رسم و راه شیعه بازگشتند، بهائیان با سرپرستی بهاءالله راه خود را همچنان به سوی توسعه و ترقّی اجتماعی ادامه دادند.

از دیدگاه مشهوری یکی دیگر از تازگی های پیام بهاءالله سست کردن احساسات خود کم بینانه ایرانیان (شرقیان) در برابر فرهنگ غرب است. او ریشه این خود کم بینی را در ضعف تلقین شده توسّط افکار و تأثیرات شیعه در رویارویی با غرب می بیند و مدّعی است که دستورات بهائی پادزهری برای این معضل است که برای اوّلین بار به شرقیها قدرت اعتماد به نفس و خود برابر بینی با غربیان را داده است. نویسنده در اینجا می توانست بعضی از نوشتجات بهاءالله را نقل و جهان اندیشی و نقد او از تمدن غرب را مطرح و مورد بررسی قرار دهد. در نوشتارهای بهائی تمدن غرب از جهات بسیاری از جمله نظام سرمایه داری مفرط غرب، تولید و استفاده از ابزار جنگ و کشتار و تسلیحات نظامی و بی بند و باری جنسی و فساد اخلاقی غرب مورد انتقاد قرار گرفته ولی در رگ تاک اشاره ای به این موردها نیست. از کاستیهای رگ تاک یکی همین فقدان نقد و تحلیل عمقی تر آثار نویسندگان است.

 نویسنده بهاءالله را به عنوان یک بنیانگذار روابط نوین اجتماعی تحسین میکند. و از جمله دستوراتی چون برابری حقوق زن و مرد، تشویق به تحصیل و یادگیری فنون علمی و هنری، انتخاب روش های مصلحت آمیز در راه مبارزه با مخالفان، و آزادی معاشرت و هم نشینی با ادیان، را مثال میزند. شاید مشهوری می بایست در اینجا چارچوب تاریخی جامعتری را ارائه می کرد. آیا بهاءالله تنها متفکر ایرانی قرن نوزده بود و آیا در آثار دیگر اندیشمندان ایرانی چون آخوند زاده، ملکم خان، سید محمد طباطبایی، مستشارالدوله و دیگران نیز چنین راهکارهایی یافت می شد؟

مشهوری بهاءالله را نویسندهء اصیل ترین و شیوا ترین نمونه های نثر فارسی میبیند و حتّی او را پدر شعر نو خطاب میکند. نوشته های بهاءلله  در نظم و نثر و نثر مسجع فارسی و عربی البته زیبایی و ظرافت ادبی را داراست ولی ادعای اینکه او پدر شعر نو بوده است نیازمند بحث جدی تر و عمیق تر کارشناسان است و درج آن بدون بررسی عمیق تر شاید دخلی به محتوای یک کتاب تاریخ نداشته باشد.

بررسی روش تحقیقی و متودولژی کتاب رگ تاک وجود چند مشکل و ضعف اساسی را در کتاب نمودار میکند. اوّل آنکه نویسنده در همه جا با دیدی بد بینانه و مخالف به اسلام و فرقه شیعه نگاه میکند، و همواره اسلام و آنچه که مربوط به آن است را عقب افتاده، غیر دمکراتیک، نامتمدّن و مخالف با اصول انسانی تلقّی میکند. البتّه این دید تاریخی صحیحی نیست چه که مناطقی که زیر سلطه اسلام بوده اند در برخی از مراحل تاریخ از بسیاری از لحاظ از جمله علمی، هنری  معماری از اروپا جلوتر بوده اند. تحقیق جامع و کامل ژانت ابولگود این مطلب را که در قرن سیزده عرب ها و ایرانی ها در فنون تجارت، صناعت، و کشتیرانی به مراتب از رقبای اروپائیشان پیشرفته تر بوده اند به وضوح ثابت میکند. مشکل دیگر کتاب که با مطلب اوّل بی ربط نیست آنست که نویسنده اسلام، و به خصوص گسترش شیعه در عهد صفوی را مسئول تنزّل و افت جامعه ایران میداند. البتّه در اینکه ایران دستخوش تنزّل وانهدام تدریجی اقتصادی در زمان صفویّه (شیعه- صفوی) و قاجار گردید شکی نیست، امّا مشهوری در اثبات این تز و رابطه این دو پدیده دلیلی ارائه نمیدهد. ناگفته نماند که در همین محدوده زمانی است که امپراتوری هایی پر قدرت و توانا چون مغولها و چینیها در هند و چین به ضعف و سقوط دچار شدند، آیا مشهوری هنوز میتواند اسلام و شیعه را مسئول این رویدادها بداند، و یا با بررسی دقیق تر نظریّه ای همه شمول تر را ارائه دهد؟ مهم یادآوری این نکته است که مشکل تنزّل و عقب ماندگی مختص به ایران، اسلام و یا شیعه نبوده. همه جوامع شرقی در حال زوال و سست شدن بود. تئوریهای جامع تر و اساسی تر تاریخی علّت این سستی و زوال شرق را بهتر از تز مشهوری بیان میکنند.

 کاستی سوّم کتاب رگ تاک در این است که با وجود تحلیل ها و نقدهای فراوان دانشگاهی و آکادمیک غربی راجع به چند سدهء اخیر و به ویژه تحقیقات مربوط به عهد مشروطیت، نویسنده از ارزیابی این دسته تحقیق ها و نوشتجات و اظهار نظر راجع به آنها خودداری میکند. او کاملاً وجود این منابع گسترده و تحقیقات علمی را نادیده میگیرد و با این اجتناب از بررسی اینگونه مدارک تاریخی مشکل و ضعف جدیدی در کتاب خود بوجود میاورد. اینجا است که تئوری نویسنده با آنهائی که از پیش توسّط نویسندگان دیگر ارائه شده است سطح تماس پیدا می کند ولی مشهوری اساسا با تحقیقات محققان غربی درگیر نمی شود و به ارائه کاستیهای کسروی، فشاهی و آدمیت بسنده می کند. مثلاً مانگول بیات در دو نمونه از تحقیقات علمی خود اهمیّت نقش جنبش بابی- ازلی را در تاریخ مشروطه نشان میدهد در حالی که نویسنده رگ تاک به اهمیّت جنبش بابی- بهائی می پردازد. جالب تر و سازنده تر می بود اگر مشهوری در کتاب خود نقدی از نظریّه بیات ارائه می داد و باز در جائی که نویسندگانی چون آفاری و بیات افکار اقتباس شده از سوسیال دموکراتهای روسی را سر منشأ و تاثیرگذار بر افکار مشروطه خواهی می بینند، مشهوری کاملاً این ادّعا را نادیده میگیرد و حتّی از بیان این تئوری خودداری میکند. بی شک اگر مشهوری به نقد آثار محققان غربی می پرداخت اهمیّت و ارزش علمی کتاب به مراتب بیشتر میشد و شاید برگرداندن آن به انگلیسی نیز لازم می شد.

کاستی دیگر کتاب نداشتن چارچوب فکری و تحلیلی آشکاری است. نویسنده در برخی از مواقع تحلیلی مشابه با تفکر چپ اروپایی چون اندیشهء گرامشی نشان می دهد و در جای دیگر در متدولوژی و سبک شناسی تمام توانایی و غنای تحلیل های اقتصادی را زیر پا می گذارد. گرچه من مخالف دید یک بعدی اقتصادی هستم و باور دارم که دید اقتصادی صرف بسیار جوانب مهم را نادیده می گیرد ولی عوامل اقتصادی قدرت توجیه و آنالیز مهمی را دارا هستند و خوب بود که نویسنده توجهی به این بعد تحلیلی کارش هم می داشت.

مشهوری پیدایش نهضت روشنگری در ایران را پی آمد یک رویداد مذهبی و اجتماعی می بیند و معتقد است که تنها تحول فکری ناشی از باورهای نوین توانایی سست کردن عقاید سنتی و بوجود آوردن تجدّد در ایران را داشته اند. البتّه مهم دیدن نقش مذهب در به وجود آوردن تحوّلات اجتماعی استدلالی جدید نیست چه که در رابطه با اروپا نیز برخی از نویسندگان کلاسیک بر همین عقیده اند که مدرن شدن اروپا در قرون وسطی در نتیجه بوجود آمدن جنبشهای مارتین لوتر و پروتستانها در اروپا بوده است. الگوی مد نظر مشهوری نیز چنین است. او فرآیند تحول اندیشهء نوین و مترقی ایرانی را در ظهور دیانت های بابی و بهائی می یابد.

باید  یادآور شد که حتّی با داشتن محدودیّتهایی در سبک شناسی و روش تحقیق، رگ تاک کتابی است با ارزش در تحلیل و ارزیابی تاریخ مدرن ایران. و امید آن می رود که این آغازی برای توجهی دقیق تر و جدی تر به نقش ادیان در تحول تاریخ ایران باشد.

۲ نظر

  1. eddy monroe says:

    Hi,
    Can I have pdf format copy of this books? Thanks

  2. سلام و درود
    پی دی اف کتاب رو سال نود خوندم.
    چیزی که یادمه از کتاب یکی روش نو در تحقیق تاریخی و خصوصا پیگیری روشن یک روند تکاملی در جاده تاریخ معاصر ایران بود که به نظرم بسیار جالب و نو اومد
    دومی هم زاویه بسیار واضح نویسنده نسبت به اسلام و هر چیزی که وابسته به اسلام باشه در تاریخ ایرانه.
    من خودم ابدا مذهبی نیستم ولی نویسنده گهگاه بدون هیچ پشتوانه ای از روشهای علمی در تحقیق تاریخی به قضاوت نقش مذهب در تاریخ ایران میپردازه که همین روش غیر علمیش ضربه جبران ناپذیری رو به کتاب وارد میکنه.