گزارش حقوق بشری سایت نگاه هفته ۲۲ اسفند ۱۳۹۴

n00094038-b

گزارش سالیانه اعدام در سال ٢٠١۵ در یک نگاه

 

در این گزارش به مجازات اعدام در ایران در سال ٢٠١۵ پرداخته شده است.

هشتمیـن گـزارش سـالانه سـازمان حقـوق بشـر ایـران در خصـوص مجـازات اعـدام، نشان می دهد که با وجود بهبودی روابط ایران و جامعه جهانی در سال ۲۰۱۵، این سال مرگبار ترین سال در بیش از دو دهه بود.

هشتمین گزارش سالانه اعدام سازمان حقوق بشر ایران نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۵ میلادی جمهوری اسلامی ایران یکی از سیاه‌ترین سال‌های عمرش را بر اساس تعداد اعدام‌ها داشته است. در این سال بطور متوسط هر روز بین ۲ تا ۳ نفر به دار آویخته شده‌اند.

در سالی که تمرکز سازمان ملل متحد روی مسائل مربوط به مواد مخدر و به خصوص نقض حقوق بشر در مبارزه با قاچاق مواد مخدر است، ایران دستکم ۶۳۸ نفر را در رابطه با جرائم مواد مخدر اعدام کرده است.

 

گزارش سالانه ۲۰۱۵ در یک نگاه:

 

۹۶۹ نفر در سال ۲۰۱۵ اعدام شدند (با افزایش ۲۹ درصد در مقایسه با سال ۲۰۱۴)

۳۷۳ مورد توسط منابع رسمی اعلام شده است (۳۹ درصد)

۹۵ درصد از اعدام‌ها در مناطق اتنیکی ایران توسط منابع رسمی اعلام نشده است.

۶۳۸ نفر از افراد اعدام شده اتهام‌های مرتبط با مواد مخدر داشته‌اند (۶۶ درصد)

۵۷ نفر در ملاء عام اعدام شده‌اند.

حداقل ۳ مورد از اعدام شدگان، هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال سن داشته‌اند.

دستکم ۱۹ زن اعدام شده‌اند.

۲۰۷ نفر به اتهام قتل عمد اعدام شده‌اند.

۲۶۲ نفر نیز مورد بخشش اولیای دم قرار گرفتند.

بالا‌ترین آمار اعدام در ۲۵ سال گذشته:

نسبت به اولین گزارش سالانه سازمان حقوق بشر ایران در سال ۲۰۰۸، تعداد اعدام‌ها دستکم ۳ برابر شده است (افزایش ۳۰۰ درصدی). نمودار بالا تعداد اعدام‌های گزارش شده از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ را نمایش می‌دهد. آمار قبل از سال ۲۰۰۸ توسط سازمان عفو بین الملل گزارش شده است.

روند اعدام‌ها در دولت حسن روحانی:

از زمان انتخاب حسن روحانی در ماه ژوئن ۲۰۱۳، حداقل ۲۱۶۲ نفر اعدام شده‌اند. قیاس بین دو سال و نیم بعد از انتخاب حسن روحانی و دو سال و نیم قبل از انتخاب او، رشد ۶۷ درصدی را در تعداد اعدام‌ها نشان می‌دهد. گرچه مسئولیت صدور و اجرای احکام اعدام با قوه قضائیه است، اما حسن روحانی و اعضای کابینه‌اش، نه تنها هیچ گونه نارضایتی در رابطه با تعداد بالای اعدام‌ها ابراز نکرده‌اند، بلکه در موارد معدودی رئیس جمهورحسن روحانی و وزیر امور خارجه‌اش جواد ظریف از تعداد زیاد این اعدام‌ها دفاع نیز کرده‌اند.

اعدام در ملاء عام:

در سال ۲۰۱۵ ، اجرای احکام اعدام در ملاء عام مثل قبل ادامه داشت . هزاران شهروند، کودک و بزرگسال، شاهد صحنه های اعدام بودند.

اعدام‌ها در سال ۲۰۱۵ بر اساس اتهام‌ها:

 

در سال ۲۰۱۵ اکثریت اعدام‌ها برای جرائم مرتبط با مواد مخدر بوده است. مانند ۳ سال گذشته قتل عمد دومین رتبه در اجرای مجازات اعدام به خود اختصاص داده است.

 

اعدام‌های مرتبط با محاربه و فساد فی الارض در سال ۲۰۱۵

 

در سال ۲۰۱۵ دستکم ۴۰ نفر با اتهام فساد فی الارض و محاربه اعدام شدند. ۱۳ نفر از آنان بر اساس اتهام‌های سیاسی و امنیتی اعدام شدند. همگی این افراد از اقلیت‌های اتنیکی و مذهبی در ایران بوده‌اند.شش زندانی کرد اهل سنت، در یک دادگاه ده دقیقه ایی۴۶، بدون دسترسی به وکیل به اتهام محاربه به اعدام محکوم شدند. حامد احمدی، جمشید دهقانی و برادر کوچکترش جهانگیر دهقانی، کمال مولایی، هادی حسینی و صدیق محمدی به همراه شش نفر دیگر به دست داشتن در ترور یک روحانی ارشد اهل سنت وابسته به حکومت ایران متهم شده بودند. آن‌ها هرگونه دخالت در این ترور را تکذیب کرده و گفته‌اند که بازداشت آن‌ها چندین ماه قبل از ترور این روحانی بوده است. این شش نفر در ۱۵ اسفند ۱۳۹۳اعدام شدند.

 

مجرمان زیر ۱۸ سال اعدام شده در سال ۲۰۱۵:

 

سازمان حقوق بشر ایران، اعدام ۳ جوان زیر ۱۸ سال را در سال ۲۰۱۵ تایید کرده است. اما ممکن است تعداد واقعی این افراد بیشتر باشد. زیرا حقوق بشر ایران، گزارش‌های تایید نشده دیگری را در رابطه با اعدام‌های زیر ۱۸ سال دریافت کرده است. این موارد بخاطر کمبود جزئیات کافی در این گزارش گنجانده نشده است.

زنان:

طبق گزارش‌های جمع آوری شده توسط سازمان حقوق بشر ایران، حداقل ۱۹ زن در سال ۲۰۱۵ در ایران اعدام شدند. ۵ مورد از این اعدام‌ها توسط منابع رسمی گزارش شده است. اما، از آنجائی که بیشتر از ۵۰ درصد افراد اعدام شده تنها با حرف اول اسم مشخص شده‌اند و یا اصلا مشخص نشده‌اند، احتمال دارد که تعداد زنان اعدام شده بیش از تعداد لحاظ شده در این گزارش باشد.

 

اعدام‌های مخفیانه و اعلام نشده:

حدود ۶۰ درصد تمام اعدام‌های گنجانده شده در این گزارش توسط منابع رسمی اعلام نشده است. سازمان حقوق بشر ایران، گزارش‌هایی را بر اساس صد‌ها اعدام که توسط منابع رسمی ایران اعلام نشده‌اند را دریافت کرده است. بعضی از این اعدام‌ها بطور مخفیانه انجام شده است، بدون اینکه خانواده یا وکیل آنان اطلاع داشته باشند.

در مناطق اتنیکی مثل بلوچستان، آذربایجان (شرقی و غربی) و کردستان بیش از ۹۷ درصد اعدام‌ها مخفیانه انجام شده و توسط منابع رسمی نیز اعلام نشده‌اند.

نسخه کامل این گزارش در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

 

 2481

محمد مهدى ساجدى فر به اوین بازگشت

 

روز جمعه ١۴ اسفند ١٣٩۴ محمد مهدی ساجدی فر که پس از ۵ سال به مرخصی آمده بود اکنون به اوین بازگشت.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، ۵ سال دیگر از دوره محکومیت محمد مهدى ساجدى فر باقیست و وى پس ۵ سال به مرخصى آمد.

گفتنى است، مهدی ساجدی فر دانش آموخته رشته ژنتیک و بنیان گذار تشخیص هویت ژنتیکی در نیروی انتظامی ایران و یکی از مسوولین تشخیص هویت شهدای تازه تفحص شده ایران در کمیته تفحص است که ممنوع و درمان شد ه بود، به تازگى به مرخصى امد.محمد مهدى ساجدى فرکه از ۴سال پیش در زندان ٣۵٠ اوین واکنون در بند ٨ محبوس است،وی دچار بیماری مری و گوارشی شدید است ، ساجدی فر در دیماه سال ٩٠ به دلیل راه اندازی و گسترش دستگاه های تحریمی و دوگانه بیولوژیک توسط وزارت اطلاعات در منزل دستگیر و به بند ٢٠٩ زندان اوین منتقل شد و در دادگاه انقلاب تهران شعبه ۱۵ به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهام ارتباط و همکاری با دول متخاصم به ١٠ سال زندان محکوم شد.

 

 

 

اخاذی دادگاه پیرانشهر از خانواده یک زندانی سیاسی سابق

 

هفته پیش دادگاه پیرانشهر مبلغ صدمیلیون تومان نقد بابت آزاد کردن سند منزل مسکونی پدر جلال لاهیجانی زندانى سیاسى سابق گرفت. 

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، جلال لاهیجانی در سالهای پیش دستگیر شده و سند منزل مسکونى پدرش که جهت آزادی فرزندش به وثیقه گذاشته شده بود ضبط شد.

 گفتنى است، این خانواده پس از اینکه از طرف دستگاه قضایی برای مصادره منزلشان تحت فشار قرار گرفتند مجبور شدند مبلغ ١٠٠ میلیون تومان بابت آزاد کردن سند منزل بپردازند. 

لازم به ذکر است ، که جلال لاهیجانی بدلیل فشارهای حکومتی بالاجبار کشور را ترک کرده است و فشار دستگاه قضایی روی این خانواده به دستور وزارت اطلاعات انجام میشود.

 

 ccc-300x212

زینب جلالیان در آستانه نابینایى مطلق

 

زینب جلالیان، زندانی سیاسی کرد محکوم به حبس ابد، پس از اینکه یک چشم خود را در اثر شکنجه ها و شرایط غیر انسانی زندان و عدم رسیدگی پزشکی از دست داد، اکنون «چشم دیگرش نیز بینایی خود را از دست داده و وی در حال حاضر از هر دو چشم نابینا شده است».

گفتنى است، زینب جلالیان در طی حدود نه سال گذشته که بدون مرخصی در زندان به سر می برد، به دفعات مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. او کماکان تحت فشارمامورین امنیتى زندان برای مصاحبه تلویزیونی و اعتراف دروغین علیه خود است.

 

لازم به ذکر است:زینب جلالیان در شرف از دست دادن بینایى خوداست٠

 

سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که زینب جلالیان٬ زندانی کرد در ایران که به اتهام عضویت در گروه پژاک به حبس ابد محکوم است، در خطر از دست دادن کامل بینایی‌ خود به سر می‌برد و به درمان فوری نیاز دارد.

 

این سازمان بین‌المللی که مقرش در بریتانیا است در اطلاعیه‌ای آورده است که خانم جلالیان که در زندان کرمانشاه به سر می‌برد سال‌ها از مشکلات بینایی که به گفته عفو بین‌الملل احتمالا نتیجه ضرب و شتم او در بازداشتگاه است رنج می‌برد.

 

خانواده  جلالیان نیز تاکید دارند که مشکل بینایی زینب جلالیان پس از شکنجه آغاز شده است.

 

عفو بین‌المل روز ۲۶ خردادماه اعلام کرد که وضعیت سلامت او اخیرا بدتر شده است و امکان دارد خانم جلالیان به طور کامل بینایی خود را از دست بدهد.

 

این سازمان حقوق بشری با تاکید بر این‌ که مقام‌های زندان در سال‌های گذشته از درمان تخصصی چشمان زینب جلالیان خودداری کرده‌اند٬ خواستار دسترسی او به پزشک متخصص شده است.

 

زینب جلالیان٬ متولد ٬۱۳۶۱ سال ۱۳۸۸ توسط دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک٬ به اعدام محکوم شد. این حکم سال ۱۳۹۰ به حبس ابد تغییر کرد.

 

به گفته عفو بین‌الملل،  جلالیان پیش از صدور حکم دادگاه در سال ۱۳۸۸ در بازداشتگاه وزارت اطلاعات به سر می‌برده و به گفته خودش در این بازداشتگاه مورد شکنجه قرار گرفته است.

 

دنیز جلالیان٬ خواهر زینب جلالیان٬ اخیرا به رادیوفردا گفته بود که خواهرش بینایی یک چشمش را از دست داده است و توضیح داد: «خیلی وقت است می‌خواهد ببرندش دکتر٬ اجازه نمی‌دهند. یک چشم خود را از دست داده. دکتر گفته بوده دو چشمش به هم وابسته است و اگر عمل نکنید٬ آن چشم دیگرش خراب می‌شود.»

 

به گفته دنیز جلالیان، خانواده زینب جلالیان بیش از یک سال است که او را ندیده‌اند.

 

دنیز جلالیان می‌گوید: «تقریبا یک سال و چند ماه است که خانواه نمی‌تواند برود پیشش. اجازه نمی‌دهند. نمی‌گویند اجازه نمی‌دهیم٬ می‌گویند او خودش نمی‌خواهد٬ اما این طور نیست. آنها اجازه نمی‌دهند٬ می‌گویند زینب نمی‌خواهد شما بیایید.»

 

به گفته عفو بین‌الملل، محمد شریف٬ وکیل زینب جلالیان٬ سال ۲۰۱۲ گفته بود که وضعیت جسمانی و روحی خانم جلالیان وخیم است و باید تحت درمان قرار بگیرد.

 

این سازمان از مقام‌های ایران خواسته است تا از بدرفتاری با زینب جلالیان خودداری کرده و ضمن فراهم شرایط مراجعه او به پزشک٬ اجازه دهند تا او با خانواده‌اش دیدار کند.

 

 

 IRGC-Seal.svg

کشته شدن یک جوان بلوچ توسط نیروهای سپاه

 

یک جوان بلوچ در منطقه ماشکید سراوان در اثر شلیک مستقیم نیروهای سپاه و بسیج کشته شد.

 بنابه گزارش سایت خبرى نگاه به نقل از فعالین بلوچ ، امین شهنوازی فرزند شادیخان دانشجوی کارشناسی کامپیوتر ۱۱ اسفند ۹۴ در سفری که برای دیدار خانواده خود به منطقه ماشکید داشت “بدون ایست” مورد شلیک ماموران سپاه و بسیج قرار گرفت.

یک منبع مطلع در این باره گفت: ماموران سپاه پس از شلیک به سمت وی وقتی متوجه شدند که کشته شده است جسدش را همانجا راها کرده و محل را ترک کرده اند.

این منبع افزود: خانواده یک روز بعد به هنگ مرزی همان منطقه مراجعه می کنند اما انها اظهار بی اطلاعی می کنند تا اینکه خودشان می گردند و جسد را در حالی که چند گلوله به وی اصابت کرده بود پشت فرمان خودرو خود بوده یافته اند.

لازم به ذکر است که علما، روشنفکران و نمایندگان مجلس در استان سیستان و بلوچستان بارها نسبت به شلیک های بدون ضابطه ماموران امنیتی در استان سیستان و بلوچستان ابراز نگرانی کرده اند.

سال ۲۰۱۵ بیش از ۵۲ نفر کشته و زخمی در تیر اندازی ماوران امنیتی توسط فعالان بلوچ گزارش شده است.

شکوفه آذرماسوله از زندان اوین آزادشد

 

امروز شنبه ١۶ اسفند ١٣٩۴شکوفه آذرماسوله (پریسا آزادی ) دانشجوى فوق لیسانس رشته مدیریت پس از ٩ ماه هم اکنون از زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد.

 

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه ، شکوفه آذر، فعال مدنی و دانشجوى فوق لیسانس بازداشتی در بند زنان زندان اوین با گذشت  ٩ ماه هم اکنون از بند زنان زندان اوین آزاد شد.

 

گفتنى است،شکوفه آذر که در تاریخ ۱۹ خرداد ماه سال جاری همراه با “پوریا ابراهیمی” و “غزاله شیری” دو فعال مدنی دیگر در خانه ى شکوفه آذر در رودهن بازداشت شد، با گذشت و هم اکنون پس از ٩ از بند زنان زندان اوین آزاد شد.

  اتهام شکوفه آذر “تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی و تشکیل گروه ضد انقلابی” عنوان شده و پرونده این فعال مدنی ۴۵ ساله در شعبه شش بازپرسی دادسرای اوین در حال بررسی است.

 

لازم به ذکر است ،از میان دو بازداشتی دیگر، غزاله شیری پس از ۷۲ ساعت از بازداشت آزاد شده و پوریا ابراهیمی حدود یک هفته قبل با قید وثیقه نیز آزاد شد.

 

 esmaeelzadeh3

مراسم یادبود برای وکیل اسماعیل زاده در سالن ١٢

 

هفته گذشته به همت تعدادی از موکیلن وکیل اسماعیل زاده در سالن ١٢ زندان رجایی شهر کرج مراسم یادبودی به پاس خدمات و مبارزات وى برپا شد .

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، دکتر محمد سیف زاده در این مراسم یک ساعته از مبارزات و خدمات ایشان در طول حیات شان برای حضار گفتند؛ و ارزو کردن که جوانان مبارز از زندگی او سرمشق بگیرند . لازم به ذکر است، محمدخانجانی نیز از خدمات ایشان گفتند و خالد حردانی ضمن تقدر از زحمات ارزنده این وکیل گفت :”که بااین بیگرافی که  سیف زاده گفت راه مبارزین برای فردای بهتر در ایران کاملا روشن و گویاست .و به  سیف زاده و جامعه وکلا تسلیت گفت ،  وحید تیز فهم نیز به ذکر خاطره ای از اشون پرداختن .در این مراسم زندانیان سیاسی و عقیدتی تدارک شام و پذیرایی مختصری دیده بودن که با ذکر نام وى و تمام کوشندگان راه ازادی مراسم خاتمه یافت.

 

 

 tabriz prison

ایران رزمایش  کنترل اغتشاشات در زندان تبریز

 

روز شنبه ١۶ اسفند ١٣٩۴ایران رزمایش کنترل اغتساشات درزندان تبریز در وحشت از خیزش زندانیان برپا مى کند.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه ، سرهنگ علی اسماعیل پور معاون اجتماعی ، نیروی سرکوبگرانتظامی آذربایجانشرقی  روز ١٢ اسفند اعلام کرد که در زندان تبریز رزمایش کنترل اغتشاشات توسط یگانهای عملیاتی نیروی انتظامی استان برگزاری شد.

 یک فرد مطلع اعلام کرد،  علاوه بر وحشت از زندانیان، رژیم در وحشت از شورش کارگران مانور سرکوبی کارگران برگزار کرده بود.اتحادیه آزاد کارگران ایران روز ٢٢بهمن بیانیه‌یی در خصوص برگزاری مانورهای سرکوبگرانه به‌منظور مقابله به اعتراضات کارگران در ایران منتشر کرد، در بخشی از این بیانیه آمده بود: همچنان‌ که تا کنون تهدیدات، ارعاب، بازداشت، زندان و حتی کشتار نتوانسته است در عزم ما کارگران برای دستیابی به زندگی‌ در شأن انسان قرن بیستم خللی ایجاد کند، در ادامه نیز نه رزمایش موسوم به فجر انقلاب گردانهای سرکوبگر موسوم به بیت المقدس، نه حتی گسیل گردانها و لشکرها برای سرکوب در میدان واقعی، کارخانه‌ها و مراکز کارگری، نخواهند توانست ما را از طلب حقوق انسانی‌مان منصرف کنند.

 

 TAHERI

تمدید حکم بازداشت محمدعلی طاهرى تا١۵فروردین٩۵

 

روز شنبه ١۶ اسفند ١٣٩۴ قرار بازداشت موقت محمدعلی طاهری درزندان اوین را تا ١٨ فروردین ١٣٩۵ تمدید کرد. 

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، این در حالی است که دوره محکومیت ناعادلانه این زندانی عقیدتی،١٨بهمن ١٣٩۴ به پایان رسیده بود .

اما  قوه قضاییه ، موجب تمدید قرار بازداشت وى را تا ١٨فروردین ١٣٩۵ شدند. 

گفتنى است، با این حال، با نزدیک شدن به روز هیجدهم اسفند قرار بازداشت محمدعلی طاهری برای چندمین بار تمدید شد و تاریخ اتمام بازداشت او ١٨ فروردین ١٣٩۵ اعلام گردید.

 

 0,,4644612_4,00 

نامه دکتر ملکی اولین رییس دانشگاه تهران

 

درباره محاکمه و مجازات سید علی خامنه ای

هموطنان، عزیزانم،

به نظر من که آخرین روزهای زندگی را سپری می‌کنم و هیچ آرزویی جز نجات مملکت ندارم، تنها راه برای عدم تکرار گذشته و جلوگیری از تکرار خون و خشونت، یک تغییر و تحول ریشه‌ای و به دور از خشونت است. بدین منظور آقای خامنه‌ای برای نجات خود و کشور و ملّت در مرحلهٔ اوّل باید دستور دهد:

۱- تمام احکام اعدام که در دادگاههای فرمایشی صادر شده لغو گردد

۲- زندانیان سیاسی عقیدتی از هر گروه و دسته‌ای با هر نوع افکار آزاد گردند

۳- حصر‌ها برداشته شود

۴- روزنامه‌ها در نوشتن و انعکاس نظرات مردم آزاد باشند

۵- اجتماعات صلح‌جویانه آزاد باشد

۶- هیچ کس را به اتهام اظهار عقیده دستگیر نکنند

۷- تشکیل سازمانهای مستقل دانشجویی، کارگری و… احزاب و سازمانهای مدافع استقلال و تمامیت ارضی ایران آزاد شود.

من چند ماه قبل از آقای خامنه‌ای خواستم که به صلاح خود و به علّت عدم صلاحیت از رهبری استعفا دهند و اجازه دهند که یک حاکمیت ملی و مردمی در ایران شکل بگیرد پیش از آنکه همه راههای نجات کشور بسته شود و مملکت در خون و خشونت فرو رود.

من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم

تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.

محمد ملکی

 

 IMG13141190

إظهار نگرانى عفو بین الملل از حکم اعدام یک نوجوان

 

سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه یی از صدور دوباره حکم اعدام برای یک نوجوان زندانی به نام امیر امراللهی ابراز نگرانی کرد. این نوجوان ده سال پیش و زمانی که شانزده سال داشت مرتکب قتل شده بود و از آن موقع در زندان است.

عفو بین الملل هم‌چنین با انتشار بیانیه دیگری، زندانی شدن سه موسیقیدان و فیلمساز توسط رژیم آخوندی را محکوم کرد و نوشت: این احکام نشان‌دهنده وضعیت نامناسب نظام عدالت کیفری در رژیم ایران است که افراد را صرفاً به‌دلیل ساخت فیلم و موسیقی و استفاده از حق آزادی بیان بازداشت می‌کند.

 

 

 Behnam-V-tecken

بهنام ابراهیم زاده بند ده ، سویت سیاسی زندانی رجایی شهر١۴ اسفند ٩۴

 

نامه بهنام ابراهیم زاده به مناسبت روز جهانی زن 

کانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها ١۶ اسفند: بهنام ابراهیم زاده متنی درخصوص ٨ مارس روز جهانی زن منتشر کرده است.

متن نوشته به این قرار است:

هشت مارس روز جهانی یادآور حقوق فراموش شده زنان در جهان است. این روز برای زنان به ستوه آمده ایرانی بویژه در سی و هفت سال گذشته معنای غم انگیز دیگری دارد . زیرا که زیر چتر اسلام سیاسی زنان در بی حقوقی ترین وضع ممکن بسر برده اند. زنان ایرانی خواستار دگرگونی اساسی برای دستیابی به شرایطی هستند که شایستگی آنرا دارند. از جمله در سالهای اخیر آمار قبولی آنان در کنکور و دیگر عرصه های اجتماعی نیز بخوبی شایستگی آنها را به اثبات رسانده است. اما متاسفانه در طول حیات جمهوری اسلامی همواره از نابرابری های اجتماعی و یا آنچه که تبعیض جنسیتی خوانده میشود چه در محیط های دانشگاهی و چه در اماکن شغلی رنج برده اند. و این علاوه بر خشونت های رفتاری، گفتاری و… در خانه و خیابان و در کوی و برزن است. ضمن گرامیداشت این روز خجسته از تمامی زنان آگاه و آزادیخواه ایرانی می خواهم که همچنان با امید به غلبه بر بقایای سنت های منسوخ رایج برای ایجاد جهانی شایسته و فردایی شادکام و بدور از هر گونه تبعیض و نابرابری برای همه انسانها اعم از زن و مرد تلاش و کوشش خود را همچنان تداوم بخشند. در آخر خطابم به همه کارگران،و همه بخش های مردم است که هشت مارس روز اعتراضی علیه تبعیض علیه زن ، به زندگی و معیشت همه ما مربوط است. این روز را خجسته بداریم . با جمع شدن دور یکدیگر و بیان خواستهایمان این روز را همراه با تمام جهانیان جشن بگیریم.

زنده باد هشت مارس روز جهانی زن

بهنام ابراهیم زاده بند ده ، سویت سیاسی زندانی رجایی شهر١۴ اسفند ٩۴، ۴ مارس ٢٠١۶

 

 IMAGE634432160436290664

شورای حقوق بشر سازمان ملل:

 

اکنون که در آستانه انتخاب مجدد گزارشگر ویژه حقوق بشر قرارگرفته ایم، ما زندانیان سیاسی ایرانی هم نظرمان را در این رابطه به شما اعلام می کنیم تا در این انتخاب در حد توانمان به شما یاری رسانیم. از آنجائیکه ما سالهای زیادی را در زندان بسر می بریم، طبیعتا بیش از هر کس دیگر از اوضاع حقوق بشر در ایران مطلع بوده و کلیه وقایع و اخبار حقوق بشری را نه به عنوان یکی فعال حقوق بشر و فعال در یکی از نهادهای حقوق بشری و یا سیاسی-اجتماعی، بلکه به عنوان کسانی که حیات و زندگیمان وابسته بدان است، به این موضوع توجه کرده و آن را پیگیری نموده ایم، به همین دلیل چه بسا آنچه که ما در ارتباط با حقوق بشر در ایران و گزارشگر ویژه آن می فهمیم و ارزیابی می کنیم به واقعیت نزدیکتر باشد اگر چه برخی از ما هیچ نفع مستقیمی از طرف این گزارشگر عایدمان نشده است ولی با چند اشاره مختصر موضوع مورد نظرمان را به اطلاع شما می رسانیم:

١-به نسبت همه گزارشگران ویژه، جناب دکتر احمد شهید یکی از فعالترین گزارشگران بوده و تاثیرات گزارشات ایشان را در خیلی از موارد به وضوح در زندان ها دیده ایم.

٢-تقریبا هیچ مورد نقض حقوق بشری عمده ای در زندان وجود نداشته که به نوعی در گزارشات ایشان انعکاس نیافته باشد.

٣-هیچ گزارشگر ویژه ای نبوده که تا به این حد مورد بغض و کینه نقض کنندگان (سیستم قضایی ایران) قرار گرفته باشد به طوری که در اغلب دادگاه ها و بازجوئیها از ایشان (به خاطر گزارشات درست) با بی احترامی و توهین نام می برند.

۴- بارها زندانیان را به خاطر گزارشات ایشان فراخوانده و اگرچه با توهین افترا ولی نهایتا تا حدودی پیگیری نموده اند (که بدون فشار گزارشات ممکن نبود)

۵- بارها در زندان برنامه های تلویزیونی را شاهد هستیم که علیه جناب احمد شهید بوده و انبوه تهمت و افترا به ایشان و شورای حقوق بشر می بندند که همه زندانیان از کذب بودن آن آگاهند خصوصا که کسی مثل محمد جواد لاریجانی را که اغلب صحنه گردان برنامه های علیه شورای حقوق بشر و جناب احمد شهید است را همه به خوبی می شناسند و دروغ های بزرگ او را.

۶- از این برنامه های تلویزیونی علیه شورای حقوق بشر و به خصوص شخص احمد شهید متوجه می شویم که نه می توانند او را فریب دهند و نه او را تطمیع نمایند.

٧- بارها از برخی از ما خواسته اند که گزارشات او را غیرواقعی و کذب اعلام کنیم تا مورد عفو قرار گرفته و یا امتیازاتی از طرف قوه قضاییه دریافت کنیم.

به همه این دلایل ما زندانیان سیاسی که اغلب بیش از ١٠ سال را در زندان بسر می بریم با اطمینان کامل از جناب احمد شهید حمایت می کنیم و از شورای محترم حقوق بشر تمدید مأمورایت و یا انتخاب مجدد او را به عنوان گزارشگر ویژه خواستاریم.

اسامی زندانیان سیاسی

 

  •  صالح کهندل
  •  فریبا آزموده
  •  پیروز منصوری
  •  سعید ماسوری
  •  شاهین ذوقی تبار
  •  حسن صادقی
  •  عبدالاحد جلیل زاده
  •  پیام باستانی
  •  بهزاد ترحمی
  •  سعید شیرزاد
  •  امیر امیرقلی
  •  علی معزی
  •  سهیل بابادی
  •  مهدی شاندیز
  •  مسعود عربچوبدار
  •  زانیار مرادی
  •  لقمان مرادی
  •  رمضان احمد
  •  رضا اکبری منفرد
  •  افشین بایمانی
  •  لطیف حسنی
  •  وحید اصغری
  •  حمید بابایی
  •  محمد رضا عالی پیام
  •  ایرج حاتمی
  •  علی مشهدی کاظم
  •  میثاق یزدان نژاد
  •  جواد فولادوند
  •  اصغر محمودیان
  •  علیرضا گلیپور
  •  ابراهیم فیروزی
  •  رضا کاهه
  •  اصغر قطان
  •  خالد حردانی
  •  رسول حردانی
  •  شهرام پورمنصوری
  •  فرهنگ پورمنصوری
  • سعید شاه قلعه اى
  • غلامحسین کعبى
  • امیر قاضیانی دوربین

 

Ali-Moazi-960x460

مخالفت مسولین با اعزام على معزى به بیمارستان

 

روز یکشنبه١۶ اسفند ١٣٩۴مسوولین از اعزام على  معزی، زندانی سیاسی بند هشت زندان اوین که از تومور مثانه، بیماری پروستات و ناراحتی کلیوی رنج می برد، جلو گیرى به عمل مى آوردند.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه،  وى بعد از سپری کردن بیش از ۴ سال از حکم خود، همچنان با مخالفت مسئولین با مرخصی جهت درمان و یا اعزام به بیمارستان روبرو است.

 

گفتنى است،على معزى به اتهام هوادارى از سازمان مجاهدین خلق به چهار سال حبس محکوم شده بود که تا پیش از تشکیل پرونده جدید قرار بود فروردین ماه سال ١٣٩۴ آزاد شود.

 

لازم به ذکراست، این زندانى سیاسى که سابقه زندانى شدن در دهه شصت را هم دارد، در طول چهار سال حبس هرگز به مرخصى اعزام نشده است.

 

 saeed hoseinzadeh 

١۶ روز از اعتصاب غذای سعید حسین زاده گذشت

 

روز یکشنبه١۶ اسفند١٣٩۴اعتصاب غذای سعید حسین زاده وارد ١۶ مین  روز خود در اوین شد.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، زندانی سیاسی سعید حسین‌زاده در بند هفت زندان اوین  ١۶مین روز اعتصاب غذای اعتراضی خود را پشت سر گذاشت،این زندانی از روز جمعه ٣٠بهمن اعتصاب‌خوراک خود را در اعتراض به ممانعت از رسیدگیهای پزشکی و درمانی آغاز کرده است.

زندانی سیاسی سعید حسین زاده که به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبرى جمهورى اسلامى به هفت سال زندان محکوم شده است در اعتراض به وضعیت زندان و عدم رسیدگی پزشکی از روز جمعه ۳۰ بهمن  دست به اعتصاب خوراک  زده  وارد شانزدهمین روز اعتصاب  خود شده است.

 

مسوولین زندان از دادن مرخصی و یا انتقال وی به بیمارستان برای مداوا جلوگیری میکنند در حالی که وی دچار رماتیسم مفصلی حاد است که به قلب سرایت کرده و نیاز به معالجه مستمر دارد.

درحال حاضر وضعیت این زندانی به علت اعتصاب غذا و بیماری وخیم گزارش شده و دچار کاهش وزن شدید و مشکلات حاد قلبی و تنفسی شده است. وی تهدید به اعتصاب خوراک خشک در صورت عدم رسیدگی به خواسته هایش کرده است.

 

 

 

اعزام رمضان احمد کمال و رسول حردانى به بیمارستان

 

روز دوشنبه ١٨ اسفند ١٣٩۴ به دستور ویژه معاونت دادستان تهران روز یکشنبه ١٧ اسفند ماه ١٣٩۴رمضان کمال احمد و روز دوشنبه١٨ اسفند١٣٩۴ رسول حردانی به مراکز پزشکی اعزام شدند.

بنابه  گزارش سایت خبرى نگاه، این دو زندانى پیش از اعزام به بیمارستان در اعتصاب خوراک بسر مى بردند،  به دستور دادستانى تهران به بیمارستان منتقل شدند.

گفتنى است، رمضان احمد کمال، تبعه کرد کشور سوریه، در اواخر اسفند ماه سال گذشته مجددا از زندان قزوین به زندان رجایى شهر کرج بازگردانده شد.

 

این شهروند کرد تبعه سوریه به دلیل عدم رسیدگى به مشکلات پزشکى و آسیب هاى ناشى از اصابت گلوله در زمان دستگیرى وضعیت دشوارى را در زندان رجایى شهر کرج سپرى مى کند، بهدارى زندان نیز پیشتر طى گزارشى به دادستان تهران اعلام کرده بود که پزشکان قادر به درمان وى در بهدارى زندان نیستند و او مى بایست در یکى از بیمارستان هاى خارج از زندان تحت عمل جراحى قرار گیرد، امرى که با ممانعت دادستانى میسر نشد.

 

این زندانی در سال ۸۷ در حین دستگیری بازوی دست راستش مورد اصابت گلوله مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفت و از زمان دستگیری تا به حال بطور جدی مورد درمان قرار نگرفت. عدم درمان جدی این زندانی سیاسی باعث گردید که ماهیچه های دست او به تحلیل رود و زخم وی دچار عفونت شدید گردد.

 

رمضان احمد کمال که به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان ترکیه به ده سال حبس محکوم شده است طی این مدت در زندان های ماکو، قزوین، اوین و رجایی شهر زندانی بوده است.

 

 

 Rajaee-Shahr_d1rouc4

یورش وحشیانه  گارد زندان رجایى شهربه سالن ١٠ بند ۴

 

صبح روز دوشنبه ١٨ اسفند ١٣٩۵ یورش وحشیانه گارد به سالن ١٠ بند۴ زندان گوهردشت صورت گرفت.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، صبح روز دوشنبه گارد زندان به سالن ١٠ بند ۴ زندانیان اهل سنت حمله نموده است.

گفتنى است، یک منبع در این رابطه عنوان کرد،  علاوه بر ضرب وشتم زندانیان این سالن وسایل و مواد غذائی و دیگر امکانات زندگى این زندانیان توسط مامورین گاردمورد تخریب قرارگرفت.

 

 

 p-90-shahin-najafi-o

شاهین نجفى در صفحه فیس بوک خود در رابطه با رضا شهابى مى نویسد:

 

سعی می‌کنم توضیح زیادی ندهم… اگر اشک می‌ریزم، اشک شادی‌ست. اشکی برای مقاومت وشرافت است! آقا رضای شهابی بعد از ۶ سال از زندان به مرخصى پزشکی آمده تا استراحت کنه! جرمش دفاع از کارگران و کارکنان شرکت اتوبوسرانی و تشکیل سندیکا و… بود. در طول حبسش، همسرش ترشی می‌فروخت و حالا که آقا رضا بیرون آمده نمی‌گذارند که به کارش بازگردد و می‌خواهد با همسرش دوتایی ترشیجات را بفروشند. بانو و آقارضا دم شما گرم باور کنید تنها نیستید باور کنید  بسیاری می‌بینند و می‌دانند. 

دوستانی که نیاز به ترشیجات و عرقیجات داشته باشند، تا روز جمعه می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند:خیابان وصال، نرسیده به انقلاب، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، ایوان خانه ماهان از ۱۲ تا ۱۴ اسفند و از ساعت ۱۰ صبح تا ۸ شببرای خرید های بعد از روز جمعه و همچنین کسب اطلاعات بیشتر، لطفا به کانال تلگرام رضا شهابی در لینک زیر مراجعه فرمائید:   telegram.me/shahabirobab جهت استحضار، اقلام سفارش داده شده، توسط پیک موتوری یا خود رضا شهابی در محل تحویل خریداران داده خواهد شد.

زنده باد مقاومت کارگران و زحمتکشان.

#رضا_شهابی #سندیکای_واحد #کارگران #فرودستان

 

 

 12295449_10153795442377292_5334541427615136667_n

برگرفته از دل نوشته زیبای مادر امیرارشد تاج میر

 

برای فرزندان مبارزم گلرخ و آرش صادقی

عزیزانم / ما زندگی می کنیم / اما زنده نیستیم .آرشم / بدان / گلرخ تو / گلرخ مابا تمام لطافت و ظرافت و جوانی اش / هرگز خم نمی شود.او آزادی زخم خورده را /به مدد عشق تو و با امید به آینده ای شیرین و روشن و با هرم نفسهای شریفشالتیام می بخشد و مرهم می شود / حتی در بند اسارت.او که با چشمهای همه ی انسانهای آزرده گریست بزودی دیدگانش را / به روشنای امید و آزادی باز خواهد کردعزیزم / تو آرش اسطوره ا ی او هستی / و روحتان در هم آمیخته.

گلرخ / به شرافت و حرمت راه تو و آنانی که پیش از تو و اوآغاز گر پیمودن این راه پر سنگلاخ بوده اندشیر زنانه خواهد ایستاد و هرگز خم نخواهد شد.دیوار زندانها / بزودی شکسته خواهد شد وهرگز هیچ بندی نخواهد توانست / سالهای جوانی اش را ببلعد ..کلید این زندان / آه هاای جگر سوزمادران / پدران و فرزندانی ست / که سالها زخم خورده اند .

این کلید / همه ی قفلهای بی عدالتی را باز خواهد کرد .. دور نیست .

 

 

 

ولید حردانى از کشور خارج شد

 

روز دوشنبه ١٨ اسفند ١٣٩۴فرزند ۱۵ساله خالد حردانی زندانی دربند زندان رجایى شهر کرج از کشور خارج شد.

 

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه به نقل ازاخبار اقلیت های مذهبی ایران ولید حردانى، فرزند خالد حردانى از ایران خارج شد.

گفتنى است، وى زمانى بدنیا آمد که پدرش تحت شدیدترین شکنجه ها بود و مادرش بخاطر زایمان از زندان ازاد شد اما پس از زایمان و زمانی که ولید فقط چند هفته داشت دوباره مادرش در منزل دستگیر و به زندان اوین منتقل می شود. 

ولید نزد مادر بزرگش که از آن پس سرپرست اوست بزرگ می شود و این در حالی است که پدرش خالد حردانی حکم اعدام می گیرد و همچنین دو تن از دایی های ولید بنام های فرهنگ و شهرام پورمنصوری نیز توسط دادگاه انقلاب تهران حکم اعدام می گیرند. 

 

مادربزرگش هم بیش از ١٨ ماه در زندان اوین بود و عمویش، رسول به ٢٢ سال زندان محکوم میشود و اینها تنها بخشی از سرگذشت غم انگیز و تلخ پسری بنام ولید حردانی است. پسری که تنها سهم او از ایرانی بودنش زندگی غم انگیز اطرافیان و خانواده اوست. او میبایست تمام این رنجها را تحمل می کرد زیرا در سرزمینی بدنیا آمده که اولین «اعلامیه جهانی حقوق بشر» در ان تدوین شده بود.

 

ولید بارها توسط مقامات زندان و امنیتی تهدید شد حتی ماموران بارها خالد را تحت فشار گذاشتند که در صورت عدم همکاری بچه اش را از بین می برند.

 

حالا ولید پس از ۱۵ سال از ایران خارج می شود. پدرش که اینک زندانی است بارها به او گفته بود: در ایران با وجود این حکومت ظالم و دیکتاتور آینده ای برای تو و هم نسل های تو نخواهد بود زیرا اینها دشمنان واقعی جامعه و انسانیت هستند من دوست داشتم تو در کشوری بدنیا میامدی که در ان آزادی باشد و جوانان بخاطر آزادی های کوچک متحمل درد و رنج، شکنجه، زندان و اعدام نشوند.

 

 2014122016441656210271_زندان-گوهردشت-و-مرکزی-کرج

جان سه زندانی سالن ١٢ زندان گوهردشت در خطر است

 

در اعلام حمایت زندانیان سیاسی از گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر ملل متحد، صبح روز سه شنبه ١٨ اسفند ٩۴ مسئولین زندان سه زندانی سیاسی به نام های ایرج حاتمی، بهزاد ترحمی و فرید آزموده را به زیر هشت برده و دستور انتقال به بندهای عادی که زندانیان معتاد و خطرناک در آنجا نگهداری می شوند را داده اند.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، نامبردگان اظهار داشتند که ما در آن بندها تأمین و امنیت جانی نداریم بعد از رفت و آمدهای مسئولین حفاظت مروی و رئیس بند شجاعی که هیچ دلیلی برای این کارشان ارائه نمی کردند تهدید کرده اند که چهارشنبه گارد زندان شما را منتقل می کند و به جایی می بریم که هر لحظه آرزوی مرگ کنید.

نامبردگان از بیم انتقال از سلول هایشان بیرون نمی آمدند و حتی به هواخوری نرفتند و گفتند که ما سابقه کوتاه مدت که ماه پیش ما را به بندهای عادی منتقل کردند داریم که هر کدام مورد ضرب و شتم زندانیان تحریک شده از طرف مسئولین زندان قرار گرفته بودیم و اگر بمیریم به آن بندها نمی رویم. 

لازم به توضیح است که مسئولین زندان زمانی که زندانیان قصد مراجعه به بهداری و یا سالن ملاقات را دارند زندانی را می ربایند و به جاهای نامعلوم منتقل می کنند.

 

 

 

پیامی از طرف خانواده و فعالین حقوق بشر در ایران

 

ما جمعی از فعالین سیاسی و مدنی خواهان رسیدگی فوری به وضعیت پرونده سعید حسین زاده می باشیم.

سعید حسین زاده فعال حقوق کودکان به جهت داشتن دغدغه از نارسایی ها و ضعف هایی در زمینه دفاع از حقوق کودکان نزدیک به ۱۸ ماه است که در زندان به سر می برد.

وی به دلیل بازداشت طولانی مدت و فشار های وارده طی دوران بازداشت دچار نارسایی های عدیده ای گردیده که شرایط نامطلوب بند هفت زندان اوین (بندی که بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک زندانیان) نیز به مشکلات وی دامن زده و موجب گردیده ما دوستان و همفکران سعید بیم آن داشته باشیم که آسیب های وارده، وی را در مواجهه با خطرات جبران ناپذیری قرار دهد.

وی هم اکنون علاوه بر مشکلات گوارشی، تنفسی و نارسایی قلبی از رماتیسم حاد و درد مفاصل نیز رنج میبرد. 

 سعید حسین زاده از تاریخ ۳۰ بهمن ۹۴ در اعتصاب غذا و اعتصاب دارو به سر میبرد که این امر نگرانی آنان که دغدغه سلامت وی را دارند دو چندان نموده.

اعتصاب غذا و عدم مصرف دارو با وجود بیماری هایی که وی بدان مبتلا میباشد خطرات جانی جبران ناپذیری را برای وی در پی خواهد داشت که یک نمونه آن ناتوانی های حرکتی غیر قابل جبرانی میباشد که در اثر عدم مصرف داروهای خاص بیماران رماتیسمی وارد میگردد.

سعید حسین زاده که پیشتر در مهر ماه ۹۳ در منزل شخصی و در حضور خانواده همراه با تفتیش منزل و ضبط اموال شخصی توسط قرارگاه سپاه بازداشت گردید به مدت حدود سه ماه در بند ۲ الف توسط ماموران اطلاعات سپاه در حالت انفرادی محبوس و مورد انواع شکنجه روحی، جسمی و فحاشی قرار گرفته است.

پس از تحمل حدود سه ماه انفرادی از بند ۲ الف سپاه به بند ۷ زندان اوین منتقل و تا کنون در این بند بدون رسیدگی به مشکلات جسمی اش زندانی میباشد.

وی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی مقیسه بابت اتهامات اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام در دادگاهی چند دقیقه ای به ۷ سال حبس تعزیزی محکوم، که بدون تشکیل دادگاه تجدید نظر حکم وی تایید و به وی ابلاغ گردید.

وی در مدت حبس بارها به بهداری اوین منتقل و مدتی ست که طبق اعلام رسمی پزشک قانونی زندان، ناتوانی وی در تحمل حبس محرز گردیده. با وجود تایید عدم تحمل حبس، همچنان قرارگاه ثارالله سپاه (تیم بازجویی) به صورت کاملا غیر قانونی از اعزام وی به مرخصی پزشکی جهت مداوا و رسیدگی های لازم ممانعت به عمل میآوند.

پزشکی قانونی زندان اوین بر انجام عمل جراحی تاکید نموده و از این بابت عدم تحمل حبس سعید تایید گردیده است. 

لذا به جهت کارشکنی های انجام شده توسط ماموران امنیتی قرارگاه ثارالله سپاه که به صورت کاملا مداخله جویانه مانع اعزام و مرخصی وی میگردند که منجر به وادار وی به اعتصاب غذا گردیده اند، هر گونه عواقب بعدی ناشی از اعتصاب غذا، اعتصاب دارو و آسیب های وارده به جسم و روح سعید به جهت عدم رسیدگی پزشکی و ممانعت در اعزام وی به مرخصی پزشکی را متوجه سپاه پاسداران و مقامات عالی رتبه که به ایشان وجاهت قانونی و اختیار مداخله در پرونده متهمین میدهند، میدانیم.

لذا از مجامع بین المللی حقوق بشری، گزارشگر ویژه حقوق بشر (احمد شهید) و عفو بین الملل خواهانیم اقدامات فوری را در این زمینه به عمل آورند.

گفتنى است بیش از ٢۵٠ تن از فعالین مدنى این درخواست را امضا نمودند.

 

 

 photo_2015-11-08_15-11-363-300x191

مجید محمدى معین از زندان اوین آزاد شد

 

روز ١٩ اسفند ماه ١٣٩۴ مجیدمحمدى معین روزنامه نگار از زندان اوین آزاد شد.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، مجید محمدى معین روزنامه نگار زندانى از زندان اوین آزاد شد.

گفتنى است، مجید محمدی معین، خبرنگار روزنامه بیان و سلام و مدیر کمیته اقتصادی انجمن ورزشی نویسان جوان به اتهام اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد و از سال ۸۹ در زندان به سر می برد. مشخص نیست محکومیت آقای معین ارتباطی با فعالیت های روزنامه نگاری او داشته باشد.

 محمدی معین، در سال ۹۳ در حالی که در زندان به سر می برد به تبلیغ علیه نظام متهم و سپس به یک سال حبس تعزیری محکوم شد، حکم صادره پس از اعتراض نامبرده در شعبه ۳۶ تجدیدنظر استان تایید و در مرداد ماه سال جاری به نامبرده در زندان ابلاغ گردید، حکم صادره میزان مدتی که نامبرده در زندان خواهد بود را افزایش می دهد. او در اعتراض به حکم صادره اخیر و وضعیت نابسامان خانوادگی ایجاد شده برای او به سبب این حکم، اعلام اعتصاب خوراک کرد و پس از انتقال به بهداری زندان و حضور خدابخشی دادیار ناظر بر زندان، جواد مومنی مدیر داخلی زندان و نماینده وزارت اطلاعات و همچنین قول مساعد ایشان برای حل مشکلات به اعتصاب خوراک خود پایان داد.

 

 saeed

سعید ماسوری – زندان گوهردشت کرج

 

شورای محترم حقوق بشر:

در شرایطی که رئیس جمهور مدعی تعدیل و تدبیر و امید و … امروز با کاشتن نهال درختی، آن هم در کاخ ریاست جمهوری، خود را طرفدار محیط زیست نشان می دهد، در حالی که حتی زحمت رفتن از کاخ را هم به خود نمی دهد … آری، در همان زمان اجرای این نقش مضحک و تهوع آور با تمام قوا از اعدام و سرکوب و قلع و قمع جوانان و مردم این سرزمین دفاع می کند!!؟؟؟

در حالی که طبق آمار رسمی خودشان آمار اعدام های سالانه، اگر بیشتر نباشد کمتر از تعداد اصله درختان قطع شده نیست… چرا نباید چنین نمایشاتی (کاشتن درخت!) چندش آور و مضحک باشد…؟؟؟

شورای محترم حقوق بشر:

به عنوان یک زندانی که هر روز شاهد فجایع، تعدیات و تجاوزات به انسان های محکوم در زندان هستم، اعلام می کنم که همین امروز در سایه همان درختی که روحانی می کاشت، همکاران دیگرش کمر به قتل و نابودی برخی از زندانیان از جمله سه تن از همبندیانمان در زندان بسته و موضوع اتهامشان “محرمانه” اعلام می کنند، چرا که علت تنها یک کینه کشی غیرانسانی است که می خواهند برخی از زندانیان را با چاقو و سلاح های سرد دیگر زندانیان اجیر شده، برای عبرت زندانیان دیگر به قتل برسانند و آن را طبق معمول دعوا و نزاعی شخصی و خصوصی و یا سکته قلبی ( مغزی ) و یا استفاده از قرص و … قلمداد کنند و حال آنکه موضوع تنها حمایت زندانیان از شورای حقوق بشر و گزارشگر ویژه آن دکتر احمد شهید بوده و غیر از آن، در شرایطی که ۵ سال است در زندان بسر می برند، هیچ اتهام دیگری وجود ندارد. لذا به عنوان یکی از هم بندیان آنها، نسبت به توطئه ای که برای این زندانیان (آقایان ایرج حاتمی، فرید آزموده و بهزاد ترحمی) چیده اند، اکیدا هشدار می دهیم که جان ایشان به واقع در خطر است و مسئول شماره یک (در هر اتفاق احتمالی) در وحله اول قوه قضاییه، و تحت امر آن رئیس زندان گوهردشت(رجایی شهر) می باشد چرا که قبلا هم در تاریخ ۹۴/۹/۱۵ با اجیر کردن زندانیانی به آنها حمله کرده بعد تهدید با سلاح های سرد حتی سر و صورتشان را با سیگار سوزانده بودند تا دیگر هیچ اعتراضی به شرایط غیرمنصفانه دادگاهها و زندانشان نکنند و اینجانب پیشاپیش اعلام می کنم که چنانچه در روزهای آینده من و یا برخی دیگر از همبندیان ایشان هم با اتهامات “محرمانه” و یا شورش و اغتشاش در زندان مواجه شدیم، منظور تنها اعتراض به این بی عدالتی ها و اجحافاتی است که در حق زندانیان بدون هیچ مرجع تظلم خواهی، اعمال می شود که حال نوبت این سه زندانی است. لذا مصرانه از همه مجامع و نهادهای حقوق بشری و به طور خاص شورای حقوق بشر ملل متحد می خواهم که نسبت به این فاجعه احتمالی ساکت نباشند که این سرنوشت ما و همه زندانیان دیگر هم خواهد بود.

رونوشت: دبیر کل سازمان ملل متحد 

عفو بین الملل

با تشکر سعید ماسوری – زندان گوهردشت کرج

 

 

F83D0EBD-2EA6-4B88-8B1C-5A47E27D23F5_cx0_cy5_cw89_mw1024_s_n_r1 

بیانیه سازمان عفو بین‌الملل، در ادامه آمده است:

 

زوج محکوم به زندان با اتهامات امنیتی

 

فعال سابق دانشجویی آرش صادقی و همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی به دنبال دادگاهی ناعادلانه با اتهامات امنیت ملی به زندان محکوم شده و حکم آنان مورد تأیید قرار گرفته است.

آرش صادقی، فعال سابق دانشجویی در آگوست ۲۰۱۵ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی به ۱۵ سال حبس محکوم شد. عفو بین الملل می داند که پست فیسبوکی او درباره زندانیان سیاسی، مصاحبه اش با رسانه ها در مورد دوران زندان اش و ارتباطش با روزنامه نگاران به عنوان مدرک در دادگاه علیه او استفاده شده است.

ایشان در ۶ سپتامبر ۲۰۱۴ دستگیر و به مدت شش ماه در سلول انفرادی نگهداری شده و به وکیل دسترسی نداشته است. دادگاه به وکیل او اجازه ورود به پرونده را نداده و گفته است تنها می تواند از وکیل تسخیری دادگاه استفاده کند. آرش صادقی نمی پذیرد و وکیل او در دادگاه حضور قانونی نداشته است.

دادگاه همسر وی گلرخ ابراهیمی ایرایی را با وجود غیبت به دلیل بیماری، به اتهام توهین به مقدسات اسلامی و تبلیغ علیه نظام، به شش سال حبس محکوم کرده است.

این اتهامات بر اساس دستنوشته های منتشر نشده مکشوف در خانه اش و پست های فیسبوکی در مورد زندانیان سیاسی مطرح شده اند.

گلرخ ایراهیمی ایرایی، و آرش صادقی در تاریخ ۶ سپتامبر ۲۰۱۴ دستگیر و به بند ۲-الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شدند. گفته می شود در این بند آنها شکنجه و یا مورد بدرفتاری قرار گرفته اند. ایشان به ترتیب در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴ و ۱۴ مارس ۲۰۱۵ به قید وثیقه آزاد شدند.

 

 

انتقال إحسان مازندرانى به بند ٨ اوین

 

روز پنج شنبه ٢٠ اسفند ماه ١٣٩۴احسان مازندرانی به بند هشت اوین منتقل شد.  

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، احسان مازندرانی که دلایل امنیتی بازداشت شده بود امروز به بند ٨ اوین منتقل شد.

گفتنى است،احسان مازندرانی در سال١٣٨٨   به اتهام  اقدام علیه امنیت ملی و جاسوسى  از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی  بازداشت شده است.

 

 

 mohammad-Seifzadeh

دکتر محمد سیف زاده از زندان آزاد شد

 

امروز پنجشنبه  ٢٠ اسفند ماه ١٣٩۴ دکتر محمد سیف زاده وکیل پایه یک دادگسترى و عضو کانون مدافعان حقوق بشر در ایران  از زندان  رجایى شهر کرج  آزاد شد.

بنابه گزارش سایت خبرى نگاه، امروز ٢٠ اسفند ماه دکتر محمد سیف زاد طبق قانون ١٣۴ از زندان رجایى شهر کرج آزاد شد.

گفتنى است،وى کانون مدافعان حقوق بشر ایران را در سال ١٣٨١ تأسیس کرد،این کانون ، کانونی حقوقی است که فعالیت خود را بر سه محور دفاع از زندانیان سیاسی ـ عقیدتی،

اعلام موضع و نظر نسبت به موارد بارز نقض حقوق بشر،حمایت از خانواده فعالان سیاسی زندانی،در چارچوب قوانین ایران اعلام کرده‌است.

 

 

 5b801686f3f81640b941faf13e05c7bb

یزدان پناه یک شکنجه گر، زندان عادل آباد شیراز

 

یزدان پناه از اعضای سپاه پاسداران و از بدنام ترین زندانبانان بند چهار زندان عادل آباد شیراز است. وی مسوول بند مخوف ۴٩ انفرادیهای اندرزگاه عادل آباد و همچنین داماد مجید تراب پور رئیس زندان عادل آباد و رئیس سازمان زندانهای فارس، کهکیلویه و بویراحمد و ازاعضای موثر اعدامهای تابستان ١٣۶٧ در زندان شیراز است. زندانیان زندان عادل آباد وی را عامل شکنجه و تجاوز به دختران در دهه ۶٠ و مسوول مستقیم قتل مصطفی دشتبان پسر ١۶ ساله شیرازی در انفرادی اندرزگاه عادل آباد در سال ١٣۶۵ می دانند.

وی بعد از کشتارهای سال ۶٧ نام خود را تغییر داد و با نام دیگری در سمت مسئول دفتر زندان عادل آباد شیراز به کار خود ادامه داد.

 

 

 

نامه ای به یک زن ! نامه ای به خواهرم ربابه شهابی و به برادرم رضا شهابی (به مناسبت ٨ مارس، روز جهانی زن )

 

علیرضا عسگری، اسفند ١٣٩۴، مارس ٢٠١۶

خواندن و اشتراک کردن این نامه را( به خاطر اهمیت مخاطبان نامه ) به شما توصیه میکنم.

 

خواهرم ربابه شهابی ( رضایی)!

نخست با تو میگویم که نیم بیشتری از آن بار سنگین و افتخاری که همراه نام رضا شهابی نامگذاری شده و دست به دست میچرخد و به گوش ها میرسد از آن ِ تو بوده و هست.

کمتر کسی میداند که تو در این همه روز و در این چند سال چه از سر گذرانده ای ! از این دادگاه به آن یکی و از این مقام به آن یکی. تحمل فشار سنگین حاصل از اوضاع جسمی رضا، به دوش کشیدن بار مسوولیت تنهایی و نگرانی و ترس و مشکلات فرزندانت امین و شیرین، دوندگی های بی امان و پایان ناپذیرت برای پیگیری مشکلات بی شمار ِ رضا؛ از دادگاه به زندان و به مدرسه و … شروع کردن کاری برای امرار معاش در غیاب رضا وقتی در زندان بود و یا در اعتصاب غذا و وقتی بارها تا آستانه ی مرگ پیش رفت؛ با آن دست های گرد و مهربانت تُرشی و رُب و عرقیجات درست کردی و فروختی. کسی نمیدید وقتی کفگیر در دیگ رُب میچرخاندی در عمق چشم هایت آن همه چشمه چطور می آمد و میرفت. 

خواهرم ربابه! 

من و دوستان دیگر میدانیم که آنچیزی که رضا هست، دست کم نیمی، به خاطر مقاومت و مدیریت و دنیای بزرگی ست که همان دل و فکر توست.کمتر کسی میداند: اولین بار که در تابستان ١٣٨٩، رضا با جسمی له شده از زندان تماس گرفته بود و این وقتی بود که مدت ها از او خبری نبود و کسی نمیدانست رضا کجاست و چه بر سر او آمده و لابد هر کس دیگری جای تو بود در اولین لحظه ی شنیدن صدای همسر مفقودش از آن سوی خط، طبیعتا گریه سر میداد، اما تو کاری کردی که در ادعا، گفتنش آسان است اما عملا، انجام دادنش کار هر کسی نیست، وقتی یک جمله گفتی و این جمله سرمشق رضا شد برای ادامه، ادامه ای مقاوم و کسی این را نمیداند؛ کسی نمیداند وقتی رضا با صدایی نزار و حالی خراب سلام کرد و در صدایش یک دریا بغض و اشک بود که اولین بار بود بعد از آنهمه فشار تماس میگرفت و هنوز زیر بازجویی بود برای اعتراف به کارهای نکرده، تو چند جمله گفتی که رضا را از بیم و نگرانی و فشردگی روحی و بریدن بیرون کرد و به دنیای امید برای مقاومت و ادامه دادن و محکم بودن و قوت قلب پرتاب کرد و رضا شد رضا شهابی و رضا را در ادامه ی بازجویی ها و مقاومت و زندان و اعتصاب و سازش ناپذیری، همین رضا شهابی کرد که حالا همه میشناسند؛ گفته بودی :” رضا چرا بی تابی میکنی؟ اگر پای کاری که کرده ای نایستی هرگز نمیبخشمت، من نمیدانم چه کرده ای و چه نکرده ای اما هر چه کرده ای خوب کرده ای ! مقاوم باش که من پشت تو هستم، مقاوم باش که اگر کارهایت را تایید نکنی برای من معنی اش این است که تمام این مصیبت ها که از سر گذرانده ایم بیهوده بوده است چون شاید تو پشیمان شده ای؛ پای کارهایت بایست و محکم باش ، من پشت توام !”. و رضا بغض از گلو جمع کرده و محکم و دیگرگون شده و از آن روز شده بود رضا ای که بعدها همه در اخبار و گزارشات شنیدند و مقاومتش را ستودند. حتما که رضا دفاع از حق کرده بود و حتما که خودش زمینه ی بسیار برای مقاومت داشت؛ اما باید از زبان خودش شنید که چگونه این چند جمله ی ربابه کار او را با خودش یکسره و یکدله کرده بود و رضا را قرص و محکم کرد برای ادامه. خواهرم ربابه! به روزهایی فکر میکنم که تا کجاها دویدی و هیچ کس در جمع، اشک و بی تابی تو را ندید، وقتی حتا از سوی فامیل و بسیاران دیگر تنها گذاشته شدی و حتا برابر با حجم اتهام از سوی سیستم از سوی کسانی دیگر در پوشش فعال، علیه رضا حرف ها و اتهامات طرح میشد و تو تنها بودی با این همه حجم فشار، به روزهایی فکر میکنم که با آن چشم های گرد و مهربانت به دهان وکیل، فعالین و دیگران خیره میشدی تا ببینی آیا آن کلام امیدوار کننده برای آزادی رضا بالاخره بیرون می آید یا نه، وقتی به افق ها خیره میشدی و چشمانت اینطرف و آنطرف میچرخید و میشد فهمید که سخت پریشانی، وقتی نگران فرزندانت بودی، نگران وضعیت جسمی رضا بودی، وقتی با چنگ و دندان و با ماه ها تلاش و پیگیری، مفصل مهمی در اقدامات بودی و رضا را از زندان بیرون میکشیدی و به بیمارستان میرساندی، وقتی اولین روز و اولین عمل جراحی را با بی صبری انتظار میکشیدی و به کسی نمیگفتی در قلب مهربان و بزرگت چه میگذرد…من تو را میدیدم، ما تو را دیدیم. آری ربابه ! رضا را باید به افتخار تو، رضا رضایی بنامیم و یا تو را به افتخار رضا، ربابه شهابی؟ این بدون آن بی معنی است و شما بدون یکدیگر هرگز این همه بلند و بزرگ و مقاوم نمیشدید ! ربابه ! خواهرم ! حالا نزدیک به ۶ سال از آن روزهای اولی که تو را شناخته ام میگذرد.تو نه تنها برای رضا، بلکه برای من ( که مرا مفتخر به نام “داداش” کرده ای) و برای همه ی ما، یک انسان عادی هستی اما از آن دست که برخلاف اوضاع عادی روزگار، غیر عادی ترین و افتخارآمیزترین 

 عکس العمل را در اوضاع پشت سر و جاری از خود نشان داده ای. بسیار نام های بلند که در تاریخ شنیده و خوانده ایم که بی حمایت همسرانشان نمیشدند آن چیزی که ما میشناسیم؛ اما اگر تو نبودی ما چگونه به دیده و به عینه میدیدم بهترین مثال این حمایت و مقاومت را که تویی !؟ ربابه خواهرم ! در آستانه ی روز جهانی زن، ٨ مارس در سال ١٣٩۴ قرار داریم. من امسال،این روز بزرگ را با تصویر تو به خاطر می آورم، و میخواهم به بانگ بلند و با آگاهی و مسوولیت کامل، مسوولیتی که از شناخت و آشنایی من از تو و رضا می آید، به همه بگویم اگر پدیده ای به نام رضا شهابی میشناسید و قدر میدارید باید بیش و پیش از آن بر انسان کم نظیری به نام ربابه رضایی( شهابی) سر تعظیم فرود آورید ! نه فقط از این جهت که ربابه در غیاب رضا رها نکرد و نرفت و ماند و تحمل کرد، بلکه بدین خاطر که اگر نبود تلاش ها، امید دادن ها، پیگیری ها و حمایت های ربابه از رضا، به قول خود ِ رضا، هرگز رضا نمیتوانست حتا یک پنجم این راه را طی کند. سال هاست این مقاومت و مبارزه تنها به نام برادر و دوستم رضا شهابی شناخته میشود و من به عنوان دوست و همراه ِ فعالیت ِ رضا و دوست و همراه فعالیت ِ ربابه، میخواهم به همه اعلام کنم که مسب اصلی این پرونده ی زرین مقاومت، ربابه است و بر فصل اول این دفتر افتخار نام او باید درج شود. مسبب اصلی اوست و رضا معاون او در مقاومت و ایستادگی ! به نام تو، ربابه و به نام روز جهانی زن از همینجا تا پای اجاق گاز رُب سازی تو سر تعطیم و احترام فرود می آورم و به داشتن تو افتخار میکنم ! خوشا جهان که چون تویی دارد، خوشا راه مبارزه برای احقاق حقوق انسانی و خوشا راه شرف و مقاومت که چون تویی را دارد !

برادر و دوستم رضا ! به دوستی و همراهی تو در آنهمه که با هم کردیم افتخار میکنم. خوب کردیم ! خوب کردیم که در مقابل نابرابری ها بودیم و خوب کردیم که علیه همان هایی بودیم که علیه منافع زحمتکشانند و با نام کارگر و فعال کارگری زخم ما را عمیق تر میکنند. خوب کردیم هر چه کردیم ! داستان من و تو داستانی است جدا.

برادرم رضا، نوشته ی امروزم بعد از این همه سال درباره تو و ربابه، ادای دینی بود که تو بارها بر زبان آورده ای: ادای دین به ربابه عزیزمان. داستان تو را همه میدانند و ستایش های به حقی در مورد تو شده و تو البته مثل همیشه صادق و شفافی در احقاق حق و نیازمند تعریف و تمجید نه!

به جای تو و به جای خودم و به جای همه ی دوستانمان و به مناسبت روز جهانی زن، ٨ مارس، خواستم که تصویری از یک سرسوزن از بزرگی و اهمیت کار ربابه را با دیگران قسمت کرده باشم.

این نامه به ربابه بود و تو؛ اما بیشتر از طرف من و تو و از طرف همه ی ما برای ربابه !

به داشتن شما افتخار میکنم !

زنده باد ربابه و رضا شهابی

زنده باد روز جهانی زن

 

علیرضا عسگری، اسفند ١٣٩۴، مارس ٢٠١۶

 

 

 

Comments are closed.