حشمت طبرزدی
آشنایی با حقوق اولیه ی انسانی در قالب (اعلامیه ی جهانی حقوق بشر) در جوامعی که حکومت و دولتهای ایدئولوگ و دیکتاتور گرداننده ی آن هستند از اهمیت بالایی برخوردار است. در فضای حکومتی ایران که قانون اساسی و قوانین قضایی آن بر مبنای دین و احکام اسلامی تدوین و اجرا می شود، حقوق بشر جای خود را به احکامی می دهد که در دنیای مدرن و رو به رشد امروزی منسوخ و از درجه اعتبار ساقط است. شناسایی حیثیت ذاتی بشر و برخورداری از حقوق یکسان، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد و به همین نسبت عدم شناخت از حقوق اساسی بشر منتهی به اعمال خشونت بار می شود که بشر را به عصیان وا می دارد تا در مقابل دستیابی به آزادی بیان، از بین بردن فقر و مبارزه با فساد حکومتی، برخورداری از تساوی جنسیتی، نژاد و دین و ایجاد بستر امن برای ادامه ی حیات، دست به مبارزه زده و به عنوان آخرین علاج به قیام علیه ظلم و فشارهای حکومتی مجبور می شوند. در ایران و مشخصا پس از روی کارآمدن جمهوری اسلامی بعنوان حکومت ایدئولوژیک مذهبی، قوانین اساسی و قضایی کشور نیز در چهارچوب احکام اسلامی تدوین شد که در موارد زیادی ناقض اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و حقوق اساسی بخشی از هموطنان ایرانی شد. تعیین اسلام شیعی اثنی عشری بعنوان مذهب رسمی کشور، توانست پیروان اقلیت های دینی را به انزوا بکشاند. تا جایی که مشارکت در اداره ی امور مملکتی منوط به اعتقاد به اسلام شیعی و صد البته التزام عملی به اراده ی حکم مطلقه یی که تمام حدود مشارکت های سیاسی و بعضا اجتماعی را منوط و محدود به مطیع بودن او می کند.
اگر نگاهی گذرا به کارنامه ی سی و چند ساله ی حکومت بیاندازیم، نه تنها پیروان مذاهبی که رسمی شناخته می شوند آزاد نبودند، بلکه به خاطر تلاش برای احقاق حقوق اولیه ی انسانی خود به زندان های طویل المدت فرستاده ویا بعضا با حکم ارتداد و محارب به جوخه ی اعدام سپرده شدند.
در این بین اما پیروان برخی از ادیان غیر رسمی کشور(مانند بهاییان) و حتی برخی نوکیشان ادیان رسمی (مانند نوکیشان مسیحی) از حقوق اولیه خود مبنی بر حق زندگی آزاد، حق تحصیل، برگزاری و شرکت آزادانه در مراسم های مذهبی و گاه از حق ادامه ی حیات و کار از طریق کسب درآمد محروم می شوند. همانطور که در اصل هجدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر حق داشتن آزادی فکرو مذهب تاکیید دارد و این حق را به افراد بشر می دهد که آزادانه دین و مذهب خود را انتخاب و در اجرای مراسم دینی و مذهبی آزاد باشند. تخریب اماکن مذهبی بهاییان و پلمپ اماکن مذهبی برخی از پیروان اهل سنت، به بهانه ی تخلف های صنفی، اخراج از مدارس و دانشگاهها به خاطر باور های سیاسی یا دینی متفاوت از اسلام شیعه، دستگیری و شکنجه و حتی اعدام به دلیل فعالیت های سیاسی و مدنی ، تبعید، عدم برخورداری از حق دفاع در دادگاههای عمومی و صالحه، همه و همه نقض آشکار حقوق اولیه ی شهروندی ست که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، مصوب دهم دسامبر ۱۹۴۸ میلادی در مقابل اعتلای حقوق بین المللی بشربه تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید و حکومت های عضو را موظف به رعایت این سی ماده در قبال شهروندان خود کرد. اهمیت شناخت حقوق اساسی و اولیه ی بشر از این روست که حکومت ها در قبال آزادی های فردی و اجتماعی بشر پاسخگو بوده و در اعتلای آن و رسیدن به جامعه ای به دور از هر گونه خشونت و نقض حقوق بشر کوشا باشند.