آقای خامنه ای !حاضر به راستی آزمایی هستید ؟
سید مجتبی واحدی
دیدار گروهی از “دانشجویان دستچین شده” با رهبر جمهوری اسلامی بازتاب وسیعی در رسانه های داخلی و خارجی داشت. این انعکاس ،مدیون سخنان دانشجویی است که پدرش در جنگ ایران عراق به شهادت رسیده و اکنون خود را از منتقدان رهبر جمهوری اسلامی می داند. در ملاقات اخیر دانشجویان با رهبر ، محمد علی کامفیروزی سخنان بسیاری بیان کرد اما آنچه موجب شعف یک گروه و فخر فروشی گروه دیگر شد اینجمله او بود که “منبا برخی نظرات رهبر در امور داخلی موافق نیستم “. بسیاری از رسانه های منتقد یا مخالف رهبر ،از امکان بیان این دیدگاه در حضور خامنه ای به وجد آمدند و آنطرفی ها نیز با فخر فروشی ، این پدیده را نشانه سعه صدر رهبر و آزادی بیان در جمهوری اسلامی دانستند . گروه سومی هم در این میان با خوش بینی ، این وضعیت را علامتی از اراده رهبر برای باز کردن فضای سیاسی معرفی کردند. اینگروه همدر داخل کشور خودنمایی کردند و همدر خارج از مرزها.
در ابتدای یادداشت به دستچین بودن حاضران در آنجلسه اشاره کردم. این ،نه ادعای من بلکه بخشی از نطق محمد علی کامفیروزی بود که رهبر نیز به صحت آن اعتراف کرد. خامنه ای در توجیه این وضعیت گفت : ” این برادرمان هم اینجا گفتند که همهی نظرات دانشجویی در این جلسه انعکاس ندارد؛ تا حدودی راست میگویند. خب این جلسه برای تشکّلهای انقلابی است” . همین اعتراف ،بهترین دلیل برای رد خوشبینی های مفرط به تغییر رفتار نظامدر برابر مخالفان و منتقدان است. اما خامنه ای سخن دیگری نیز بیان کرده که راستی آزمایی آن ،چندانمشکل نیست. کامفیروزی از رهبر جمهوری اسلامی گله کرد که “هر کس با نظرات رهبر مخالفت کند سر و کارش با راهروهای پر پیچ و خم دادگستری است ” و اینپاسخ را از خامنه ای دریافت کرد که “مخالف بنده حرف زدن ،اصلا نه مواخذه دارد نه جرم است ” .
یقین دارم پس از شنیدن این سخن ،بسیاری از افراد از شدت وقاحت خامنه ای ،انگشت به دهان مانده اند و نگاه عده ای دیگر به این سخنان، چیزی بیش از یک طنز تلخ نبوده است. اما اینبار می خواهم با خوش بینی ، سخنان رهبر جمهوری اسلامی را بشنوم. او گفته مخالفت با او نه مواخذه دارد نه جرماست. بررسی صحت این ادعا ،بسیار آسان است. بدون کوچک ترین تردید ، معتقدم بسیاری از آحاد ایرانیان با سیاست های خارجی رهبر جمهوری اسلامی به ویژه در خصوص فلسطین و لبنان مخالف هستند. سخنان وقیحانه سید حسن نصراله که اخیرا در مورد کمک های دریافتی از جمهوری اسلامی بیان شد در واقع بازتاب نگاه خامنه ای بود. پس از تاکید رهبر بر “عدممواخذه مخالفان او و جرمنبودنمخالفت با رهبر ” آیا هیچ رسانه ای در ایراناجازه خواهد یافت عصبانیت مردمایران از ولخرجی های خامنه ای در لبنان را منعکس نماید ؟
در هفته های اخیر خامنه ای و نزدیکان او -از جمله قاسم سلیمانی – سخنانی مداخله جویانه در مورد بحرین بیان کرده اند که موجب تحریککشورهای دیگر علیه ایران شده است . آیا کسانی که مخالف نگاه خامنه ای در مورد بحرین هستند خواهند توانست از طریق صدا وسیما ، دیدگاههای خود را مطرحنمایند ؟
یکی از اتهامات اصلی خامنه ای ،حمایت او از هشت سال تباهی و فساد در دولت احمدی نژاد است .آیا کسی می تواند در یکی از تریبون های رسمی ، در خصوص سهم خامنه ای در آن همه فساد و تباهی سخن بگوید ؟ آیا هیچکس اجازه دارد خطبه های نماز جمعه بیست و نهم خرداد هشتاد وهشت را یادآوری و خامنه ای را به حاطر آنهمه حمایت از احمدی نژاد ،مورد پرسش قرار دهد ؟
امروز کوچک ترین تردیدی وجود ندارد که تحریم های اقتصادی ،ضربات زیادی به منافع ایران و ایرانیان وارد کرده است. رهبر جمهوری اسلامی ،سال گذشته به زیان بار بودن تحریم ها اعتراف کرد و پذیرش مذاکره با امریکا را ناشی از اراده نظام برای خلاصی از تحریم ها دانست. این در حالی است که در بیست سال گذشته ، رهبر جمهوری اسلامی ،همواره از “برکات و نعمات تحریم ها “سخن گفته وحتی زمینه های لازم برای تفزایش تحریمها را فراهم نموده است. پس از ادعای خامنه ای که ” مخالفت با رهبر اصلا مواخذه ندارد ” آیا کسی می تواند او را به خاطر اقدامات و اظهاراتی که موجب تحریمهای گسترده علیه ایرانشد مورد پرسش قرار دهد ؟
در روزهای اخیر ،خامنه ای سه بار در سخنرانی های عمومی ،خواستار برخورد با “پدیده حقوق های نجومی “شده است. این علی خامنه ای ،همان کسی است که در ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در دولت محبوب خود ،با عصبانیت رسانه ها را مورد خطاب قرار داد و فرمان “کش ندهید “صادر کرد. آیا امروز به کسی در ایراناجازه می دهند که ماشین حساب به دست بگیرد و به خامنه ای تفهیم کند که مجموع حقوق های غیر متعارف در دولت یازدهم به یک درصد اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نمی رسد . به راستی چه سرنوشتی در انتظار کسانی است که به رهبر بگویند “چرا در موضوع فساد سه هزار میلیاردی دستور کش ندهید دادی و موضوعی بسیار کوچک تر از آن را تا اینحد کش می دهی ؟” آیا هیچ روزنامه نگاری اجازه خواهد داشت این پرسش را مطرح کند بدون آنکه سر و کارش به قضات جنایت کاری همچونپیرعباسی و مقیسه بیفتد ؟
خامنه ای در پاسخ به” پرسش دستوری و نمایشی ” در موردبهاییان ،همه آنها را که شهروند ایرانی هستند “محکوم به نجاست “دانسته است. آیا پس از ادعای اخیر رهبر جمهوری اسلامی ،کسی خواهد توانست به او بگوید “تو که هستی که عده ای از انسان ها را اینگونه مورد اهانت قرار می دهی ؟” آیا کسی که اینسوال را طرح کند مواخذه نخواهد شد ؟
قاعدتا کسانی که اینیادداشت را می خوانند دهها سوال ، مشابه پرسش های مطرح شده در سطور بالا در ذهن دارند که همه آنها برای راستی آزمایی ادعای اخیر خامنه ای ،به کار می آید. آیا رهبر جمهوری اسلامی حاضر است به اینراستی آزمایی تن دهد ؟ این آزمونی است که نتیجه آن می تواند موجب سربلندی حامیانداخلی رهبر و مواجب بگیران اپوزیسیون نما در خارج از کشور شود یا دست آنان را بیش از گذشته برای مردم ایران باز نماید. آقای خامنه ای ! این گوی و این میدان.
الله ابهی
اولا ازینکه برخی از احبای محترم در شرایطی که جامعه امر در سخت ترین شرایط اجتماعی و قبول محدودیت های حقوقی برای ادامه حیات جامعه ایثار و مجاهدت توانفرسایی می نماید ، بی پروا این چنین اصول قطعی تعالیم اولیای امر بهائی را زیر پا گذاشته با چنین اظهاراتی مخالفین حکومتی را برای اعمال فشار بیشتر تحریک می نماید. ضروریست برای چندمین بار فرمایش حضرت شوقی ربانی مندرج در کتاب شریف انوار هدایت ص ۵۶۳ را گوشزد نماییم:
“ما به عنوان اشخاص بهائی وظیفه نداریم که درباره عادلانه و یا غیر عادلانه بودن حکومتمان اظهار نظر کنیم ، زیرا چه بسا هر بهائی دارای نقطه نظر جداگانه ای باشد و در درون جامعه آتش تفرقه شعله ور شود و وحدت آن از میان ببرد. ما باید درصدد تحکیم نظام بهائی باشیم و سیستم های ناقص جهان را به حال خود واگذاریم”
مهاجر