برای شما دلهای نگرانم
در هفتمین روز از اعتصاب غذایم دست به اعتصاب دارو از جمله داروهای تخصصی خود میزنم؛ از جمله دو داروی دپالتین ۵۰۰ و آلانتای ۷۰۰٫ داروها را ذکر نمودم زیرا که از فضای موجود باخبرم و تا رسیدن به خواسته مشروع و قانونیام مبنی بر تفکیک زندانیان سیاسی به اعتصاب خود ادامه میدهم.
بر قانونی بودن خواستهام تأکید دارم. زیرا جناب دادیار ناظر بر زندان، آقای حاجیلو، در پاسخ به گفته خواهرم مبنی بر اینکه زندانیان سیاسی قانونا باید تفکیک شوند. فرمودند “کدام قانون؟”.
جناب دادیار و معاون دادستان تهران! این قانون: آییننامه نحوه تفکیک و طبقهبندی زندانیان، مصوب ۹/۹/۱۳۸۵، مواد هفت و هشت، بندهای ج و ب.
اما بعد، لازم میدانم برای معدود اذهان خواهان تنویر شرح بسیار کوتاهی از وقایع شب ۱۵/۶/۹۵ و روزهای بعد از آن ارائه نمایم: در پی توهین و تمسخر یکی از زندانیان غیرسیاسی به نام آقای ناصر چهری در ارتباط با اعتصاب غذای آقایان مجید آذرپی و علی شریعتی، مشاجره لفظی بین بنده و فرد پیشگفته رخ داد.
باید یادآوری نمایم همانگونه که دوستان درون و بیرون زندان واقف هستند، حقیر هیچ گونه قرابت فکری و عملی با دو دوست گرامی و اصولاً طیف سیاسیشان نداشتهام و ندارم؛ و اعتراض بنده تنها برای دفاع از تمامیت زندانیان سیاسی و کنشی بوده که در این روزها بیتفاوتی تنها سنگر باقیمانده برای زندانیان سیاسی است. چنانکه فحاشی و توهین به آقایان علی شریعتی و جاوید فخریان و غیره در اتاقی که من زیست میکنم امری مسبوق به سابقه است و بنده را خیال پاسخگویی به بیادبان و نابخردان نبوده است. در ادامه ماجرا و تشنج پیشآمده، یکی دیگر از اعضای اتاق ما آقای علی شعبانی با دخالت در موضوع، که قرار بود با صحبت وکیلبند و آمدن آقای ناصر چهری به سر سالن و عذرخواهی ایشان خاتمه یابد، و فحاشی به آقای علی شریعتی و حمله به بنده و شکافتن بالای ابروی چپم که منجر به خوردن چند بخیه شد، ماجرا به مرحله دیگری رسید که از توضیحش میگذرم.
در پایان هم با مشورت تنی چند از دوستان همان شب اعلام رضایت حقوقی کردم. چراکه ضارب را نیز چون بسیاری دیگر فردی آسیبدیده از همین جامعه، بیمار میدانم؛ اما بنا بر گفته مسئولان زندان منتظر برخوردی انضباطی به منظور جلوگیری از تکرار این امر مکرر بودیم که از آن ابا داشتند و اگر اعتراض چند تن از زندانیان سیاسی نبود همین برخورد حداقلی هم صورت نمیگرفت.
اما آخر، با توجه به اولین و آخرین نبودن اینگونه برخوردها و تعرضها و عدم تأمین امنیت زندانیان سیاسی، نبود بهداشت، وجود بیماریهای خطرناکی همچون ایدز، هپاتیت در میان برخی زندانیان بند و وفور انواع مواد مخدر و دیگر مشکلات موجود، خواهان تفکیک زندانیان سیاسی میباشم.
به امید ایرانی آزاد و آباد!
زندان اوین
بند هشت
بهنام موسیوند
۲۲/۶/۹۵