نامش نرگس است و جرمش آزادیخواهی

th
نامش نرگس است و جرمش آزادیخواهی
فریبا داودی مهاجر
متهم نه دزد است و نه جانی ولی دادگاه تجدید نظر حکم شانزده سال حبس برای او صادر کرد  . نامش نرگس محمدی است و نایب رییس
کانون مدافعان حقوق بشر است. 
درباره نرگس نمی نویسم چون قرار است فرزندانش را این همه سال نبیند چرا نرگس قبل از این حرف ها انتخابش را کرده بود و نمی نویسم چون زنی شجاع است که همچنان بر سر اهدافش تمام قد ایستاده است چرا که بسیار زنان و مردان این خاک ، خاک زندان خورده تا پای جان رفته اند . 
از نرگس محمدی می نویسم چرا که روح  جمهوری اسلامی را عمیقا و یک بار دیگر زنده کرد .  جمهوری اسلامی دو ویژگی منحصر به فرد دارد . ویژگی جمهوری اسلامی در دو کلمه نهفته است دو خصوصیتی که با نطفه این نظام با آن بسته شد ، نسج گرفت و با آن در هم تنیده شد . چنان چه وقتی امروز حتی نامش را می بری تو گویی این دو خصوصیت  تمامیتش را تعریف می کند . 
کینه و نفرت همان دو خصوصیتی است که همه این نظام را از روز اول تاکنون در خود بلعیده است . کینه و نفرتی که مانند طاعون با خود آورده و همچنان بختک وار سایه سنگینش را بر ایران پهن کرده اند .
متعجبم از این همه کینه که حاکمان جمهوری اسلامی در دل خود می پروانند و این همه نفرتی که از هر آنکس جز خود دارند . از نرگس محمدی می نویسم چون حکمش که آمد در سطر سطر رای دادگاهش کینه نه تنها به او که نسبت به همه تفکری که نرگس از آن می گوید و نرگس ها سالیان سال از آن گفته و هزینه های سنگین پس داده اند  خودش را به رخ می کشد . خودش را به رخ همه آنها که حتی خودشان را به خواب زده اند می کشند  . 
نزاع جمهوری اسلامی نزاع دو نگاه است . دعوا بر سر این دین و آن دین ، این قوم و آن قوم و یا این جناح و آن جناح نیست . هر آن نگاه و تفکری که درونش کینه و نفرت نیست دشمن جمهوری اسلامی است . دشمن از نظر بانیان و حاملان و حاکمان این نظام آن تفکری است که به جای این همه مرگ برای همه ایرانیان زندگی می خواهد . به جای این همه انتقام و چوبه دار و نفرت مروج مدارا و همزیستی مردمان است . 
از نرگس نوشتن ، نوشتن از اندیشه ای است که آزادی را در مقابل استبداد پاس می دارد و آزادی را نه فقط برای خود که برای همه انسان ها می خواهد و  برابری را خمیر مایه امنیت مردمان کشوری که می دانند بدون آزادی و برابری، دست یابی به امنیت برای همه ایرانیان  دست نیافتنی است .  
حکم نرگس حتی تعجب آور نیست از نظامی که برای سیراب شدن از حس انتقام چه بسیار انسان هایی را به نام دشمنی با خدا و یا نظام بدون آنکه اثری از آثارشان باشد سر به نیست کرده و به بهانه امنیت کشور سر به دار .
آنچه می گذرد از همه احکام و فرامینی که تاکنون گذشته است روایت کینه و نفرتی است که جمهوری اسلامی از آزادی و برابری و حقوق انسان ها دارد . انسان هایی که باور ندارند رعیت گروه دیگر هستند وبرای اندیشه و حق حیات و آزادی عقیده حرمت و احترام قائلند .  جمهوری اسلامی در پی انتقام از چنین باوری شکل گرفت و تاکنون ادامه دارد . تاکنون که نرگس نامی به جرم دفاع از حقوق بشر به ۱۶ سال زندان محکوم می شود و چه بسیار زندانیان بی نام و نشان دیگری همچون او زندان را به آزادی در خفقان ترجیح و همچنان در زندان از آزادی می نویسند و از آزادی برای همه سخن می گویند . 
حکم نرگس محمدی تکرار و یادآوری دو خصلت در هم تنیده شده با جمهوری اسلامی است که عقوبت های سنگین برای مدافعان حقوق
بشر حکم می کند و به جز بذر کینه و نفرت در این کشور که حاصلی چون نسل کشی انسان هاست برای مردمان ندارد . 
اثبات آنچه در تمام این سال ها بر ایرانیان گذشته است خیلی  نیاز به تحلیل و آمار و تعریف مفاهیم ندارد وقتی هر کدام از ما به فراخور حال و اندیشه و زبان و دین و جنسیتمان تبعیض و تحقیر را حس کرده یا حذف شده باشیم . منزلت ، احترام ویا هویتمان را ربوده باشند و یاد گرفته باشیم که همچنان رنج ساکت بودن را با خود حمل کنیم . رنج بی عملی که نرگس و نرگس ها از آن رها هستند . 
اگر می خواهیم از او بنویسیم از کودکانش ننویسیم چرا که آنها به مادرشان افتخار می کنند و تنها کودکانی نیستند که در آغوش بزرگتری ازآموزه های مادر یا پدر بزرگ می شوند . نرگس های این آب و خاک دلتنگ و نگران همه کودکان این آب و خاک هستند که مباد آتش کینه و نفرت نسلشان را بسوزاند . 
دشمن جمهوری اسلامی آزادی است ، همدلی انسان ها و روا داری است . انتخاب سخت نیست و تشخیص بسیار آسان است . 

Comments are closed.