یهودی امریکایی و مسلمان ایرانی
سید مجتبی واحدی
رییس یهودی یکی از سازمانهای مخالف تعصب مذهبی در آمریکا گفته است که اگر دونالد ترامپ بخواهد اطلاعات مسلمانان آمریکا را ثبت کند، او خود را به عنوان یک مسلمان نامنویسی خواهد کرد.
اشاره جاناتان گرینبلت، رییس سازمان اتحادیه ضد افترا، به طرحی است که بر اساس آن گفته می شود دونالد ترامپ، رییس جمهور منتخب آمریکا قصد دارد بانک اطلاعاتی از مسلمانان آمریکا ایجاد کند.
جاناتان گرنبلت میگوید در صورت اجرا شدن این طرح، او به عنوان یک یهودی سربلند، نامش را در بانک اطلاعاتی مسلمانان و به عنوان یک مسلمان ثبت خواهد کرد.
متن بالا در چند روز اخیر بارها در منابع مختلف خبری منتشر شد و منبارها آن را خواندم. سپس به سوابق ذهنی خود و بسیاری از ایرانیان مسلمان نسبت به قومیهود مراجعه کردم. بالاتر از اینها ، آبه ای از قرآن را به یاد آوردم که خطاب به پیامبر اسلام، قومیهود را مهم ترین دشمن مومنان معرفی می کند. می دانمکه گوینده سخنان فوق نه از آیه شصت و سومسوره انفال بی خبر است ( لتجدن اشدالناس عداوه للذینامنواالیهود- یهودیان را شدیدتریندشمن مومنان خواهی یافت ) نه از نگاه منفی اغلب مسلمانان به آیین یهود ، نا آگاه . پس چرا اینگونه در برابر رئیس جمهور آینده کشور خود می ایستد و از مسلمانان به این نحو حمایت می کند ؟ به نظر من ، پاسخ تنها یکجمله است : او حفظ ارزش های اخلاقی و اجتماعی در کشور خود را بر تعصبات شخصی ترجیح می دهد.
انتخابات اخیر در امریکا زنگخطری برای بسیاری از افراد بود تا خطر گسترش خشونت ، تعصب ، بی اخلاقی ، نگاه کوتاه مدت به منافع ملی و شخصی و فراموش کردن واقعیتی به نام انسان بدون توجه به قوم و قبیله و آئین را مشاهده نمایند و از نتایج احتمالی آنبر خود بلرزند.
نامجاناتان گرینبلت را تا چند روز پیش نشنیده بودم و احتمالا در آینده نیز با او و مواضعش سر و کاری نخواهمداشت. اما همین سخنان ، کافی بود تا بدانم او فردی هوشمند است. اجازه بدهید توضیح دهم که چرا او را هوشمند می نامم و با صفاتی همچون ” نوع دوست “از او تمجید نمی کنماگر چه حرکت او بی شک ، نوع دوستانه و مستحق تحسین و تکریماست. کسانی که در امریکا زندگی کرده اند می دانند قدرت امریکا ببش از آنکه متکی به پیشرفت های نظامی این کشور باشد به دفاع امریکاییان از حقوق شخصی و اجتماعی خویش بستگی دارد. البته منکر نفوذ پشت پرده و گاه خطرناک ثروتمندان و قدرتمندان نیستم اما همان قدرتمندان نیز می دانند که اغلب امریکایی ها نسبت به حقوق اولیه خود ، بسیار حساس هستند. قدرت رسانه ها و تاثیر آنبر افکار عمومی نیز جدی گرفته می شود. هوشمندان امریکایی می دانند که قدرت کشورشان بیش از هر چیز مدیونتکثر موجود در جامعه امریکاست و حذف هر بخش از اینجامعه متکثر ، به منزله محروم کردن امریکا از بخشی از قدرت آنست. این تکثر با حمایت اقلیت ها از حقوق خود و حقوق دیگران ، حفظ می شود و رسانه ها نیز علیرغم وابستگی های مالی و سیاسی ، رمز اصلی ماندگاری خویش را در حفظ همین تکثر می جویند. پس عجیب نیست اگر یک یهودی سرشناس ، با کسانی همدردی می کند که ظاهرامبنای اعتقادی ایشان ، مخالفت با قومیهود است. البته شخصا معتقدم بسیاری از آیات قرآن و سایر کتاب های آسمانی ، متناسب با شرایط نزول آیات بوده و حکم همیشگی نیست اما اگر نخواهیم خود را بفریبیم حداقل در بخش متعصب جامعه مسلمانان ، یهود ستیزی یا در خوش بینانه ترین نگاه ، مخالفت با یهودیت ، امری رایج و پذیرفته شده است.
نگارنده نه حق دارد و نه قادر است که انگیزه های آقای گرینبلت از ایستادگی در برابر ” مسلمان ستیزی ” را حدس بزند. اما بی تردید این کار، نشانه ای از هوشمندی و علاقه او به حفظ تکثر در جامعه امریکاست که نتیجه آنمحافظت از قدرت امریکا خواهد بود. نکته جالب تر در این میان ، عدممشاهده هر نوع واکنش جدی در جامعه امریکا نسبت به اقدامگرینبلت بود.به عبارت دیگر ، او کار خارق العاده ای انجامنداده که موجی از حمایت یا طوفانی از مخالفت را بر انگیزاند و این ، به معنای نهادینه بودن حمایت از تکثر ، در جامعه امریکاست.
حالا نگاهی بینداریمبه حکومتی که سرانآن ، قدرت نرم و نفوذ معنوی خود را بسیار بالاتر از هر قدرتی در جهان می دانند. بله ! در مورد جمهوری اسلامی سخنمی گویم.در آن حکومت ، نه تنها تکثر ، مورد احترام نیست بلکه هر روز از دایره خودی ها ، کاسته می شود تا جایی که اکنون نایب رئیس مجلس نیز حق سخن گفتن در شهر مشهد را ندارد. طرفه آنکه این فرد، فرزند اصولگرای ایدئولوگانقلاب است و برخی مواضع فرهنگی و دیدگاههای مذهبی او به افراطی ترین بخش از اصولگرایان نزدیک است. اما اجازه بدهید با خود ، صادق باشیم. آیا همه ایرادها معطوف به سرانحکومت است؟ پاسخ منبه این پرسش ، مثبت نیست. متاسفانه باید گفت اغلب ایرانیان نیز آنطور که از یک تمدن هزاران ساله توقع می رود به تکثر و حفظ احتراماقلیت ها ، پایبندی ندارند. در سال های پیش و پس از انقلاب ، بارها و بارها اقلیت های سیاسی ، قومی و مذهبی مورد ستمواقع شده اند. در کدامیک از موارد ، نهادهای مردمی و تشکل های سیاسی ، بدون توجه به دوستی یا دشمنی های شخصی و فرقه ای ، برای نهادینه سازی
” تکثر ” از حقوق اقلیت تحت ستمدفاع یا با ستمدیده ، ابراز همدردی کرده اند ؟ در مقاله پیشین خود ، به موججدید محدود ساری علیه بهاییانایرانی اشاره کردم . آیا در داخل کشور ایران و در میان مسلمانان ایرانی ، یک جاناتان گیلبرت وجود نداشت که از حقوق آنان دفاع کند ؟ لطفا نگویند که فشار حکومت مانع از این کار است. اینسخن ، پذیرفته نخواهد شد زیرا مردان و زنانشجاعی در میانمسلمانان ایرانی هستند که علنا پرچممخالفت با سلطنت فقیه را برافراشته اند اما به نظر می رسد بسیاری از آنان نیز تکثر را موجب تنگشدنجای خود می دانند یا آنچنان، در چنبره رودربایستی های مذهبی و قبیله ای گرفتار هستند که قدرت “گرینبلت شدن ” را ندارند.متاسفمکه بگویمآنان شجاع هستند و قابل احترام . اما هوشمند نیستند زیرا از دهها سال ” تکثر ستیزی” جمهوری اسلامی و نتایج آن، درس نگرفته اند.