با احترام
اینجانب باتیرشاه محمداف تبعه کشور ترکمنستان و کارمند شرکت زاپایارنایا در ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ هنگام بازگشت از زاهدان در فرودگاه مهرآباد توسط مقامات امنیتی و اطلاعاتی ایران بازداشت شدم. پس از طی مراحل بازجویی که در انها سوالاتی از من پرسیده می شد که هیچ ارتباطی با اتهام انتسابی به من نداشت و برگزاری دادگاه، بدون هیچگونه دلیل و سند و مدرکی به اتهام جاسوسی در ابتدا به ۲۰سال زندان و در مراحل بعد به ۱۰ سال زندان محکوم شدم. هم اکنون بیش از ۷سال است که در زندان به سر می برم. در این مدت نه مکالمه و نه ملاقاتی با اعضای خانواده ام داشته ام. قبلا پس از یک دوره اعتصاب غذای ۴۲ روزه و ملاقات با مقامات امنیتی ایران و نماینده سفارت کشورم، با این قول که به زودی با زندانیان ایرانی در ترکمنستان مبادله می شوم، اعتصاب غذایم را شکستم اما متاسفانه هیچ اقدامی مبنی بر مبادله یا غیر آن صورت نگرفت. مقامات امنیتی ایران می خواهند مرا با حدود ۳۰۰ زندانی ایرانی در ترکمنستان بادله کنند، در حالی که من تنها یک شهروند عادی ترکمنستانی هستم که هیچ پست و مقام دولتی ندارم و سیاست غلط اداره اطلاعات ایران و این خواسته که مرا با ۳۰۰ نفر مبادله نمایند تا کنون مانع و علت اصلی طولانی شدن مدت زندانی من شده است.
در این مدت تلاشهای زیادی نموده ام که مقامات امنیتی ایران را قانع نمایم که اولا بنده به هیچ وجه جاسوس نیستم و اگر در این خصوص سند و مدرکی موجود است ” که هرگز چنین نیست ” نشان بدهند. سفر من سفر من به زاهدان با اقامت حدودا ۶ماهه ام در تهران به دلایل شخصی و توریستی بوده است و خداوند راضی نیست که به این بهانه و اتهام و در اصل به صورت گروگان مرا در زندان نگاه دارند و از زندگی عادی و طبیعی در کنار خانواده ام مرا محروم نمایند. ثانیا؛ انتظار آنها برای تبادل من با ۳۰۰ زندانی دیگر، نوعی زیاده خواهی و توفع بیجا و غیرقابل اجرا است، ولی تلاشهای من به جائی نرسید تا این که مجددا تصمیم به اعتصاب غذا گرفتم تا گرهی از مشکلاتم باز شود پس ز ده روز اعتصاب غذا از اول تا دهم دسامبر ۲۰۱۶ مقامات زندان با بنده ملاقات نموده و قول دادند در صورتی که اعتصاب غذایم را بشکنم تا یک ماه دیگر مشکل مرا حل می نمایند و مبادله انجام خواهد گرفت. بنابراین از روز ۱۳ دسامبر به مدت یک ماه اعتصابم را می شکنم و امیدوارم که مقامات امنیتی در زندان ایران به وعده خود وفا نمایند و شرایط مبادله عادلانه را فراهم کنند. روشن است که در صورت پای بند نبودن به قولشان از ۱۳ ژانویه ۲۰۱۷ مجددا اعتصاب غذا خواهم کرد. شرایط من در زندان بد است و از بیماری های مختلفی رنج می برم که درد غربت و نبود همزمان و فرهنگ متفاوت من با سایر زندانیان، اوضاع را برایم وخیم تر از زندانیان دیگر نموده است.
با این امید که مسئولان به وعده های خود وفا نمایند و بیش از این مرا تحت فشار روانی و عصبی قرار ندهند، نامه را به پایان می برم.
“با آرزوی دیدار مجدد خانواده و کشورم”
باتیرشاه محمداف – زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)