گور خانه های نصیر آباد و شرمساری ما
فریبا داودی مهاجر
“ما را به حال خود بگذارید، صبح زود یک سری از مسئولان آمدند و ما را با کتک بیرون کردند، الان همین گور را هم برای خوابیدن نداریم.”
در شهر ما انسان هایی هستند که رختخوابی جز قبر ندارند و این نهایت فقرعده ای و نهایت سکوت ماست. روزنامه شهروند گزارشی منتشر کرده باعکس هایی که حدود ۵۰ نفر از سرمابه قبرستان نصیر آباد پناه آورده و از گورها سر پناه ساخته اند .
مسئولان شهرستان شهریار گروه ضربت تشکیل می دهند و با ضرب و شتم آن ها را از گورخانه های خود بیرون می کنند،آن هم در این زمان یخ زده که خون در رگ ها منجمد می شود .
روزنامه قانون از قول یکی از این افراد می نویسد: همین یک گور را هم با کتک از ما گرفتند و ما به خانه نیمه کاره ای پناه برده ایم در حالیکه از شر سرما گاهی چند نفر در یک قبرمی نشستیم .
این خبر تکان دهنده نبود ، خبری خجالت آور بود که عده ای درقبر زندگی کنند و اختلاس های میلیاردی دولتی خبر هر روز روزنامه ها ایران باشد و ما زنده باشیم و هر کدام به توجیهی ساکت .
شهروند میگوید: “در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی میکنند.” بنا به این گزارش اکثر “گورخوابها” معتاد هستند.
پیشترفرماندار شهریار در مصاحبه با ایرنا گفته بود معتادان سرگردان در گورستان حضور دارند. آقای ناجی وعده داده بود که با برگزاری جلسهای فوری به این مسئله رسیدگی کند . وعده ایی که هیچگاه عملی نشد و در فعال نبودن سازمان های غیر دولتی در ایران عملی هم نخواهد شد . دولت باید سازمان های غیر دولتی را تقویت کند تا بتواند در چنین بحران هایی مداخله کنند.
اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی در این زمینه نامهای خطاب به حسن روحانی نوشته و گفته است: “سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنان که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.”
چرخه سرگردانی ، اعتیاد و بی سرپناهی
کمی به گذشته نه چندان دور برگردیم آن زمانی که طرح عقیم سازی زنان کارتن خواب مطرح شده بود . براساس آماری که شهرداری تهران دو سال پیش اعلام کرده بود بیش از ۱۵ هزار کارتن خواب در پایتخت وجود داشت که ۱۵ درصد از آنها یعنی نزدیک به سه هزار نفر از این افراد زنان هستند که به طور تقریبی حدود سه درصد از این زنان یعنی حدود ۹۰ نفر عموما باردار هستند و مسوولان به جای احداث سر پناه و رسیدگی به وضعیت معیشتی و بهداشتی چاره را در آن دید که دیگر زنان را عقیم کند و آن ها را به چرخه سرگردانی ، اعتیاد و بی سرپناهی بازگرداند. به چرخه بی خانمانی که خانمانی در این اسارت و غربت نیست .
طرحی که هر اسمی داشته باشد اسمش “طرح کاهش آسیب در زنان کارتن خواب” نیست که با دستورالعمل حکومتی و اجباری قابل اجرا باشد و اصولا کارتن خوابی یا خوابیدن در قبر زن و مرد ندارد و باید چاره ای اساسی برای آن پیدا کرد و به هشدارهای رسانه ها و فعالان اجتماعی به توسعه فکر در ایران و تبعات آن توجه کرد . بیتردید آنچه زنان و مردان بی خانمان به آن نیاز دارند سیاستهایی برای کارتنخواب نشدن است . سیاست هایی که چنین افرادی دسترسی به خدماتی برای خروج از وضعیت اضطراری است داشته باشند تا از فقر و اعتیاد رهایی یابند .
امروز فقر ریشه بنیادهای اجتماعی در ایران را نابود کرده و جامعه را با استرس های روزمره ناشی از وجود چنین مشکلاتی روبرو کرده است ولی ساماندهی بی خانمان ها برنامه اضطراری است که باید همین امروز در دستور کار هیئت دولت قرار بگیرد.
سیاست هایی که از بازگشت دوباره آن ها به خیابان جلوگیری کند و اساسی با این مشکل رو در رو شود و سپس به بررسی های دقیق و بلند مدت بپردازدتا با همکاری نهادهای دولتی و غیر دولتی و سازمان های بین المللی راهکار های بنیادین پیش بینی شود .
نقشه فقر در کشور وجود ندارد
سال گذشته حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا به روزنامه شرقگفت: “از سال ٨۴۴ به بعد تعداد فقیران در کشور افزایش قابلتوجهی یافته است و سوءمدیریت و بیتدبیری دولتها موجب شده تا قدرت خرید مردم کاهش یابد.” اگرتوجه کنید سال ۸۴ سالی است که محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران رسید و تقریبا اندک زمانی بعد از آن تحریمهای بینالمللی علیه ایران به دلیل سیاست های غلط دولت احمدی نژاد شدت گرفت. سیاست های وی که به وسیله رهبری تایید می شد روز به روز مردم را فقیر تر و شکاف طبقاتی را بیشتر کرد .
آقای راغفر در این گفتگو از اظهارات ابوالحسن فیروزآبادی، قائممقام وزیر رفاه ایران به شدت انتقاد کرد که شمار فقرا را در ایران “۱۲ میلیون نفر” اعلام کرده بود.
حسین راغفر به روزنامه شرق گفت که این دوازده میلیون نفر “تنها افراد تحت پوشش دو نهاد کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند که در این دو نهاد پرونده دارند” و آمار واقعی بیش از این است. وی معتقد بود آمار فقرا در ایران بیش از آمار اعلام شده است .
وی گفته بود تا قبل از سال ۸۴ آمار فقیران در ایران زیر ٣٠ درصد بود، اما اکنون “۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند و روزبهروز آمار فقیران در کشور افزایش پیدا میکند.” در واقع اگر مسوولان کشور به گفته راغفر و بسیاری از اقتصاد دانان کشور توجه می کردند امروز با مشکلات متعدد ناشی از فقر که سراسر ایران را در بر گرفته نبودیم .
آقای فیروز آبادی همچنین گفته بود که هیچ نقشهای از فقر در کشور وجود ندارد. به گفته علی ربیعی وزیر کار، قرار است نقشه فقر ایران تا نیمه دوم سال ۱۳۹۴ تدوین شود که معلوم نیست تاکنون چنین نقشه ای تهیه شده یا خیر .
اما به گفته حسین راغفر، “اتفاقا نقشه فقر وجود دارد، اما هیچ برنامه خاصی از سوی دولت برای ریشهکن کردن فقر وجود ندارد.”
در ایران دو نقشه فقر یکی در سال ۱۳۸۳ به تفکیک استان (زهرا ابراهیمی) و یکی به تفکیک شهرستان (داود سوری) تدوین و منتشر شده است. در نقشه فقر آقای سوری استانهای سیستان و بلوچستان و قم بیشترین و استانهای مازندران، قزوین و تهران کمترین میزان فقر را دارند.
اما با در نظر گرفتن توزیع جمعیتی، بیشتر فقرا در مراکز استانها زندگی میکنند و از این نظر تهران، خراسان رضوی و خوزستان فقرای بیشتری را اسکان دادهاند.
فقر و بی خانمانی زنان
نکته ای که در این میان باید به آن توجه کرد فقر و بیکاری زنان و به خصوص زنان سرپرست خانوار است که از عوامل مهم در بیخانمان شدن زنان به شمار می رود . بدون شک اشتغال زنان در این میان نقش مهمی دراستقلال مالی یا فقیر شدن آن ها دارد . گزارش بانک جهانی بیکاری زنان را در ایران ۲۰.۳ درصد دانسته و پایینبودن اشتغال زنان را در ایران “نگرانکننده” خوانده است.
به استناد تحقیقی که انجمن اقتصاد آمریکا منتشر کرده، آمار رسمی ایران در سال ۲۰۱۱ نشان میدهد که ۲.۵ میلیونخانوار در ایران سرپرست زن دارند، اما فقط ۴۵۰ هزار نفر از آنها (۱۸ درصد) شاغل هستند و بقیه باید به کمکهایدولت یا سازمانهای خیریه متکی باشند.
چنین آمارهایی نشان می دهد که چنانچه دولت با بی کاری و فقر مقابله نکند . چنانچه پول های بی حساب و کتاب صرف ماجراجویی های ایران در منطقه شود و چنانچه با فساد اقتصادی قاطغانه برخورد نشود بسیاری از مردم قبل از آن که بمیرند گور خواب می شوند و مسوولان ایران می توانند فاتحه مردم را دستجمعی بخوانند و صلواتی هم بر زنده و مرده آن ها بفرستند .