گزارش مشروح مراسم ۹ دی ماه در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر

روز ۹ دی ماه ۱۳۹۵ زندانیان سیاسی سالن ۱۲ با برگزاری مراسمی در هواخوری سالن یاد شده که به صورت علنی و با خواندن چندین متن سخنرانی به بیان تاریخ شفاهی قتل عام سال ۱۳۶۷ و اعلام رسمی مبارزه خود در کنار دیگر هموطنان برای دادخواهی و محاکمه عاملین این جنایت پرداختند. طی این تجمع که حدود بیست تن از زندانیان شناخته شده سیاسی در آن حضور داشتند، پس از بیان سخنان، یادمانی از اسامی شهدای سال ۶۷ که در میان بستگان این زندانیان بوده اند برگزار گردید و پس از قرائت نام هر شهید فریاد درود درود درود و تشویق زندانیان سر داده شد و نیز پس از شرح وقایعی از جریانات و جنایات به ثبت رسیده از سوی تنی چند از این زندانیان، فریاد بلند: مرگ بر خامنه ای، ننگ بر خمینی دجال و مرگ بر دیکتاتور، در کنار شعار معروف مرگ بر اصل ولایت فقیه بارها و بارها با بلندترین صدا و فریادها در محوطه زندان رژیم طنین انداز شد. مراسم یاد شده که به مدت ۷۵ دقیقه و بسیار پرشور برگزار گردید به شرح کامل زیر و با سخنرانی آقایان:
خالد حردانی، علی معزی، آسو رستمی، حمید بابایی، امیر قاضیان و ابوالقاسم فولادوند برگزار گردید که شرح کامل به صورت زیر تقدیم می گردد.
به گفته حاضرین این مراسم در ساعت ۱۴ روز یادشده و درست در زمان اداری زندان و در هواخوری آغاز گردید تا با این اقدام اولین نشانه از تجمع برای اعلام صریح قاطعیت این دادخواهی، درست سینه به سینه مزدوران رژیم و زندانبانان امنیتی ترین زندان رژیم فاشیستی ولایت فقیه به عرصه عمل نهاده شود.
پس از دقایقی پذیرایی و گردهمایی در مرکز هواخوری زندانیان سیاسی با اعلام رسمی آسو رستمی به عنوان گرداننده برای تشکیل حلقه انسانی و سی ثانیه سکوت به احترام خون های جاری در حافظه سال ۶۷ این تجمع اعتراضی آغاز و زندانی یاد شده اعلام نمود:
ما زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر امروز در روز نکبت بار نمایش خیمه شب بازی مزدوران خامنه ای و جنجال پوشالی ماشین تبلیغات نخ نمای رژیم که برای القاء توهم استمرار قدرت حکومت جنایتکاران جان می کند از اعماق سلول های زندان فاشیست های تمامیت خواه چنان فریاد خواهیم زد و سینه به سینه قاتلان دادخواه عدالت خواهیم بود که خلق قهرمان و مجاهد ایران به سادگی عمق حقارت و ناتوانی عمال رژیم جهل جنایتکار را شاهد باشند و خود با چشمی بینا شاهد ثمره خون های مجاهدان راه آزادی و شهدای سال ۶۷ باشند که چگونه آن هیولای خون آشام را با هدیه دادن خون خویش، به افلیجی پست بدل کرد که حتی نمی تواند در زندان های خود صدای حق طلبی را خاموش کند.
پس گرداننده مزاسم از اولین سخنران دعوت نمود تا سخنان خود درباره قتل عام سال ۶۷ و جنایت خمینی در آن ایام را ایراد نماید و زندانی سیاسی خالد حردانی پس از ادای احترام به شهدای راه آزادی چنین گفت:
فرض کن مرگ قناری از قفس هم مرگ نیست
فرض کن جنگل بیابان بوده از روز نخست
در سرزمینی سوت و کور در میان مردمی با این مصیبتها بسوز
صحبت از مرگ عشق، محبت و انسانیت است
دوستان عزیز اینکه قانون اساسی حمهوری اسلامی موضوع صدور انقلاب یا همان ارتجاع را به رسمیت شناخته است و و حکومت ملایان در واقع از همان اول دو مولفه را در اساس خود پایه ریزی کرده است: اول موضوع برنامه های خود ساخته حکومت در منطقه که به طوری که شاهدیم در حال حاضر در سوریه، لبنان، عراق، یمن و دیگر کشورها در حال طرح ریزی و موضوعیت فرقه گرایی را در دستور کار قرار داده است و کودکان و زنان منطقه الاالخصوص کودکان مظلوم حلب قربانیان واقعی سیاست های شیطانی حکومت ملایان هستند.
موضوع دوم: موضوع اعدام ها، کشتارها و شکنجه هاست و به نظر من اوج کینه و انتقام جویی از مخالفین از همان روزهای اول ۵۷ شروع شد. اول با کشتار ملیت های دیگر کار آغاز شد. یعنی کشتار عرب ها در جنوب، کردها، بلوچ ها، ترک ها و ترکمن ها.
بعد که کشتار این عزیزان تمام شد سرگرم تصویه های سیاسی از احزاب و سازمانها شدند که یعنی کشتار و قتل عام اعضا و وابستگان سامان مجاهدین خلق، چپ ها، مارکسیستها و اقلیت های دینی و اوج این قتل عام نیز در سال ۶۷ واقع شد. آن هم با قتل و عام بیش از ۳۳۰۰۰ زندانی سیاسی در دو ماه که این کشتار در نهایت همچنان ادامه دارد تا جایی که به چشم خود دیدم چگونه زندانیان اهل سنت را دست و چشم بسته از سالن ۱۰ همین بند برده و همگی را اعدام کردند. و این همان چهره واقعی حکومت جمهوری اسلامی است. به نظر من مردم به آن اگاهی واقعی رسیده اند و در آینده ای نه چندان دور خواهند توانست با اراده و ازادی و با احترام کامل به اعلامیه سی ماده ای حقوق بشر رهبران آینده خود را انتخاب کنند. آرزو دارم، آرزو دارم، آرزو دارم و این آرزو دیر نخواهد بود.
آمین
پس از پایان سخنان قاطع و سریح این زندانی سیاسی صبور که در تمام این سالها بدون کوچکترین عملی در به رسمیت شناختن حکومت و استفاده از امتیازات زندان ایام حبس خود را سپری نموده و اینک بر نمادی برای مجاهدت از درون زندان بدل گشته است آقایان امیر قاضیان و ابوالقاسم فولادوند هر کدام به ترتیب ابتدا از اعدام زندانیان اهل سنت در امتداد جنایات رژیم و استمرار راه ایشان به وسیله زندانی سیاسی امیر قاضیان و سپس سخنان آقای فولادوند در ارتباط با ماهیت فساد گرفته جریان فکری حاکم بر رژیم آخوندی و عوامل مسبب خونخواری این جانیان تمامیت خواه ایراد گردید. وی در ادامه افزود قتل عام مخالفین از سوی خمینی نه تنها یک کشتار عمومی بلکه نسل کشی از میان بهترین و پاکترین جوانان بر حق بود که با ادامه حیاتشان شریان حیاتی رژیم شیادان را قطع می نمودند و لذا می باید آنگونه به سرعت به شهادت می رسیدند تا راه نفس شیادان بازتر باشد.
پس در ادامه مراسم تنی چند از زندانیان که در میان بستگان خود شهدایی را در سال ۶۷ و یا دهه ۶۰ تقدیم شجره آزادی نموده بودند به شرح زیر از ایشان نام برده و تشویق گردیدند:
زندانی سیاسی مجاهد رضا اکبری منفرد اعلام نمودند: شهید علی رضا اکبری منفرد – شهید غلامرضا اکبری منفرد – شعید عبدالرضا اکبری منفرد و شهید رقیه اکبری منفرد
و زندانی سیاسی و مجاهد علی معزی اعلام نمودند: شهید محمد تقی معزی
و همچنین آسو رستمی با به یادآوری نام شهید آبراهام رستمی اعلام نمودند شهید ترور از سوی رژیم بودند که بلافاصله به سه فریاد بلند : درود، درود، درود، درود و تشویق از ایشان قدردانی گردید.
در نهایت زندانی سیاسی آسو رستمی به عنوان هوادار مقاومت قطع نامه ای را که آماده نموده بود با فریادی بلند، در حالی که دست تمامی اعضا در دست یکدیگر بود به شرح زیر قرائت نمود:
ما فراموش نکرده ایم و تا جانیان باشند، جان های به کشتار رفته را داد خواهیم …
امروز شاهدیم که قهقهه وحشت زده جانیان رژیم آخوندی و تلاش بزدلانه مزدوران و خفت پیشگان ولایت شیادان که مزبوحانه تلاش می کند با صحنه سازی یک جنبش ذلت بار آخرین نفس های این مردار بشر حکومت را برای جانیان به نمایش بگذارند، به خوبی نشان گر آن است که جانیان می کوشند تا شاید با پخش تصاویر کودکانه و دلبستن به تصاویر ماشین نخ نمای تبلیغات رژیم، جانیان را با اندیشه صاحب صلاحیت بودن بفریبند و لیکن به پاس مجاهدت های فرزندان آزادی خواه خلق ایران، درست در همین روز فریاد دادخواهی قتل عام زندانیان سیاسی حتی از عمق سلول های امنیتی ترین زندان جانیان نیز بلند و رسا به گوش می رسد. ما زندانیان سیاسی بنا را بر آن گذاشته ایم تا پیغام واضح قبض حیات رژیم خامنه ای دجال را درست در میان نمایش خیمه شب بازی این روز فریاد زده و با گرامی داشت یاد تمامی شهدای ۶۷ از دورن سیاه چال های رژیم فاسد آخوندی، دادخواه آن جنایت عظیم و خواهان محاکمه عاملین و فاسقین خون خوار باشیم.
ما شهادت می دهیم ارثیه خمینی دجال که ۳۸ سال قبل ثمره انقلاب و خون های مطهر حقیقت طلب را به سرقت برد همانا کشتار صدها تن از مجاهدین و مبارزین راه آزادی قتل عام سال ۶۷ بود که با ریشه دواندن این شجره نکبت گرفته قدرت طلبی و حرام خواری این ارثیه در امتداد ولایت خامنه ای قاتل، میوه های خونینی همچون فجایع سالهای ۷۸، ۸۸، ۸۹ و الی امروز را به بار نشانده است و این تنها پاره ای از ارثیه خفت بار چنین رژیم منحوسی است. اینک ما دست در دست هم به یادمان شهدای سال ۶۷ در این روز سینه بر سینه ابلیس زمان ایستاده فریاد خواهیم زد:
مرگ بر رژیم جنایتکار آخوندی
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر خامنه ای
ننگ بر خمینی دجال
و این شعارها پس از قرائت قطعنامه توسط زندانی سیاسی آسو رستمی که با فریاد آن را می خواند به وسیله تمامی حاضران با بلندترین نعره های آزادی در زندان طنین انداز گردید.

Comments are closed.