صهیونیزم، اسلام و بهائی ستیزی
کاویان صادق زاده میلانی
قاجار و روحانیت افراطی بهائی ستیز بهاالله را به شام و سوریه در خاک عثمانی تبعید کردند. حال نظام جمهوری اسلامی و بهائی ستیزان ایراد می گیرند که چرا مرکز جهانی بهائی در اسراییل است!
اگر حضرت بهاالله را دولت قاجار و روحانیت شیعه زندانی و به وسیله دولت عثمانی به اجبار و زور تبعید به شام و سوریه کردند – حضرت محمد که از روی میل و اراده در معراج به بیت المقدس رفتند. آیا حضور قدس شریف در اسرائیل صهیونیستی دلیل فعالیتهای جاسوسی مسلمین است؟ مگر اورشلیم و اسرائیل کنونی قبله اول مسلمین نبود؟ آیا اسلام ستیزان سفر حضرت محمد به بیت المقدس را نیز باید در راستای حضور صهیونیزم محک زنند؟ آیا این بی انصافی و کم آگاهی تاریخی نیست؟
ایرادهای وارد بر صهیونیزم دو جنبه دارد. اول جنبه نژاد پرستی (برتری نژادی) یهودی و دوم محدودیت فضا و حرکت و زندگی دیگران.
حال ببینید رد پای هر دو جنبه صهیونیزم را در قرآن می توان دید.
در قرآن می خوانیم که (الاسرآء ۱۰۳): و قلنا من بعده لبنی اسرائیل اسکنوا الارض فاذا جآء وعد الاخره جئنابکم لفیفا (و گفتیم سپس به بنی اسرائیل که در زمین (اراضی مقدس) ساکن شوید و هنگامی که وعده آخرت رسد می آوریم شما را به هم در اجتماعی گوناگون). اکنون می پرسم که چرا دشمنان دین بهائی به جای بهائی ستیزی به مطالعهء قرآن نمی پردازند و وجود آیه محکم قرآنی را که اراضی مقدس را به یهود وعده داده و همچنین وعده داده که درآخر الزمان یهود را در اجتماعی لفیف (پیچیده و گوناگون) گرد هم می آورد را در راستای توطئهِ صهیونیزم محک نمی زنند؟
نمی دانم آیهء قرآنی زیر را که به یهود بر تمام عالم برتری می بخشد را چرا در راستای "رابطه با صهیونیستهای آدمکش" و توجیه صهیونیزم نمی بینند؟ قرآن کریم می گوید (بقره ۴۷): یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انّی فضلتکم علی العالمین ( یا بنی اسرائیل به یاد بیاورید نعمتهای مرا که به شما بخشیدم و به درستیکه من برتری دادم شما را بر اهل جهان).
هم برتری نژادی یهود بر سایر ملل و هم پیشگویی و فرمان و توجیه حضور در آن سرزمین و اشغال آن در قرآن منعکس و تائید شده است.
ناگفته پیداست که اگر چنین پیشگوییها و توجیهاتی در کتاب بیان و اقدس و ایقان یافت می شد آن وقت چه مقدار خون بهائیان بی گناه را بر زمین می ریختند؟
امیدوارم نور بینش و انصاف و دوری از تعصب بر همه بتابد.