فریبا داودی مهاجر
محکومیت متهمان باند بزرگ قاچاق دختران به ۱۰۰ سال حبس. خبر کوتاه است و خبرگزاری تسنیم توضیح زیادی که بتوان به حواشی و چگونگی خبر دست یافت منتشر نکرده است، اماخبر همین اندازه هم هولناک است. “ شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی، متهمان یک باند بزرگ قاچاق دختران را مجموعاً به تحمل ۱۰۰ سال حبس محکوم کرد.”
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عوامل یک باند بزرگ قاچاق دختران که اقدام به قاچاق بیش از ۸۰۰ دختر کرده بود، چندی پیش، دستگیر و برای متهمان آن، پرونده قضایی تشکیل شد. عوامل باند با اقدام به شناسایی دختران آنها را اغفال میکردند که نهایتاً پس از تکمیل تحقیقات، برای ۱۰ نفر از متهمان کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارسال شد که پس از جلسات متعدد هر کدام به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.
متهمان به حکم صادره اعتراض کرده و پرونده آنها به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظرفرستاده شد. خبرگزاری تسنیم می نویسد دادگاه تجدید نظر هم چندی پیش برگزار شده اما هنوز حکم نهایی و قطعی صادر نشده است.
سر شبکه این باند که دختران ایرانی را به کشورهای مختلف قاچاق می کرده است متواری شده و برای وی پرونده جداگانه ای تشکیل شده است. هنوز خبری از نحوه فعالیت ،چگونگی جذب دختران به این شبکه ها منتشر نشده است و از سرنوشت این دختران خبری در دسترس نیست.
گزارش سالانه وزارت امور خارجه آمریکا دروغ نبود
وقتی گزارش سالانه وزارت امور خارجه آمریکا درباره قاچاق زنان ایرانی به دبی و سلیمانیه در سال ۲۰۱۶منتشر شد بسیاری آن را مغرضانه، دروغ و سیاه نمایی امپریالیست خواندند ولی خبر” خبرگزاری دولتی تسنیم “ که وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است نشان می دهد که آن گزارش پربیراه نبوده است، گزارشی که نشان می داد شمار زیادی از دختران ایرانی برای خدمات جنسی اجباری به شکل سازماندهی شده به کشورهای مختلف قاچاق می شوند به طوریکه در سال ۲۰۱۶ دولت ایران قبول کرده که با کشورهای لهستان، اسپانیا و ترکیه در زمینه مبارزه با قاچاق جنسی همکاری کند.
نکته مهم گزارش سالانه وزارت امور خارجه در ابتدای این گزارش است که می نویسد: «دولت ایران نتوانسته به استانداردهای حداقلی برای از بین بردن قاچاق انسان برسد و تلاش موثری هم در این باره انجام نداده است .» اما تصریح شده که علیرغم نبود تلاش موثر در دولت ایران برای مبارزه با قاچاق زنان ، دولت ایران قدمهایی برای مقابله با این موضوع برداشته است.
در این گزارش نوشته شده که دولت ایران موافقت کرده که با برخی کشورها در منطقه برای مبارزه با قاچاق انسان همکاری کند اگرچه در این دوره دولت ایران هیچ اطلاعاتی در زمینه مبارزه با قاچاق انسان در اختیار این نهاد قرار نداده است.
خبر خبرگزاری تسنیم و گزارش وزارت امور خارجه آمریکا نشان می دهد در لایه های اجتماعی ایران خبر ها و اتفاقات هولناکی در جریان است که آنچنان که باید و شاید نه تنها مردم که اصحاب رسانه و جامعه مدنی ایران از آن با خبر نیست و این بی خبری پیامد های ناگواری بر جامعه ایران خواهد گذاشت.
ایران یکی از مبادی قاچاق زنان
بر اساس گزارشهای رسیده به مراکز بینالمللی حقوق بشر که در وب سایت دویچه وله منتشر شده، ایران در پنج سال گذشته یکی از مراکز ترانزیت و یکی از کشورهای مبدأ قاچاق زنان است که گروههای منسجم و سازمانیافته،دختران ایرانی را برای خدمات جنسی اجباری به کشورهای افغانستان، کردستان عراق، پاکستان، امارات متحده عربی و اروپا میفرستند.
وزارت خارجه آمریکا به دولت ایران پیشنهاد کرده تا مراکزی برای کمک به زنان قربانی قاچاق جنسی ایجاد کند و به خصوص خدمات ویژهای برای قربانیان قاچاق انسان بیندیشد از جمله ارائه خدمات پزشکی، روانپزشکی که برای زنان قربانی دارای اهمیت است.
وزارت خارجه آمریکا همچنین از ایران خواسته تا با نهادهای بینالمللی مبارزه با قاچاق انسان همکاری کند، شفافیت بیشتری در اقدامات و سیاستهای مبارزه با قاچاق انسان داشته باشد و پروتکل ۲۰۰۰ سازمان ملل در این زمینه را بپذیرد.
به “خرابات” می فروشند
سازمان دفاع از قربانیان خشونت که دفتر مرکزی آن در تهران است و مناسبات خوبی بادولت جمهوری اسلامی ایران دارد تحقیقی در زمینه قاچاق زنان منتشرکرده است. در این گزارش آمده است:”سن قربانیان در شماری از موارد حتی کمتر از ۱۴ سال است. این صغر سن نشان دهنده میزان آسیب پذیری کودکان دختر در برابر قاچاق انسان است و باید با آن سریع و وسیع برخورد شود. قاچاقی که بخشی از آن دراستان های خراسان و سیستان وبلوچستان،در واقع استان های همجوار کشور با پاکستان و افغانستان رایج است. ”
بر اساس این گزارش که توسط کمیته زنان سازمان دفاع از قربانیان خشونت به همراه یکی از کارشناسان بهزیستی در سفر خود به مشهد تهیه شده، یک شیوه کارقاچاقچیان به این صورت است که قاچاقچیان تحت پوشش ازدواج و این که اهالی زاهدان هستند و ثروت و مکنتی دارند دختران را ازخانواده هایی که در شرایط بد اقتصادی هستند ،خواستگاری کرده وبه عقد خود در می آورند و سپس آنها را به خانه های فساد در پاکستان که به “خرابات” مشهورند می فروشند.
یکی از مناطق حاشیه نشین مشهدبه نام (قلعه ساختمان) از مناطق بود که مورد هدف این گروه ها به دلیل فقر زیاد اهالی قرار داشت. قاچاقچیان در نهایت این دختران را به شهرهای کویته،کراچی وراولپندی و به کنیزی و یا روسپی گری می فروشند. مطابق بررسی هایی که انجام شده این قربانیان هیچ گونه آگاهی از قاچاق شدن خود ندارند وتنها چند روز بعد از ازدواج همراه با اجبار، زور،تهدید و فریب و نیرنگ به زاهدان و سپس به پاکستان انتقال داده شده می شوند مگر آن که پدر این دختران آگاهانه آن ها را به فروش برسانند.
قربانیان از طریق صیغه،ازدواج کرده بودند و ثبت نشدن رسمی عقد آنها یکی از مشکلات اساسی است که برای بازگرداندن آنها به وجود می آید چرا که اگرخانواده ای ازطریق سفارت ایران در پاکستان اقدام کند ازدواج ثبت شده ای وجود ندارد.
بر اساس این تحقیق فقدان حفاظت و نگهبانی کامل ازمرزهای شرقی کشور دلیل عمده ای برای سهولت کار قاچاقچیان است. دختران قربانی شخصاهیچ پولی بابت کار جنسی خود دریافت نمی کنند و خریداران تمام پول را دریافت می کنند ودربدترین شرایط زندگی می کنند.
قاچاق زنان و مراسم “حفله “
همچنین در این گزارش آمده است: معمولا دخترانی که به امارات متحده عربی (دوبی) قاچاق می شوند بین ۱۰ تا ۱۶ سال سن دارند و گاهی برای دو مناسبت عمده عید فطر و عید قربان منتقل می شوند .انتقال آنها به دو شکل است. عده ای از آنها بطور رسمی خواستگاری می شوند،به نام شیوخ بزرگ عرب و درازای پرداخت مبالغی به خانواده ازمرزعبورداده می شوند.
عده ای دیگر دخترانی هستند که برای این منظور ربوده می شوند و نحوه انتقال آنها متفاوت است و تعدادی از دختران بدون اجازه پدر و مادر و با وعده های مختلف از جمله کار و یا حتی تحصیل ازکشور خارج می شوند.
اگر شیوخ عرب در مراسم “حفله “ دختران رابرای همسری به پسندند مشکل زیادی وجود ندارد. مشکل از زمانی به وجود می آید که دختران توسط شیوخ مورد استقبال قرار نمی گیرد، بنابراین دختران از اینجا رانده و از آن جا مانده وارد بازار کار شده و به روسپی گری در کلوپ ها و کاباره ها مشغول می شوند.
کمتر مسافری به امارات متحده عربی این دختران ایرانی را در کاباره ها و حتی گوشه خیابان ها ندیده باشد و یا تعریف آن ها را نشنیده باشد.
تفاوت عمده ای که این عده از دختران قاچاق شده با قربانیان قاچاق به پاکستان دارند، این است که اغلب اوقات ظاهرا قاچاق دختران با رضایت و آگاهی قربانیان انجام می شود.
در واقع قربانیان از همان ابتدا از مقصد و نحوه کار خود آگاهی دارند .یک نوع رضایت ظاهری که البته به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این رضایت ظاهری نمی توانند مانع از این امر شود که ما آنها را در زمره افراد قربانی قاچاق محسوب نکنیم چرا که در واقع این افراد، قربانی شرایط نابسامان اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی هستندکه گاه برای نجات خانواده از فقر مالی مبادرت به چنین خطری می کنند.
دومین ویژگی این قربانیان این است که اکثر قریب به اتفاق قربانیان تمایلی به بازگشت به ایران ندارند .در واقع بیشتر آنها ترجیح می دهند در همان شرایط غربت و روسپی گری در دوبی بمانند به جای اینکه به ایران بازگردند چرا که آینده ای در بازگشت برای خود نمی بینند .
در سال ۲۰۱۶ گزارشی ارائه شد مبنی بر اینکه تعداد زنان ایرانی که برای تنفروشی از سال ۲۰۰۵ به دبی برده میشوند افزایش قابل توجهی پیدا کرده است ، هر چند که قبل از آن به وسیله افشاگری های یک خلبان جنجال خبری گسترده ای پیرامون آن اتفاق افتاد که مدتی به بازداشت این خلبان منجر شد
بر اساس گزارشی که در رسانه های آن جا منتشر شد دختران ایرانی مجبور به کار در روسپیخانههای کردستان عراق به خصوص شهر سلیمانیه میشوند. برخی از این دختران توسط باندهای قاچاق ایرانی به سلیمانیه برده میشوند.
در سال ۲۰۱۵ رسانههای محلی کردستان عراق گزارش دادند که تعدادی از دختران ایرانی ساکن این روسپیخانهها هستند.
به هر حال در گزارش وزارت خارجه آمریکا تصریح شده که حکومت ایران هیچگونه همکاری در زمینه پیشگیری از قاچاق انسان با نهادها و سازمانهای بینالمللی انجام نمیدهد. در داخل ایران هم هیچ نهاد یا سازمانی در این زمینه فعالیت نمیکند. اگر هم فعالیت وتلاشی صورت میگیرد به صورت شفاف و علنی نیست و اطلاعات آن در اختیار نهادهای بینالمللی گذاشته نمیشود و نهاد های حمایتی برای حفاظت از این دحتران تا بازگشت به زندگی عادی وجود ندارد.
ما اول چتر باز بودیم
بیتا نام مستعار دختری است که امروز در حومه واشنگتن زندگی می کند. وی یکی از این قربانیان است که در ۱۶ سالگی و به علت فقر خانواده و اعتیاد پدرش پذیرفت که برای ازدواج راهی امارات متحده عربی شود ولی مورد پسند شیوخی که در این بازار هستند قرار نگرفت .
بیتا می گوید در آن زمان قرار بود ۸ میلیون به من داده شود و بقیه را واسطه بردارد و این مبلغ برای خواهران و مادرم نجات بخش بود اما در نهایت من از کاباره ای که در یک هتل بود سر درآوردم .
می خواندم ، می رقصیدم و روسپی گری می کردم اما نمی دانم پس از چند سال از دعاهای مادرم بود یا هر اتفاق دیگری که احساس کردم یکی از مردانی که هر از چندی به آن محل سر می زند نگاه دیگری به من دارد.
او از من خواستگاری کرد و من فکر می کردم که در باند دیگری خواهم افتاد ولی بعد ها تصمیم به ریسک برای نجات گرفتم چرا که ته قلبم او را مرد خوبی می دیدم .
من با این مرد ازدواج کردم و او من را به این جا آورد. چند سال از ازدواج ما می گذارد و حتی یک بار او به من نگفته است که من چه شغلی داشتم . گفت و گوی من و او در یکی از رستوران های ویرجینیا انجام شد.
در گفت و گوی دیگری که در یکی از خیابان های دبی که ده سال پیش با مادر و دختر ایرانی داشتم که روسپیگری می کردند مادر می گفت : ما در ابتدا برای مردی کار می کردیم که خرج سفر و دستمزدی به ما می داد که برایش لباس و پوشاک به ایران ببریم . اسم ما چتر باز بود تا هزینه های گمرگی آن مرد کم شود.
شوهر من در حادثه ای دستش را از دست داده و بیماری اعصاب گرفته بود. من دو فرزند دیگر داشتم و کل سفر ما ۳ روز طول می کشید.
در یکی از این سفرها مردی پیشنهاد کرد که شیخی پولدار از دختر من خوشش آمده و اگر دخترم بکارت داشته باشد با او ازدواج می کند و ۱۵ میلیون به خانواده ما پرداخت می کند و من واقعا باور کردم و خوشحال شدم . داستان این مادر و دختر طولانی بود ولی در نهایت در حالی با آن ها گفت و گو کردم که هر دو کارگری جنسی می کردند.
- خبر های پشت پرده گاهی رو می شود
- روزنامه انتخاب در سوم خرداد سال ۱۳۸۱ از کشف یک شبکه گسترده فساد و فحشا خبر داد و نوشت اعضای گسترده ترین باند بین المللی فساد و فحشا در ایران که اقدام به جذب و انتقال دختران وزنان ایرانی به کشورهای آسیایی می کردند توسط ماموران مرکز اجرای امر به معروف و نهی از منکر سپاه دستگیر شدند.
براساس گزارش این روزنامه ،شبکه فساد زنان و دختران جوان را با پرداخت پول های هنگفت و باکمک تعدادی از تجار ثروتمند به کشورهای عربی و خلیج فارس انتقال می دادند.بر اساس این گزارش حدود ۲۰۰ دختر و زن جوان در این باندعضویت داشتند .
روزنامه قدس ۲۱ مهر سال ۱۳۸۱ نوشت: “با متلاشی شدن یک باند قاچاق زنان و دختران به کشورهای دیگر ۳۸ نفر ازاعضای این شبکه دستگیرو۱۵نفرازقربانیان آنها به کشورمان بازگردانده شدند.
اعضای این شبکه با ترفندهای گوناگون بویژه ازدواج صوری با دختران آنان را به بهانه سفر از راه زاهدان خارج کرده و به یکی از کشورهای همسایه شرقی(پاکستان) انتقال می دادند این تبهکاران عمده طعمه های خود را از بین دختران معتاد و دارای فقر فرهنگی و مادی انتخاب می کردند.
روزنامه ایران۲۴ بهمن ۱۳۷۹ نوشت: “جزئیات فعالیت شبکه مخوف قاچاق دختران کم سن و سال و نوجوان ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس فاش شد.مسئولیت این شبکه قاچاق دختران جوان ایرانی به خارج از کشوربا فردی بود که بابت هردختروزن جوان ایرانی مبلغ هنگفتی را دریافت می کرد.
حتی عباسعلی علیزاده رئیس کل دادگستری وقت استان تهران خبری مبنی بر کشف فعالیت یک شبکه قاچاق دختران ایرانی کشورهای حوزه خلیج فارس را اعلام کرد .
خبرنگار کیهان از مشهد نیز گزارش داد : “با انهدام ۱۱ شبکه فعال فساد و فحشاء در مشهد ۱۴۸ نفر بازداشت شدند.این باندها حدود ۵ سال در نقاط شهر مشهد فعالیت داشتند و ده ها نفر از دختران توسط این باند اغفال و به کشورهای عربی خلیج فارس یاکشورهای آسیای شرقی قاچاق می شدند.
قاضی صادقی رئیس مجتمع قضایی شهید مطهری شعبه ۱۰۰۷ عنوان کرد اتهامات اعضای این باند قوادی،رابطه نامشروع، قاچاق زنان جوان اعلام کرد”.
خبرنگار کیهان در شیراز نیز نوشت:”یک باند فساد و فحشاء و قاچاق دختران در شیراز متلاشی و بازداشت شدند”.
جام جم ۱۶ مهردر سال ۱۳۸۱ نوشت :” پلیس باند قاچاق دختران را در فرودگاه مهر آباد به دام انداخت. پرونده رسیدگی به جرایم اعضای این باند به شعبه ۱۳۱۰ مجتمع قضایی ویژه به ریاست قاضی صابری ظفر قندی ارجاع شد”.
ماهنامه خواندنی ۲۴ مهرسال ۱۳۸۱ طی گزارشی اعلام کرد:” در استان های خراسان و سیستان و بلوچستان چندین هزار دختر ایرانی به مردان افغانی فروخته شدند.اخیرا یک باند برده گیری که عده نامعلومی از دختران ایرانی را در پاکستان به کنیزی فروخته اند شناسائی و برخی از اعضا آن دستگیر شدند.بر اساس یک آمار رسمی اظهار شده است که فقط بوسیله همین باند بیش از ۱۵۰ دختر مشهدی به پاکستان برای تن فروشی منتقل شدند شیوه کار اعضای این باند چنین بوده است که دختران را از خانواده هایشان خریداری کرده و به عقد خود در می آوردند سپس آنها را به خانه های فساد که در پاکستان به خرابات موسومند می فروختند.
لازم به ذکر است که منطقه میرجاوه در زاهدان به عنوان یک منطقه ترانزیت در امر قاچاق انسان به شمار می رود. استان های خراسان و سیستان و بلوچستان از مناطق مبدأ و شهرهای کویته،کراچی،راولپندی در پاکستان و کشورهای افغانستان و کشورهای خلیج حاشیه خلیج فارس و بعضی از کشورهای آسیایی از مناطق مقصد پدیده قاچاق محسوب می شوند”.
به گزارش ایرنا در ۲۰ بهمن ۱۳۸۱ چندی پیش روزنامه مشرق،چاپ پاکستان نوشت : “۴۵ دختر ایرانی ۱۶ تا ۲۵ ساله در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند”. در ادامه این خبر آمده است یک گروه بلوچ ایرانی مدت ۲ سال است که از راه بلوچستان این دختران را به پاکستان منتقل کرده و در کراچی به فروش می رسانند.همچنین ماموران معاونت اطلاعات ناجا که تنها مرجع پلیس رسیدگی به این جرم نانوشته هستند،شهریور سال ۸۱ توانستند ۲۰ زن و مرد بلوچ را با شکار دختران فقیر خراسانی آنها را روانه پاکستان می کردند،شناسایی ودستگیر کنند.
نام ما چیست؟
نام ما چیست. آیا انسان نام داریم ؟ آیا خود را مسئول نه ولی کمی با شرف می دانیم. فرقی نمی کند چه دینی داریم. زنیم یا مرد. اهل کجا هستیم یا چه شغلی داریم. آیا ما انسان هستیم ؟
لازم نیست پز روشنفکری بدهیم ؛ وقتی گزارش رقیه ۱۳ ساله درروزنامه همبستگی چاپ شد روزنامه فروش های تهران صد هزار تومان برای دیه دخترک که کلا سیصد هزار تومان بود جمع کردند.
لازم نیست لاف سیاست بزنیم با کراوات یا بی کراوات، با روسری یا بی روسری، با ریش یا بی ریش ؛ فقط کافیست بفهمیم و درک کنیم که ما انسانیم.
لازم نیست پول خرج کنیم فقط کافیست یک لحظه فکر کنیم که همه این دختران که امروز معلوم نیست در کدام نا کجا آباد بردگی می کنند دختران ما هستند. اهل هر کجا می خواهند باشند ولی دختران ما هستند.
آنوقت چه راست یا چپ از هیچی نمی ترسیم و همگام و هم قدم مقابل قوه قضاییه، مجلس هر روز و هر روز جمع می شویم تا مجبور کنیم متولیان کشور را که به جای شعار یک گام مشترک بردارند و با قاچاق دختران ایرانی که امروز در بردگی جنسی به سر می برند مبارزه کنیم اگر نفعی در این قاچاق انسان ندارند.