فریبا داودی مهاجر
ماموران امنیتی به خانه دو دختر بهایی رفتند. تفتیش کردند و خانه را زیر و رو کردند و هر چه بود و نبود را با خود بردند. کتاب هاو عکس ها، گوشی های همراه، لب تاب ها و دست آخر هم نگین و سوفیا مبینی ساعت ۱۱ شب بازداشت شده و راهی زندان اوین شدندو هم اکنون مراحل سخت بازجویی را طی می کنند.
پریسا صادقی دیگر شهروند بهایی نیز توسط مامورین امنیتی استان تهران بازداشت و در زندان اوین تحت بازجویی است.به گزارش مجموعه حقوق بشری پیام نیوز طی هفته اخیر دست کم بیست شهروند بهایی درکرمانشاه، بیرجند و رشت توسط مامورین امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند که همچنان آین افراد تحت بازجویی و تهدید های امنیتی هستند.
سپیده احراری یکی از بهاییان بازداشت شده چند روز اخیر باردار بوده که طبق اخبار رسیده روزهای سختی را در بازجویی و شرایط زندان پشت سر گذاشته است و هم اکنون با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شده تا دیگر مراحل قانونی را انجام دهد . وقتی خبر سپیده احراری را خواندم که با وجود بارداری شرایط بازجویی را طی کرده است یاد دوستی افتادم که چند سال پیش با همسر و کودک نوزادش دستگیر می شود. نوزاد در انفرادی بیمار می شود و تب شدیدی می کند و مادر آن قدر به در می کوبد تا بازجو را ببیند و اندکی آب از بازجو برای نجات نوزاد بگیرد اما بازجو در جواب مادر جوان به او می گوید: حالا آب نخورد چه می شود یک کافر کمتر. چند ماه بعد پدر خانواده اعدام می شود و چند سال بعد هم مادر و کودک رها می شوند ولی هنوز وقتی از دوستم می خواهم که از خاطرات زندان بگوید همچنان همین خاطره را تعریف می کند. یک کافر کمتر
در زندان اخراج نشدم
طی روزهای اخیر دست کم محل کسب پنجاه شهروند بهایی در شهرهای ماهشهر، گنبدکاووس، گرگان و شیراز پلمب شده است و منازل دست کم ۳۰ شهروند بهایی نیز مورد تفتیش قرار گرفته است. خبرهایی که تمام نمی شود و هر روز و هر روز شاهد شنیدن و خواندن آن هستیم و این خبر ها تنها شامل شهروندان بهایی نیز نمی شود و اصولا اگر دیگری محسوب شوی و اندیشه ای غیر از اندیشه حاکمان داشته باشی همواره با فشار و بازداشت و تهدید روبرو خواهی بود ولو شیعه ۱۲ امامی باشی.
جمهوری اسلامی که برپا شد یکی از گروههای دگر اندیش بهاییان بودند که از روز نخست نظام مقدس تا کنون با زندان و شکنجه و اعدام روبرو بوده اند و از حقوق اجتماعی و اقتصادی معمول چون حق تحصیل و کار نیز محروم .
دوست بهایی قدیمی که چندی پیش از زندان آزاد شد می گفت : من همیشه سعی می کردم در محیط کارم که یک شرکت خصوصی کامپیوتری بود گوشه نشین تر باشم چون باید خرج پدر و مادرم را می دادم. سال ها بود که مغازه عینک فروشی پدرم را بسته بودند ولی بالاخره رییس شرکت فهمید و من اخراج شدم .
در یک رستوران مشغول به کار شدم و سه سال آن جا صندوق دار بودم ولی یک روز یکی از شرکای رستوران من را صدا کرد و گفت که دنبال دردسر نمی گردد و بهتر است بی سرو صدا از رستوران بروم. من هم چاره ای نداشتم حتی نمی توانستم به وزارت کار مراجعه کنم و برای این که پدر و مادر پیرم متوجه نشوندکه بیکار شده ام روزها سر همان ساعت از خانه خارج می شدم و به پارک می رفتم و سر همان ساعت بر می گشتم.
تمام این سال ها با دلهره زندگی کردم. با ترس و این که اگر نتوانم درآمدی داشته باشم چگونه زندگی را اداره کنم تا بالاخره در مغازه یکی از دوستان بهایی مشغول به کار شدم ولی عید سال گذشته که طبق آیین بهایی مغازه را باز نکردیم صاحب مغازه بازداشت شد و فردای همان روز من هم بازداشت شدم.
دو ماه در انفرادی بودم و به جز هفته اول و چند روز آخرکه بازجویی شدم تنها بودم و در این تنهایی همیشه با این فکر که سر پدر و مادرم چه بلایی می آید سرو کله می زدم . من در حال دیوانه شدن بودم و روز و شب را تشخیص نمی دادم و هواخوری نداشتم تا بالاخره بعد از دو ماه به زندان عمومی رفتم و یکی از بهترین تجربیات زندگی را در همان زندان عمومی به دست آوردم. جایی که برای بقیه زندانیان مهم نبود من بهایی هستم جایی که همان روز های اول فکر می کردم اگر بقیه زندانیان بفهمند من بهایی هستم با من چه رفتاری می کنند ولی آنجا تنها جایی بود که من را برای بهایی بودن از جمع خودشان اخراج نکردند.
پلاک ۱۰۰
به گزارش دیگری از خبرگزاری پیام نیوز “یکتا فهندژ سعدی “یکی از شهروندان بهایی ساکن شیراز که تاکنون طی هفت سال اخیر سه مرتبه بازداشت شده است به اداره اطلاعات شیراز احضار شد.
بنابراین گزارش “یکتا فهندژ سعدی “که چندی پیش به مرخصی آمده است مجدد از سوی مامورین امنیتی وزارت اطلاعات شهر شیراز احضار شده است که به گفته یک منبع مطلع همچنان دلیل این احضار مشخص نشده است.
یکتا تاکنون ۳ مرتبه در مدت ۷ سال به اتهامات تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت توسط مامورین اطلاعات شیراز بازداشت و مدتهای طولانی را در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ و حبس و زندان سپری کرده است و هم اکنون با تودیع دو وثیقه ۲۰۰ و ۲۵۰ میلیون تومانی آزاد است ولی برای بار چهارم از طرف این ارگان احضار شده است”.
این شهروند بهایی از اتهامات وارده در پرونده اول خود به کلی تبرئه شده است اما پرونده دوم و سوم ایشان در دادگاه و دادسرا در دست بررسی است.
بررسی هایی که هیچوقت تمام نمی شود و همچنان ادامه دارد و مهم نیست که تو چه عقیده ای داری . مهم این است که اصولا عقیده ای نداشته باشی و اگر داری درباره آن حرف نزنی و همچنان خودت را در سانسور به وسیله خودت نگه داری .
همچنین طبق اخبار رسیده از شهر شیراز در تاریخ شنبه ۲۹ مهر ماه مامورین اطلاعات به منزل یکی از بهاییان شیراز وارد شده و بدون داشتن حکم به نام صاحبخانه ،اقدام به تفتیش کامل محل پرداخته و تمامی کتب ،لپتاپ و گوشی و کلیه وسایل صاحبخانه و میهمانان وی که همه بهایی بوده اند را ضبط کرده اند و احضاریه ای مبنی بر مهلت ۵ روزه جهت معرفی خود به پلاک ۱۰۰ به یکتا فهندژ سعدی ابلاغ می کنند.
من آزادم تا فکر کنم و بیان کنم
آزادی بیان یعنی آزادی اندیشه و عقیده، به مفهوم دیگر آزادی بیان ابزاری است جهت رساندن اندیشه و عقیدهای برای دیگران. در مقدمهٔ اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در «بیان عقیده» آزاد و از ترس فارغ باشند بهعنوان بالاترین آرمان بشری اعلامشده است، آزادی بیان معیاری اساسی برای هر نوع جامعهٔ چندصدایی و دموکراتیک است. نقض این آزادی همواره به نابودی سایر موازین حقوق بشر منجر میشود.
اما این مهم برای حاکمانی دارای اهمیت است که به ارزش های اولیه و حقوق اولیه انسان ها معتقد باشند و اصولا به حقوق بشر و موازین آن احترام بگذراند و اگرنه همین آزادی بیان و اندیشه جرم است برای همه آن هایی که حتی از این آزادی حرف بزنند یا دفاع کنند ولو آن فرد زمانی نایب رهبری آیت الله خمینی باشد چنانچه در دیداری که با آیت الله منتظری داشتم ایشان به مزاح گفتند : فکر کنم اگر امام زمان هم ظهور کند به جرم اقدام علیه نظام بازداشت شود.
آزادی بیان و اندیشه از حقوق اولیه است و هر نظامی که آن را زیر پا بگذارد در جهت تمامیت خواهی و سلطه حرکت می کند. مقصود اصلیترین استدلالهای طرفداران آزادی بیان این است که نشان دهند که آزادی بیان برای جستجوی حقیقت ضروری است . ضروری ترین اصلی که هویت یک انسان را شکل می دهد و برای زندگی به انسان و جوامع بشری انگیزه می دهد. آزادی بیان از اجزای اصلی دموکراسی است و دموکراسی بدون این ازادی شکل نمی گیرد. آزادی بیان رابطه حیاتی با کرامت انسانی و منزلت اجتماعی انسان دارد و نقش عمدهای در بهبود سطح زندگی بشر بازی میکند.
پیشرفت دانش و آگاهی مستلزم این است که افراد آزادانه بتوانند که نظرات خود را ارایه کنند و آن را به بحث و نقد بگذارند . چون و چرا کنند چرا که تنها در چنین فضایی است که امکان کشف حقیقت کشف شود وجود دارد. در این استدلال نقض آزادی بیان، بیاحترامی به شخصیت انسانها در نظر گرفته شده، و اجازه ندادن اینکه افراد دیدگاههای دیگران را بشنوند و به نتایجی که خود دوست دارند برسند در تضاد با جایگاه اخلاقی آنها به عنوان انسان دانسته میشود. ارتباط آزاد یک شخص با افراد دیگر بخشی اصلی از رشد و تکامل او در نظر گرفته شده که باعث میشود که انسانها قادر باشند خود زندگی خود را شکل داده و تصمیمهای معناداری بگیرند و زندگی معنا داری داشته باشند.
امروزه آزادی بیان بصورت گستردهای یکی از حقوق بشر تلقّی میشود؛ بدین معنی که انسانها «بخاطر انسان بودن شان» حقّ آزادی بیان دارند. به علاوه آزادی بیان باعث میشود که حاکمان از دیدگاههای مردم آگاهی یابند، و جلوی سوءاستفادهٔ حاکمان از قدرت گرفته شود. ترس شهروندان از انتقاد آزادانه از دولت و سرکوب توسط دولت به عدم پاسخگویی دولت میانجامد.
در نهایت باید گفت پایه زندگی بشر بر آزادی بیان و اندیشه گذاشته شده است. تاریخ مملو از سرکوب و کشتار انسان ها برای عقاید متفاوت بوده و تاریخ نشان می دهد این سرکوب ها به هیچ نتیجه ای نرسیده است. فعالیت برای گسترش آزادی بیان و اندیشه با فراز و فرود روبرو بوده است ولی هرگز این تلاش از پا نیایستاده و در حال حرکت و رو به جلو بوده است.