روحی لازم یا کافی

ایمان مطلق آرانی
همانطور که همگان مستحضر هستند قریب به ۱۵ سال است که از فعالیت کلاسهای روحی در ایران میگذرد، این طرح که یکی از طرحهای موسسه آموزشی رشد است “معرّفی ساده و واضح حقایق اساسی امر الله” که ” خصوصیّت ممیّزۀ آن حسن تفاهم و کیفیّت روابط حاصله بین طرفین است” تا به شکلی تبلیغ مستقیم آغاز شود. پر واضح است که تا صمیمیت و رفاقت در گفتگو موجود نباشد طرفین به سخنان یکدیگر به گوش هوش توجه نمیکنند و بنابراین فعالیت رشد و تبلیغ متوقف خواهد شد و مباحث و گفتگویی هم اگر شکل گیرد صرفاً جدلی خواهد بود، به همین جهت لازم میاید که ابتدا به ساکن روی مباحثی گفتگو صورت گیرد که تفاهم در آن وجود داشته و سپس پس از آنکه تفاهمات سبب صمیمیت و رفاقت شد، آن گاه میتوان به مباحث بدیع و نوین تعالیم حضرت بهالله جل اسمه الاعظم پرداخت و آنها را نیز معرفی کرد. این طرح ” در مسیری از خدمت به بشریّت گام می‌نهد که ممکن است در بدایت و یا در مراحل بعدی به تسجیل بیانجامد.” یکی دیگر از خصوصیات این طرح که البته تنها طرح و روش ممکن نیست چرا که معهد میفرمایند شامل تمام حلقه های مطالعه میتواند باشد این است که ” افرادی با پیشینه‌های گوناگون را قادر می‌سازد تا پا به پای یک‌دیگر به پیش روند و کاربرد تعالیم الهی را در حیات فردی و جمعی خود شناسایی نمایند” و بعد معهد میفرمایند که ” در این بستر، آمادگی برای پذیرش پیام حضرت بهاءالله به صورت تمایل به مشارکت در فرایند جامعه‌سازی که با فعّالیّت‌های اساسی نقشه به حرکت درمی‌آید، جلوه‌گر می‌شود.” و بعد در همین پیام از هدف این طرح مطلع میشویم چنانچه میفرمایند:” برای آنکه فرایند دخول افواج به نحو قابل ملاحظه‌ای سرعت یابد ضروری خواهد بود که رویکرد دیگری (رویکرد قبلی کسب معارف امری ای بود که در کلاسهای تزئید معلومات و طرحهای مطالعه امری صورت میگرفت.) برای مطالعۀ آثار شکل گیرد، رویکردی که منجرّ به ورود تعداد کثیری به میدان عمل گردد.” بنابراین معلوم میشود که هدف این طرح به مسئله ی تبلیغ که بنا به نص صریح حضرت بهالله که میفرمایند: ” قُلْ یَا مَلَأالْبَهَاء بَلِّغُوْا اَمْرَ اللّهِ لِاَنّ‌اللّهَ کَتَبَ لِکُلِّ نَفُسٍ تَبْلِیغَ اَمْرِهِ وَ جَعَلَهُ اَفضَلَ الاَعْمَالِ لِاَنّهَا لَنْ یُقْبَلَ اِلّا بَعْدَ عِرْفَانِ اللّهِ الْمُهَیْمِنِ الُعَزِیْزِ الْقَدِیِرِ و قَدَّرَ الْتَبْلِیْغَ بِالْبَیَانِ لاَ بِدُونِهِ کَذَلِکَ نُزِّلَ الْاَمْرُ مِنْ جَبَروُتِ اللّهِ الْعَلِیِ الْحَکیِمِ ” راه اندازی شده است. اما آیا (تنها) هدف ما تبلیغ است؟ و یا آنکه بهتر است خود را با این سوال روبرو کنیم که آیا میتوان تنها به طرح روحی اکتفا کرد؟ همانطور که در پیامهای معهد ذکر شده است علاوه بر طرح روحی که “معرّفی ساده و واضح حقایق اساسی امر الله” در دستور العمل کار خود دارد همیشه از لفظ جمع “موسسات” آموزشی استفاده شده است و نه لفظ مفرد “موسسه” بنابراین بر ما مکشوف میگردد که موسسات دیگری نیز در کار است. در همین پیام ذکر شده که مورخ رضوان ۲۰۱۰ است معهد میفرماید ” به مدد سیستم آموزشِ از راه دور که اکنون در کشورهای مختلف یکی پس از دیگری تأسیس گردیده و عناصر اصلی آن شامل حلقۀ مطالعه، راهنما و موادّ درسی مؤسّسۀ آموزشی روحی است، جامعۀ جهانی بهائی این توان‌مندی را کسب نموده که هزاران بل میلیون‌ها نفر را قادر ‌سازد که آثار الهی را در گروه‌های کوچک با هدفِ مشخّص تحقّق بخشیدن به تعالیم بهائی و پیشبرد فعّالیّت‌های امری به مرحلۀ بعدی یعنی ترویج و تحکیم مستمرّ در مقیاسی وسیع، مطالعه نمایند” اما مرحله ی بعدی ترویج و تحکیم مستمر در مقیاسی وسیع چگونه محقق میشود؟ معهد پاسخ به این سوال را نیز در همین پیام داده است، چنانچه میفرمایند:” مطالعۀ آثار امری و کوشش برای درک بهتر ظهور شکوه‌مند حضرت بهاءالله تکلیفی است که بر عهدۀ هر یک از پیروان آن حضرت گذاشته شده است. همه موظّفند که بر حسب توان و تمایل خود، در بحر زخّار ظهور اعظمش کاوش نمایند و از لآلی حکمت که در آن به ودیعه گذاشته شده بهره برند. بدین ترتیب کلاس‌های محلّی تزیید معلومات، مدارس تابستانه و زمستانه، و جلسات مخصوصی که در آن احبّای متبحّر در آثار بهائی می‌توانستند بینش‌ خود را در بارۀ مواضیع‌ مختلف با دیگران در میان بگذارند طبیعتاً از ویژگی‌های برجستۀ حیات بهائی گردید. همان گونه که عادت به تلاوت روزانۀ آیات الهی جزئی ضروری از هویّت بهائی باقی خواهد ماند، این نوع مطالعات نیز جزئی از حیات جمعی جامعه خواهد بود.” لازم به ذکر است که این روش که از بسیار قبلتر در جامعه وجود داشت، کاری ابداعی از افراد متبحر و برجسته ی امر نبوده است بلکه طرح های تزئید معلومات که ذکرش رفت مطابق با دستورالامر حضرت عبدالبهاء بوده است و فی الواقع مبدع این طرح ایشانند؛ مناجات نازله از قلم مرکز میثاق که مخاطبش جناب نعیم بوده است به این قرار است: “هوالله یا نعیم عبدالبهاء همواره در قلب حاضری و در خاطری، از یادت فراغتی نه و از ذکرت فراموشی نیست زیرا مؤمنی و سالک موقنی و مهربان و ثابت و نابت مطیعی و منقاد منجذب جمال ابهائی و متوجّه به طلعت اعلی. ناطقی به ثناء و مبلّغی بین الوری. حضرت صدرالصدور روحی لرمسه الفداء تأسیس درس تبلیغ نودند و به نهایت همّت سعی بلیغ فرمودند و در این گلشن الهی نهالهای تازه پرورش دادند و لطافت و طراوت بی اندازه بخشیدند مرغان صامت را ناطق کردند و طفلان بی خبر را مبشّر به جمال جلیل اکبر فرمودند این تأسیس تسلسل یابد و این انوار بر قرون و اعصار بتابد. حال آن روح پاک به ملکوت ابهی عروج نمود و آن ورقاء به اریکهء بقا طیران کرد و آن پروانه به حول سراج ملاء اعلی پرواز نمود لهذا محلّش در ملاء ادنی خالی ماند. عبدالبهاء را آرزو و مقصد چنان که این تاج را بر سر تو گذارد تا در محلّ آن بزرگوار نوجوانان را درس تبلیغ دهی و حجّت و برهان بیاموزی و دلیل و آیات و اخبار بنمائی نو رسیدگان ملکوت ابهی را تربیت کنی و به فیض ملاء اعلی نشو و نما بخشی تا این تعزیت منتهی شود و تهنیت جدید جلوه نماید و سبب تسلّی قلب عبدالبهاء گردد زیرا از مصیبت حضرت صدرالصّدور بعد از مصیبت کبری بسیار متأثّر شدم و این درد را درمانی و این زخم را مرهمی جز آن نه که ملاحظه شود که جای آن بزرگوار شخصی استوار یافته و به نفحه ی مشکبار مشامها را معطّر می نماید و این را بدان که هر نفسی پی آن روح مجرّد گیرد و به تعلیم و تدریس پردازد تأییدات متتابعا و متوالیا در رسد حتّی خود او حیران ماند و علیک البهاء الابهی. ع ع” پر واضح است که در موسسه ی روحی حجت و برهان و دلیل و آیات و اخبار به کسی آموخته نشده و نمیشود و اساساً قرار هم نیست آموخته شود، چرا که علاوه بر آنچه ذکر شد ” هدفش پرورش ظرفیتهای مکنونه در افرادی است که علاقه مند حرکت در یک مسیر خدمت به نوع انسان و بنای جوامعی مترقی و پیشرو میباشد.”و در ادامه میفرمایند که در این کلاسهای روحی “شرکت کنندگان به تفکر و تعمق در مسائلی بنیادین مانند هدف غایی از حیات و رابطه بشریت با پروردگار غنی متعال ترغیب نموده عطش این دوستان را برای شنیدن کلام الهی و ایجاد عادات مطالعه و تامل که سرچشمه ی پیشرفت در زندگی است ازدیاد میبخشد و آنان را به سوی کسب دانش، مهارت و توانایی های مورد نیاز برای خدمت به جوامع خود …. سوق میدهد” باید به لفظ “به سوی” توجه خاصی حاصل گردد، چرا که به ما هدفی را نشان میدهد که پسا روحی است، آن هدف “کسب دانش، مهارت و توانایی های مورد نیاز برای خدمت به جوامع است” اما کسب دانش و این مهارتها چگونه صورت میگیرد؟ اینجاست که اهمیت آن سطر که فرمودند ” کلاس‌های محلّی تزیید معلومات، مدارس تابستانه و زمستانه، و جلسات مخصوصی که در آن احبّای متبحّر در آثار بهائی می‌توانستند بینش‌ خود را در بارۀ مواضیع‌ مختلف با دیگران در میان بگذارند” در این کلاسها افراد باید درس تبلیغ و حجّت و برهان و دلیل و آیات و اخبار را بیاموزند. برای اینکه مطلب واضح تر شود به این قسمت از پیام معهد که در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۳ ارسال شده است باید توجه کرد ” معهد اعلی در همان سالهای اولیه فرمودند که نقش اصلی این موسسه پرورش مداوم نیروی انسانی برای توسعه و استحکام جوامع بهائی در سطح گسترده است و نباید آنرا به عنوان جانشینی برای کلاسهای متعدد تزئید معلومات که خود نقش مهمی در پیشرفت روحانی افراد دارند و ادامه ی آنها نیز ضروری است تلقی نمود.” پر واضح است که در پیامهای معهد کاملاً رد شده است که طرحی جامع و کافی است و تمام استشهاداتی که از پیامهای متعدد معهد صورت گرفته است حکایت به این قول میدهد. اهمال در برگزاری و برقراری این دست کلاسات و جلسات واضح است که به مرور ایام آسیبی جبران ناپذیر وارد خواهد کرد، چرا که احباء را در همان لایه های اولیه که عبارت از مفاهیم اولیه –اگرچه بنیادین- باز خواهد داشت و معلوم است که در همان مفاهیم بنیادین نیز غور نخواهد شد و به ژرفای آن پی هرگز نخواهیم برد. برای اینکه مطلب واضح بشود مثالی که معهد اعلی در خصوص مسئله ی عهد و میثاق که در کتاب هشت روحی مطرح شده است باید توجه کرد. ایشان میفرمایند که “منظور از مطالعه ی این کتاب دست یابی به جواب به تمامی پرسشها در زمینه ی عهد و میثاق نیست، بلکه هدف آن است که شرکت کنندگان با اذعان به اینکه درک عمیقی از قدرت میثاق تنها تدریجاً و در نتیجه یک عمر مطالعه و خدمت حاصل میشود، میزان فهم خود را از تاثیر نیروی عهد و میثاق بر زندگی فردی و جمعی خویش عمیقتر سازند….” و سپس میفرمایند ” مطالعات عمیقتر در پیرامون عهد و میثاق میتواند در صورت لزوم در جلسات دیگر ادامه یابد.” باری با توجه به مطالبی که ذکر شد، به نظر نگارنده، طرح روحی اگرچه لازم است و در این مسئله معهد امرالله تاکید هم فرموده اند اما کافی نیست و فی الواقع باید گفت که با آمدن طرح روحی تنها یک وظیفه ی خطیر مطالعاتی و تبلیغی به احبای امرالله اضافه شده است که در آن مسیر نیز گام بردارند و نه آنکه چیزی از آنچه پیشتر بود کم شده باشد؛ علت این مسئله نیز واضح است در واقع در طرح روحی چنانچه معهد فرموده است خوانندگان با مفاهیم بنیادین آشنا میشوند. باید مفهوم بنیاد را دریافت، بنیاد به یونانی همان آرخه است که از کلید واژه های فلسفه های مبتنی بر متافیزیک است. این واژه در لاتین به fundus ، Ratio، causa، principium ترجمه شده است در فارسی به بنیاد یا آغازگاه، سرآغاز، اصل و علت ترجمه شده است. در فلسفه های سنتی انسان دارای بنیاد است و جوهر انسان بنیاد اوست، مثلاً هنگامی که لایبنیتس نوشت (nihil est sine rations) یعنی (هیچ چیزی بدون علت (بنیاد) نیست) وی توجهش به همین معنای بنیاد بود که خود را در پی نظامی از مفاهیم متکثر میافت. حال ما با این مفاهیم بنیادین تا حدودی در کلاس روحی و به کمک این کتب “آشنا” میشویم و سعی میکنیم از زوایای آن آگاه شویم. معلوم است که آشنایی به غیر از دقیق شدن و غور کردن است و علاوه بر این که لازم میاید بعداً در جلسات دیگر غور صورت گیرد باید گفت که بنیاد سرآغاز است، مبنا است، اصل است؛ معلوم است که هر سرآغازی اولین مرتبت طریق است و راه تازه با سرآغاز میآغازد، و همچنین هر اصلی را لازم میاید که فرعی هم داشته باشد، و زوایا و جهات اصول معلوم نمیگردد مگر آنکه با فروعاتش نیز آشنا شویم. فی الحقیقه باید گفت و خاطر نشان کرد که کثرت آثار طلعات مقدسه بهایی و از سوی دیگر تعدد کتب و نوشته های علماء و فضلای امر الله که یکی از نمادها و معنای شمس و القمر هستند چرا که “در ظهور شمس اُخری به ضیای او منور گشتند” بی دلیل نیست، و فرض بر کفایت به چند جزوه یحتمل ناشی از عدم شناخت و آگاهی از حیات بهایی است.

 

Comments are closed.