جامعه ایرانیان بهائی در لس آنجلس

http://www.bbcpersian.com

۱۶:۳۶ گرینویچ – شنبه ۰۳ فوریه ۲۰۰۷ – ۱۴ بهمن ۱۳۸۵

        جامعه ایرانیان بهائی در لس آنجلس

هما محمودی که در جامعه ایرانی لس آنجلس فعالیتهایی در زمینه خیریه و مددکاری اجتماعی دارد، از پیروان کیش بهائیت است و در این زمینه نیز فعالیت دارد

آنچه می خوانید گفتگویی است با خانم محمودی درباره جامعه ایرانیان بهائی لس آنجلس.

 هما محمودی می گوید فرق جامعه بهائی با دیگر

 جوامع ایرانی مهاجر این است که هر بهائی که از

 ایران خارج می شود فوراً عضو جامعه بین المللی بهائی می گردد 

 

 ایرانیان بهائی در مهاجرت چه تفاوتی با دیگر ایرانیان مهاجر دارند؟

شاید فرق جامعه بهائی با دیگر جوامع ایرانی مهاجر این است که هر بهائی که از ایران خارج می شود فوراً عضو جامعه بین المللی بهائی می گردد و همان طور که می دانید بهائیان در تمام جهان پخشند.

به هر جزیره ای که در اقیانوس آرام بروید بهائیها در آن هستند و ایرانی هم نیستند.

در جامعه جهانی بهائی، سیاه و سفید و چینی و ژاپنی و همه دیگر نژادها حضور دارند و الآن یکی از بزرگترین جوامع بهائی در هند است، در آفریقا هم خیلی بهائی داریم.

انتقادی که ایرانیان مهاجر در همه جای دنیا از خود می کنند این است که در مقایسه با دیگر جوامع مهاجر، اتحاد و انسجام لازم را با هم ندارند، بین بهائیان این قضیه چگونه است؟

ما قبل از مهاجرت گسترده ایرانیان به خارج، جامعه بهائی بزرگی در لس آنجلس داشتیم که البته تعداد ایرانیان بین آن خیلی کم بود.

بعداً که ایرانیان بهائی از راه رسیدند وارد جامعه ای شدند که به آنها خوش آمد گفت و در خود پذیرفت.

ارتباط ایرانیان بهائی با غیربهائیان چگونه است؟

همان طور که می دانید بهائیت بیش از یکصد و پنجاه سال قدمت ندارد و اکثر ما خویشاوندان غیربهائی هم داریم.

ما در غم و شادی هم شریکیم، در مهمانیهای همدیگر حضور داریم، در رادیو تلویزیونهای ایرانی اینجا هم همه ادیان حضور دارند و با هم دوستی خوبی داریم.

اوائل انقلاب که شمار زیادی از بهائیان در ایران کشته می شدند، ایرانیان غیربهائی هم در مجالس سوگواری که برای آنان در لس آنجلس برگزار می شد شرکت می کردند.

آیا نهادها و تشکلهایی وجود دارد که هدفشان حمایت از ایرانیان بهائی در مهاجرت باشد؟

محفل بهائیان آمریکا که در شیکاگو استقرار دارد از بهائیها حمایت می کند و وقتی که بهائیان ایرانی مهاجرت به آمریکا را آغاز کردند دفتری برای کمک به آنان تشکیل شد.

همه بهائیها کارت شناسائی مخصوص به خودشان را دارند و ملیت افراد در آن قید نمی شود چون در بهائیت فرق نمی کند که چه ملیتی داشته باشید، نهادهایی که هم خاص ایرانیان بهائی باشد وجود ندارد.

البته گروههایی هستند مثل خانمهای مسن ایرانی که هنوز انگلیسی یاد نگرفته اند و برای آنان گروههایی به زبان فارسی تشکیل شده است اما غیراز آن، تقریباً تمام جلسات بهائیان در هر جای جهان به زبان آن مملکت تشکیل می شود، یعنی مثلاً در فرانسه به زبان فرانسوی و در آمریکا به زبان انگلیسی.

شما فعالیت تبلیغاتی هم برای فراخواندن پیروان سایر ادیان به بهائیت دارید؟

بله ما علاقمندیم که دیانت بهائی را به جهانیان بشناسانیم و اگر کسی علاقه داشته باشد که عضو گروه ما شود با کمال میل قبول می کنیم.

دیانت بهائی طی صدوپنجاه سال گذشته فقط از طریق اینکه افراد به دوستان و فامیلهایشان تبلیغ کرده باشند رشد کرده و الآن هم همان گونه که در دائره المعارف بریتانیا ثبت شده، بهائیت از ادیانی است که در بیشترین نقاط دنیا پیرو دارد.

یعنی ممکن است که تعداد بهائیان مثلاً در جزایر فالکلند در جنوب اقیانوس اطلس فقط بیست نفر باشد ولی آنجا هستند و حضور دارند.

شما پیرو دینی هستید که در ایران دین به رسمیت شناخته نمی شود و حتی پیروان آن در این کشور تحت پیگرد قرار می گیرند، آیا این موضوع باعث نشده که دولتهای خارجی که میزبان ایرانیان بهائی مهاجرند میان شما و مثلاً ایرانیان مهاجر مسلمان تفاوت قائل شوند؟

در آمریکا این طور نیست چون آمریکا کشور دموکراتیک است.

البته به قول معروف، خون بعضیها رنگینتر است اما به طور کل وقتی کسی وارد این مملکت می شود فرق نمی کند پیرو چه دینی باشد.

البته اداره مهاجرت آمریکا ممکن است به ایرانیان بهائی که می داند در ایران تحت فشارند راحت تر پناهندگی بدهد.

ما مثلاً در لس آنجلس خانمی بهائی داریم که شبانه با پنج بچه اش فرار کرده و شوهرش را فردای آن شب اعدام کرده اند، می دانید که اعضای محفل اول و دوم بهائیان ایران پس از انقلاب یک شبه ربوده شدند و در مورد محفل اول حتی اجساد آنان هیچوقت پیدا نشد.

این موضوع در مورد دیگر اقلیتهای مذهبی ایرانی هم صادق است مثلاً وقتی که تعدادی از ایرانیان یهودی در شیراز به اتهام جاسوسی زندانی شدند، ایرانیان یهودی از شیراز می توانستند پناهندگی بگیرند و وارد آمریکا شوند.

اگر دولت آمریکا یا دولت غربی دیگری که روابط چندان حسنه ای با دولت ایران ندارد، بخواهند یک ایرانی را به سمت مهمی بگمارد یا از یک ایرانی برای تصمیم گیری مهمی مشاوره بگیرد، آیا همین موضعگیری حکومت ایران علیه بهائیان باعث نمی شود که بهائیها برای کسب چنین موقعیتهایی نسبت به دیگر ایرانیان امتیاز داشته باشند؟ مثلاً شاید بگویند که هرچه باشد آنها بیشتر می توانند مورد اعتماد قرار بگیرند و احتمال همکاری شان با حکومت ایران کمتر است.

ساده تر بگویم، آیا بهائی بودن باعث اعمتاد بیشتر دولتهای غربی می شود یا نه؟

اولاً که بهائیها حق ندارند در سیاست دخالت کنند، شما در هیچ جای دنیا هیچ بهائی را نمی بینید که سمت سیاسی داشته باشد.

ما حتی عضو حزب نمی توانیم بشویم یعنی بهائیها در آمریکا دموکرات یا جمهوریخواه نیستند، البته همه ما رأی می دهیم و به رأی دادن هم تشویق می شویم اما همه مستقل هستیم.

من که ۴۷ سال است در آمریکا زندگی می کنم، همیشه همه اعضای خانواده ام به عنوان مستقل برای رأی دادن در انتخابات ثبت نام کرده اند و به هر کس که فکر کرده ایم صلاحیت ریاست جمهوری آمریکا را دارد رأی داده ایم.

بهائیها بیشتر در کارهایی مثل تدریس و طبابت و مهندسی و اینها هستند و من هیچ بهائی را نمی شناسم که حتی برای جائی کار کند که به هر نحو بوی سیاست از آن بیاید.

موضوع اعتماد هم که می گویید، به قول یک نفر، بهائیها مثل خروس هستند هم در مجلس ختم آنها را می کشند و هم در مجلس عروسی.

الآن بهائیها در ایران تحت ظلمند و در خارج هم چون عده شان کم است شناخته شده نیستند و فکر نمی کنم به طور مخصوصی با آنها رفتار شود.

مشهور است که می گویند یهودیها لابی دارند و روی دولت آمریکا دارای نفوذند تا به این شکل منافع قوم و مذهب خودشان را تأمین کنند، در مورد بهائیها هم این طور لابی وجود دارد؟

بهائیها لابی ندارند و تنها جایی که بهائیها در آن حضور دارند سازمان ملل متحد است که در آنجا هم به عنوان پیروان یکی از مذاهب دفتری دارند و به کارهای خیریه مشغولند، آنها در سازمان ملل تنها در سه زمینه لابی می کنند که عبارتند از: پیشرفت زنان در جهان، بهداشت و محیط زیست و تعلیم و تربیت.

گفته می شود در بخشی کشورها، بخصوص در مورد تاجیکستان، به عنوان بخشی از فعالیت تبلیغی بهائیان، به جوانهایی که به بهائیت بگروند کمکهایی می کنند از جمله اینکه به آنها در دانشگاههای خارجی بورس تحصیلی می کنند، آیا این موضوع درست است؟ آیا درست است که می گویند اگر جوانی در ایران بهائی شود نهادهای بهائی به او کمک می کنند به خارج مهاجرت کند و از دانشگاههای خارجی برایش بورس تحصیلی می گیرند

متأسفانه یکی از اسفناکترین داستانهای ۲۶ سال گذشته این است که جوانان بهائی ایرانی نمی توانند در ایران وارد دانشگاه شوند و خیلی جای تأسف است که کسانی که پدر و پدربزرگشان تحصیلکرده بودند الآن حق ورود به دانشگاه ندارند.

اگر ما می توانستیم برای جوانانی بورس بگیریم و به خارج بیاوریم، برای جوانانی که شاید تا سه چهار نسل قبلشان بهائی بوده این کار را می کردیم.

ما نمی توانیم اضافه بر آنچه بقیه می توانند بکنند کار اضافه ای بکنیم.

الآن تعداد زیادی جوان بهائی در ایران هستند که نتوانسته اند تحصیل کنند و خیلیهایشان نامه می نویسند و با من تماس می گیرند که خانم یک کاری بکنید که ما بتوانیم از اینجا بیاییم بیرون.

ولی ورود به دانشگاههای آمریکا نمره می خواهد، ویزا می خواهد و پول می خواهد که اکثر این جوانان بهائی هیچکدام از اینها را ندارند.

بورس گرفتن از دانشگاهها هم به این راحتی نیست و اگر جوانی بهائی شود متأسفانه نمی شود برایش کاری کرد.

Comments are closed.