آش همان آش است و کاسه همان کاسه
یک بار دیگر حکومت جمهوری اسلامی ثابت کرد پایبند هیچ اصولی نیست. جوانان بهائی در کنکور شرکت کردند و معارف اسلامی را هم از میان امتحانات مذهبی علامت زدند و در جلسه امتحان حضور یافتند؛ امّا موقعی که نتایج امتحانات را اعلام کردند، معلوم شد که برای کلـّیه بهائیان نمرهء صفر ردّ کردهاند حتـّی رتبهء آنها هم صفرم است (!) و آنها را به مکاتبه با فلان نشانی حواله دادهاند.
جوانان برای جلوگیری از اتلاف وقت به محلّ سازمان سنجش مراجعه کردند آنها را به کرج فرستادند وچون به کرج رفتند، این به آن حواله داد و آن به این. عاقبت گفتند، رئیس سازمان، آقای عبّاسپور نامی، دستور داده که کارنامه بهائیان چنین شود و ناقص اعلام گردد و نامههایشان گرفته نشود و اگر گرفته شود شماره زده نشود و قابل پیگیری نباشد و کارمندان سازمان همه حیران و سرگردان که به این همه جوان چه بگویند و چه جوابی بدهند.
عاقبت یکی از آن میان افاضهء کلام فرمود که، "جمهوری اسلامی فقط تا پایان دوران دبیرستان میتواند به شما سرویس دهد و بس؛ اگر بیش از آن را طالبید، باید که اسلام بیاورید." فحوای کلام این بود که اگر میخواهید تحصیلات عالیه داشته باشید باید سیر قهقرایی را طیّ کنید؛ قدمی به عقب بردارید و چون ما شوید؛ چه که ما از شما عقبتریم و نیاز به تحصیل داریم تا به شما برسیم؛ پس شما که نیاز ندارید باید که حکومت شما را عقب نگاه دارد تا ما به شما برسیم.
نمیدانم چه زمان خواهند دانست که با این تحصیلات به ما نخواهند رسید. جوانان ما در دانشگاه بهائی تحصیل خواهند کرد و گوی سبقت از همگنان خواهند ربود. اگر در کنکور شرکت میکنند، به عنوان ایرانی حقـّشان را مطالبه میکنند؛ حقـّی که سالهاست از آنها دریغ داشته شده است. این نیز بگذرد؛ کاش آن عبّاسپورها نگاهی به کلام رسول اکرم میانداختند که خطاب به ابوذر فرمود، "حاسب نفسک فی کلّ یومٍ قبل أن تحاسب." نمیدانم روز حساب چه خواهند گفت و چسان از عهدهء سؤال و جواب بر خواهند آمد. مگر عقیدهء انسان فرع بر انسانیت نیست؟ پس از چه روی به خاطر فرع، اصل را محروم میکنند و ابداً هراس ندارند که در یوم جزا سرافکنده و مأیوس راهی مقرّ خود شوند؟
جوانان ما این بار نیز از امتحان سربلند بیرون آمدند امّا مسئولین نه! آنها همچنان وعدههایی میدهند و اجرا نمیکنند؛ در مجامع بینالمللی قولها میدهند، امّا وقتی زمان عمل میرسد سر فرو میاندازند و از جواب عاجز میمانند؛ گویی از گروهی آدمیان بیپناه نیز هراس دارند! خدایشان هدایت فرماید.