آیا ما باید از غرب الگو بگیریم یا غرب از ما؟ ۴

 

عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم

دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم

 

 

 

آیا ما باید از غرب الگو بگیریم یا غرب از ما؟ :

بحثی در باره مردم سالاری و راهکارهای پیشنهادی یک دین ایرانی–۴

 

 

بخش چهارم

 

کاویان صادق زاده میلانی

 

 

شالوده و اساس تعالیم بهائی وحدت عالم انسانی است. از این رو است که دین بهائی هرگونه خشونت و هر نوع ظلم و ددمنشی را نفی می کند. و هیچ هدفی وسیله را توجیه و موجه نمی کند.  دین بهائی اساس کار خود را بر تاسیس محبت و الفت در بین نوع بشر بنا می کند. این رسالت روحانی دین بهائی است. این میوه ای است که بهاالله برای بشریت به ارمغان آورده است. اجرای این آموزه و تعلیم بهائی در همین صد سال اخیر از مرگ صدها میلیون انسان بی گناه –که برای هیچ و پوچ و به اراده خودکامگان و زبردستان تلف و در راه منافع اقتصادی یا سیاسی گروه ناچیزی قربانی شدند—پیشگیری می کرد. 

 

از جمله موارد جنگ و کشتار و اذیت و آزار انسانها یکی آزار دیگران بر مبنای باورهای دینی آنان است. نمونه های آن در تاریخ فراوان یافت می شود و شوربختانه در ایران خودمان نیز از این روشها و اذیتها زیاد دیده ایم. 

 

از خلال آموزه های حضرت بهالله می توان به رسالت بزرگ این دین پی برد. او فاش و آشکار اعلان می دارد که دین برای ایجاد محبت و دوستی بین نوع بشر است. اگر دین علت خونریزی و نفرت و خشونت شود به بیراهه کشیده شده است:

 

ای پسران انسان دین الله و مذهب الله از برای حفظ و اتحاد و اتفاق و محبت و الفت عالم است. 

 

و در جایی دیگر می گوید:

 

اصلاح عالم و راحت امم ظاهر نشود مگر به اتحاد و اتفاق.

 

یعنی در قرن نوزده که جهان شاهد گسترش روزافزون روند ملت سالاری (ناسیونالیزم افراطی) و جنگ ستیزی بود و صدها میلیون زن و بچه و مرد و پیر و جوان می رفتند که در معبد مکتبها و مرامهای سیاسی قربانی شوند بهاالله بینش جدیدی را برای بشر به ارمغان می آورد: نفی خشونت و لزوم محبت و اتحاد و اتفاق در بین مردم جهان. دقت بفرمائید که بهالله اصلاح و بهبود عالم را در نظر دارد و آموزه های خود را برای اصلاح جهان ارائه می کند.

 

در شرایطی که بهالله بنا بر رسالت خطیر خود بشر را از تنگ نظری و کینه توزی و جنگ افروزی بر حذر می داشت و تعالیم خود را برای نجات بشر ارائه می کرد در شرق و غرب  روندهایی ضد انسانی روزبروز توانمندتر شدند و گردابی برای نوع انسان تدارک دیدند.

 

آموزه های بهاالله ضمن نقدی بر مدرنیته جنبه های مثبت و منفی آن را براحتی مطرح می کرد و کاستیهای نظری و عملی آن را ارائه می کرد. روح عصر نوین در تحولات مثبت خود از ظهور دین بهائی بهره مند بود و بهاالله خود نیز این را در آثار خود آورده است:

 

در این عصر روحی تازه سبب حرکت ملتهای جهان گشته و تا کنون احدی پی به علت آن نبرده و سبب آن را نشتاخته است.

 

تمام حرکتهای مثبت و تحسین برانگیز در عصر مدرنیته پیشینه خود را در دین بهائی می یابند. شاید آوردن چند نمونه روشنگر باشد. در مساله حقوق مساوی زن و مرد دین بهائی پیشگام است. در مساله نفی خشونت و لزوم صلح بهالله پیش از انجمنهای صلح و قبل از دو جنگ جهانی به ارائه این نیاز پرداخت. در مورد لزوم تعدیل حاکمیت کشورها با نیازهای جامعه جهانی بشری بهالله اولین شخصی است که به بررسی این مساله و ارائه راهکار آن به پادشاهان و فرمانروایان عصر خود پرداخت. در مورد لزوم مطبوعات آزاد و لزوم حفظ محیط زیست و آلوده نکردن آن آموزه های مهم و راه گشائی دارد. نیاز به تاسیس سازمان ملل متحد را (با ساختاری بهتر از آنکه الان موجود است و بدون حق وتو کشورهای زورمند) در آثار خود آورده است.

 

واکنش نیروهای موجود در دنیا به این اندیشه های نوین و جامعه ساز چه بود؟ در برخورد با مدرنیته در شرایطی که رهبران جوامع اسلامی توان وقابلیت ارائه هیچ فکر تازه ای را نداشتند ناچار دو راه را در پیش گرفتند. یک راه قبول و پذیرش بی قید و شرط و بدون نقد غرب و مدرنیته بود و روش دیگر رهبران اسلامی سر خود را در برف کردن و چشم چوشی از واقعیتها و نیازهای بشریت بود. در شرایطی که جامعه بهائی می رفت تا با نقد خشونت و استعمار اروپا محور و ارائه راهکارهای صلح آمیز پیش زمینه را برای تعدیل  مدرنیته و در راستای بهبود شرایط و امکانات عموم نوع انسان فراهم سازد و گسترش دهد، علمای شیعه به تکمیل بحثهای مهم فقهی پرداختند و طهارات و نجاسات و شکّیات را در حوزه ها به زیر ذره بین بردند و مجلدها کتاب به آن اختصاص دادند. آیا مباحث مورد نظر فقهی مسائل مهم و راهکارهای روزگار تازه بود و نوشدارویی برای معضلات بشر بود یا به بیراهه رفتن دینی بود که توان رویارویی با پروبلماتیک جهان نوین را نداشت؟ از جمله مسائل مهم مورد بحث ارزش تقریبی و نسبی و فوائد عذره و مدفوعات و مخروجات حیوانها بود. شاید در دنیای پیش صنعتی که بر اساس اقتصاد کشاورزی بنا شده بود این بحثها که پایه آن در دامداری و بهره گیری از "کود" برای کشاورزی و گرم کردن حمام و موارد مشابه بود قابل توجیه باشد ولی جواب معضلات کنونی بشر را در آن نمی توان یافت. ساعتها عمر و وقت فقها و اساتید و شاگردان به بررسی اتفاقات عجیب و غریب و نادری چون مساله غامض و حیاتی تشکیل نطفه ای بین دو نامحرم—در موردی که زلزله ای صورت بگیرد و از قضای روزگار نامحرمی با افتادن از طبقه بالا بر نامحرمی دیگر که در زیر خوابیده مماس شود و از این تماس نطفه ای منعقد شود—و بحث هایی دراز پیرامون وضعیت شرعی این نطفه.  ببینید تفاوت اندیشه و رسالت برای نجات بشریت از کجاست تا به کجا.

 

و در چنین دورانی و از سوی هر دو ذهنیت بالا (غرب پرستی و ارتجاع واکنش گرا) بود که جامعه جهانی بهائی—که در پی راهکارهای صلح آمیز برای خاموش کردن آتش جنگ جوئی و مطرح کردن حقوق بشر و اعتبار و ارزش نوع انسان و مقدش و محترم دانستن محیط زیست و دستگاه آفرینش و لزوم دموکراسی و نقد سرمایه داری مفرط و دموکراسی حزبی غربی و تساوی حقوق زن و مرد و برانداختن هر گونه تبعیض  و اختلاف طبقاتی بود—درزادگاه خود به شدّت مورد حمله و آزار قرار گرفت.

 

 

ایام به کام

 

– دنباله دارد      

 

    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

   

 

Comments are closed.