توجیه نگرانی جامعهء جهانی بهائی
روز نامهء کیهان در توجیه نگرانی جامعه جهانی بهائی در تاریخ ۲۴آوریل۲۰۰۶ به روش جاری خود مطالبی توهین آمیز وتوام با افترا نوشت.
این روزنامه یادداشت خود را با عنوان "تنگی نفس در بیت العدل" آغاز میکند.. در شگفتم که چرا رسانه ای چون کیهان مطلبش را باید با استفاده از کلمات و عبارات توهین آمیز آغاز کند؟ تردیدی نیست که هرخواننده منصفی بدون آنکه به خواندن مقاله ادامه دهد به غرض ورزی نویسنده پی میبرد.در جملات بعدی نویسنده به وضوح از اینکه بیت العدل به بهائیان ایران با عناوین "احبای عزیز ومحبوب" ویا "جامعه معزّز ومحبوب" اشاره می کند ناراحت است. باز هم در شگفتم که چرا داشتن محبت واحترام وبه کار بردن لغات محبت آمیز برایشان غیر عادی است ولی نویسندهء محترم باید بدانند این روش بهائی است که نه تنها به بهائیان بلکه نسبت به تمام مردم جهان حتی دشمنان خود به دیده احترام ومحبت بنگرند واگر گناهی بر این روش وارد است بهائیان آن را می پذیرند.
نویسنده کیهان به خوبی میداند که نگرانی جامعه جهانی بهائی تغییر دولت نیست بلکه اقداماتی است که در بیانیّه مورخ ۲۰مارچ۲۰۰۶ گزارشگر ویژه کمسیون حقوق بشرذکرش آمده است و او طی آن نگرانی شدید خودرا در باره نامه محرمانه ای که به تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵توسط رئیس ستاد فرماندهی نیرو های مسلح ایران خطاب به بر خی از مؤسسات دولتی ارسال شده بود،ابراز کرد.به گفته او این نامه که خطاب به وزارت اطّلاعات،سپاه پاسداران و نیروهای پلیس نوشته شده می گوید:آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، به ستاد فرماندهی دستور داده است که پیروان دیانت بهائی را شناسائی واعمال آنان را تحت نظر بگیرند. این نامه در ادامه به نحوی کاملاً محرمانه به گیرندگان دستورمی دهد که تمام اطّلاعات درمورد پیروان دیانت بهائی جمع آوری شود.
گزارشگر ویژه همچنین معتقد است که این نحوه تحت نظر قراردادن مداخله غیر مجاز وغیر قابل قبول در حقوق اقلیّتهای مذهبی است.وی ابراز نگرانی کرد که اطلّاعات جمع آوری شده در نتیجه چنین نظارت هائی، در اقدامی مغایربا معیارها وموازین بین المللی، برای افزایش فشار و آزار وتبعیض بیشترعلیه اعضای جامعه بهائی به کاررود.
بر آورد میشودکه جامعه بهائی در سراسر ایران دارای ۳۰۰ تا ۳۵۰هزار عضو است با این همه اعضای جامعه بهائی دراین کشوربه عنوان یک اقلیّت دینی شناخته نمیشوند وازحق اجرای مراسم دینی خود محرومند.
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در زمینه آزادی مذهب یا عقیده چگونگی رفتار با اقلیت های مذهبی در ایران را از نزدیک وبطور دقیق تحت نظارت داشته ومدت هاست که نگران تبعیض حساب شده ومنظم علیه جامعه بهائی ایران بوده است.گزارشگر ویژه از هنگام تصدّی این سمت در جولای ۲۰۰۴ تاکنون بار ها موارد متعددّی از نحوه رفتار با بهائیان را با دولت ایران مطرح کرده است.او بانگرانی بر این باوراست که تحولات اخیر نشان می دهد که وضع اقلیتهای مذهبی درایران در حقیقت رو به وخامت گذارده است.
به سهولت می توان دریافت که این بیانیّه به وضوح نگرانی جامعه بهائی و فعالان حقوق بشر را توجیه میکند بطوری که حتی برای غیر بهائیان معتقد به حقوق بشر نیز نگران کننده است ولی نویسنده محترم کیهان طبق معمول با روش فرار ازحقیقت، به جای این گزارش مسئله تغییر حکومت ایران را پیش می کشد تا بتواند بدین وسیله این اظهار نگر انی را دخالت در سیاست جلوه دهدودر مورد دستور آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به ستاد فرماندهی، آگاهانه سکوت میکند اگرنه چطور میتوان پذیرفت نویسنده از این دستوردرون تشکیلات خود بی خبر باشد!
تردیدی نیست که برای جامعه جهانی بهائی فشار واذیت های وارد به جامعه بهائی ایران مطرح است نه تغییر دولت، و واضح است که اظهار نگرانی ازاین فشار ها دخالت در سیاست نیست. توجّه به این نکته جالب است که این معتقدان به عدالت وانصاف، جامعه بهائی ایران را از حقوق اجتماعی محروم می نمایند جوانانشان را به دانشگاه راه نمی دهند بطور مخفیانه زندگی آنان را تحت کنترل قرارمیدهند ودر مقابل اظهار نگرانی آنان فریاد بر می آورند که:چرا در سیاست دخالت می کنید!؟
لازم به تذکر است که دو سال پیش وقتی بهائیان ایران با نامه ای سرگشاده تظلم به رئیس جمهور وقت کردند نتیجهء آن حبس و بازداشت بهائیان و افزایش وخامت وضع بهائیان شد. اگر کیهان تظلم کنونی جامعهء بهائی را در راستای حرکتی سیاسی می بیند تظلم به مسئولین کشور را چگونه توجیه می کند و چرا آن تظلم و نامهء سرگشاده را درج نکرد؟
نکتهء دیگر این است که نویسنده چند بار پس از ذکر عنوان بیت العدل اعظم عبارت" در شهر عکای اسرائیل را"اضافه می نماید تا توهم ارتباط بیت العدل اعظم واسرائیل را در ذهن افراد نا آگاه تقویت نماید.در حالیکه همه میدانند که حضرت بهاءالله بنیان گزار آئین بهائی در سال۱۸۶۸با توافق دو دولت ایران وعثمانی به آن حدود تبعید شدند وحضرت بهاءالله در همان جا دار فانی را وداع کردند لذاآنجا از همان زمان مرکز جامعه جهانی بهائی شد در حالی که حکومت اسرائیل حدود ۸۰ سال بعد از تاریخ مذکور یعنی در سال ۱۹۴۸تشکیل گردید وعلاوه برآن نویسنده با وجود داشتن روحیه حق به جانب واعتراض آمیز این قدر اطّلاع ندارد که مرکز بیت العدل اعظم در شهر حیفا ست نه عکّا.
درجائی دیگر نویسنده عنوان طنز آمیز "حاکمیّت بهائیان دررژیم پهلوی" را مطرح میکند معلوم نیست جامعه ایکه در رژیم قبلی اجازه انتشارات نداشت،ازحق داشتن مرکز عبادت محروم بود ،ازدواج پیروانش را به رسمیّت نمی شناختند واز بسیاری حقوق اجتماعی دیگرنیز محروم بود ومرکز اداریش(حظیره القدس) به پیشنهاد مراجع مذهبی وتصویب شاه وکلنگ!رئیس ستاد ارتش خراب می شد حاکمیّتش چه معنی دارد؟
درقسمتی دیگر نویسنده از تلاش بیت العدل برای رویا روئی جامعه بهائی با حکومت یاد میکند در حالیکه هرکسی که کوچکترین اطلاعی از اعتقادات وتشکیلات بهائی داشته باشد بخوبی میداند که جامعه جهانی بهائی اعتقادی به رویاروئی با نظام ندارد و حل مسائل را فقط ازطریق مذاکره توام با محبت ومسالمت ممکن میداند. ضمن اینکه بیت العدل نیز که توسط جامعه جهانی بهائی انتخاب شده برای اجرای نظریاتش به جامعه مذکور احتیاج به تلاش ندارد.
درخاتمه نویسنده ذکر عزت وغرور ایران را مینماید یعنی موقعیّتی که ایران متجاور از۲۰۰۰سال پیش داشت.
در این مورد بدنیست به نوشته مرحوم سید محمد علی جمال زاده در کتاب "سر وته یک کرباس"توجه کنیم که در مورد آزار واذیت بهائیان یزد که در کودکی ناظر بوده می نویسد:"به فجایعی برخورد کردم که قساوت وشقاوت کشیش های اسپانیولی رادر موقع تفتیشات مذهبی در قرن ۱۳ میلادی (انکیزیسیون) وستم وبیداد امپراتور روم نرون رادر باره مسیحیان دوره اول مسیحیت به خاطر می آورد وبرای جماعت وقومی که خودرا متمدن ومتدین میشمارند درپیشگاه داد تا ریخ ومعدلت الهی تا ابد مایه سر شکستگی وشرمساری خواهد بود."
بنا براین به اعتقاد بهائی عزت و سربلندی ایران با رعایت اصول انسانی واعتقاد به حقوق بشر و رعایت حقوق اقلیت ها حاصل می شود نه ظلم و کشتار و غارت اموال.
سروش حقایق
۲۵آوریل۲۰۰۶