سپیده قلیان درباره آنچه که در ۱۶ آذر گذشت

سپیده قلیان

درباره آنچه که در ۱۶ آذر گذشت، و به عنوان یک دانشجوی زن می‌نویسم:

پیوند کارگران و دانشجویان ترسناک‌ترین سیمای اعتراضات برای نهادهای امنیتی است. آن‌ها این خوف را کتمان نمی‌کنند و بارها از تریبون‌های مختلف اعلام کرده‌اند که از پیوند جنبش‌های اعتراضی مختلف، سخت هراسان‌اند. سرکوب نیز همواره در جایی سخت‌تر و خشن‌تر بوده است که جنبش‌های اعتراضی مختلف با هم گره خورده‌اند. چه در میان فعالان دانشجویی و چه در بین فعالان کارگری، آن‌هایی شدیدتر سرکوب شده‌اند که بر روی گرانیگاه سیاسی حکومت دست گذاشته‌اند: پیوند میان کارگران و دانشجویان. حمایت دانشجویان از مطالبات کارگران هفت‌تپه، چنان لرزه بر اندام نهادهای سرکوب‌گر انداخت، که آن‌ها سرگشته و مستاصل، ابتدا دست به بازداشت فعالان نزدیک به هفت‌تپه زدند و بعد تریبون‌های تخریبی-امنیتی خود را علیه هفت‌تپه، که مقابل خصوصی‌سازی ایستاده بود به کار گرفتند.

در وضعیت بحرانی موجود، در موقعیتی که خیابان، به شکلی عینی و انضمامی، تضادهای مردم و حاکمیت را روشن کرده است و تورم افسار گسیخته، استخوان‌های طبقات پایین‌دست را له کرده است، پس از تجمع دانشجویان، در روز دانشجو و سر دادن شعارهایی در پیوند با جنبش کارگری، بخشی از نیروهای راست چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون، چنان به به دانشجویان مستقل دانشگاه تهران توپیده‌اند که گویی آن‌ها روی مردم اسلحه کشیده‌اند و در سرکوب خونین مردم، در شکنجه‌ی جوانان عاصی و اعتراف‌گیری از معترضین جان به لب آمده، نقش داشته‌اند.

شاید ما، به عنوان ناظران بیرونی این وقایع، چرایی این هجمه‌ی وسیع را به طور کامل درک نکنیم. اما قطع به یقین، محکوم کردن اعتراضات دانشجویان و تلاش برای خفه کردن آن‌ها، بخشی از روند سرکوب است. نقد اقتصاد نئولیبرال، در هر شمایلی، نقد وضعیت اسفناکی است که به مردم ایران تحمیل شده است. مگر نئولیرالیسم تعریفی جز بنیادگرایی سرمایه دارد؟ و مگر دولت در افزایش قیمت بنزین هدفی جز آزادسازی قیمت‌ها داشت که سرآغاز خیزش سرخ آبان شد؟ اگر مدافعان یواشکی وضعیت موجود، نسبت به اصطلاح «نئولیبرالیسم» حساسیت دارند، آن‌ها به صحبت‌های کارگری در مقابل فرمانداری ارجاع می‌دهم که می‌گفت: صدتا حقوقم بدی بی فایده‌ست. شرکت باید برگرده به بخش دولتی. این البته که به معنای دفاع از سرمایه‌داری دولتی نیست. اما آزادسازی قیمت‌ها، مقررات‌زدایی از کار، و کالاسازی هست و نیست جامعه، سیاست‌های نئولیبرال هستند و این سیاست‌ها، زندگی و معیشت بخش عمده‌ی مردم را هدف گرفته‌اند.

 با جمله‌ای از دیوید هاروی به اتمام میرسانم:

چشم‌اندازی از آزادی بسیار بسیار با شکوه‌تر از انکه نئولیبرالیسم تبلیغ می‌کند وجود دارد که باید به دست آورد. نظامی برای حکمرانی، به مراتب ارزشمند‌تر از آنکه نو محافظه کاری امکان می‌دهد، وجود دارد که باید ایجاد شود.

سپیده_قلیان

 

Comments are closed.