وضعیت اقلیت‌های دینی و مذهبی در ایران از آنچه بوده بدتر نشده!

 

http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,2787532,00.html

حقوق بشر | 18.09.2007 

سیف‌زاده: وضعیت اقلیت‌های دینی و مذهبی در ایران از آنچه بوده بدتر نشده!

Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift:  دکتر محمد سیف‌زاد

 

وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود درباره آزادی‌های مذهبی در جهان، در مورد وخیم‌تر شدن وضع اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران هشدار داده است. گفت‌وگویی در این باره با محمد سیف‌زاده وکیل و عضو کانون مدافعان حقوق بشر.

در گزارش سالانه وزارت امور خارجه ایالات متحده آمده است که «دولت ایران، فضایی تهدیدکننده برای گروه‌های مذهبی غیر شیعی، مسیحیان انجیلی و اعضای جامعه یهودیان ایران ایجاد کرده‌است». گزارش درباره وضعیت آزادی‌های مذهبی در جهان از سال ۱۹۹۸ به پیشنهاد کنگره آمریکا و با هدف «ترویج آزادی های مذهبی در سراسر جهان» توسط وزارت خارجه این کشور تهیه می‌شود.

متن مصاحبه با محمد سیف‌زاده:

 

دویچه و‌له: وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سالانه‌ی خودش خبر از وخیم‌ترشدن وضعیت آزادی‌های مذهبی درایران داده است. آیا واقعا پیروان مذاهب گوناگون در ایران بیشتر از سالهای قبل تحت فشار هستند؟

 

محمدعلی سیف‌زاده: برای اینکه پاسخ دقیقی به سوال شما داده شود، باید بگوییم که به موجب اصل سیزدهم قانون اساسی، ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌های دینی شناخته‌شده هستند. یعنی سایر ادیان را قانونگذار در قانون اساسی به رسمیت نمی‌شناسد و بعد برابر اصل نوزدهم که می‌گوید، مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند ازحقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها، و اینجا هم دین را نمی‌آورد، بنابراین این ابهام را بوجود می‌آورد. اما این تنها قوانین تبعیض‌آمیز ما در قانون اساسی نیست، بلکه هم در قانون مدنی و هم در قانون مجازاتهای اسلامی تبعیض‌هایی در این مورد وجود دارد که باید در راستای ماده‌ی هجده اعلامیه حقوق بشر که به‌موجب دو فقره میثاق بین‌المللی به‌رسمیت شناخته شده و درسال ۵۴ به‌تصویب مجلس شورای ملی رسیده است، باید به آن توجه شود و قانون اساسی با سایر قوانین ما در جهت آن اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر تغییر بکند. بنابراین در پاسخ قسمت اول سوالتان اگر بگوییم که وضع بدتر شده است برمبنای اعلامیه‌ی وزارت امور خارجه، در قوانین تغییری بوجود نیامده است. گرچه بعضی از فقها اخیرا در مورد ادیان دیگر در بحث دیه صحبت‌هایی کرده‌اند و خواهان تساوی حقوق شده‌اند، اما هنوز این جنبه‌ی قانونی پیدا نکرده است. بنابراین در این قسمت وضع هیچ تغییری نکرده است.

 

از نظر آزادیهای اجتماعی که پیروان مذاهب مختلف در ایران ازآن برخوردارند چطور؟ آزادی برگزاری مراسم مذهبی یا غیره،‌ از این نظر آیا تغییری مشاهده شده است یا نه؟

 

با توجه به اینکه به موجب اصل سیزده قانون اساسی فقط آن سه گروه ، یعنی یهودی‌ها، زرتشتی‌ها و مسیحی‌ها به رسمیت‌ شناخته شده‌اند، سایر اقلیت‌های مذهبی چون به رسمیت شناخته نمی‌شوند، حق ندارند قانونا تجمعی داشته باشند و یا آزادی مذهب داشته باشند. بخاطر اینکه آنها اصولا به رسمیت شناخته نشده‌اند.

 

همین سه دینی که شما اشاره کردید، آیا این مقدار آزادی عمل برای این سه‌دین در چارچوب قانون اساسی ایران وجود دارد یا خیر؟

 

در مورد این سه دین بنابر گزارشهای رسمی که از طرف خود اینها و رهبرانشان منتشر می‌شود، اوضاع زیاد تغییری نکرده است. حتا می‌توانیم بگوییم، اگر روزی در زمان مثلا حکومت آقای هاشمی افرادی مثل سعید امامی در وزارت اطلاعات نفوذ کرده بودند و تعدادی از کشیش‌ها را کشتند و بعد با صحنه‌سازی به‌پای سازمان مجاهدین خلق انداختند،‌ امروز خب این مسایل وجود ندارد، ولی فضای کلی نسبت به سایر مذاهب از لحاظ تساهل و تسامح این گروهی که الان سرکار آمده است، اینها سختگیری‌های بیشتری را انجام می‌دهند.

 

ممکن است نمونه‌هایی را اگر در ذهن دارید، برایمان بگویید؟

 

مثلا در زمان آقای خاتمی، قسمتی از آن پرسش‌نامه‌های وزارت علوم را حذف کردند، برای اینکه پیروان فرقه‌ی بهاییت هم بتوانند در دانشگاه تحصیل کنند. بنابر آنچه به کانون مدافعان حقوق بشر اعلام شده و نزدیک به شاید ۱۵۰ نامه برای ما آمده است، اینها را در دانشگاه راه نداده‌‌اند،‌ علی‌رغم اینکه قبول شده‌اند، و چند نفری را هم از دانشگاه بنابر آنچه نوشته شده بود اخراج کرده‌اند. خب اینها از حق تحصیل محروم شده‌اند و این نمونه‌ای از حقوق آنهاست. به‌صورت علنی هم آنها حق داشتن مراسم مذهبی خودشان را ندارند و بنابراین این مشکلات اکنون وجود دارد.

 

آقای سیف‌زاده گزارش سالانه‌ی وزارت خارجه آمریکا چقدر از منظر بین‌المللی مهم است و چقدر می‌تواند انتشار این گزارش بر وضعیت حقوق بشر در ایران تاثیرگذار باشد؟

 

تصور می‌کنم اگر این گزارشها از طرف مرجع بیطرف‌تری، مثل سازمان ملل متحد یا شورای حقوق بشر و یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد، منتشر بشود و یا NGOهایی که کلا بیطرف هستند، موثرتر واقع بشود. چنانچه الان جنگ لفظی بین دولت ایران و دولت آمریکا بشدت بالا گرفته است و ممکن است در اذهان عمومی این شائبه بوجود بیاید که این نوع گزارشها هم به‌دنبال حملات زبانی‌ست که طرفین نسبت به همدیگر دارند. بنابراین در مورد تأثیر این گزارشات باید بگویم که من زیاد خوشبین نیستم.

 

نظر خود شما چیست؟ آیا این گزارش را نتیجه‌ی جنگ لفظی میان دو طرف می‌دانید، یا این که آن را واقع‌بینانه توصیف می‌کنید؟

 

گزارشها را نزدیک به واقع می‌دانم، نه واقع‌بینانه. اما ای کاش این گزارشها،‌ گفتم، توسط مراجع بیطرف‌تری تنظیم و منتشر می‌شد.

 

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

 

Comments are closed.