ترویج خشونت علیه زنان و حکمرانی بی مدارا

مرکز تندرستی و حقوق بشر

نامش طناز بود و تنها ۲۸ سال داشت. طناز به تازگی با پیمان نامزد کرده، وداشت آماده جشن عروسی می شد. طنازدر یک آژانس مسکن کار می کرد و با پیمان یک عالمه آرزو داشت. یک بار هم دوتایی بخت خود را امتحان کرده و سرمایه گذاری کوچکی در ترکیه راه انداخته بودند که خیلی موفق نبود.
اما دنیا به طناز وفا نکرد. دهم اردیبهشت پیکر سوخته او با همه آرزوهایش در ماشینش سوخت و دود شد و به هوا رفت. طناز ۹ روز با مرگ جنگید ولی دست آخر مرگ پیروز شد و طناز از این دنیا رفت.
پیمان هم کمی سوخته بود که زود درمان شد.
پلیس پرونده طناز را به اداره چهارم جنایی فرستاد. چه کسی ماشین طناز را آتش زده و قصد جان این دو جوان را کرده بود.پلیس جنایی شروع به تحقیقت میدانی کرد ودست آخر به پیمان شک کرد. بازجویی از نامزد طنازشروع شد تا این که مرد جوان اعتراف کرد که خودش ماشین را آتش زده است.
پیمان به کارگاهان جنایی گفت: چند وقتی بود احساس می کردم طناز به من بی توجه شده، برای همین صبح همان روز رفتم پمپ بنزین و یک بطری بنزین خریدم. ساعت هفت صبح بود . توی ماشین موضوع را مطرح کردم وبا طناز دعوام شد. بهش گفتم به من کم توجه شدی و او جواب داد که : ” اره اصلا دیگرنمی خواهم با تو ازدواج کنم”. همین شد که بنزین را توی ماشین ریختم و فندک را زدم . آتش زبانه کشید و طناز در آتش سوخت و خودم هم کمی سوختم……
پیمان سه روز پیش در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
اشکال مختلف خشونت علیه زنان از خانواده تا محیط کارو درس، به یک رویه پذیرفته شده در ایران تبدیل شده است. در پذیرش و رواج چنین خشونتی بدون شک نگاه حاکمیت به زن نقش دارد. نقشی که حق اعمال و حتی پذیرش خشونت را فرهنگ سازی کرده است. سیاستی نسبت به زنان که در طول چهل سال گذشته کوتاه نیامده و همچنان بر آن پافشاری می کند.
همچنین آستانه تحمل مردم در اثر بیکاری، فقرفزاینده ، فساد اداری، بحران های اقتصادی و سیاسی و حوادث مختلفی که هر روز به شکلی در ایران رخ می دهد کاهش پیدا کرده وخشم عمومی فزاینده ای در ایران ایجاد شده که معمولا چنین وضعیتی زنان و کودکان را بیش از پیش تحت خطر قرار می دهد.
وجود قوانین غلط این خشونت را افزایش می دهد و متاسفانه سیاست گذاری عمومی حاکمیت در جهت رفع خشونت علیه زنان نیست.
در یک نگاه کلی به خشونت های در دو سال گذشته علیه زنان شاهد اتفاقاتی هستیم که جز سلاخی نمی توان نام دیگری بر آن گذاشت. حوادثی که با سیاسی شدن جامعه و کاهش فعالیت جمعی زنان در ایران به دلیل مسایل امنیتی، رسانه ها و روشنفکران جامعه به آن توجه لازم را نمی کنند.
– مرد ۷۲ ساله همسر ۵۳ ساله اش را در حمام با اره مثله می کند.
– زن ۶۳ ساله با ضربات متعدد چاقوی شوهر ۷۰ ساله اش به قتل رسید.
– پسر، مادر ۷۰ ساله اش را در محله خانی آباد نو با بیش از ۳۰ ضربه مشت به قتل رساند و سر او را با چاقو دو تکه کرد..
همه و همه این حوادث نشان می دهد که زنان در جامعه ایران پناهگاهی ندارند و هر کدام به نحوی خشونت را تجربه می کنند.
مرکز تندرستی و حقوق بشرمعتقد است رواج خشونت علیه زنان موجب کاهش استاندارهای سلامت در ایران می شود.
سلامت اجتماعی را به خطر انداخته وبا رواج احساس ناکامی، پرخاشگری را تقویت می کند.
همچنین خشونت با کرامت انسانی منافات داشته و حق سلامت ، تندرستی و کرامت انسانی را از میان می برد.
رواج خشونت علیه زنان رفتارهای مغایر با حقوق انسان و حقوق شهروندی را عادی و جامعه را رنجور و بیمار می کند.
این مرکز معتقد است چنانچه رسانه ها، روشنفکران و فعالان حقوق بشر از روی خشونت علیه زنان بی تفاوت عبور کنند، در آینده سیاسی ایران با مشکل بزرگ فقدان مدارا و انعطاف پذیری روبرو خواهند شد و ترویج دموکراسی در چنین جامعه ای سخت و دشواراست.
مرکز تندرستی و حقوق بشر ساختن مدل و الگو سازی از رفتار متقابل شهروندان را وظیفه تک تک ایرانیان در داخل و خارج از کشورمی داند که علاقمند به ایجاد حکومتی بر اساس قوانین دموکراتیک هستند و نباید به هیچ اسم و عنوانی از کنار مسئله خشونت علیه زنان عبور کرد.
بدون شک چنین رویکردی نیاز به عزم همگانی و ملی دارد و توجه به آن باید از همین امروز و با نگاهی استراتژیک برای ساختن فردای ایران آغاز شود.
که فردا دیر است.

Comments are closed.