جواب، نه!!!
با توجه به تاریخ ادیان و مندرجات کتابهای آسمانی قبل این حقیقت روشن میشود که در جمیع دوران، در زمان ظهور رسولان حقّ، آنان و پیروانشان پیوسته در معرض اذیت وآزار و تهمت و افترا و سبّ و لعن مردم قرار داشتهاند؛ چنانچه در سوره یس میفرماید: "یا حَسرَتاً عَلَی العِبادِ ما یَأتیهِِم مِن رَسولٍ إلاّ کانوا به یَستَهزِؤون" (آیه ٣٠) و در سوره غافر(مؤمن) میفرماید: "وَ هَمَّت کلُّ اُمّـﺔ بِرَسولِهِم لِیَأخُذوهُ و جادَلوا بِالباطلِ لِیُدحِضوا بِهِ الحَقَّ" (آیه ۵)
اما باوجود همه ناملایمات و آزارهای وارده آنچه باقی و برقرار مانده و میماند، همانا امر خداست که وعده وتضمین بقا و غلبه آن را حقّ داده است، که در سوره صافّات میفرماید: "وَ إنَّ جُندَنا لَهُمُ الغالِبون" (آیه ١٧٣) و در سوره توبه میفرماید: "یُریدونَ أن یُطفئوا نورَ اللهِ بِأفواهِهِم و یَأبَی اللهُ إلاّ أن یُتِمَّ نورَهُ و لَو کَرِهَ الکافُرونَ" (آیه ٣۲) و این شعر چه خوش بیانگر حال است؛ چراغی را که ایزد برفروزد هر آنکس پُف کند، ریشش بسوزد.
حال با وجود چنین وعده و تضمین روشن و صریحی چرا وقت خود را صرف جواب دادن به این ایرادات و مفتریات نمائیم. اگر کسی براستی طالب نور خورشید باشد، آفاق مختلفه نباید او را از آن ممنوع و محروم سازد.
مرکز و محور دیانت بهائی اصل وحدت عالم انسانی است و همه تعالیم و احکام این حلقه اخیر از سلسله بیپایان ظهورات الهیه، که مطابق نیاز و استعداد مردم در زمانهای مختلف آمده و میآیند تا فیض الهی را بصورت دین برای هدایت و تربیت حقیقی بشر محتاج بر او بتابانند، پیرامون این مرکز و محور میچرخند و راه تحقّق آنرا هموار میسازند.
از جمله احکام بهائی نهی از اختلاف به هر شکل و نوع میباشد اهمیت این حکم تا آنجاست که حضرت بهاءالله هر دو طرف اختلاف را مردود میدانند و پیروان خود را از هر اختلافی برحذر میدارند.
تاریخ نشان میدهد که اختلافات مختلفه ساخته و پرداخته دست و ذهن بشر، خواه دینی، خواه مذهبی، خواه سیاسی و ملی و نژادی و جنسی و …. در تمام دوران عامل اصلی و اساسی وقوع بیشتر جنگهای بنیاد براندازی بوده است که صفحاتش را لکهدار و انسان را از مقام بلندش بزیر انداخته و بمقام وحوش تنزّل داده است؛ و نظر باینکه ردّ و بدل جواب میان دو فرد میتواند به جدائی و اختلاف بیانجامد که امریست مخالف روح حقیقی تعالیم بهائی؛ بنابراین در عین توانائی جواب، این کار را نمیکنیم، تا مبادا به سبب آن علاوه بر از دست دادن رضای حقّ، بجای ائتلاف و اتحاد عالمیان علت اختلاف و جدائی گردیم و از پیمودن راه راست وامانیم و دین را نه علت اتحاد و دوستی، بلکه عامل دشمنی و کینه سازیم. فرشید اسحاقیان ۳-۷-۱۳۸۶