۲۹ ژانویه ۲۰۰۷
بهائیان درموسیقی صدا و سیما چه خوب مینوازند!
نیکان میلانی
«توفیق حسنزاده» در مقالهاش نوشته است که روحالله خالقی «از موزیسینهای مشهور بهائیت» بوده است و در مدرسۀ «تربیت» بهائیان درس خوانده ! قطعاً بهائیان بسیار مفتخر خواهند بود اگر معلوم شود روحالله خالقی بهائی بوده است!
دوست عزیز روحالله خالقی در مدرسۀ آمریکائیها به مدرسه رفت و بهائی هم نبود. اگر میخواهی نسبت بهائی بودن به کسی بزنی، حداقل به شخصی بزن که واقعاً بوده است. مثلاً میرزا عبدالله پدر موسیقی سنتی زمان ما که اعتقادش به دین بهائی باعث شد که به تکمیل هنر موسیقی بپردازد.
معلوم نیست اصولاً خانوادۀ خالقی چه هیزم تری به شما فروختهاند که به ضدّشان قلمفرسائی کردهای به جای آنکه تقدیر به عمل بیاوری. گلنوش خالقی هنرمندی بسیار تواناست با تخصص رهبری گروه کُر. وقتی به ایران آمد به او اجازه رهبری کارهای خودش بر روی کارهای پدرش داده نشد، چرا؟ چون یک زن بود و با معیارهای نظام مغایر بود که یک زن رهبر گروه باشد! معلوم است که تحت این شرایط به ایران برنمیگردد. نوشتهای که ایشان در مصاحبه با کیهان لندن گفته بود «برای من (ازنظر رهبری ارکستر( خود ارکستر مهم نیست، مهم روح مبارزه با (آخوندها) است. آنچه ایشان گفته بود ربطی به مبارزه با آخوندها نداشت (برای همین هم در پرانتز گذاشتهای)، ایشان فقط گفتهاند «مهم روح مبارزه است» و مقصودشان هم روح مبارزه برای پیشبرد موسیقی و پیشرفت فرهنگمان است. بعد هم شروع کردهای به کوبیدن همسر خانم خالقی «استیو اَکرت»، که موزیسین بسیار قابلی است، به اینکه «نوازندۀ سطح پائین ساز کلاوسن» است! سؤال من از شما این است که اصلاً تا به حال ساز کلاوسن دیدهای؟ آیا میدانی کدام نوازنده سطح بالا است و کدام پائین؟این ساز در ایران آنقدر کم است که امکان آن را به کسی نمیدهد که آن را بشناسد تا چه رسد به اینکه نظر تخصصی بدهد که کدام نوازنده خوب است یا بد. آقای محترم, جناب توفیق حسنزاده، استیو اکرت دارای مدرک دکترای موسیقی است و تحصیلاتش در آلمان و آمریکا بوده است و بسیار هم نوازندۀ قابلی است و آنجائی که نوشتی «سالها به برکت مافیای صهیونیستی- بهائی موسیقی به عنوان مدیر اکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران مشغول کار و از حقوق فوقالعاده بالا برخوردار بود» اصلاً معلوم نیست راجع به چه مطلبی صحبت میکنی؟ مافیای صهیونیستی-بهائی؟ برای یک آدم مسیحی که هیچ ربطی نه به اسرائیل دارد و نه به جامعۀ بهائی؟ حقوق فوقالعاده بالا! ماهی پنج هزار تومان حقوق بسیار متوسط خیلی به شما فشار آورده است، در زمانی که مهندسان ماهی ۲۰ هزار تومان حقوق میگرفتند، ۵ هزار تومان حقوق فوقالعاده بالا محسوب نمیشود. آقای حسنزاده معلوم نیست به شما چه قدر پول دادهاند که دروغهای شاخدار پشت سر هم ردیف کردهای. برگردیم به گلنوش خالقی، نوشتهای که «در خارج از کشور مشغول فعالیتهای مقاله با نظام اسلامی میباشد.» گلنوش خالقی درس پیانو میدهد و فقط هم به شاگردهای ایرانی درس میدهد و آنها را با موسیقی و فرهنگ ایران آشنا میکند. فعالیتهای مقابله با نظام؟ کدام؟ کجا؟ میدانی عزیز، مقالهای که نوشتهای از هر چیز دیگری بیشتر مقابله با نظام اسلامی است و ضرر بیشتری به نظام اسلامی زده است.
بر گردیم به «استیو اکرت», نوشتهای که «بعد از انقلاب اسلامی علیرغم داشتن عنوان موزیسینی، با توجّه به بیسوادایاش با ثروت کلانی که از ایران خارج کرده بود در فرانکفورت آلمان مغازۀ جواهرفروشی باز کرده»!
جلالخالق! با ثروت کلان؟ مغازۀ جواهر فروشی؟ استاد اعظم! استیو اکرت برای مدّت کمی در یک مغازۀ جواهرفروشی، فروشندگی میکرد و مغازه مال خودش نبود. تاریخ و محل و همۀ جزئیاتش هم مشخص است و نیازی به ایجاد سردرد بیشتر برای خوانندگان نیست که بخواهیم همه را تکرار کنیم. در قسمت آخر مقالهات هم متلکی گفتهای به یکی از تالارهای فرهنگی طهران که «به نام یکی از عناصر مشهور بهائیت (ح-س) نامگذاری شده است». اگر مقصود ت گالری سیحون است که همگی میدانیم که آن گالری را همسر مطلقهء ایشان اداره می کند . بماند که اسم کوچکش هم «هوشنگ» است که با «هـ» است و نه با «ح». اگر هم راجع به جای دیگری صحبت میکنی تکلیف ما را روشن که آن «عضو بهائیت» کیست و کدام تالار فرهنگی مقصود نظرت است. بماند که به بهمن ریاحی هم زدهای که بیسواد است و همسرش یک رقاصۀ نیمه عریان بوده است و …
عزیز دل، شاید از روی دلسوزی همۀ اینها را گفتهای، شاید مجبورت کردهاند، و یا شاید از روی دشمنی با بعضی اشخاص، ولی کاشکی به جای بد دهنی و یک مشت دروغ، از بزرگان و زحمت کشان و دانشمندان کشورت تقدیری میکردی و میگفتی استاد خالقی چه خدمتی به موسیقی مملکتمان کرد و میگفتی که هوشنگ سیحون چه آثار زیبائی خلق کرده است و میگفتی که گلنوش خالقی برای موسیقی رادیو و تلویزیون چه سختیهائی کشید و چه سرو کلههائی زد که کاری به انجام برسد. چه نتیجهای حاصل از تهمت و حمله به دیگران نصیبمان میشود؟ بهتر نیست نهال دوستی را به جای دشمنی در دلمان بکاریم؟ برای همه صرفنظر از دین و مذهب و ملیتشان؟