طایفه مجانین و جامعه مجنونان

طایفه مجانین و جامعه مجنونان

۱۲ مهر ۱۳۸۶

http://www.newnegah.org/index.php?option=com_content&task=view&id=585&Itemid=15

مقدم

در خبرها خواندیم که نزدیک به دو ماه پیش گلستان جاوید (یعنی قبرستان بهائیان ) شهر یزد توسط نیروی های حکومت اسلامی تخریب و زیر و رو شد.(البته یک ماه بعد گلستان جاوید نجف آباد نیز چنین گردید).  بهائیان یزد برای دادخواست به مسئولین شهرشان مراجعه کرده و در نهایت مسبین این فاجعه به ایشان گفتند که میخواهیم ریشه شما را بخشکانیم و دربیاوریم! البته باید از ایشان سوال گردد در صورت موفقیت در این عمل چه چیزی خواهید کاشت . شواهد و حقایق نشان آن دارد که جز شجره زقوم و جهنمی که بار و میوه آن تنفر و کینه توزی و عداوت و دشمنی است نهال دیگری مد نظر ندارند. اما این مقاله برآنست تا از منظری دیگر به بررسی این امر بپردازد. همه ما نام لیلی و مجنون دو عاشق دیوانه و پرخون را شنیده‌ایم که جز چند صباحی کوتاه و گذرا هیچگاه به یکدیگر نرسیدند و از این جنبه همواره در التهاب و اشتعال بودند. حکایت بهائیان و دشمنان آیین بهایی نیز می‌تواند دارای مشابهت‌هایی با داستان لیلی و مجنون باشد. البته با اندکی تصرف و تلخیص!

گویند مجنون در طلب لیلی اشک می‌ریخت و خاک می‌بیخت بدو گفتند چه می‌کنی ؟ گفت در طلب لیلی خاک را زیر و رو می‌کنم گفتند دیوانه ! لیلی از جنس پاک و تو در تراب او را می‌جویی ؟ گفت می‌دانم ولی همه جا را می‌جویم شاید او را بیابم. معاندین امرالله نیز همه جا در جستجوی ریشه بهائیان هستند حتی در قبور و آرامگاه‌ها ودر میان استخوان‌های پوسیده و جنازه‌های تازه ‌کفن شده نیز می‌گردند تا شاید نشانی از ریشه بهائیان بیابند! اما تاکنون کام دل نیافته و ناموفق بوده اند و محروم از آرزوی خود. شاید زمان آن فرارسیده باشد که مورد رافت قرار گرفته و محل و مقر ریشه بهائیان را فاش کنیم تا دیگر این بندگان خدا متحمل مرارت نشده و اگر ‌توانستند مستقیما این مکان را کندوکاو کنند.جایی که درخت ایمان بهائیان در آن کاشته شده ، قلوبشان است که شبانه روز از آن محل به شدت محافظت می‌کنند. از معاندین امرالله باید پرسید چرا تاکنون متوجه این حقیقت واضح نشده‌اید و خاک قبور را جابجا میکنید؟ و در زیر سنگ قبر مردگان دنبال ریشه بهائیان می‌گردید؟ همچنین یک نکته سری در باره این محل و راز ماندگاری شجره ایمانشان را نیز برملا میکنیم و آن رمز اینست که بهائیان در تمام طول شبانه‌ روز (بلی تعجب نکنید در تمام طول  شبانه‌ روز)  روح و قلب خود را با یاد و ذکر حضرت بهاالله و دعا و التجاء به آستانش آبیاری کرده ، آن را تر و تازه نگاه میدارند. ضمنا بهائیان همانند مجنون در قلب هر نفسی کنکاش و تحری می‌کنند شاید مولا و محبوبشان از آن محل جلوه و بروز نماید.

مجنون ، دیوانه وارعاشق لیلی بود و برای رسیدن به او جهدها و سعی‌های فراوان کرد و سرانجام چون تربت لیلی را در برگرفت جان برآورد و از این جهان درگذشت و رسم و نامش در جهان ماندگار گردید. بهائیان نیز مجنون جمال الهی و مفتون معشوق ربانی خویشند و در طلب او رنج را در راه حضرت یزدان گنج بی پایان میدانند چنانکه در طول این ۲۹ سال اخیر این ادعا را با عمل خویش ثابت کرده اند و نشان داده اند که حضرت محبوب در قلوبشان خیمه و خرگاه برپا ساخته و پرچم عشق را به تموج و اهتزاز آورده ، پرچمی که سبب تحریک کشورهای ظلمت وتباهی شده به پیکارو ستیز آمده و به هر عمل غیر انسانی متوسل می‌شوند تا قلمرو عشق را محو و نابود سازندولی هیهات که هرگز قدرت عشق را درک نکرده و به اقتدار ایمان پی نبرده اند. معاندین امرالله مجنون‌وارعاشق نابودی بهائیان هستند و برای رسیدن به این مطلوب خود چه سعی‌ها که نکرده و چه رنجها که نکشیده‌اند ! چه حقارت‌ها که به دل و جان نخریدند و چه پستی‌ها که متحمل نگردیده‌اند از آن جمله تخریب قبور مردگان و هتک حرمت مقام رفتگان است امری که قرنها پیش ،  با قبور و قربانگاه سید الشهدا و اصحابش نیزانجام داده‌اند. اما دریغ از آنچه که در طلبش سرگردان و حیرانند و عاجز در بدست آوردن ذره‌ای از آن . اما نام اینان نیز چون شمر بدچهر و یزید پلید بر سرزبانها باقی خواهد ماند.

مجنون در طلب لیلی چه اشکهایی که از دیده جاری نساخت و چه خون دلهایی که از مفارقت او نخورد . معاندین امرالله نیز در طلب لیلی هوی و هوسشان چه آبروهایی که از وجهه خود و متاسفانه متاسفانه ازکشور عزیزمان ، ایران درمیان همه مردم جهان نریختند و چه خون دلی که از حضور و انس با بهائیان در شهرهای مختلف ایران نخورده و نمی‌خورند! اما در مقابل چه مرارتها و سختیها و ظلمها و ستمها و شقاوتهایی را که همه اعضای جامعه بهائیان ایران به جان خریدند و خواهند خرید تا ریشه جهل و نفرت و بیگانگی از قلوب معاندین و از ایران خارج شود و این کشور گمنام و بی نشان همچون گذشته شهیر آفاق و سرور اصحاب گردد.

مجنون چون به کعبه وارد شد پارچه کعبه را در دست گرفت و سوز و گداز خویش را با مهربان عالمیان بگفت و پس از آن مهرش افزونتر و عشقش پرشور و شررتر گردید . معاندین امرالله چون از کعبه خارج میشوند کین و نفرتشان فزونتر و ستم و شرارت و بیدادشان وسیعتر گردد قلب که محل عرش رحمن است به شیطان سپرند و هرچه او بگفت همان کنند. چنانکه چندین سال پیش گلستان جاوید بهائیان طهران را تخریب و درآن محل فرهنگسرا ساختند. اما در مقابل بهائیان صبر و قرار پیشه خود ساخته ، امور را به حی قیوم می‌سپرند و امیدوارند روزی بیاید که تخریب قبور مردگان و تضییع حقوق مردمان امری زشت و شنیع محسوب شده و بالاخص دولتمردان و اولیای امور که باید حافظ حقوق کلیه افراد جامعه و کشور باشند نه تنها دستشان  به این قبیل امور نالایق آلوده نباشد بلکه ریشه های ضغینه و بغضا را بتوانند بخشکانند و درآورند.

 

Comments are closed.