تعالیم بهائی: پادزهری برای عقب ماندگی ایران
میرهادی
سابق بر این وقتی گفته میشد جهان، این طور به ذهن شنونده متبادر می گردید که جهان یعنی اروپا و شاید تا حدی امریکا، گوئی بقیه کشورها وجود خارجی نداشتند . تا اوایل قرن بیستم بسیاری از کشورها چون هندوستان مستعمره بو دند . امپراطوری انگلستان دارای آن چنان مستعمرات وسیعی بود که می گفتند« خورشید در این امپراطوری هر گز غروب نمی کند.» در امریکا نیز وضع ملتهای ضعیف تر همین طور بود بخش بزرگی از خاک کشور مکزیک جزو همسایه شمالی شده و شرکتهای بزرگ برای غارت منافعش از یکدیگر گوی سبقت را می ربودند. در ظاهر برده داری منسوخ شده بود اما میلیونها انسان در نهایت فقر و تنگدستی چون بردگان قرون وسطائی زندگی می کردند.
نمود زند ه ی آن وضع دلخراش مردم افریقا بود . قدرت های بزرگ مرزهائی قرار دادی با توافق بین خود برای قاره افریقا در نظر گرفتند ، تنها برای این که بتوانند بهتر منافع این سر زمین ها را غارت نمایند. در این تقسیم بندی ها این ملتها که وارثان حقیقی و صاحب خانه بودند کمترین دخالتی در این امور نمی توانستند داشته باشند. سر نوشت ایشان در دست اربابان بود .دراوایل قرن بیستم در جوامع غربی ترقیات علمی و فنی رو به پیشرفت گذارد ، در همان زمان در گوشه ای دیگر از این جهان یعنی در شرق خرافات و جهل بر افکار مر دم چیره بود .
در غرب نهضت جدائی دین ااز سیاست تدریجا بالا گرفت و مردم به خود جرات داده سنت های قدیم را شکستند و امورخویش را از راه مشورت بدست خود گر فتند. در این زمان در شرق استبداد بود و حاکمیت مطلق ، مردم دخالتی و یا ارا ده ای در امور مربوط به سرنوشت خود و کشورشان نداشتند. حضرت عبد البها درسال ۱۸۷۵ در«رساله مدنیه» از مردم ایران دعوت فرمو دند که در تاریخ گذشته خود جستجو و تعمق نمایند و علتهای بیچارگی و افتادگی و عقب ماند گی خود را پید ا کنند. در این رساله می فرمایند« عزت و سعادت هر ملتی در آن است که از افق معرفت چون شمس مشرق گردند». عبدالبها پیشرفت هر ملتی را بر سایر ملل از توجه ایشان به علم و دانش و کنار گذاشتن تعصب جاهلانه می داند. تعالیم این آئین باعث گردید که در تمام این سالها از بدو ظهور این دیانت با تمام مظالمی که جامعه بهائی از علمای اسلامی و پیروان ایشان کشیده است حیات معنوی اش روز به روز قوی تر و محکم تر شود. در دیانت بهائی بر تعلیم و تربیت تاکید بسیار شده است . در زمانی که دختران در کنج خانه به سر می بردند، این بهاییان بودند که مدارسی در پایتخت و سایر شهر های ایران تاسیس نمودند از جمله مدرسه تربیت دخترانه بود که مسلمان و غیر مسلمان در آن به تحصیل مشغول بودند. در بسیاری از نقاط دور افتاده ایران در آن زمان خدمات اولیه پستی وجود نداشت و این بهائیان بو دند که پیک های نامه رسانی و ارتباط آسان را با تلاش خود به راه انداختند. بهائیان از رفتن به خزینه های پر از چر ک و کثافات که به انواع میکروبها آلوده بو دند خود داری می کردند و برای خود و دیگران حمام هائی ساختند که دارای دوش بود و از آب تمیز استفاده می کر دند. جامعه بهائی مجموعه ای را به جهان ارائه داده است که در بر گیر ند ه ی اقوام و نزادها و مذاهب مختلف می باشد که همگی در نهایت صلح و اتحاد با هم به سر می برند . در اوایل قرن بیستم بود که حضر ت عبد البها پس از پنجاه سال زندان و تبعید در پیری و ناتوانی به غرب و امریکای شمالی و همچنین به مصر « اسکندریه» سفر کر دند در این سفرها ندای ظهور جدید و تعالیم آنرا به گوش جهانیان رسانید ند. و فر مو دند« وحدت بین مر دم جهان حاصل شدنی است حال وسائل اتصال بسیار و قطعات خمسه ی عالم حکم یک قطعه یافته….. یعنی ملل و دول و مدن و قری محتاج یکدیگر…. لهذا اتفاق کل و اتحاد عموم ممکن الحصول و این اسباب از معجزات این عصر مجید و قرن عظیم است.»
سفر های تاریخی عبدالبها به اروپا و مصر و امریکا چنان پر بار بود که تاثیراتش بر پیشرفت امر بهائی در جهان حیر ت آور بود. در مصر حضرت عبدالبها با صاحبان جرائد و روزنامه نگاران دیدار داشتند و انچه از تهمت و افتر ا که سر چشمه ی آن از ایران بود همه را با توضیحات دقیق و صریح خود از اذهان عمومی پاک کر دند و اهد اف امر بهائی را تشریح فرمودند . در سفرشان به غرب بسیاری دعوت عبد البها را لبیک گفتند.
خلاصه بیانات ایشان دراین سفرها در بیان حضرت ولی امر الله چنین آمد ه است.« تحری حقیقت خالی از خرافات و تقالید، وحدت اساسی ادیان، رفع تعصبات دینی و نزادی و طبقاتی و ملی . لزوم توافق میان دین و علم ، تساوی زن و مرد که دو بال برای پرواز بشر محسوبند، اجرا تعلیم اجباری ، بر گزیدن نا محدود یک زبان عممومی علاوه بر زبان های ملی، تعدیل معیشت که هم ثر وت نا محدود و هم فقر و فاقه را زائل می سازد، ایجاد داد گاه جهانی که اختلاف بین ملل را فیصله می دهد، بالا بر دن مقام کار که چون با رو ح خد مت همراه باشد در حکم عبادت است، ستایش عد الت که باید اصل حاکم بر جامعه بشری باشد و تمجید دین که به منزله ی ملجا و پناه برای حفظ و حراست مردم و ملتهاست و تاسیس صلح عممومی و دائمی که باید هدف جهانیان باشد، کل از عناصر اولیه سیاست الهی است که حضرت عبد البها طی این سفر های تبلیغی به روسای عالم و نیز جمهور مردم ابلاغ فرمود.»