رهیافت تاریخی یک آئین ایرانی در رفع تبعیضات نژادی در آمریکا

رهیافت تاریخی یک آئین ایرانی در رفع تبعیضات نژادی در
آمریکا
)بررس ِی مورد ِی راهکارهای جامعه بهائیان آمریکا(
نگارش: مهرداد بشیری
تبعیض، تفوق و حس برتری، برداشتی فرهنگی- اجتماعی است که بر مبنای یک بینش منفی کلیشه شده به افراد و گروهها به خاطر مذهب، نژاد، قومیت، فرهنگ، ملیت، جنسیت، علائم فیزیکی، سن، ناتوانی های جسمی و بسیاری از خصوصیات دیگر نگاه می کند. درس عبرت انگیزی که از دیرهنگام تاریخ بشریت به ما آموخته حکایت از این واقعیت تلخ می کند که هیچ جامعه ای و ملتی از این قبیل تبعیضات فارغ نبوده، حال یا به صورت قربانی و یا به
هیبت نامانوس متعدی و تجاوزکار. اعمال تبعیضات به انواعی که امروزه متداول است از دوران رسوخ و توسعه استعمار اروپایی به جوامع منزوی و مناطق دست نخورده آغاز گردید. بازنمایی واضح حس برتری طلبی را میتوان به صور ناهنجار برده داری، کشتارهای دسته جمعی، تبعیضات در چارچوب قوانین مملکتی )Apartheid(، قوانین غیر عادلانه مربوط به امور مهاجرت و یا سلب حقوق مدنی و معیشتی افراد مشاهده نمود. انواع غیرمستقیم و ضمنی تبعیضات را می توان برای مثال در نحوه رفتار با موسسات اجتماعی در محروم ساختن گروهی به خصوص و یا بر خورد مغرضانه رسانههای گروهی و یا اعمال استثمار و سوء استفاده های اقتصادی موسسات مالی و تجارتی مشاهده نمود. متاسفانه برخی دستهجات همانند کلیمیان و کولی ها همیشه و در همه حال مورد تبعیض بودهاند. به عقیده غالب محققین احساسات تبعیض و تعصب مدخلیتی به طبیعت آدمی نداشته و قطعا انسان با آن خصوصیات متولد نگردیده بلکه به مرور در جامعه و خانواده با آن آشنا شده و بدان تدریجا تعلیم دیده و خو گرفته است.
چنانکه ذکررفت یکی از انواع مخرب تبعیضات، برتری نژادی است که متاسفانه سابقهای بس طولانی و غم انگیز در ایالات متحده دارد و نوع ملموس تر و فراگیر آن تعصب نژادی بر علیه نژاد سیاه پوست می باشد. متجاوز از ٨٠ سال پیش از این، در دسامبر ١٩٣٨ میلادی، شوقی ربانی دومین و آخرین زعیم ایرانی تبار جامعه جهانی بهائی در پیام مفصلی به جامعه بهائیان امریکا که تحت عنوان کتاب ” ظهور عدل الهی” به چاپ رسیده مفص ًلا به این مسئله حیاتی و حساس اشاره می نماید. به جرأت می توان اذعان نمود که محتویات این کتاب تا به امروز دستورالعمل کلی برای فعالیتهای اعضای جامعه بهائیان امریکا و محور تمامی بیانیه های محفل ملی امریکا، عالی ترین نهاد اداری-روحانی جامعه بهائی آن کشور در مسیر ترویج اصل تفاهم نژادی بوده است.
شوقی ربانی در مسیر پیروزی نمادین در یک ” قیام معنوی دوگانه ای” که در پیش روی جامعه بهائیان آمریکای شمالی قرار داشته و نمودار دو وجهه ​”تجدید حیات داخلی جامعه” و ” مقاومت و مبارزه با شرور مفاسد دیرینه که در عروق وشرائین هیئت اجتماعیه نفوذ نموده” توصیف گردیده، ٣ فقره ابزار و راهکار موثر که مشخصه جامعه بهائی آن کشور بوده تعیین می نماید: اول “صحت و صداقت و راستی و حقیقت”، دوم ” تنزیه و تقدیس” و سوم “الفت و اتحاد بین اجناس] نژادها[ متنوعه “. در سال ١٩٣٨ شوقی ربانی تبعیضات نژادی حاضر در امریکا ی آن زمان را به عنوان عاملی که ” نام نیک امریکا را لکهدار نموده ” یاد می نماید و ضمن اظهار نگرانی نسبت به این مسئله اذعان می نماید که متاسفانه تعصب نژادی مشکلی است که ” یاران امریک نسبت به حل رضایت بخش آن هنوز توفیق کامل حاصل ننموده اند… ” و صریحًا از اعضای سیاه پوست و سفید پوست جامعه بهائی متفقًا دعوت به مشارکت در حل این امر مهم می نماید. به علاوه، از دیدگاه وی نیاز به آشنایی و درک هرچه عمیق تِر اعضای جامعه بهائی از مقاصد و اهداف جهان شمول آیین بهائی تدریجا منجر به برائت و پاکی از هرگونه احساس جدایی، برتری طلبی و نفاق خواهد شد.
توصیه مهم دیگری که در این راستا و به منظور حل این معضل فراگیر در کتاب ظهور عدل الهی ملاحظه می گردد، اصل اعمال تمایز مثبت و ملاحظه و رعایت در جهت و متمایل به حفظ مصالح اقلیت در امور متفرقه همچون امر انتخابات نهادهای اداری بهائی است. با اعمال این سیاست امتیاز مثبت که منحصراً به امر انتخابات بهائی محدود نبوده، اعضای متعلق به گروه اقلیت به موقعیتهای مناسبتری دست خواهند یافت. در عین حال شوقی ربانی جوامع بهائی را تشویق مینماید که در امور اداری جامعه بهائی از خدمات و حضور افراد متعلق به اقلیتهای چه نژادی و چه غیر و با درنظر گرفتن کفایت و کارگردانی لازم کمال استفاده و بهره گیری صورت پذیرد.

شوقی ربانی همچنین تاکید می کند که رفع تبعیضات نژادی بایستی ​” شعار جامعه بهایی” ​ و ” محور آرا و مجهودات یاران معنوی” در جمیع امور مادی و معنوی قرار گیرد. افراد سفیدپوست را تشویق می نماید که ترک احساس ارجحیت و افضلیت که برخی اوقات ناخودآگاه ابراز نموده نمایند و تصور ننمایند که نسبت به افراد سیاه پوست مسئولیت قیمومیت و سرپرستی داشته و صرفًا با خلوص نیت و محبت خالصانه سیاهپوستان را متقاعد سازند که صمیمانه مشتاق رفع تبعیضات نژادی هستند. لازمه این اشتیاق، صبر و بردباری در قبال آن دسته از سیاهپوستان است که به خاطر سالیان متمادی زجر و مشقت و تبعیض، چنان که شایسته است به این احساس محبت سفیدپوستان عکس العمل مطلوب و موافقی ابراز نمی دارند. درمقابل، به سیاه پوستان توصیه می شود که گذشته تلخ را در قبال این برخورد بیشائبه و دوستانه سفیدپوستان از خاطر بزدایند و از هرگونه سوء ظنی احتراز کنند. سرانجام یکایک افراد بهائی را عمومًا دعوت به اقدامی عاجل وفوری برای حل این مشکل نموده و تاکید صریح می نماید که افراد نبایستی منتظر زمان و فرصتی باشند که بدواً در جامعه خارج تغییرات و بهبودی هایی در زمینه مشکلات بین نژادی صورت گیرد و آن وقت اقدام به حل این مشکل در درون جامعه بهائی نمایند. بهائیان بایستی همواره اظهار اضطراب و نگرانی عبدالبهاء )فرزند ارشد و جانشین بنیانگذار آیین بهائی، عکس مقابل( را به یاد داشته باشند که با این کلمات این معضل بزرگ را چنین توصیف می نماید: ” این قضیه اتحاد سیاه و

سفید بسیار مهم است و اگر حصول نیابد عنقریب مشکلات عظیمه حاصل خواهد شد…” نظری کلی بر اقدامات جامعه بهائی امریکا در زمینه ترویج اصل اتحاد نژادی بر ما روشن می سازد که طیف وسیع این فعالیتها دو جنبه مناسبات داخلی در درون جامعه بهائی و همچنین روابط بین جامعه بهائی و دنیای خارج را تحت الشعاع خویش قرار می دهند. ذی ًلا به معرفی فهرست وار برخی از اقدامات جامعه بهائی در این زمینه میپردازد.
از جمله افراد سرشناس بهائیان سیاهپوست ایالات متحده وکیلی بود به نام لوئیس گریگوری )١٨٧۴- ١٩۵١میلادی ( که در سال ١٩٠٩ به دیانت بهائی گرویده بود)عکس مقابل به همراه همسر بهائی سفید پوستش( و تا مدتی در خلال خطابه های خویش موضوع اتحاد نژادی را صرفًا به نحوی ضمنی در حضور بهائیان و یا در مجامع پیروان سایر ادیان عنوان مینمود . از سال ١٩٢٠ به بعد که وی تدریجًا به عنوان فردی سرشناس و خطیبی مبرز در جامعه بهائی مشهور گردید، مستقیمًا و مکرراً اهمیت مسئله اتحاد نژادی را در خلال سخنرانی ها و یا مقالات خویش مطرح می نمود. چنانچه از یادداشتهای دوران سفر وی به مصر در بهار ١٩١١ و به منظور ملاقات با عبدالبهاء مستفاد می گردد، عبدالبهاء وی را مامور می نماید که همت خود را مصروف برقراری امر اتحاد و اتفاق بین نژادها نماید.
در سال ١٩١٩ میلادی مجمع ملی نمایندگان منتخب بهائیان امریکا در جواب به مکتوبات تشویق آمیز عبدالبهاء و برقراری جوامع بهائی اقدام به طرح نقشه

های دامنه داری در ایالات جنوبی که مراکز عمده تجمع سیاه پوستان آمریکایی بود می نماید. معهذا اشاره ای در این نقشه مبنی بر تشکل مجامع و کنفرانسهای اتحاد نژادی و پیشبرد این امر خطیر صورت نمی پذیرد. در همان سال ١٩١٩ یکی از بهاییان آمریکایی به نام هارلن اوبر Harlan Ober انعقاد یک سلسله جلسات اتحاد نژادی را مطرح می نماید که مورد استقبال لوئیس گریگوری واقع می گردد ولی متاسفانه حصول چنین جلساتی در آن موقعیت میسر نمی گردد تا آنکه عبدالبهاء شخصًا خواستار برگزاری یک سلسله مجامع بزرگ عمومی با حضور افراد متعلق به هر دو نژاد سیاه و سفید در مسیر تشویق به امر اتحاد نژادی می گردد. نتیجتًا در خلال روزهای ١٩ الی ٢١ ماه می ١٩٢١ اولین دوره کانونشن تفاهم نژادی Race Amity Convention در واشنگتن دی سی به همت خانم اگنس پارسنز Agnes Parsons منعقد می گردد. دورههای بعدی این کانونشن به مرور تحت اشراف محفل ملی بهائیان امریکا و کانادا برگزار می گردد.
در ٨ ژانویه ١٩٢٧ محفل ملی اولین کمیته ملی تفاهم نژادی را به منظور گسترش و جهت بخشیدن به فعالیت های بهائیان انتخاب می نماید. در تابستان

١٩٣١ دو گروه که هر یک شامل یک سیاه پوست و سفید پوست بود اقدام به سفری آموزشی در ایالات محروم جنوبی به منظور ارائه خطابه در موسسات تعلیم و تربیتی می نمایند.
همانطور که در بالا بدان اشاره رفت شوقی ربانی در سال ١٩٣٨ مکتوب معروف به کتاب ظهور عدل الهی که تشریح کننده مسئولیت عظیم جامعه بهائیان آمریکای شمالی در رابطه با وحدت نژادی بوده را ارسال می دارد.
در ژانویه ١٩۴۴ محفل ملی ایالات متحده نامهای به پرزیدنت روزولت در رابطه با مسئله اتحاد نژادی ارسال می دارند. در دسامبر ١٩۶٠ محفل ملی اقدام به توزیع بیانیه تحت عنوان The Most Challenging Issue به سرویس خبری سیاهان Associated Negro Press و سایر سرویس های خبری می نمایند. در خلال روزهای ٢١ تا ٢۵ مارچ ١٩۶۵ محفل ملی امریکا، بهائیان را تشویق به شرکت در راهپیمایی حقوق بشر در شهر مونتگومری آلاباما نموده و ضمنًا خواستار ارسال نامه به پرزیدنت جانسون و مجمع Southern Christian Leadership Conference که متقبل برگزاری این تظاهرات آرام گردیده بود مینمایند. در خلال این دهه در درون جامعه بهائی توجه به خصوصی به آموزش اصل وحدت نژادی در میان عموم سیاهپوستان آمریکایی آغاز می شود. در ژانویه ١٩٧٠ بود که موج دامنه دار فعالیت های آموزشی دسته جمعی افراد سیاه پوست در شهر آدامز ران Adams Run ایالت کارولینای جنوبی آغاز گردید و این نحوه فعالیت های آموزشی دسته جمعی تا اواسط دهه هشتاد ادامه یافت. در ماه مه ١٩٩١ بیانیه The Vision of Race Unity از طرف محفل ملی امریکا صادر گردید. این بیانیه در سطحی فراگیر در بین عموم اقشار جامعه امریکا توزیع گردید. در پی آن در جون ١٩٩٢ بود که نامه سرگشاده ای از طرف جامعه بهائیان امریکا به پرزیدنت بوش راجع به مشکل تبعیضات نژادی در امریکا ارائه گردید.
اقسام دیگر فعالیت های جامعه بهائی امریکا در مسیر رفع تبعیضات نژادی را میتوان در تحت زمینه های دیگری همچون انعقاد کنفرانسها و مجامعی که

موضوع وحدت نژادها، عنوان و محور مکالمات و خطابات آن بوده ، مشارکت فعال در تجلیل و بزرگداشت وقایع و شخصیتهای مهم در تاریخ وحدت نژادی، همچنین تقویت و سازماندهی کمیته های اجرایی جانبی محفل ملی که مخصوص ترویج این امر خطیر ایجاد گردیده بودند را نام برد. ازدواج های بین نژادی که
از زمان زعامت عبدالبهاء مورد تشویق وی قرار گرفته بود قدم مثبت دیگری به سوی امر وحدت نژادی بوده است.
در دو دهه اخیر در کنار تداوم اقدامات عمومی جامعه بهائیان امریکا که به برخی فهرست وار در بالا اشاره گردید، فعالیتهای دیگری از قبیل عرضه آگهی های اطلاعاتی در شبکههای تلویزیونی سیاهپوستان که غالبًا بر وحدت نژادی تمرکز می کنند و نیز مشارکت و اعانت در تولید و نمایش چند فیلم مستند در شبکههای عمومی تلویزیونی که روشنگر نقش مهم سیاه پوستان در تاریخ امریکا و دنیا بوده ادامه می یابد . در مقیاسی جهانی و در آغاز این قرن ما شاهد توجه به خصوص اولیای امور بینالمللی به مشکلات بین نژادی بودیم. نمونه واضح آن تشکیل کنفرانس جهانی بر علیه نژاد پرستی World conference Against Racism درسال ٢٠٠١ و در تحت اشراف سازمان ملت متحد در شهر داربن Durban کشور افریقای جنوبی بود که کما فی السابق جامعه بین المللی بهائی نیز به عنوان یکی از اعضای غیر دولتی حاضر در سازمان ملل متحد با مسئولین کنفرانس همکاری نزدیکی داشت. البته متاسفانه دولت ایران مانع حضور نماینده جامعه بین المللی بهائی و سازمان بین المللی کلیمیان در یکی از کنفرانس های مقدماتی که در تهران منعقد می گردید شد.
شایسته و سزاوار بود و هست که اولیای دولت ایران نظری منصفانه به تاریخ فعالیتهای بهائیان در رفع تعصبات نژادی اندازند و دریابند که نه تنها تعالیم بهائی شعار وحدت نژادی را با خود از ایران به ارمغان آورده بلکه جامعه بهائی میکوشد که این اصل اصیل را در بافت خویش ترکیب نماید و در صحنه آراء جهانی به عنوان نمونهای ارزنده که منعکس کننده اصل تفاهم و اتحاد بشر است
جلوه نماید. بعلاوه، به این حقیقت هشیار کننده نایل شوند که رهیافت تاریخی آیینی که از ایران برخاسته، درمسیر رفع تبعیضات نژادی به چه دست آورد های چشمگیری در آن سوی دیگر کره ارض دست یافته است.
منابع
– شوقی ربانی: ” ظهور عدل الهی” ، ترجمه نصراالله مودت ، ) لجنه امور أحبای ایرانی- امریکایی، ویلمت، ایلینوی ، ١٩٨۵(، مخصوصًا صفحات ٨۶ – ۶٩.
– Gregory, Louis G., ​“A Heavenly Vista, The Pilgrimage of Louis G. Gregory”,​ (Alpha Services, Ferndale MI, 1997)
– Morrison, Gale, ​“To Move the World, Louis G. Gregory and the Advancement of the Racial Unity in america”,​ (Baha’i Publishing Trust, Wilmette, )1982
– National Spiritual Assembly of the Baha’is of the United States, “​The Vision of Race Unity, America’s most Challenging Issue”​, (Baha’i Publishing Trust of the United States, Wilmette, 1991)
– “Partial Chronology of Race Unity Activities in U.S. Baha’i Community”,​ by U.S. National Baha’i Archives
– Hoonaard, Will C. van den, ​“Prejudice and Discrimination”​, A Short Encyclopedia of the Baha’i Faith,(​http://bahai-library.com/hoonaard_encyclopedia _prejudice_discrimination​)



Comments are closed.