چرا سازمان ملل گزارشی از زندانهای ایران نمی دهد

امروز دوشنبه ۲۶ دی ماه ۱۴۰۱ درحالیکه ۱۲۲ روز از انقلاب زن، زندگی، آزادی و مرد میهن آبادی می گذرد بیش از ۳۰ هزار دستگیری ، جوانان به جان آمده که برای حقوق اولیه ى خود به خیابان ها آمده اند گزارش شده است. این آمار دقیق نبوده و ممکن است بیش از این آمار باشد دستگیری ها همچنان به دلیل های واهی ادامه دارد، هر دستگیری مساوی با تجاوز،شکنجه، اعدام و حکم های بلند مدت زندان است .

‏یک منبع مطلع اعلام کرد:” إز حدود ۷ گاوداری و مرغداری در (اشتهارد کرج_ قزوین _ باقر شهر و مارلیک )به جاى زندان استفاده مى شود که تحت تدابیر امنیتی شدیدقرار دارند .
‏همچنین این منبع اشاره کرد « زمانی که وکلا برای ملاقات با موکل های شان به زندان های شناخته شده می روند ، متوجه می شوند که برخی از زندانی هااز طریق راه هاى هوایی به زندان منتقل می شوند که این زندانیان مدت زمان زیادی را جای دیگری سپری کرده اند و نامشان جایی ثبت نشده است. نظیر زندان کهربزک در اعتراضات سال ١٣٨٨.
‏این منبع مطلع در ادامه بیان کرد:« در قوانین زندانها، تمام زندانیان در ایران با ارائه اسم و مشخصات و عکسهایشان، پرونده ى آنها کامل و سپس ثبت سازمان ملل که دفتر آن در زندان است مى شود و دولت جمهورى اسلامى از سازمان ملل بابت هر زندانی ماهیانه نزدیک به ۱۰۰ دلار کمک نقدی دریافت می کند .
‏(البته باید زندان ، شرایط نگهداری سالم را برای افراد فراهم اورد و در نهایت با بازرسی نماینده سازمان ملل و ارائه گزارش ماهیانه این مبلغ به زندان تعلق میگیرد.
‏این منبع افزود: « در این مقطع بحث حکومت، سرکوب و نابودی جوانان است و اصلاح هدف زندانبان نیست.».
‏وی به این موضع اشاره کردکه« افرادی که از نظر مالی ثروتمند هستندرا شناسایی می‌کنند، وبا گرفتن سندهای سنگین و مبالغ هنگفت وارد چرخه زندان و در نهایت با قول گرفتن از رسانه ای نکردن فرزندشان آنان راوادار به سکوت می کنند و به آنها قول آزادی می دهند، در برخی مورد دیده شده است با گرفتن وثیقه های سنگین انان را ازاد کرده اند و در برخی مورارد مانند اعدام محسن شکاری آنان را در سکوت خبری اعدام می کنند البته آزادی درصورتی است که جرمشان سنگین نباشد یا اصلا جرمی مرتکب نشده باشند.
‏مسئله ی مهلک دیگری که در زندان‌ها می توان دید تجاوز به زن، مرد و خردسالان است که در برخی موارد مانند آ آرمیتا عباسی (زادهٔ ۱۳۸۰) در ۲۶ مهر ۱۴۰۱، به‌دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به بیمارستان امام علی کرج منتقل شد.از بیمارستان با خانواده آرمیتا تماس گرفته شد؛ خانواده وی گفت که ۸ روز است که دخترشان ناپدید شده‌است. پیش از رسیدن خانواده، نیروهای اطلاعاتی آرمیتا را از بیمارستان به مکانی نامعلوم بردند بیمارستان پس از معاینه اولیه توسط پزشکان شواهد بالینی شامل خونریزی داخلی، علایم تجاوز جنسی متعدد مقعدی و پارگی واژن مشاهده و ثبت شده‌است؛ اما نیروهای همراه وی اصرار می‌کردند که در گواهی پزشکی نوشته شود که تجاوزها پیش از دستگیری آرمیتا بوده‌است.رئیس کل دادگستری استان البرز گزارش تجاوز به آرمیتا را تکذیب کرداما سی‌ان‌ان در یک گزارش تحقیقی تجاوز جنسی به آرمیتا عباسی در زندان را تأیید کرده‌است.
‏پس از نگرانی شهروندان، از جمله برخی از شخصیت‌های هنری و ورزشی و احتمال اینکه آرمیتا نیز کشته شده باشد رئیس دادگستری البرز با تأیید بازداشت وی و اعلام اینکه وی به دلیل مشکلات روده به بیمارستان اعزام شده و بعد از بیست و چهار ساعت مجدداً به زندان فردیس منتقل شده‌است، و درمان تکمیلی برای وی در حال اجراست یادآور گردید آرمیتا به دلیل اینکه دو نفر از بازداشت شده‌ها وی را عامل تحریک و شرکت در اعتراضات معرفی کردند، بازداشت شده است.
‏بر اساس برخی تحقیقات راستی‌آزمایی‌شده، حکومت جمهوری اسلامی از تعرض و تجاوز جنسی به‌عنوان یکی از ابزارهای سرکوب و برای تحت فشار گذاشتن، ناامیدکردن، اخاذی و دریافت حق‌سکوت از معترضان قربانی‌شده، استفاده می‌کند.
‏لیلا حسین زاده، فعال دانشجویی که به قید وثیقه از دیروز از زندان آزاد شده است در رشته توییتی وضعیت اسفبار بند زنان زندان عادل آباد شیراز را چنین توصیف کرد . وی تجویز قرصهای اعصاب بدون اسم به زندانیان را «جنایتی هولناک» خواند و نوشت که حتی این قرصها منجر به تشنج «بچه های اتاق معترضان» شده و یکی از زندانیان حتی توان تکلم نداشته است. وی همچنین با اشاره به وضعیت فاجعه بار رسیدگی پزشکی نوشت که زندان بانها در مواجهه با حال بد زندانیان برای آنها آرزوی مرگ میکردند.
به گفته وی وقتی الهام ،افکاریخواهر جاوید نام نوید افکاری در دوران اعتصاب غذا خون بالا آورده و نگران حالش بودند زندانبان گفته « بمیره، به درک» حسین زاده با مثالی درباره غذاهای بی کیفیت این زندان گفت که در غذای بندزندان، تخم مارمولک» پیدا کردند. وی به وضعیت نامناسب تهویه بند اشاره کرد و همچنین نوشت که چند اتاق بند زنان زندان عادل آباد به سالن اعدام چسبیده «یعنی حبسشان با شنیدن مداوم صدای اعدام گره خورده و چند اتاق بالای زیرزمینی است که احتمال دارد محل شکنجه باشد. حسین زاده نوشته است تنفس زندانیان راهروی پایینی و گوش زندانیان راهروی بالایی تحت شکنجه مداوم است.»
‏این فعال دانشجوئی در این رشته توئیت اش در ارتباط با شرایط دشوار زندان به موارد پرشماری همچون توهین‌هاو برخورد فیزیکی ماموران با زندانیان زن وضعیت بهداشتی نامناسب زندان‌هانبود آب گرم برای حمام کردن نبود پنجره و تهویه ، ازدحام زندانیان
‏( ۴۷ نفر ) در اتاقی به مساحت (‌۶٠ الی ۷۰ متر )و خواندن اجباری قرآن و کمبود امکانات اشاره کرده است».
‏زندانیانی وجود دارند که با وجود بیماری های متعدد از دارو و درمان محروم بوده و هستند که یکی ازمعروف ترین این زندانیان آرش صادقی است که با وجود سرطان و سالها حبس هنوز چندی از آزادی وی نگذشته بود که با شروع اعتراضات دستگیر شد و از ورود داروهای وی به زندان جلوگیری به عمل آمد که با رسانه ای شدند این مسئله دارو ها ی وی را به دستش رساندند جایارش صادقی با وجودبیماری سندروم استخوان در زندان نیست و باید تحت درمان قرار گیرد. یک وکیل پایه یک دادگستری گفت:« زندانیانی که خانواده هایشان نام آنها را رسانه ای نکرده اند جانشان در مرض خطر بیشتری از کسانی که رسانه ای شده اند قرار دارد، هر چه بیشتر خانواده ها پیگیر و زندانی بودن فرزندانشان را رسانه ای کنند فرزندانشان حبس کمتری می گیرند و زودتر آزاد می شوند و حتی حکم آنان نیز شکسته شده و در برخی موارد جلوی اعدام شان گرفته می شود.
‏ در بسیاری از موارد دیده شده در غذای زندانیان از مواد مخدر و دارو های غیر مجاز استفاده کردند و هنگامی که زندانی از زندان آزاد می شود گفته می شود زندانی خودکشی کرده درصورتیکه از هیچ دارویی بعد از خروج از زندان استفاده نکرده است و در اثر داروهای بی نام و نشانی که به آنان خورانده می شود کشته می شوند.
‏بسیاری از زندانیان را از بام پرت می کنند و به دروغ اعلام می‌کنند زندانی خودکشی کرده است مانند نیکا شاکرمی نیکا شاکرمی ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران مفقود شد. ۷ مهر ۱۴۰۱ جسد او در کهریزک توسط خانواده‌اش شناسایی شد. وی در آخرین تماسش گفته بود در حال فرار از دست مأموران است. خانواده نیکا از شب سه‌شنبه ۲۹ شهریور تمام زندان‌ها، بازداشتگاه‌ها، ادارات پلیس امنیت و بیمارستان‌ها را به دنبالش گشته بودند.نیکا در حالی مفقود شده بود که شناسنامه‌اش در کوله پشتی‌اش بود.نیکا تا حوالی ساعت ۷ صبح ۳۰ شهریور در دسترس بوده و بعد از آن موبایلش خاموش بوده‌است.
‏خانواده شاکرمی ۷ مهر هنگام تکمیل پرونده مفقودی وی به پلیس امنیت مراجعه کرده بودند. در آنجا به آن‌ها گفته شده پیکری پیدا شده که با مشخصات نیکا همخوان است و برای شناسایی بیایید. در کهریزک هنگام شناسایی فقط صورت نیکا را به آن‌ها نشان دادند و اجازه دیدن پیکر را به خانواده ندادند. آتش شاکرمی، خاله نیکا گفت: «علت فوت نیکا را سقوط از بلندی اعلام کردند اما برادرم مطابق تصاویری که به آن‌ها نشان داده شده گفته‌است شکل قرار گرفتن پیکر روی پیاده‌رو عادی نبود و به نظر نمی‌آمد که از بلندی پرت شده باشد. صبح که برای تحویل پیکر رفتند دیدند دماغش منهدم شده و جمجمه و پیشانی‌اش از ضربه‌های متعدد جسم سخت و جای باتون شکسته و متلاشی است.»نیکا را از روی نشان مادرزادی‌اش شناختند
‏محمد مهدی کرمی یکی از زندانیانی بود که بدون ملاقات با خانواده اس اعدام شد. مجید رضا رهنورد جای طناب دار روی گردنش نبود و فقط بخیه ها بی که از روی سینه تاشکمش خورده بود دیده می شد که در این رابطه یک منبع مطلع گفت:«این به معناست که اعضای بدن مجید را در آورده اند و در بازار اعضای بدن وی را فروخته اند و وی را به دار نیاویختند.»
‏فیلم های زیادی دال بر دفن افراد بی هویت که در پلاستیک پیچیده شده اند بدون فامیل و اقوام توسط مامورین دفن می شوند از ابتدای اعتراضات در فضای مجازی پخش شده است. زندانیان در زندان ها زیر شکنجه ی وحشیانه کشته می شوند تا کنون گزارشات زیادی از چندین خانواده زندانیان که جسد فرزندانشان را از قبر های دولتی با پرداخت پول در آورده اند و به آرامگاه خانوادگی منتقل کرده اند به دست ما رسیده است.

گفتنی است، روزانه حدود ۳۰ تا ۴۰ زندانی که بی شناسنامه اند در زندان‌ها به قتل میرسند و اجسادشان در آب‌ها و بیابان‌ها انداخته میشود.
همچنین می توان از اعدام های گروهی سیستان ‌و بلوچستان و کردستان نیز نام برد‏
شایان ذکر است که در شب ۲۳ مهر ۱۴۰۱ در زندان اوین آتش‌سوزی از ساعت ۹ شب از بند ۷ اوین شروع و گارد زندان به سوی زندانیان تیراندازی کردند. آتش به بخش‌های مختلف زندان گسترش یافت و بخشی از سقف آن به دلیل شدت آتش فروریخت عکس های گرفته شده توسط ماهواره‌ای پلانت لبزنشان می‌دهد سقف یکی از سازه‌های بزرگ در بخش شمالی زندان اوین سوخته‌است. «حسینیه و کارگاه است که فاصله کوتاهی با بند هفت این زندان دارد ،سپیده قلیان وضعیت زندان را به میدان جنگ تشبیه کرده است و می گویید سرو صدای سروصداهای مهیب، برخی زندانی‌ها را مجبور کرده‌است برای نجات خود درهای بندها را شکسته و وارد محوطه هواخوری شوند که با شلیک تک تیراندازها گاز اشک اور مواجه می‌شوند.
تعدادی از زندانیان بندهای ۷ و ۸ از زندان اوین خارج و به زندان دیگری منتقل شده‌اند و این دو بند تخریب شده، سقف آن آسیب دیده و فعلاً قابل استفاده نیست.
در مورد چگونگی بروز فاجعه مرگبار زندان اوین نوشت که کپسول‌های آتش‌خاموش‌کن را سه روز قبل از این حادثه، به دستور رئیس زندان اوین و به بهانه پر کردن، از بند خارج کردند . یک وکیل دادگستری در این رابطه گفت:”با وجود دفتر سازمان ملل در زندان اوین چرا تا کنون سازمان ملل در رابطه با اتش سوزی زندان اوین و تعداد واقعی کشته شدگان حرفی نزده است و جمهوری اسلامی را وادار به پاسخگویی نکرده است.قوه قضاییه ایران تعداد کشته شدگان را ۸تن و تعداد مجروحان را ۶۱تن خواند.
فرشته ناجی حبیب زاده

Comments are closed.