تحلیلی بر بیانات آیت الله جعفر سبحانی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم
هم زمان با مسدود شدن سایت نگاه در ایران خبرگزاری جمهوری اسلامی نکات برجسته و مهم سخنرانی آیت الله سبحانی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم را منتشر کرد. لینک خبر و چکیده آن از قرار زیر است:
http://www.irna.ir/fa/news/view/menu-273/8502148835140951.htm
<<آیتالله جعفر سبحانی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم گفت: فرقه بهائیت امروز با طرح مسائل کلامی برای متزلزل کردن عقاید جوانان تلاش میکنند.
وی روز پنجشنبه در دوازدهمین اجلاس اساتید مرکز جهانی علوم اسلامی استان قم خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب اسلامی خطر بهائیت کمتر احساس میشد ولیاین مساله درشرایط فعلی بسیار جدی میباشد.>>
دنیایی گفته و ناگفته در بیانات ایشان فشرده شده است و سزاوار است که جامعهء بهائی از ایشان برای مطرح کردن و فاش گفتن مساله اصلی و اساسی قدردانی کند. ایشان هم می توانست مانند بهائی ستیزان طوطی وار دروغهای پیشین و افتراآت کهنه و پوسیده را باز ارائه دهد و از نقش صهیونیزم و ارتباط آن با دین بهائی افسانه ها بسازد و بگوید و از نقش قدرت های خارجی (روس، انگلیس و آمریکا—مطرح نیست کدام قدرت!) بنا بر مد روز محتوایی مندرس به حاضران تحویل دهد. برای حضار هم فرقی نمی کرد و مطمئنا با صدای بلند الله اکبر و صلوات از سخنرانی ایشان تجلیل می کردند. ولی ایشان گفتنی ها را گفتند و ناگفتنی ها را به درستی القاء کردند.
نکته ای که توجه مرا جلب کرد سخن ایشان دربارهء احساس "خطر" از آئین بهائی است. می پرسیم کدام خطر؟ باید پذیرفت که پس از بیش از ربع قرن حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران و فرصت برای بررسی و موشکافی ذره بینی تمام پرونده ها و اسناد بایگانی شده بهائیان هنوز نظام حاکم بر ایران نتوانسته پنج یا شش سند سیاسی یا تاریخی ارائه دهد که اتهامات سیاسی حاکمیت ایران به بهائیان را توجیه کند. دلیلش هم این است که چون بهائیان غیر سیاسی اند و هیچ گونه وابستگی به دولت های خارجی ندارند چنین اسنادی وجود ندارد و اتهامات سیاسی و جاسوسی ریشه دیگری دارد. ریشه اتهامات سیاسی در همین ترس و خطری است که آیت الله سبحانی دست بر آن می گذارد. چرا خطر؟ زیرا دین بهائی جوابگوی مسائل و معضلات مذهبی و اجتماعی و اخلاقی بشر امروزی است و در جائی که کاستیها و ناتواناییهای مذهبی و کلامی آئینهای پیشین پاسخی برای پرسشها و اندیشهء مذهبی امروزی ندارد، آئین بهائی که وحی الهی برای این عصر است جوابگوی تشنگی عرفانی و فلسفی و کلامی مخاطبان امروزی خود و نیازهای انسان امروزی است. اینجاست که با درک کاستیهای مباحث کلامی و مذهبی خویش در برخورد با وحی نوین الهی، زنگ "خطر" برای آیت الله سبحانی به صدا در می آید.
پس هم اکنون می توان تضییقات و فشارها و دشواری های بیشماری را که به ناحق بر جامعهء بهائی وارد آمده در چارچوب درست آن برآورد کرد. آیت الله سبحانی می گویند که "قبل از انقلاب خطر بهائیت کمتر احساس می شد ولی این مساله درشرایط فعلی بسیار جدی میباشد." این سخن، خود، نادرستی اتهامات سیاسی وابستگی به سیاستهای خارجی و دولت پهلوی را می رساند. اگر دین بهائی واقعا به دولت پهلوی وابسته بود خطر آن پس از ۲۷ سال حکومت اسلامی بیشتر نمی شد بلکه کمتر میشد. نکتهء دیگری که ارزش توجه دارد این است که "خطر بهائیت" در شرایطی جدی تر شده که بهائیان از حداقل حقوق مدنی محرومند و حق استخدام شدن در موسسات و ادارات دولتی را ندارند و دانش آموزان بهائی به سختی تحصیل می کنند و از شرکت آزاد در آزمون سراسری و تحصیل در دانشگاه محرومند و بهائیان بسیاری زندانی و اعدام شده اند. در شرایطی که بهائیان در ایران حتی حق تبلیغ دینی و نوشتن مقاله و چاپ کتاب را ندارند چگونه است که مردم برای پذیرش دین بهائی آمادگی بیشتری یافته اند و خطر دین بهائی "بسیار جدی" تر شده است؟
واقعیت ملموس این است که دولت نیرومندی چون نظام اسلامی با تمام توانایی خود به مصاف با دین بهائی برخاسته پس از ۲۷ سال حمله توسط قلمهای اجیر شده و منع کردن بهائیان از ارائه پاسخ و حبس و اخراج و مصادره و شکنجه و اعدام بهائیان قادر به سرکوبی آنان نشد. ترفند دیگر بهائی ستیزان در بستن اتهامات سیاسی نیز نتیجه نداد. حال ناچار رو به تقویت طلبه ها در مباحث کلامی و مذهبی آورده اند تا شاید از این راه جلوی پیشرفت دین الهی را بگیرند.
واکنش درست نظام از اول نیز می بایست برخوردی باز در پهنهء اندیشه و گفتمان دینی می بود ولی چون با کاستیهای اندیشهء مذهبی و فلسفی و کلامی در رودرویی با وحی جدید الهی روبرو شدند، بجای چنین برخوردی تنها راه چاره را در بافتن تهمت های سیاسی و افترای جاسوسی و وابستگی به این و آن یافتند.
من به سهم خود از آیت الله سبحانی سپاسگذارم چه که ایشان از طرح مساله اساسی طفره نرفته اند وتنش کلامی وحی پیشین و پسین را با ایجاد غباری از افترا و تهمت های سیاسی پاسخ نگفته اند و پنهان نکرده اند.
با درود بر بینش و شهامت ایشان.