امروز سه شنبه ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲ گلرخ ایرایی از زندان اوین در پنجمین سالگرد اعدام زانیار مرادی لقمان مرادی و رامین حسین پناهی چنین نوشت:«بر شعله ی زخمی این چنین هیچ خُنکای مرهمی تسکین نخواهد بود رنجی که از آن روز تلخ از این بی رحمانه کشتن یارانمان بر دلهامان نشست نه به تصویر در میآید نه در شعر میگنجد و نه میتوان به تمام ابعاد روایتش کرد. عصر هفده شهریور نود و هفت خبر کشته شدن عزیزانمان را از زیرنویس شبکه خبر خواندیم هولناکی برخی وقایع بخشی از وجود را با خود میبرد. آدمی را سخت کند رنجی را بر وجود حک میکند که به هیچ اتفاق خوشایندی از آن کاسته نمی شود. بعدها از همبندیانشان :شنیدیم پس از رفتن بچهها پس از رفتن و دیگر نیامدن شان هرگز زندگی به سیاق سابق بازنگشت و اندوهی بند را در بر گرفت که بر تمام لحظه ها در تمام شادی،ها خندهها دور هم نشینیها سایه انداخت. بند دیگر بند نشد و ما نیز دیگر به آنی که بودیم شبیه نشدیم. بعدها اندوه صدای دایه شریفه و سوزی که از فراق زانیار و اقبال اش در سینه داشت تلخی غمی نشسته در قعر نگاه مادر لقمان که گویی هر لحظه آونگی از پیکری بر دار در برابر دیدگانش تصویر میشد و تلخی فراق رامین در سینه مادر مادری از جنس کوهستان مادرانی در عمق رنج ایستاده، مقاوم چون کوه استوار. بى حتا لحظه وداعی، بی حتا مزاری نشانی از فرزندانی که گویی پاره ی تن ما نیز .بودند ایستاده ایم همچنان بر عهد و پیمان خویش با یاران جان زانیار) مرادی _ لقمان مرادی _ رامین حسین پناهی) گلرخ ایرایی شهریور ۱۴۰۲، زندان اوین
یادداشت گلرخ ایرایی از زندان اوین در پنجمین سالگرد اعدام جوانان کرد
·
دیدگاهها برای یادداشت گلرخ ایرایی از زندان اوین در پنجمین سالگرد اعدام جوانان کرد بسته هستند
- Tweet
دستهها
آخرین دیدگاهها
- m.y در تداوم چند همسری زیر شمشیرعدالت
- fereshteh در تداوم چند همسری زیر شمشیرعدالت
- m.y در تداوم چند همسری زیر شمشیرعدالت
- fereshteh در دامدار بهایی را در هیاهو پلاسکو آتش زدند
- فریبا داودی مهاجر در گوش هایش را بریدم تا مردی نگاهش نکند