ترمینولوژی دربارهء بهائی

اصطلاح‎شناسی بیانات امام‌جمعه بابُل

اثر: سلطان

اخیراً امام‌جمعهء بابل با استفاده از وسعت معلومات خود مطالبی دربارهء بهائیان فرمودند و بعضی مبهمات را روشن کردند. امّا، چون بیانات ایشان دارای مؤخّره‌ای به نام ترمینولوژی (یا اصطلاح‌شناسی) نبود، بنده این زحمت را متقبّل شدم که این ضمیمه را بر سخنان ایشان بنگارم.

کافر: کافر عبارت از هر شخصی است که خدا را بشناسد، بر حقّانیت پیامبران صحّه بگذارد؛ به خویشان و غیره به طور یکسان احترام و محبّت داشته باشد؛ تقاضا کند که برای حلّ سوءتفاهمات و نفی افتراها و تهمت‌ها گفتگوهای رو در رو صورت گیرد.

اشکال در ارتباط: هر فردی که سخن حق بگوید، نباید با او ارتباط داشت، زیرا این ارتباط ایجاد اشکال می‌‎‎کند. اشکال در ارتباط عبارت از گرفتن تأثیر است از فرد اشکال‌دار.

فتاوی صریح: عبارت از سخنانی است که هر فردی که دارای عبا و عمّامه است، اعم از این که خطاکار باشد یا نباشد، حق دارد علیه یا له هر بنی نوع بشری بیان کند و جمیع مقلّدین باید اطاعت کنند.

مراجع تقلید: عبارت از کسانی هستند که فقط آنها می‌فهمند و دیگران هیچ نمی‌فهمند و لذا آنها باید حکم صادر کنند و دیگران که در زمرهء نفهمان هستند باید اطاعت کنند، یا به قول ایشان "تقلید" نمایند. در واقع آنها قیّم مردم هستند.

نجس: هر کسی تحت هر عنوانی که نظرش با مراجع تقلید مخالف باشد، نجس است حتّی اگر هر روز به حمّام برود و آن مراجع تقلید به حمّام نروند. چون مراجع تقلید افکار خودشان را پاک می‌دانند، حتّی اگر به افترا و تهمت آلوده باشد، و افکار دیگران را کثیف می‌دانند، حتّی اگر از هر ناپاکی پیراسته باشد.

گفته می‌شود: یعنی دقیقاً همینطور است و ابداً به معنی شایعه و خبر دروغ نیست.

برنامه‌ریزی و همکاری گسترده با اسرائیلی‌ها: اگر مرکز عبادی گروهی در کشوری یا نقطه‌ای باشد، آن گروه با آن کشور همکاری گسترده دارند؛ مانند همکاری امام جمعه بابل با عراق و عربستان در طول جنگ هشت ساله. حال، اگر این مرکز به ارادهء امثال امام جمعه هم در آن کشور قرار گرفته باشد، مقصّر آن گروه است نه امام جمعه و امثاله.

ضربه زدن: تقاضای مکالمه و محاوره، دفاع از خویشتن، ردّ تهمت‌ها و افتراها، تلاش برای روش شدن حقایق به معنی ضربه زدن به کسی است که تقاضای محاوره را رد می‎کند، دفاع از خویشتن را مردود می‌شمارد، تهمت‌ها را مایل است به قوّت خود باقی بمانند، و تلاش برای روشن شدن حقایق را تبلیغ می‌شمارد.

حرکت پرشتاب: یعنی تلاش برای فراهم آوردن امکانات اقتصادی برای امرار معاش که توسّط امثال امام جمعه سلب شده؛ تلاش برای فراهم آوردن امکانات تحصیل برای فرزندانی که توسّط امثال امام جمعه از ورود به دانشگاه ممنوع شده‌اند؛ تلاش برای بیان حقایقی که امثال امام جمعه با سخنان بی‌پایهء خود وارونه جلوه داده‌اند.

فرقهء ضالّه: هر گروهی که به نوعی عقایدی داشته باشند که برای امام جمعه خوش‌آیند نباشد، آن گروه ضالّه هستند. مهم نیست که آنها اعتقادی به خدا و پیغمبرانش داشته باشند، بلکه مهم این است که معتقد به پیامبری بعد از حضرت محمّد نباشند و دم از ظهور موعود نزنند، حتّی اگر بتوانند با ادلّه و براهین ادّعای خود را ثابت کنند.

تقویت: اگر جنسی از آنها خریداری شود که سبب گردد آنها چرخ زندگی‌شان بچرخد، آنها تقویت شده‌اند. بنابراین هر گونه معامله‌ای با آنها سبب تقویت آنها است و باید همانطور که مسلمانان اوّلیه را چند سال به شعب ابوطالب راندند، بهائیان را نیز باید منزوی ساخت تا از پای در آیند و تقویت نشوند. تحصیل هم نباید بکنند چون باعث تقویت آنها می‌شود. اگر میسّر باشد، جلوی نفس کشیدنشان را هم باید گرفت، چون مصرف اکسیژن سبب تقویت می‎گردد.

معلوم بودن خباثت: امین بودن، مال مردم را نخوردن، سر دیگران را کلاه نگذاشتن، با دیگران صادقانه رفتار کردن، سبب رضایت همسایه‌ها بودن، رعایت ادب و احترام کردن از جمله علائم خباثت بهائیان است که البتّه برای امام جمعه محترم ثابت و محرز شده است.

ساخته و پرداخته سفارتها بودن: حمایت کردن هر کشوری از ستمدیدگان بی‌پناه به منزلهء آن است که این گروه ستمدیده ساخته و پرداختهء آن کشورند، درست مانند حمایت پادشاه حبشه از مسلمانان در ابتدای اسلام.

ایجاد بهائیت برای انحراف در شیعه: اگر بهائیان در ابتدای امر بر حقّانیت علی و اولادش صحّه گذاشتند، این به منزلهء ایجاد انحراف در شیعه است، چون امام جمعه و امثاله خودشان به این حقّانیت قائل نبودند. اگر غربیان خواستند در شیعه انحراف به وجود آورند، لابد مسلمانان هم قصدشان ایجاد خلل در زندگی مکیان و دیگران در صدر اسلام بود نه هدایت خلق‌الله.

وارد شدن صدمات زیاد بر جوامع اسلامی: چون جوامع اسلامی در نهایت استحکام بودند، و هیچ فرقه و گروهی در اسلام وجود نداشت و آنها در منتهای اتّحاد و اتّفاق بودند، و ابداً هفتاد و دو فرقه نبود بلکه یک دیانت واحد بود، لذا ایجاد بهائیت که طالب وحدت جمیع اهل عالم است، صدمه بر جوامع اسلامی است.

وابستگی به بیگانگان: هر گونه مراوده با خارج از کشور عبارت از وابستگی به بیگانگان است. مثلاً رفتن به عربستان برای حجّ، رفتن به زیارت کربلا، رفتن به زیارت سوریه و امثال آن. 

صدها سند تاریخی: هر گونه سخنی بدون سند گفتن و ثبت کتابها کردن به منزلهء سند تاریخی است و ردخور ندارد، مانند ناسخ‌التّواریخ که تناقض‌گویی‌اش بر احدی پوشیده نیست. البتّه سندهای دیگری هم موجود است که در صندوق‌ها پنهان است و زمانی که قصد می‌شود افشا گردد، معلوم می‌شود از اوّل وجود نداشته است، مانند توبه‌نامه.

در لاک فرو رفتن بهائی‌ها به شکرانهء انقلاب: یعنی به زندان انداختن و اعدام کردن و مصادره اموال کردن و به زور داخل لاک فرستادن و اجازهء سخن ندادن و به داخل منازل بهائی‎ها ریختن و چپاول کردن و ملزم به سکوت نمودن.

آمار بالای توبه‌کردگان بهائی: تهدید به قتل کردن، از کار اخراج کردن، از دانشگاه بیرون کردن، جواز کار باطل کردن، به زندان انداختن، زنده زنده آتش زدن، در مدرسه کودکان را آزردن و در مقابل همهء اینها شرط دست برداشتن از این کارها توبه کردن بهائی‌ها است که بهائی‌ها به آن تبرّی می‌گویند. 

ریزش بعد از انقلاب: یعنی کاسته شدن از تعداد آنها بعد از انقلاب به زور و ضرب موارد فوق و ردّ کردن آمار واقعی تعداد آنها که از سیصد هزار نفر جز حدّاکثر صد تا صد و پنجاه نفر تبرّی نکردند، آن هم برای حفظ شغل یا کسانی که برای نفوذ در جامعهء بهائی خود را به این نام خوانده بودند.

با جسارت خود را بهائی معرفی کردن: صداقت داشتن و از عقیدهء خود دفاع کردن و حفظ اعتقادات به قیمت جان و مال نمودن و خودداری از دروغگویی نمودن و امتناع از تقیه کردن

حرکت خزنده: خودداری از ایجاد آشوب نمودن و در کمال آرامش و بدون جار و جنجال بیان عقاید نمودن

شبهات: دلیل و برهان از قرآن و احادیث آوردن؛ نشان دادن تعالیم جهت رفع مشکلات عالم

چون بقیه سخنان ایشان هم از همین قبیل است، جهت کوتاه شدن سخن، از بیان بقیه اصطلاحات خودداری می‌شود. تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل!

Comments are closed.