علل دشمنی علمای سوءبا دیانت بهائی(۲)

  کوشا

        علل دشمنی علمای سوءبا دیانت بهائی(۲)           

 اعتقادد  یانت بهائی به اسلام و مقدسات آن

یکی از تعالیم اساسی دیانت بهائی وحدت ادیان یا یکی بودن اساس ادیان الهی است یعنی همه ادیان ازدین حضرت آدم گرفته تادین حضرت بهاء الله یک دین بیش نبوده و نیستند در واقع دین بهائی همان دین اسلام است و اسلام همان دین مسیحیت و مسیحیت دین یهودیت است تا حضرت آدم که دین بهائی همان دین حضرت آدم است و هیچ فرقی ذاتی با هم ندارند در آثار بابی و بهائی دین به یک دانه تشبیه شده است که در عهد حضرت آدم کاشته شد و در هر دوری و زمانی این دانه رشد و نمو کرده و حال یک درخت بزرگی شده زمانی ریشه دوانید وقتی نهال شد ، زمانی دارای شاخه و بزرگ شده، زمانی شکوفه زد و اینک که دور حضرت بهاءالله است به ثمره نشسته است پس همه ادیان یک دین هستند و تفاوتی در آنان دیده نمی شود. و نیز در آثار حضرت باب دین به انسان تشبیه شده که در دورۀ حضرت آدم در مقام نطفه بود و اینک به مرحله انسان کامل یا فتبارک الله احسن الخالقین رسیده است چنانکه فرموده اند : ( یوم نطفه دین در ایام اول بدیع آدم (ع) بوده که اهل آن زمان حق واقع درمقام نطفه حقیقت واقع بوده اند و همین قسم نفس دین و اهل آن بقدرت الله ترقی نموده اند تا یوم ظهور حقیقت محمدیه (ص) که مقام دین و اهل آن بمقام فکسونا العظام لحماً ثم انشاناه خلقا آخر رسیده بود فتبارک الله احسن الخالقین و از این جهت است نسخ شرایع و ملل لاجل آنکه تکلیفی که بیوم نطفه بوده هر گاه بیوم مضغه شود محض ظلم است . ( صحیفه عدلیه ص ۵ )

لذا کسی نمی تواند بهائی باشد و منکر یکی از ادیان قبل شود که چه آن دین مراحل اولیه دین بهائی بوده پس دین بهائیت نمی تواند منکر اسلام و یا احکام ضروری آن دین مبین باشد انکار دین اسلام یعنی انکار دین بهائیت و از طرفی نسب حضرت باب اعظم از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسین می رسد و آنحضرت خود را این رسول الله معرفی می فرماید که در اکثر آثار خود بدان اشاره فرموده و در توقیعات محمد شاه و حاجی میرزا آغاسی مکرراً این موضوع بچشم می خورد از جمله ( با یکنفر از ذریه رسول این نوع حکم لایق نیست و حال آنکه حکم الله مشهود است قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی. تاریخ حضرت نقطه اولی . محمد علی فیضی ص ۲۲۰ )  لذا هیچ بهائی نمی توان� مخالف اسلام و یا هیاکل مقدسه آن دین مبین باشد انکار طلعات مقدسه اسلام یعنی انکار حضرت نقطه اولی زیرا آنحضرت فرزند رسول الله است و جا دارد که نصوصی چند در این مورد از آثار مبارکه نقل شود چه که میزان اعتقادات اهل بها آثار مبارکه است.

حضرت بهاءالله می فرمایند:

… قبل از ظهور جمال محمدی آثار باطنه که مردم را در ارض بشارت می دادند  بظهور آن شمس هویه – ص ۵۴ – در این بین جبرئیل بر قلب منیرش نازل شده و این آیه عرض نمود ص  ۷۲ …سلطنت حضرت رسول حال در میان ناس ظاهر و هویدا است و در اول، امر آنحضرت آن بود که شنیدید چه مقدار اهل کفر و ضلال که علمای آن عصر و اصحاب ایشان باشند بر آن جوهر فطرت و ساذج طینت وارد آوردند چه مقدار خاشاکها و خارها که بر محل عبور آنحضرت می ریختند و این معلوم است که آن اشخاص بظنون خبیثه شیطانیه خود اذیت بآن هیکل ازلی را سبب رستگاری خود می دانستند زیرا که جمیع علمای عصر مثل عبدالله ابی و ابو عامر و کعب بن اشرف و نضر بن حارث جمیع آنحضرت را تکذیب نمودند و نسبت جنون و افترا دادند و نسبتهائیکه نعوذ بالله ص ۸۸-۸۷ …  وقتیکه سراج محمدی در مشکاه احمدیه مشتعل شد . ص ۹۳

و نیز از آنحضرت به القاب طلعت محمدیه ص ۷۲ – شمس محمدی ص ۷۶- ( ایقان مبارک ) و سایر عناوین یاد شده و در آثار حضرت عبدالبهاء نیز بارها و مکرراً راجع به دیانت اسلام و هیاکل مقدسه آن اشاره شده و در غرب نیز در کلیساها در اثبات حقانیت حضرت محمد. نطق ها بیان فرموده اند. و از جمله فرموده اند ، ( جوهرذکر و ثنا مطلع علم لدنی و مشرق وحی الهی و عترت طاهره اش را لایق و سزاست که از اشعه ساطعه حکمت بالغه و معارف کلیه اش سکان متوحشه اقلیم یثرب و بطحا خارق العاده در اندک زمانی از حضیض جهل و نادانی به اعلی درجه علم و دانائی عروج وصعود نمودند.ص۴ رساله مدنیه

و حضرت بهاء الله دربارۀ حضرت علی فرموده که : ( دو نفر از اهل کوفه خدمت حضرت امیر آمدند … آن مظهر ظهور امر الهی فرمودند. ص ٩٩ … سلطان بقا روح من فی سرادق العماء فداه ص ٨٢ ایقان و سایر القاب مبارکه که به آن حضرت در آثار بهائی داده شده و راجع به امام حسین فرموده اند : ( جندی از حسین بن علی اعلی در ارض نبوده که اقرب الی الله باشد و آنحضرت بر روی ارض مثلی و شبهی نداشت ص ١٠۴ … در نهایت مغلوبیت و مظلومیت در ارض طف کأس شهادت را نوشیدند . ص ١٠۵ ایقان و لوح مفصلی نیز بنام زیارت نامه حضرت حسین از قلم حضرت بهاءالله نازل شده که در کتاب ایام تسعه به چاپ رسیده است. اگر نصوص و آثار مبارکه بهائی در این مورد جمع آوری شود شاید به بیش از چند جلد برسد که نشان از این حقیقت دارد که اهل بها اعتقاد راسخ به دیانت اسلام و طلعات مقدسه آن دارند ارج و قربی که حضرت محمد و ائمه اطهار در نزد اهل بها دارند در نظر مسلمانان ندارند و بالاخره حضرت شوقی ربانی دیدگاه کلی دیانت بهائی را نسبت به ادیان گذشته چنین بیان فرموده : ( باید دانست که دین بهائی که حضرت بهاءالله موجد و مصدر آنست هرگز حتی بقدر ذره ای از قدر و منزلتشان نمی کاهد و یا حقیقتشان را دگرگون نمی سازد. بلکه تخفیف مقام انبیاء گذشته و تحقیر حقایق جاودانی تعالیمشان را بهر نوع که باشد تقبیح میکند. دین بهائی هرگز با جوهر دعوت پیغمبران پیشین مخالفتی ندارد و هرگز نمی خواهد اساس ایمان پیروانشان را متزلزل سازد بلکه مقصد اصلیش آنست که پیروان هر یک از ادیان پیشین از حقایق دین خویش خبری بیشتر گیرند و معرفتی روشنتر یابند. … دین بهائی … تعالیمش بر این محور دور می زند که حقایق دینی امری نسبی است نه مطلق و آئین یزدانی تجدید پذیر است نه جامد و نهائی و بیدرنگ اعلان می نماید که تمام ادیان اساسشان الهی است هدفشان واحد است هر یک مکمل دیگری است منظور و مقصدشان استمرار دارد و نوع بشر سخت بدان نیازمند است. ( توقیع عصر ذهبی ص ٨٠ ) لذا مسئله دشمنی بهائیان با اسلام و اساس آن یک افتراء آشکار و دروغ محض است که برای عوام فریبی عده ای که تعصب جاهلانه دارند و از حقایق و واقعیات بی خبرند گفته شده است.

اسلام از جانب چه کسانی لطمه خورده است

اینک جا دارد که نگاهی گذرا به تاریخ صدر اسلام افکنده تا معلوم شود که اسلام و مقدسات آن از جانب چه کسانی لطمه خورده  و آنرا بصورت فرقه های مختلفه که در نهایت ضدیت با هم هستند درآورده و تعالیم اساسی این دین مبین را تحریف کرده بصورت خرافات و اوهام و قوانین ضد بشری برای جهانیان معرفی کرده اند مطالب ذیل از کتاب تاریخ تحلیلی صدر اسلام اقتباس شده که شامل ٢۵ سال خلافت خلفا را شامل می شود و نشان می دهد که اسلام چگونه در همان ٢۵ سال اول از مسیر اصلی خودتوسط علماوامرا منحرف شدوانسانها با حقیقت تعالیم ان اشنا نشدند پیامبر اکرم در حین وفات فرمود نوشت افزار آورید تا نامه ای بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید یکی از حاضران (عمر) گفت:  درد بر او چیره شده نمی داند چه می گوید آن گاه به حاضران گفت: قرآن نزد ماست همان مارا کفایت میکند در میان حاضران اختلاف پدید آمد و به یکدیگر پرخاش کردند برخی سخن عمر را تأیید کردند و گروهی گفتار رسول خدا (ص) را بدین ترتیب امتیاز میان پیشوا و پیرو از میان رفت و از نوشتن نامه جلوگیری شد. ص۱۵۵. خبر رحلت پیامبر اکرم به سرعت منتشر شد و مردم مدینه را در نگرانی و اندوه فرو برد در میان ناله ها و فریادهای مردم یکی از صحابه به صدای بلند گفت: این چه نادانی است که شما دارید چرا می گویید پیامبر مرده است نه چنین گفتاری صحیح نیست این سخن منافقان است هرکس بگوید او مرده است با این شمشیر گردنش را میزنم… پیامبر به آسمان ها رفته است و باز میگردد (همان اعتقادی که شیعیان بعدا برای پسر امام حسن عسگری (حجه بن الحسن) پیدا کردند.) ص۱۵۶ … درجریان سقیفه علی رغم میل حضرت رسول اکرم ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب شد. ص۱۵۸… علی و پیروانش ناگزیر با خلیفه مصالحه کردند. ص۱۶۱… ) منازعه فدک اعتراض یادگار رسول خدا به انحراف پدید آمده در جهان اسلام است حضرت زهرا… در انتقاد از بی وفایی مردم فرمود شما آنقدر صبر نکردید که بحران فروکش کند و اندی از مصیبت بگذرد شتابان فتنه را دامن زدید شعله های اخلال و فساد را بر افروختید احکام و سنن پیامر را ترک کردید و به اهل بیت و خانواده اش ستم و خیانت روا داشتید. (۱۶۲) برخی با عنایات به پیامد فتوحات در کمتر ازنیم قرن معتقدند این فتوخات آشکارااز ارزش مکتب فکری و تربیتی اسلام می کاست زیرا قرآن کریم به روشنی بیان می کند که هدف بعثت پیامبران و حکومت آنان گسترش عدالت اجتماعی و تربیت معنوی مردم است نه تأسیس امپراتوری قیصری و کسرایی، استثمار، برده گیری عمومی و به دست آوردن غنیمت های بی کران جنگی مردمی که برای نفوذ اسلام به   اعماق روحشان و تربیت صحیح و یافتن شخصیت انسانی اسلامی به تازگی آماده می شدند هنوز بسم الله نیاموخته بودند که در گرداب جنگها فرود افتادند در غنیمت ها و ثمرات مادی پیروزی غرق شدند . معنویت زندگی را که تازه در پناه دین اندوخته بودند به توفان کامجوئیها و خوشگذرانی ها سپردند .( ص ۷- ۱۶۶) … یکی از مشکلات و زیانهای تازه اسلام آوردگان آن بود که اینان مورد استفاده ناروای اشخاص مغرض قرار گرفتند و به نام اسلام و قرآن به جنگ قرآن ناطق گسیل شدند این استفاده نابجا به وسیله خلفای بنی امیه و بنی عباس ادامه یافت و نو اسلام ها به ابزار کارآمد قدرتمندان برای تأمین منافع شخصی تبدیل شدند مسأله کشور گشائی تا آنجا پیش رفت که حکومت اسلامی به امپراتوری هائی چون ایران و روم تبدیل شد و بسیاری از صحابه درسایه مقام یا ثروت به فساد گراییدندوجامعه اسلامی با سرعتی که متصور نبود در کام دنیاطلبی فرو غلطیدندو بخصوص حکام و کارگزاران آنها با نام اسلام پای بر جای پای قیصر و کسرا و فرعون نهادند. (ص ۱۶۷ ) در ذیل ممنوعیت نگارش احادیث آمده که ( پیامد منع حدیث آن شد که مردم درفساد و جنایت همداستان شدند ازدین فاصله گرفتند بر دروغگویی پیمان بستند و از راستگوئی پروا کردند بدین ترتیب فضایل اهل بیت و صحابه عالیقدر فراموش شد و جمعیت رو به گسترش مسلمانان از درک حقیقت اسلام و قرآن محروم ماند.( ص ۱۷۳)

نویسنده دلیل استنکاف حضرت علی از پذیرش خلافت را  انحرافها و بدعتها و رفاه گرائی و تضعیف ارزشهای دینی می داند .( ص ۱۹۸ )در توضیح این مطلب می نویسد ( انحرافات دینی و بدعتها مهم ترین مشکل حکومت امام علی بود نا آگاهی جامعه  از دین و نبودن برنامه منسجم  در جهت روشنگری مردم ابعاد این دشواری را پیچیده تر می ساخت بسیاری از سخنان پیامبر متروک شده بود (ص ٢٠٠) و چهره واقعی جامعه اسلامی را حضرت امیر در خطبه ١۶ نهج البلاغه چنین توصیف فرموده ( شما در زمانی به سر می برید که گوینده حق اندک است زبان در گفتن سخن راست ناتوان است طرفداران حق خوار  مردم به نافرمانی گرفتارند جوان جامعه بد خو و پیرش گنهکار است دانشور مردم به دور و وقاری آنها سودجوست نه خردشان سالمند را حرمت می نهد و نه توانگرشان مستمند را یاری می کند.( ص ٢٠٣ تاریخ تحلیلی ) بلی نتیجه این همه انحرافها و دوری از حقیقت اسلام این شد که حضرت علی ٢۵ سال خانه نشین شد و در طی ۵ سال حکومتش مجبور شد که با مسلمین بجنگد و سه جنگ داخلی معروف به جمل ، صفین، نهروان در زمان حکومت آن حضرت بوقوع پیوست و بالاخره به ضرب شمشیر ابن ملجم مرادی یکی از مؤمنین به دیانت اسلام به شهادت رسید در حالیکه فقط ٣٠ سال از وفات پیامبر اسلام گذشته بود و بعد از او فرزندش حسن بن علی مجبور شد که با معاویه صلح کند و بعداً بدسیسه معاویه و بوسیله همسرش مسموم شده به شهادت رسید و فرزند دیگر آنحضرت یعنی حسین بن علی و خانواده اش در صحرای کربلا توسط لشکریان مسلمانان ابن زیاد بشهادت رسیدند و اموالشان بتاراج رفت و سایر ائمه نیز هر کدام بنحوی یا خانه نشین شدند و یا بشهادت رسیدند و از طرف دیگر امت واحده اسلام به فرق مختلفه علی رغم دستورات قرآن کریم ( ان الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شی . انعام آیه ۶ ) یعنی آنان که دینشان را فرقه فرقه کرده تو محمد از آنها نیستی ) و نیز ( و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا . آل عمران آیه ١٠٣ )

یعنی به رشته خداوند چنگ زدید و فرقه فرقه نشوید ) تقسیم شدند چنانکه در کتاب فرق الشیعه نوبختی آمده است پس از وفات حضرت رسول ( ص ) امت اسلام به سه فرقه منقسم گردیدند :

١_ گروهی به شیعه نامیده شدند و ایشان هواخواه علی بن ابی طالب گردیدند .

٢_ گروهی دعوی فرمانروائی و سلطنت کردند و آنان انصار پیغمبر بودند که مردم را به امارت سعد بن عبادۀ خزرجی می خواندند .

٣_ گروهی به بیعت ابوبکر بن قحافه گراییدند و گفتند که پیغمبر هرگز کسی را به جانشینی خود نامزد نفرموده و انتخاب امام را به اختیار امت واگذار کرد .ص ۴ نوبختی مؤلف کتاب فرق الشیعه تعداد فرق اسلامی را تا زمان امام حسن عسگری ١۴١ فرقه شمارش کرده و در ذیل فرقه ١۴٢ می نویسد.

حسن بن علی … به سر من رای ( سامرا ) در گذشت و ابو عیسی بن المتوکل ( برادر خلیفه ) بروی نماز گزارد از وی نشانی باز نماند چون در ظاهر فرزندی از او نیافتند میراث او را در میان برادرش جعفر و مادرش تقسیم کردند ص ١٣٩

(نه به فرزندش ارث رسید و نه به همسرش نرگس خاتون زیرا وجود خارجی نداشتند با بودن فرزند و همسر برادر ارث نمی برد ) و در ذیل گروه ١۴٣ می نویسد باری یاران ( امام حسن عسگری ) پس از او بر چهار ده دسته شدند

١_ گفتند که حسن بن علی نمرده  و زنده و مهدی قائم است و اورا هیچ پسر نبوده ص ١٣٩ و بقیه ١٣ فرقه را نام می برد لذا با توجه به کتاب نوبختی تعداد فرق شیعه تا سال ٢۶٠ (ه .ق ) بالغ بر ١۵٠ فرقه شد و این تفرقه و نفاق در بین امت اسلامیه از آن زمان تا حال همچنان ادامه داشته و با ظهور عقاید عرفانی و سیاسی و مذهبی به تعداد این فرقه ها افزوده شده و خواننده محترم با توجه به مطالب نوشته شده درمی یابند که همه این نفاقها و انحرافات توسط خود مسلمین در جامعه مسلمانان بوجود آمده هزار سال قبل از ظهور دیانت بابی و بهائی و در واقع علما و امرای اسلامی در زمان ظهور بهائیت نگذاشته بودند که از اسلام و تعالیم آن چیزی باقی مانده باشد و بفرموده حضرت محمد از اسلام جز اسم و از قرآن جز رسمی نمانده بود.

و از طرف دیگر به خاطر حب و بغض و تعصب جاهلانه ، امت اسلامی به جعل حقایق و واقعیات پرداخته و هر دسته و گروهی برای اثبات عقاید خود و رد عقاید فرقه مخالف به جعل احادیث و نصوص پرداخته و بدین وسیله ضربه دیگری بر پیکر نحیف اسلام وارد کرده اند چنانکه اهل تشیع بخاطر حب علی در متن اذان که در هر شبانه روز ۵ بار خوانده می شد دست برده نام حضرت امیر را در متن آن گنجانیدند در حالیکه علی نیازی به این جعل و تحریف نداشت و این مسئله نمایانگر این حقیقت است که وقتی در نصی که هر روز تکرار می شود و به گوش همه رسیده این چنین جعلی را روا می دارند مسلم است که درباره روایات و احادیث و تاریخ خود که کمتر کسی بدان دسترسی داشته چه کرده اند . مانند احادیثی که از پیامبر روایت شده که امامان شیعه ١٢ نفر از نسل آنحضرت هستند ( اصول کافی ) همگان می دانند که حضرت علی از نسل حضرت محمد نبوده لذا با احتساب آنحضرت تعداد امامان به سیزده تن می رسد کاملاً محرز است که این نوع احادیث را علما جعل کرده اند و یا احادیثی روایت کرده اند که اسامی ١٢ امام در آنها ذکر شده که اول حضرت علی و آخری حجه بن الحسن است و معلوم است که این نوع احادیث نیز توسط علما ساخته شده است چنانکه شیخ صدوق در کمال الدین نوشته است که اسامی ائمه را علمای ما در احادیث اضافه کرده اند.( جلد اول ) براستی چه کسانی عامل اصلی این همه مفاسد و انحرافات و تحریفات در جهان اسلام بودند آیا تقصیر این همه کج روی ها و کج فهمی ها بر گردن امرا و علمای اسلامی نیست آیا آنها نبودند که با استفاده از قدرت روحانی و سیاسی خود مؤمنان را به بیراهه کشانیدند تا به مراد خود برسند از صدر اسلام گرفته تا زمان حال همه شاهدند که در جوامع اسلامی چه گذشته کلیه فرق اسلامی به جان هم افتاده و یکدیگر را بخاک و خون می کشند و دشمن خونی یکدیگرند گویا حضرت محمد پیامبر اینان نیست و یا قرآن کریم کتاب آسمانی اینها نیست با پیروزی انقلاب اسلامی و به قدرت رسیدن علمای شیعه در ایران  برداشتهای منفی از آرمان اسلام و مسلمان صد چندان شد از یک طرف دو کشور اسلامی ایران و عراق به جان هم افتاده هشت سال به کشتار و ویرانی پرداختند و حاصل این جنگ خانمانسوز و برادر کش جز ویرانی و کشتار و محرومیت و معلولیت و از بین بردن سرمایه هر دو کشور حاصلی نداشت مسئله عدم رعایت حقوق بشر در ایران هرسال مسئله اصلی سازمانهای جهانی و حقوق بشر بوده و مسلماً سایر ملل منشاء این همه بی عدالتیها و حق کشی ها و پایمال شدن حقوق همه شهروندان بطور عام و اقلیتهای قومی و مذهبی بطور خاص و بستن روزنامه ها و مبارزه با روشن فکران و روزنامه نگاران و تبعیض علیه زنان و ترور انسانهای دگر اندیش چه در داخل و چه در خارج ایران همه را از چشم اسلام می بینند و این بزرگترین لطمه ایست که به پیکر نحیف و رنجور اسلام می خورد و اسلام را دین قرون وسطایی نشان می دهد و باعث فرار انسانها از نام اسلام می شود در همین کشور خودمان ایران بسیاری از مسلمانان از اسلام و تعلقات آن بشدت گریزان شده اند امرا و علمای حاکم برای دوروز حکومت بیشتر چه فجایعی را که بنام اسلام نمی کنند. با شستشوی مغزی جوا نان آنان را به صورت بمب متحرک در آورده ودر مکان های عمومی در بین توده مردم منفجرمی کنند وباکشتار دسته جمعی به خیال خود به اسلام و مسلمین خدمت می کنند و امروز در دنیا اسم مسلمان مساوی با تروریسم است با این که قرآن کریم خود کشی را منع کرده و فرموده که ( با دست خودء خود را هلاک نسازید ) وجود ملا عمر ها و طالبان ها و بن لادن ها برای تخریب وجهه اسلام و مسلمین کافی است نیازی نیست که دولت های دیگر برای کم رنگ کردن نقش اسلام در جهان نیرنگ کرده بخواهند تفرقه در او ایجاد کنند بحد کا فی تفرقه ونیرنگ و دسیسه و کینه و نفرت در جوامع اسلامی حاکم است که اگر تمامی ملل جهان

هم بخواهند که این ها را از جا معه اسلام بزایند موفق نخواهند شد وجالب آن که همه این فرق مختلفه با توسل به قرآن و استناد به آن خود را فرقه ناجیه و بقیه را اصحاب جحیم دانسته اند تشیع در اثبات عقاید خود به قرآن استناد می کند اهل سنت برای اثبات عقاید خود از قرآن دلیل می آورد صوفیان و دراویش و عرفا و هزاران فرقه مختلفه همه و همه با توسل به قرآن کریم بجای آنکه باعث وحدت فکر مسلمین شود باعث تفرقه و جدائی آنان شده است. و چنین بنظر می رسد که جز اراده الهی هیچ قدرتی قادر به اصلاح جامعه مسلمین نخواهد بود و آن اراده همانا دین بابی و بهائی است که خداوند برای وحدت کلمه مسلمین و اصلاح جامعه آنرا بظهور رسانیده است در این مورد حضرت باب الله اعظم در صحیفه عدلیه چنین فرموده :   ( بعد از آنکه در ایام غیبت اختلاف بمنتهای رتبه رسیده و قوابل بصفای مشعر توحید نزدیک گشته فرض است بر مقام رحمت خداوند عالم که از جانب حجت خود عبدی را با حجت وافیه منتخب و اظهار فرماید تا آنکه سبیل اختلافات را بنقطه وحدت برساند . ص ۶۰۷ … بدان که امروز در طایفه اثنی عشریه اختلاف بنهایت رسیده بعضی باسم اصولی مشهورو حق را بعداز عمل بظن که مجمع علیه ایشان است با خود می دانندو بعضی باسم اخباری  مشهور و حق را بعد از حجیت غیر عقل لامع با خود می دانند و بعضی باسم مرحوم شیخ احمد بن زین الدین قدس الله تربته مشهور و حق محض خالص را با خود می دانند و حال آنکه قشری از کلمات آن موحد بزرگوار را درک نکرده اند و بعضی باسم صوفیه مشهور و باطن شریعت را بر ید خود می دانند و حال آنکه از باطن و ظاهر هر دو محجوب و دور افتاده اند بلکه محض طریق ظلمت و شرک را اختیار نموده اند من حیث لایعقلون و شکی در هر یک از این مذاهب اربعه نیست که اختلافات ما لا نهایه در میان ایشان هست بحدی که بعضی بعضی را تکفیر مینمایند اگر چه غیر این چهار فرقه مشهوره هم بعضی خود را رئیس و اصل فرقه گرفته اند مثل صدرائیون و اشباه ایشان و هریک خود را حق محض و ماسوای خود را باطل محض میدانند چه محبوب تکلم نموده شاعر عرب وکل یدعی وصلا بلیلی                                         ولیلی لا تقر لهم بذاکا اذاانبجست دموع من خدود                                   تبین من بکی ممن تباکی

و شکی نیست که حکم حق محض در میان کل این اختلافات فرقه اثنی عشریه یکی بوده اگر چه اهل غیر آن هر گاه لحب الله حرکت نموده اند و جد و جهد خود را نموده اند . مصاب بوده اند امر که باینجا ختم شد از سبیل فضل … عبدی از عبید خود را از بحبوحه اعجام و اشراف منتخب از برای حفظ دین فرموده و علم توحید و حکمت حقه که اعظم کل خیرات است باو عطا فرموده . ص ۱۱۲ الی ۱۳ ) و حضرت بهاء الله هدف غائی از ظهور خویش را چنین بیان فرموده اند . ( مقصود این مظلوم از حمل شدائد و بلایا و انزال آیات و اظهار بینات اخماد نار ضغینه و بغضا بوده که شاید آفاق افئده اهل عالم بنور اتفاق منور گردد و بآسایش حقیقی فائز گردد . … ای اهل عالم مذهب الهی از برای محبت و اتحاد است او را سبب عداوت و اختلاف منمائید لوح عهدی )

لذا ظهور دو دیانت بابی و بهائی در قرن ۱۹ جهت ائتلاف جامعه انسانی علی الخصوص مسلمین بوده که آنها را به نقطه وحدت  رساند ولی با کمال تأسف علمای اعلام کفران نعمت کرده نه تنها مردمان را از این نعمت الهی محروم کردند بلکه با کمال عناد در هدم این فضل الهی کوشیده و آنرا برای جامعه اسلامی مضر دانستند و باعث تفرقه مسلمین قلمداد کردند در حالیکه خودشان باعث همه بدبختیها در جامعه اسلامی بودند و به فرموده قرآن کریم ( و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون الا انهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون . سوره بقره ۱۱ و ۱۲ ) یعنی اگر به اینان گفته شود که در زمین فساد نکنید می گویندما مصلح هستیم آگاه باش آنها مفسد هستند ولی نمی دانند و بالاخره حضرت بهاء الله علل بدبختیها و عقب ماندگی ملل اسلامی را در انحراف آنان از حقیقت اسلام می دانند و در این مورد فرموده اند که ( اعمال و اقوال حزب شیعه عوالم روح و ریحان را تغییر داده و مکدّر نموده در اول ایام که باسم سید انام ( حضرت محمد ) متمسک بودند هر یوم نصری ظاهر و فتحی باهر و چون از مولای حقیقی و نور الهی و توحید معنوی گذشتند و بمظاهر کلمه او تمسک جستند قدرت به ضعف و عزّت و جرأت به خوف تبدیل شد تا آنکه امر بمقامی رسید که مشاهده مینماید. توقیع  تولد مدنیت جهانی ) نظم جهانی بهائی ص ۱۱۶

ایران و مسلمانان

موضوع دیگر مسئله ایران و بهائیان است علما و نویسندگان متعصب در تمامی مقالات و سخنرانیها گفته اند که بهائیان خائن به ایران و بی وطن هستند و عرق وطن ندارند و در واقع دشمن واقعی ایران بهائیان هستند لذا مطالبی نیز در  این مورد نوشته می شود تا سیه رو شود هر که در او غش باشد ابتدا نگاهی گذرا به عمل کرد مسلمانان در ایران و برای ایران از صدر اسلام تا حال داشته باشیم تا معلوم شود که مسلمانان و علمای اعلام چقدر برای ایران دل سوز و فدائی بودند . در زمان حکومت ساسانیان بین ایرانیان و رومیان جنگی درگرفت در این جنگ رومیان بسختی شکست خورده و ایرانیان پیروز شدند وقتی این خبر را به گوش حضرت محمد رسانیدند آنحضرت از پیروزی ایرانیان ناراحت شده و برای همدلی و هم دردی با رومیان آیات سوره روم را نازل فرمودند در آیه اول این سوره آمده که رومیان از ایرانیان شکست خورده ولی دل تنگ نباشند بزودی بر ایرانیان غلبه خواهند یافت متن آیه چنین است ( الم غلبت الروم فی ادنی و انهم بعد غلبهم سیغبلون ) همه مفسران من دون استثنا این آیه را در مورد ایرانیان و رومیان می دانند و اکثر تفاسیر آنها عین هم است براستی اگر مسلمانان آیه ای مشابه این آیه را در کتابهای بهائیان می دیدند چه می کردند ایا گوش فلک را کر نمی کردند که بهائیان از دشمن ایرانیان حمایت کرده ولی چون در کتاب آسمان خودشان این آیه هست به روی مبارک خود هم نمی آورند.

۲ حمله اعراب

در زمان حکومت عمر مسلمین در اندیشه تصرف کشور پهناور ایران بودند و چندین سفیر را به ایران فرستادند و به ایرانیان پیشنهاد کردند که یا از دین خود دست برداشته مسلمان شوید و یا جزیه بدهید و یا جنگ کنید ولی ایرانیان مایل بجنگ نبودند تا بالاخره بر اثرپافشاری اعراب مسلمان جنگی بین ایران و اعراب مسلمان درگرفت که به شکست ایرانیان انجامید و کشور پهناور و وسیع ایران مورد تاخت و تاز مسلمین قرار گرفت و هستی آنرا به یغما بردند قیام مردانی از ایران زمین مانند بابک خرم دین – مازیار – افشین در طول تاریخ نشان از اینن حقیقت دارد که ایرانیان هرگز از این شکست راضی نبوده و وجود اعراب را نمی توانستند تحمل کنند و از این جهت بود که فردوسی چنین سروده است

زشیرشترخوردن سوسمار  عرب را بجائی رسیده است کار

که تاج کیانی کند آرزو                                        تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

۳– عهدنامه ترکمان چای

ترکمان چای یکی از ننگین ترین معاهداتی است که دولت ایران با کشور روسیه منعقد کرده است « طبق ماده ششم این معاهده شاه ایران تعهد کرد غرامتی بمبلغ بیست میلیون منات یا پنج  میلیون تومان بروس بپردازد ( ص ۲۲۷ تاریخ ایران ) و به موجب این عهدنامه رود ارس به عنوان مرز دوکشور تعیین شد ص ۱۳۴  همچنین روسیه علاوه بر آنچه به موجب عهد نامه گلستان از ناحیه قفقاز به دست آورده بود ( ایالت ها و شهرهای گرجستان –  باکو – دربند، شروان – قره باغ شکی – گنجه – موقان … ص ۳۳ ) ایروان و نخجوان و بخشی از دشت مغان را نیز تصرف کرد یعنی بخش عظیمی از کشور ایران به روس ها واگذار شد ولی مسئله اساسی این است که این عهد نامه نتیجه فتوای جهاد علمای شیعه علیه روسیه تزاری بود و چنانکه در تاریخ آمده است ( فتحعلی شاه در صدد فراهم کردن زمینه هایی برآمد تا شاید بتواند بخشی از حیثیت از دست رفته خود را باز یابد در همین زمان شماری از علمای دینی ( سید محمد اصفهانی ) با صدور فتوای جهاد مردم ایران را به جنگ با روس ها فرا خواند و خود نیز به سوی مناطق مرزی حرکت کردند ( ملا احمد نراقی و ملا عبدالوهاب قزوینی و شمار دیگر از علما به نشانه آماده بودن برای جهاد و شهادت در حالیکه کفن پوشیده بودند به اردوی پادشاهی رسیدند (ص ۱۲۹ نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشوطیت ) شور و غیرت دینی عده زیادی از مردم را به آذربایجان کشاند و به این ترتیب در ایران شرایط لازم برای آغاز جنگ بمنظور آزاد سازی مناطق اشغالی و نجات مردم مسلمان قفقاز فراهم شد … جنگ های دوره دوم سه سال طول کشید این بار نیز کار به زیان ایران تمام شد با این حال نیروهای ایرانی بنا به اعلام جهاد از سوی علما دلاورانه جنگیدند . ص ۳۴ تاریخ معاصر ایران

یعنی جدا شدن بخش عظیمی از ایران به علت دخالت علمای شیعه در سیاست و اعلان جهاد علیه کفار بود و این نتیجه وطن پرستی شیعیان ایران است.

۴- انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و خدمات علمای تشیع به ایران و ایرانیان

۱- حضرت آیه الله العظمی امام خمینی رهبر شیعیان جهان از فرانسه عازم ایران شدند در هواپیما تعدادی از ایرانیان و خبرنگاران نیز همراه امام بودند در داخل هواپیما خبرنگاری در حین مصاحبه از ایشان سئوال کردند آقا حال که بعد از گذشت ۱۵ سال دوری وغربت از وطن به ایران برمی گردی چه احساسی دارد ایشان فرمودند ( هیچ )

۲- چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت آیه الله العظمی امام خمینی سفارت امریکا به دستور علما و توسط دانشجویان خط امام اشغال شد و کارمندان آن به مدت ۴۴۴ روز تحت عنوان کذایی جاسوسان خارجی بازداشت شدند این عمل از یک طرف باعث سقوط دولت موقت آقای بازرگان شد و از طرف دیگر تحریم ها و فشارهای جهان و مؤسسات بین المللی علیه ایران و ایرانیان آغاز شد که هنوز بعد از گذشت ۲۹ سال لطمات این تحریم ها در پیکر ایران و ایرانی مشاهده می شود.

۳- ۲۰ ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که ایران ناخواسته وارد جنگ خانمان سوز و بنیان کنی با کشور همسایه و مسلمان خود شد و ۸ سال این جنگ تحت عنوان جهاد مقدس ادامه یافت که نتیجه ای جز ویرانی و بدبختی و کشت و کشتار انسانها و از بین بردن ثروت ملی چیزی عاید ایران وایرانیان نشد  کارشناسان در سال ۶۸ اعلان کردند که اگر هزینه های جنگ را به مردم می دادند برای هر نفر ۵/۱ میلیون تومان می رسید و خسارتهای جانی که در واقع سرمایه ملی هر مملکتی است غیر قابل جبران بوده و کشته ها و معلولین آن بی شمار است.

۴- در طی این سالها سرمایه اصلی مملکت یعنی مغزها از ایران فرار کرده و کشورهای بیگانه بنحو احسن از آنها استفاده کرده قدر آنان را دانسته وانهارا بکار و تحصیل گماشتند.

۵- سرمایه داران که عامل اصلی ازدیاد شغل و به جریان انداختن چرخه اقتصاد مملکت هستند به علت عدم امنیت جانی و مالی سرمایه خود را از ایران خارج کرده و در کشورهای بیگانه به جریان انداختند چنانکه اکثر سرمایه گذاران دوبی ایرانی هستند .

۶- هنرمندان ایرانی در کلیه رشته یا خانه نشین شده و یا  به خارج تبعید شدند .

۷- در اوئل انقلاب دلار امریکائی نهایتاً ۷۵۰ ریال خرید و فروش می شد ولی ببرکت ( هیچی ) اکنون به ۹۴۰۰ ریال رسیده یعنی پول ایرانی در مقابل ارزهای خارجی بی ارزش شده است.

۸- ایران در سالهای ۵۶ روزی ۶ میلیون بشکه نفت صادر می کرد . بشکه ای ۵۶ دلار ولی با پیروزی انقلاب و حکومت علماصدور نفت روزی به ۵/۲ میلیون بشکه رسید که هر بشکه در حدود ۱۱ دلار قریب به ۲۰ سال فروخته  شد.

۹- در سال ۱۳۵۹ دانشگاههای ایران بمدت ۲ سال تحت عنوان انقلاب فرهنگ به روی همه دانشجویان و دانش پژوهان بسته شد و بعد از بازگشایی با گزینش سلیقه ای دانشجویان را انتخاب کرده و سایر جوانان این مملکت را بحال خود رها کردند . و اکنون نیز قریب به ۵۰درصد سهمیه دانشگاهها به افراد وابسته به رژیم از قبیل شهدا – معلولین – رزمنده – بسیجی – سپاهی و … تعلق دارد نه جوانانی که شایستگی و استعداد تحصیل را دارند.

۱۰- صدور فرمان قتل سلمان رشدی بار دیگر تحریم ها و فشارهای جهانی را علیه ایران و ایرانیان تشدید کرد و باعث شد که به مردم ایران با چشم حقارت و تنفر بنگرند.

۱۱- حمایت های همه جانبه حکمرانان ایران از کشورهای سوریه ، الجزایر ، فلسطین از روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و همچنان ادامه دارد و سرمایه هایی که می توانست از بدبختی های ایرانیان جلوگیری کند به جیب بیگانه ریخته شد چنانکه در طی جنگ ۸ ساله ایران سالی یک میلیون بشکه نفت مجانی به سوریه می رفت

۱۲- حمایت از گروههای تروریستی در سر تا سر جهان نام ایران را در لیست کشورهای تروریستی قرار داد بطوریکه هر جای دنیا بمبی منفجر می شود انگشتها بسوی ایران و رهبران آن دراز می گردد و فعلاً نیز تعدادی از سردمداران ایران تحت تعقیب پلیس جهانی هستند و جرأت بیرونرفتن از ایران را ندارند.

۱۳- حمایت های همه جانبه دو کشور روسیه کمونیستی و چین که بفرموده قرآن ( انما المشرکون نجس ) از حکمرانان ایران همچنان ادامه دارد و باصطلاح دایه مهربانتر از مادر شده از حقوق مسلمانان ایرانی در مقابل کشورهای امپریالیستی حمایت می کنند و در عوض هستی و نیستی این مملکت را به یغما می برند اگر حافظ به خال معشوقش سمرقند و بخارا را می بخشید علمای گرامی ایران ( ۸۷در صد ) دریاچه مازندران وسایر ثروت ملی را به روسها بخشیدند در ازای حمایت آنان از حکومت چند روزه که برای هیچ کس وفائی نداشته است.

۱۴- بخاطر مسئله انرژی هسته ای که در واقع دهن کجی به دنیای غرب است ایران مورد تحریم کشورهای اروپائی ( که روزی عزیز دل و جان بودند ) و امریکائی قرار گرفت که لطمات این تحریم ها سالیان درازی دامن گیر ایرانیان خواهد بود و بتازگی آثار خود را نمایان ساخته است و اینک جهان غرب آماده می شود تا تحریم سوم را نیز به تصویب رساند در حالیکه در سرمای سخت امسال(۱۳۸۶) بسیاری از شهروندان ایرانی بدون گاز و نفت و وسایل گرما زا بودند.

۱۵- بی کاری – احساس پوچی – عدم تشکیل عائله – نداشتن آینده – جوانان این مملکت را به دامن اعتیاد و فحشاء کشانده بطوریکه کارشناسان امور اجتماعی ایران را در زمره فاسد ترین کشورهای جهانی در همه زمینه ها اعلان کرده اند.اینها نمونه ای بسیار اندک از هزاران هزار خدمات شیعیان و مسلمانان و رهبران روحانی آنان برای ایران و ایرانی بوده البته تاریخ همه این وقایع را ثبت کرده و به آیندگان خواهد گفت که دوست و دشمن ایران و ایرانی چه کسانی بودند. و چه بهتر که این قسمت را با لوح حضرت عبدالبهاء خاتمه دهیم می فرماید:

( ای بنده پوینده جمال ابهی در زمانیکه علما و فضلا و سروران و تجار و کسبه طهران بلکه عموم از مهتر و کهتر بسفارت انگلیز پناه بردند و بنای شکایت و عربده فرمودند که ما مظلومیم . شاهزاده شعاع السلطنه پسر شاه در مجلس فریاد برآورد که این علما و اکابر شیعیان همیشه می گفتند که بهائیان بدخواه دولتند و مفسد ملت انصاف دهید شصت سال است که معرض تیغ بلایند و هدف تیر جفا هزاران نفوس کشته شد و صد هزار خانمان ویران گردید حتی طفلان اسیر شدند و نسوان دستگیر اموال تالان شد و طفل صغیری در امان نماند با وجود این یک بهائی بدولت اجنبی پناه نیاورد و این شیعیان با وجود آنکه دائماً از دولت لطف و عنایت دیدند بدون ادنی سببی پناه بدولت اجنبی بردند و دولت و ملت را رسوا کردند و حال آنکه بنفس دولت اگر التماس می نمودند مقاصدشان بهتر بعمل می آمد اینست فرق مابین شیعیان و بهائیان و علیک بهاء الله    ع ع ( مائده آسمانی جلد ۵ ص ۲۰۵ )

  ایران و بهائیان

ایران برای بهائیان تنها یک وطن محسوب نیست بلکه کتاب  تاریخ است تاریخ زنده و مدون دین بهائی و مؤمنان آن از طهران به هر سو روکنی برگی از این تاریخ را ورق می زنی از جنوب تا شمال و از غرب تا شرق قدم به قدم و وجب به وجب برای بهائیان مقدس و مبارک است خاکی نیست که اقدام طلعات مقدسه بهائی در آنجا گذاشته نشده باشد محلی نیست که در آن خون پاک و مطهر شهیدان بهائی ریخته نشده باشد از بوشهر – شیراز – نیریز – اصفهان – کاشان و طهران ساری – بابل جنگلهای مازندران – قلعه شیخ طبرسی آمل – نور – محمود آباد گرفته تا خراسان و سبزوارو سمنان و تاکستان و قزوین و تبریز و خوی و ماکو و ارومیه – کرمانشاه … یا موطی اقدام حضرت بهاءالله و حضرت باب اعظم و یا محل سکونت نفوس مؤمنه و شهدای امر الهی بوده لذا ایران برای بهائیان یک وطن محسوب نمی شود بلکه قبله گاه تمامی بهائیان دنیاست بهائیان خاک این سرزمین را می پرستند و کحل چشمان خود می نمایند .

در کتاب مستطاب اقدس از شهر طهران به عنوان مطلع فرح عالمیان  افق نور و اینکه از این شهر مقدس فضل الهی قطع نخواهد شد یاد شده است و در مورد ایرانیان جمال ابهی چنین بیان فرموده اند . ( نباء عظیم می فرماید ای اصحاب ایران شما مشارق رحمت و مطالع شفقت و محبت بوده اید و آفاق وجود بنور خرد و دانش شما منور و مزین بوده آیا چه شد که بدست خود بر هلاکت خود و دوستان خود قیام کردید ( لوح دنیا ) و حضرت عبدالبهاء فرموده اند : ( باید دامن همت به کمر غیرت زد … تا این قطعه مبارکه ایرانیه مرکز سنوح کمالات انسانیه در جمیع مراتب گشته آینه جهان نمای جهان مدنیت شود ( رساله مدنیه ص ۴) و ایضاً فرموده اند : … اول آنکه لسان این آواره فارسی است بالطبع هر فرسی لسان خویش را دوست می دارد والواح بسیاری از حضرت بهاء الله در نهایت بلاغت بفارسی صرف موجود با وجود این چگونه لسان فارسی غیر مقبول و ثانی آنکه حضرت بهاء الله و حضرت باب هر دو ایرانی بودند و بیست هزار سی هزار ایرانی در این سبیل جانفشانی نمود و من نیز ایرانی هستم حتی با وجود اینکه شصت سال است که از ایران خارج شده ام هنوز راضی بآن نگشته ام که عادات جزئیه ایرانی ترک شود بهائیان ایران را می پرستند نه همین حرف می زنند شما نظر بعمل کنید . ( مائده آسمانی جلد ۵ ص ۴۴- ۴۵ )

و بالاخره در رساله مدنیه درباره ایران و ایرانی و گذشته درخشان ایران و هوش و ذکاوت ایرانیان چنین بیان فرموده است:

… بدین چند کلمه نصحیّه ابنای وطن  خویش را چون ناصح امین لوجه الله متذکر می نمایم و رب خبیر شاهد و گواه است که جر صرف خیر مقصدی نداشته … ای اهل ایران قدری در ریاض تواریخ اعصار سالفه سیر نمائید و سر به جیب تفکر فرو برده به بصر عبرت ملاحظه کنید که تماشای عظیمی است در ازمنه سابقه مملکت ایران بمنزله قلب عالم و چون شمع افروخته بین انجمن آفاق منور بود عزت و سعادتش چون صبح صادق از افق کائنات طالع و نور جهان افروز معارفش در اقطار مشارق و مغارب منتشر و ساطع آوازۀ جهانگیری تاجداران ایران حتی به سمع مجاورین دایرۀ قطبیه رسیده و صیت ملک الملوکش ملوک یونان و رومان را خاضع و خاشع نموده بود حکمت حکومتش حکمای اعظم عالم را متحیر ساخته و قوانین سیاسیه اش دستور العمل کل ملوک قطعات اربعه عالم گشته ملت ایران ما بین ملل عالم بعنوان جهانگیری ممتاز و به صفت ممدوحه تمدن و معارف سرافراز در قطب عالم مرکز علوم و فنون جلیله بود و منبع صنایع و بدایع عظیمه و معدن فضائل و خصائل حمیدۀ انسانیه دانش و هوش افراد این ملت باهره حیرت بخش عقول جهانیان بود و فطانت و ذکاوت عموم این طایفه جلیله مغبوط عموم عالمیان … از ملوک پیشدادیان فریدون که فی الحقیقه به کمالات ذاتیه و حکم و معارف کلیه و فتوحات متعدده متتابعه فرید ملوک سلف و خلف بود …. نخستین حکومتی که در عالم تاسیس شده و اعظم سلطنتی که بین ملل تشکیل گشته تخت حکمرانی و دیهیم جهانبانی ایرانست حال ای اهل ایران باید قدری از سکر هوی به هوش آمده و از غفلت و کاهلی بیدار گشته به نظر انصاف نظر کنیم آیا غیرت و حمیت انسان قائل بر آن می شود که چنین خطه مبارکه که منشاء تمدن عالم و مبداء عزت و سعادت بنی آدم بوده و مغبوط آفاق و محسود کل ملل شرق و غرب امکان حال محل تأسف کل قبایل و شعوب گردد و در تواریخ اعصار حالیه ذکر عدم مدنیتش تا ابد الآباد درصفحه روزگار باقی با وجود آنکه ملتش اشرف ملل بوده حال به این احوال اسف اشتمال قناعت نماید و مع آنکه اقلیمش مرغوب ترین کل اقالیم بوده حال به نکبت عدم سعی و کوشش و نادانی بی معارف ترین کشورهای عالم شمرده گردد آیا اهل ایران در قرون پیشین سر دفتر دانائی و عنوان منشور دانش و هوش نبودند و از افق عرفان به فضل رحمن چون نیر اعظم طالع و مشرق نه حال چگونه بدین حال پر ملال اکتفا نموده در هوای نفسانی خود حرکت می نماییم و آز آنچه سعادت کبری و مرضیّ درگاه احدیت حضرت کبریاست چشم پوشیده کل به اغراض شخصیه و منافع ذلیه ذاتیه خود گرفتار شدیم این خطه طیبه چون سراج وهاج به انوار عرفان و ضیاء علوم و فنون و علو منزلت و سمو همت و حکمت و شجاعت و مروّت نورانی بود حال از کسالت و بطالت و خمودت و عدم ترتیب و نظم و قلت غیرت و همت اهالی پرتو اقبالش مکدر و ظلمانی گشته …. همچو گمان نرود که اهالی ایران در ذکاء خلقی و فطانت و دها جبلی و ادراک و شعور فطری و عقل و نُهی و دانش و استعداد طبیعی از مادون دون و پست ترند استغفر الله بلکه در قوای فطریه سبقت بر کل قبایل و طوایف داشته و دارند . … ولکن تفکر و تعمق باید و جهد و کوشش شاید و تربیت و تشویق و تحریص لازم و همت کامله و غیرت تامه واجب... ص ۶ الی ۸ )

بلی آرزوی حضرت عبدالبهاء این بود که خواندید ایشان می خواستند ایرانیان از خواب غفلت بیدارگشته و بخود آیند و گذشته درخشان خود را به یاد آرند که بودند و که هستند ولی بد خواهان و دشمنان دیرین ایران که سربلندی ایران و ایرانیان را نمی توانند ببینند از بیداری ایرانیان وحشت کرده دست به توطئه زده و با استفاده از قدرت مذهب می خواهند ایرانیان را خام کرده همچنان بر خر مراد سواره باشند و متأسفانه قشر عظیمی از ایرانیان نیز حرفهای آنان را گوش داد پشت پا به بخت و اقبال خود زده و با دیانت بهائی که تنها راه نجات ایرانیان از چنگال جهالت و خرافات و اوهام و عقب ماندگی است به ستیز پرداخته و دنیا و آخرت خود را بر باد داده اند. به امید آنروز که ایرانیان بخودآیند و دوست و دشمن خود را بشناسند . انتهی                                 

Comments are closed.