برای جان‌باختگان و آسیب‌دیدگان شش دی ۱۳۸۸

امروز جمعه۷ دی ماه ۱۴۰۳ نامه ی گلرخ ایرایی در رابطه با جنبش سال ۱۳۸۸از زندان اوین :
کف خیابان برایم از سال ۱۳۸۸ شروع شد. جنگی که از سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان و کشمکش‌شان بر سر قدرت شروع شد و با تداوم حضور مردم در خیابان‌ها و رادیکال شدن شعارها از کنترل رژیم خارج شد. با گذشت چند هفته و کشته شدن تعدادی از متعرضان و افشای «جنایات کهریزک، مسیر اعتراضات نیز متفاوت شد. خاستگاه معترضان از سقف مطالبه‌ی اصلاح‌طلبان فراتر رفت و اوج تضادها در شعارهایی که راس قدرت را هدف گرفته بود، خود را نشان می‌داد…
شش دی مصادف با عاشورای ۱۳۸۸ اوج درگیری معترضان با نیروی سرکوب بود. اصلاح‌طلبان کاملا خود را از خیابان کنار کشیده بودند و نبردی که در خیابان جریان داشت میان مردم و حکومت بود. نیروی سرکوب مغلوبِ خشم مردم شده بود و در بسیاری از مسیرها موتورسواران و نیروهای پیاده‌ی رژیم از مردمِ خشمگین فرار می‌کردند. برای ساعاتی خیابان به مردم تعلق داشت و تهران در آستانه‌ی سقوط بود. کمی بعد حمله به معترضان به شکل وحشیانه‌ای شروع شد.
در همین روز مصطفی کریم‌بیگی در تهران و حوالی مرکز شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. کمی آن‌سوتر و شاید تنها چند قدم دورتر از مصطفی، بهزاد یزدان‌پناه به ضرب گلوله‌ی نیروهای سرکوب مجروح و برای همیشه امکان راه رفتن را از دست داد. هم‌زمان مریم اکبری‌منفرد بازداشت شد و پس از پانزده سال تحمل حبس در زندان‌های مختلف و در تبعید، هنوز در زندان است.
مصطفی رفت و بهزاد در کنارمان ماند و شد از رفقای جان و مریم مبارزه را زندگی می‌کند و مقاومت را معنایی دوباره می‌بخشد. امروز هر کدام‌شان و بسیاری دیگر از نقش‌آفرینان آن روز، حلقه‌ای هستند در مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی مردم ایران. مسیر پر فراز و نشیبی که بیش از صد و بیست سال استبداد (سلطنتی و دینی) را با همین نیروهای پیش‌رو و جان‌فدا طی می‌کند و به پیش می‌رود.

به پاس رنجی که برده‌اید.

گلرخ ایرایی
دی‌ماه ۱۴۰۳
زندان اوین

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *