استاد بسیارگرامی ، خانم دکتر کدیور محترم
از اواسط سال ۷۶ با قلم و نوشتجات شما آشنا شدم و از همان ابتدا تاکنون شما را ازطرفی انسانی دانشمند وآگاه به مسائل جامعه و از طرف دیگر آزاده ای حقیقت جو شناختم اما مطالعه مطلب فوق و اینکه بهائیان را یکی از گزینه هایی دانسته اید که ممکن است در حادثه شیراز دست داشته اند باورم را نسبت به شما کمی متزلزل کرد چرا که از بانویی آگاه و دانشمند چون شما چنین اظهارنظری را بعید می دانستم اما با کمی تامل و اندیشه متوجه شدم شاید عدم اطلاع شما از دیانت بهائی موجب چنین اظهارنظری شده باشد لذا تصمیم گرفتم نکاتی را جهت استحضار شما درج کنم.
ابتدا باید خدمتتان عرض کنم چه من و چه همه بهائیان عالم ازکشته و مجروح شدن هرانسانی در هر نقطه این جهان خاکی بسیار محزون و ناراحت می شویم بخصوص که این اتفاق برای هموطنان ما در کشور مقدس ایران که زادگاه آیین بهائی می باشد ، بیفتد . یقین دارم همانطور که حقیر از این واقعه محزون شده سایر بهائیان نیز ناراحت شده اند و از صمیم قلب برای کشته شدگان این واقعه مؤلمه از درگاه الهی آمرزش و برای خانواده های ایشان صبر می طلبیم .اما نکاتی است که جهت اطلاع شما عرض می کنم :
۱- بهائیان طبق تعالیم مذهبی شان هیچگاه در سیاست دخالت نداشته اند وشما در تاریخ این دیانت – دیانت بهائی نه دیانت بابی- نمونه ای را پیدا نمی کنید که شخصی بهائی باشد و در سیاست دخالت کرده باشد ،جهت اطلاع باید خدمتتان عرض شود اگر فردی بهائی باشد و در امور سیاسی دخالت کند توسط جامعه جهانی بهائی ازاین جامعه اخراج می شود ( البته امیدوارم شما که اهل کتاب و تاریخ هستید بیجهت از هویدا به حج رفته که عقد اسلامی هم کرده به عنوان بهائی سیاسی نام نبرید و مثل بعضیها گول دروغهای تلویزیونی نخورده باشید )
۲- در تاریخ این دیانت شما یک نمونه هم پیدا نمی کنید که بهائیان شخصی را ترور کرده باشند با آنکه همواره در طی ۱۵۵سال که از عمر این دیانت می گذرد مورد ظلم حکام واقع شده اند. بهائیان از اول انقلاب از همه مشاغل دولتی اخراج شده اند،در طی این دوران ۲۸ ساله هیچ جوان بهائی اجازه شرکت در امتحان کنکورو رفتن به دانشگاه را نداشته است، بهائیان بسیاری بخاطر عقیده زندانی شده و بیش از ۲۰۰ نفر اعدام شده اند ، مراکز زیارتی و مقدسشان که مثل پیروان هر دینی برای پیروان آیین بهائی نیز مقدس بود تخریب شد – با همه این تفاصیل، بهائیان هیچگاه رفتاری که نشان از مخالفتشان با نظام حاکم باشد از خود بروز نداده اند ولی تظلم خواهی را نیز فراموش نکرده اند ابتدا هم به خود حکومت تظلم می دهند ولی چون حکومت تاکنون به تظلم ایشان توجهی نکرده مجبور می شوند به سازمانهای جهانی حقوق بشر تظلم دهند که البته در این مسیر هیچگاه با جریانهای تندرو و مخالف همنوا نشده اند .
۳- یکی از تعالیم دیانت بهائی حرام بودن" نگاهداری و استفاده از اسلحه "مگر برای حفظ جان وحراست مملکت است. بهائیان نیز مانند سایر اقشار ایرانی هنگام جنگ عراق و ایران برای حراست و دفاع از مرزوبومشان به سربازی وجبهه رفتند و مانند هموطنان دیگرشان مجروح ، کشته و اسیر شدند .( جهت اطلاعتان باید عرض شود بسیاری از بهائیان به عنوان پزشک در جبهه ها حضور یافتند)
۴- قتل عمد در دیانت بهائی مانند سایر ادیان الهی حرامست و هیچ بهانه ای در درگاه الهی پذیرفته نمی شود که کسی را بواسطه آن ،مجاب به کشتن انسان دیگری کند ( در دیانت بهائی مجازات سختی برای کسی که شخص دیگری را به عمد از زندگی محروم کند در نظر گرفته شده وحتی قاتل را می توان به حکم دادگاه اعدام کرد)
۵- دوستان ما درکانون رهپویان وصال هستند که بهائیان را دشمن خود می دانند نه بهائیان ایشانرا، در واقع بهائیان این عزیزان راانسانهایی می دانند که بر اثر نا آگاهی با بهائیان دشمنی می ورزند بر طبق تعالیم بهائی باید به درگاه الهی دعا کرد تا این عزیزان آگاه شوند و در یک محیط آزاد و دور از هر نوع تعصبی در کنار همدیگر به بررسی اساس دو دیانت الهی یعنی اسلام و بهائی بپردازیم که همانا اساس هر دوی این ادیان محبت و دوستی به همه بشریت می باشد.
۶-هر فرد بهائی در هر کشوری ساکن است بر اساس تعالیم مذهبیش موظف است در آبادانی آن مملکت بکوشد بخصوص کشور ایران برای همه بهائیان جهان چون موطن مولایشان می باشد مقدس وعزیز است و همه بهائیان- چه ایرانی و چه غیر ایرانی- شرعا" موظفند به ایران خدمت کنند و در سازندگی و آبادانی آن بکوشند نه آنکه موجب تخریب آن وآزردگی هموطنانشان شوند.خانم دکتر کدیور بسیار عزیز ، از شخص دانشمند و محققی مانند شما انتظار می رود مطالبی که نگارش می فرمایید در کمال انصاف و به دور از هر نوع تعصب و بغض مذهبی باشد شما در کشوری که زندگی می کنید بعینه شاهدید که انگلستان با آنکه کشوری مسیحی است ودیانت اسلام را قبول ندارند ولی مسلمانان می توانند آزادانه به اجرای مناسک دینی خود بپردازند و به تبلیغ دین خود با آنکه ناسخ مسیحیت است، مشغول شوند همانطور که مسلمانان از مسیحیان انتظار انصاف دارند بهائیان نیز همین انتظار را از عزیزان مسلمان نسبت به خودشان دارندبخصوص این انتظار از دانشمندان اسلامی دو چندان است( امیدوارم اینگونه باشد)
یکی از جوانان بهائی
۱۸ آپریل ۲۰۰۸
این مطلب در جواب مطلبی می باشد که خانم کدیور در سایت خود نوشته اند
http://kadivar.maktuob.net/