ببخشید، انتهای این سراب کجاست؟!

نگارنده: ویشنو                       

 

                           ببخشید، انتهای این سراب کجاست؟!

 

خوشبختانه مدّتی است که مسئولین و یا مسئول نماهای! سایت بهائی پژوهی(۱)از ترفندی جدید جهت گمراه نمودن اذهان عمومی(و صد البته جوانان هوشیار بهائی) استفاده نموده اند. موضوع از این قرار است که این دوستان عزیز، با حضور در محیط های مجازی نظیر محیط دوستیابی یاهو ۳۶۰ و گذاشتن پیغام برای جوانان بهائی، سعی بلیغ می نمایند تا آنان را به سایت ها و وبلاگ های خود کشانیده و ایشان را مثلا به راه راست هدایت نمایند(بخوانید گمراه نمایند).

 البته حتما خواهید پرسید که چرا در ابتدای این مقاله از واژهء "خوشبختانه" استفاده نمودم،پس جهت توضیح این مساله پیشنهاد می نمایم که این مقالهء موجز را با حوصله و دقت نظر مطالعه نمائید، چرا که پاسخ این سوال در آن آمده است.

آنچه که در ادامه خواهد آمد توضیح مختصری پیرامون فلسفهء ایجابی، شیوهء عمل و در انتها نتیجهء تلاش های این دوستان بهائی ستیز( نخوانید بهائی پژوه!) می باشد.

فلسفهء ایجابی بهائی ستیزی(بخوانید دین ستیزی(و این بار بخوانید حقیقت ستیزی)):

اصولا هر اندیشه و فلسفهء جدیدی که بخواهد ادّعای تازه ای نماید، با مخالفت نسبی اندیشمندان و فیلسوفان قدیمی روبرو خواهد شد، چرا که برای پذیرش هر تغییر فکری و فرهنگی، نیاز به صرف وقت،مال و جان آدمی می باشد. و این گونه است که تمامی ادیان الهی، از آن حیث که اندیشه و فلسفهء جدیدی را به بشر معرّفی نمودند، با مخالفت شدید علماء دینی و مردم عامّی( بخوانید فریب خوردگان علماء آن دوره) روبرو گشته اند و در راستای آن، بهای بسیاری همچون جان و مال پیروان خویش را نیز داده اند. نکته ای که در برخورد این دسته از حقیقت ستیزان با ادیان نو ظهور قابل تامّل می باشد، عدم توجّه این عزیزان نه تنها به آن دین تازه متولّد شده، بلکه نسبت به همان اصول تفکری است که خودشان نیز در ظاهر به آنها اعتقاد راسخ دارند. ساده تر می گویم: آنهایی که حقیقت ستیزند، برایشان فرقی نمی کند که حقیقت چیست و کجاست، تنها این نکته برایشان اهمیّیت دارد که به مقابله با آن دسته از افراد و یا افکاری بپردازند که ادّعای تحرّی حقیقت را داشته و دارند. به بیان دیگر، آن دسته از پیروان هر دیانتی که می خواهند اندیشه های دین بعد از خود را بد جلوه دهند، حقایق دین خود را نیز به طور نا صحیح متوجه شده اند(بخوانید اصلا متوجه نشده اند). چرا که ادیان الهی از آن جهت ظهور می نمایند که باعث نزدیکی و برقراری صلح و امنیت بین عالمیان باشند، نه از آن جهت که عدّه ای را علیه عدّهء دیگر بشورانند. و بر این مبنا باید صراحتاً عنوان نمایم که قصّهء این  عزیزان سایت بهائی پژوهی نیز از همین نوع است. آنها برایشان فرقی نمی کند که حقیقت چیست، کجاست یا اصلا حقیقتی وجود دارد یا خیر؟!، بلکه دغدغهء آنها مخالفت با هر نوع آزاد اندیشی و حق گرایی می باشد، چه که اگر پیرو حقیقت بودند، کتابهای مختلف آسمانی را در مقابل خود قرار داده و به سادگی متوجه می شدند که این دنیا فرصت محدودیست از برای خدمت به همنوعان خود، و نه مبارزه علیه ایشان، بر ایشان هویدا می گشت که هدف از خلقت، محبّت و دوستی بین مردمان دنیا می باشد نه تفرقه افکنی ما بین ایشان و…

شیوهء جدید عمل عزیزان بهائی ستیز:

البته نباید فراموش نمود که عمل این عزیزان، شایستهء تقدیر است، چه که از شیوهء جدیدی به جهت مقابله با دیانت الهی بهائی سود جسته اند. اکثر جوانان در فضاهای دوست یابی مجازی، آنچنان پر شور و با نشاط ظاهر می گردند که شاید در هیچ کجای زندگی واقعی خود نیز چنین رفتار ننمایند و البته بهائی ستیزان عزیز نیز با درایت و ابتکاری مثال زدنی، از این فضاها جهت ترویج افکار خود، بهره برده اند(۲) و بنده در همین جا به این دوستان محترم بهائی ستیز تبریک می گویم. اما باید توجّه نمود که مقابله با اندیشه های هر دیانتی، تنها در فضای رسمی و مدوّن خود قابلیت بررسی و تبیین را دارد، لذا تلاش عزیزان بهائی ستیز، خارج از مرام  یک گفتگوی سالم و هدفمند بوده، در نتیجه فاقد هر گونه تبادل آراء و افکار صادقانه و توام با رعایت انصاف و امانت می باشد. پس به سادگی مشخص می گردد که پایه و اساس اقدامات این دوستان محترم در محیط هایی نا مربوط، بی ارزش و بی ثبات بوده و فاقد اصول متعارف علمی و منطقی لازم می باشد.

نتیجهء تلاش های عزیزان بهائی ستیز:

و اما در انتها باید مجددّا به ابتدای مقاله باز گردم. دقیقا به همان قسمتی که از واژهء "خوشبختانه" استفاده نمودم. بله، خوشبختانه این عزیزان بهائی ستیز، علی رغم میل باطنی خویش به ترویج و تبلیغ دیانت جهانی بهائی در محیط های متفاوت مجازی و واقعی می پردازند(بخوانید اجرشان با حق!)

 آنها حتّی خود نیز نتایج عملشان را از پیش مورد تامّل و بررسی قرار نمی دهند، چرا که در طول همین مدّت کوتاه(چند هفتهء اخیر که این عزیزان در محیط یاهو ۳۶۰ به اشاعهء ایرادات و مخالفتهایشان پرداخته اند) تعداد بسیاری از جوانان بهائی، مطالعات منسجم تر آثار بهائی را آغاز نمودند و البته تعداد بسیاری از ایشان، اکنون آمادهء هر گونه بحث مستدل و منطقی و به دور از تعصّب، پیرامون مباحث مطروحه می باشند و فی الواقع آغاز این عمل بهائی ستیزان، توام با شروع برنامه های نظام مند مطالعاتی در اکثر جوانان بهائی گشت و از این حیث، باید آغاز این حرکت روشنگرانه، با ارزش و مبارک را به جامعهء جوان بهائی تبریک عرض نمایم.

اما از طرف دیگر آن دسته از افراد که به عنوان فرد سوم به قضاوت پیرامون مطالب ارائه شده می پردازند، ۲ فرصت با اهمیّیت را پیدا می نمایند:

۱-  فرصت می یابند که نام دیانت بهائی را برای اولین بار بشنوند و فی الواقع اصول کلّی و آموزه های اصلی این دین الهی را بشناسند(بخوانید دیانت بهائی تبلیغ می شود)

۲-  فرصت می یابند تا در فضایی آکنده از تعصّب و کینه، به بررسی نظرات ۲ طرف پرداخته و البته در این حین سوالات عدیدهء بسیاری در ذهنشان ایجاد می گردد که جهت پاسخگویی صحیح و منصفانه به آنها، نیازمند رجوع به کتب و آثار اصلی دیانت بهائی می باشند، لذا ایشان نیز در جریان با ارزش مطالعاتی قرار می گیرند(این بار بخوانید دیانت بهائی عمیق تر تبلیغ می شود)

         و اما کلام آخر با شما  بهائی ستیزان عزیز؛

         دوستان محترم بنده، باور بفرمائید نه قصد دارم تا مکرراً پاسخ سوالات تکراریتان را بدهم و نه مایل می باشم تا به شما عزیزان اصرار نمایم که از راه خود دست کشیده و راه جدیدی را امتحان نمائید. بنده فقط می خواهم بدانم که آیا فی الحقیقه حیف نمی باشد که بجای توجّه و تامّل پیرامون آیات متین قرآن کریم، و تفکّر و تعمّق نسبت به مفاهیم پاک و با ارزش موجود در آنها، وقت و عمر گران خود را صرف دشمنی و مقابله با دیانتی نمائید که هدفش برقراری صلح و وحدت بین انسانهای دنیا( من جمله بنده و شما) می باشد؟

آیا با خود اندیشیده اید که حتّی اگر تمام سالیان محدود عمر خویش را نیز صرف مخالفت و مقابله با اندیشه های عالم گیر و جهان پسند دیانت الهی بهائی نمائید، در نهایت به دور باطلی خواهید رسید؟

نمی خواهم بیش از این به توضیح الواضحات بپردازم، اما قصد دارم تا به عنوان خاتمهء این مقاله، سوالی کلّی، نه صرفاً  از شما عزیزان، بلکه از تمامی حقیقت ستیزان تاریخ بپرسم، سوالی که مطمئنا به ذهن خود آنها نیز خطور کرده است، اما احتمالا جملگی ایشان از پاسخ به آن عاجز مانده اند، سوال بنده این است که:

ببخشید، انتهای این سراب کجاست؟!(این یکی را دیگر همانگونه که است بخوانید!)

توضیحات:

۱-  با توضیحی مختصر می توان این سایت را به طور کامل معرفی نمود: سایتی بهائی ستیز، زیر نقاب بهائی پژوهی!

۲-   قضاوت ارزشی پیرامون دیدگاه های بیان شده توسط این عزیزان را به خوانندگان محترم واگذار می نمایم تا مخاطب عزیز با عقل سلیم خویش، تشخیص و تمییز دهد که کدام افکار صحیح می باشند.

Comments are closed.