مذاکرات مجلس استرالیا در مورد بهائیان ایران

مذاکرات مجلس استرالیا در مورد بهائیان ایران

 

خانم جُرج (نماینده تراسبی) (۵:۱۷ بعد از ظهر) ـ پیشنهاد می کنم که این مجلس:

۱)     به بیانیه  مورّخ ۲۰ مارس ۲۰۰۶ گزارشگر ویژه سازمان ملل متّحد در امر آزادی دین یا عقیده که نسبت به رفتار با پیروان امر بهائی در ایران اظهار نگرانی کرده، توجّه نماید؛

۲)     نسبت به دستورالعمل های صادره جهت جمع آوری اطّلاعات و تحت نظر قرار دادنِ فعالیت های اعضاء جامعه  بهائی در ایران نگرانی شدید خود را ابراز دارد؛

۳)     چنین اقدامی را به عنوان دخالت غیر قابل قبول در حقوق اعضاء اقلّیّت های دینی محسوب دارد؛

۴)     ابراز بیم نماید که چنین نظارتی می تواند مبنایی برای تضییقات و تبعیض علیه اعضاء جامعه  بهائی قرار گیرد؛ و

۵)     به دولت توصیه نماید که این نگرانی ها را به سفارت ما و نیز به نمایندگی حکومت ایران اطّلاع دهد.

من این پیشنهاد را که اکنون پیش روی ما قرار دارد، بعد از ملاقات با نمایندگان جامعه  بهائی در والونگانگ Wollongong تقدیم نمودم تا مورد بحث و مذاکره واقع شود.  نمایندگان مزبور در جلسه ملاقات حضور یافتند و بیم و نگرانی خود را نسبت به امنیت بهائیانی که در ایران زندگی می کنند، ابراز داشتند.  این پیشنهاد بر گزارش گزارشگر ویژه  سازمان ملل متّحد در امر آزادی دین یا عقیده که در ماه مارس سال جاری صادر شد، تأکید می کند.  گزارش مزبور در مورد رفتار با پیروان امر بهائی در ایران ابراز نگرانی کرده است.  این گزارش ابراز نگرانی شدید می کند که دستورالعمل هایی صادر شده که اطّلاعات مربوط به فعالیت های اعضاء جامعه  بهائی در ایران را جمع آوری کنند و این فعالیت ها را تحت نظر قرار دهند.  گزارش مزبور چنین اقدامی را دخالتی غیرقابل قبول در حقوق اعضاء اقلّیّت های مذهبی تلقّی کرده ابراز خوف می نماید که چنین نظارت می تواند به عنوان مبنایی جهت تضییقات و تبعیض علیه اعضاء جامعه  بهائی مورد استفاده قرار گیرد.

بعد از جلسه مزبور، من فکر کردم که حائز اهمّیّت است که این موضوع مورد توجّه مقتضیِ پارلمان استرالیا قرار گیرد.  در این رابطه است که من پیشنهاد را از طرف کلّیّه پیروان امر بهائی تقدیم کردم.  سیزده هزار بهائی در استرالیا زندگی می کنند که بسیاری از آنها دارای روابطی مداوم و منسوبینی در ایران هستند، و در مورد وضعیت اسفبار آنها نگرانند.  در ماه مارس سال جاری، همانطور که در پیشنهادم ذکر کردم، گزارشگر ویژه  سازمان ملل متّحد نامه  محرمانه ای را برملا ساخت که دستورالعمل هایی در سطح بالا از مقامات ارشد ایران در سطح حکومت را مطرح می ساخت که برای شناسایی پیروان امر بهائی و تحت نظر قرار دادن فعالیت های آنها صادر شده بود.  گزارشگر ویژه  سازمان ملل متّحد ابراز نگرانی کرد که اطّلاعاتی که به این ترتیب حاصل شود به عنوان مبنایی برای افزایش تضییقات مورد استفاده قرار گیرد و اقدام بالقوّه برای تحت نظر قرار دادن مردم را "دخالتی غیرمجاز و غیر قابل قبول در حقوق اعضاء اقلّیّت های مذهبی" توصیف کرد.

آخرین گزارش ها در پی اوج گرفتن حملات به بهائیان در مطبوعات، رادیو و تلویزیون تحت حمایت دولت در ایران واصل می شود.  هیأت نمایندگی بهائی به من خاطرنشان ساخت که این آخرین تحوّلات بخشی از برنامه  جاری سیستماتیک تضییقات علیه جامعه  سیصد هزارنفری بهائی ایران است، که در واقع بزرگترین اقلّیّت غیرمسلمان ایران محسوب می شود.  به من گفته شد که حرکت های گسترده  ایذایی فعلی از سال ۱۹۷۹ با به قدرت رسیدن حکومت اسلامی شروع شد و این که، اواخر دهه  ۱۹۷۰ و اوائل دهه  ۱۹۸۰، عملاً تمامی کادر رهبری جامعه  بهائی ایران یا دستگیر و اعدام یا مفقودالاثرشدند.  هزاران بهائی از مشاغل خود اخراج، از حقوق بازنشستگی محروم و از تحصیل باز داشته شدند.  کلّیّه انواع حقوق نسبت به آزادی مذهبی، عبادی و اجتماع سلب گردید.

جالب آن که در آن زمان، محکومیت بین المللی چنین اقداماتِ ظالمانه ای، شامل قطعنامه های سازمان ملل متّحد، به تحوّلات و بهبود اوضاع در اواخر دهه  ۱۹۹۰ منجر شد که سبب امیدواری اعضاء جامعه  بهائی گردید.  حکومت، ظاهراً، از آن زمان به بعد در واقع از اکثر موارد تجاوز فاحش به حقوق بشر خودداری کرد، گو این که عدم مدارای مذهبی همچنان باقی ماند.  به عنوان مثال به این واقعیت اشاره می کنم که مدّتی بیش از ۲۵ سال، اعضاء جامعه  بهائی ایران از ورود به دانشگاه و مدارس عالی ممنوع شدند مگر در مواردی که از ایمان و عقیده  دینی خود تبرّی جویند، و به نظر می رسد تعداد بسیار معدود و انگشت شماری چنین کاری کرده باشند.  چنین اقداماتی، که قابل مشاهده  جمیع نفوس حاضر در اینجا است، با تعهّدات دیرینی که حکومت ها در سطح بین المللی برای رعایت حقوق بشر و آزادی دینی نموده اند منافات دارد.

اخیراً، یعنی در تاریخ ۱۹ مه مشاهده کردیم که ۵۵ بهائی در شهر شیراز دستگیر شدند.  آنها، به عنوان بخشی از خدمات یونیسف به جامعه، کلاس هایی برای تدریس به اطفال محروم دایر کرده بودند.  بنابراین، حرکت های ایذائی همچنان ادامه دارد.  من واقفم که این قطعنامه، خارج از سیاست های حزبی است و نماینده  گیلمور از من خواست که نام او را در اظهارنظرهایی که امروز انجام می شود ذکر کنم.  از دولت می خواهم در مورد پیشنهادی که پیش روی ما قرار دارد به طور مبرم و اضطراری اقدام کند. (اتمام وقت نماینده)

 

رئیس مجلس (آقای بارِسی): این پیشنهاد تأیید می شود؟

آقای ویلکی: من تأیید می کنم و حقّ صحبت کردن را محفوظ می دانم.

آقای کینان (نماینده استرلینگ) (۵:۲۲ بعد از ظهر): مایلم به نماینده  تراسبی تبریک بگویم که این پیشنهاد مهم در رابطه با امر بهائی در ایران را در مجلس مطرح ساخت.  این موضوع بعد از آن مطرح می شود که رژیم ایران،کشوری که سابقه  بسیار ضعیفی در مورد حقوق بشر دارد، فعالیت گسترده  خود در تضییقات دینی علیه غیرمسلمانان این کشور را افزایش داده است.  این موضوعی است که ابتدا توسّط نفوسی در حوزه  انتخابیه من که از حرکتهای ایذایی رژیم ایران فرار کرده بودند و برای دوستان و خانواده  خود که هنوز در ایران هستند خائفند، با من در میان گذاشته شد.

 من ادّعاهای آنها را، که واقعاً وحشتناک و غم انگیز بود، مورد تحقیق و بررسی قرار دادم.  ادّعاهایی که آنها مطرح ساختند با شواهد عمده از هیأت های مستقل، از جمله نماینده  حقوق بشر سازمان ملل متّحد و عفو بین الملل مورد تأیید قرار گرفت.  در واقع آنچه که من بعد از تحقیق متوجّه شدم به مراتب از آنچه که برای من تعریف کرده بودند وحشتناک تر بود.  اقداماتی که در حال حاضر توسّط حکومت ایران انجام می شود واقعاً خوفناک است، و کسانی که اطّلاعات خوبی در تاریخ دارند باید در مورد اقدامات این رژیم فوق العاده نگران شوند.  به طور اخصّ، اقداماتی که برای شناسایی اعضاء جامعه  بهائی و تحت نظر قرار دادن آنها همراه با افزایش سبُعیت و درّنده خوییِ تبلیغات رسانه ای در هتّاکی و توهین به آنها، سبب نگرانی بسیار شدید است.

گزارشگر ویژه سازمان ملل متّحد در امر آزادی دین بعضی از این نگرانی ها را روز ۲۰ مه سال جاری  مورد تأکید قرار داد.  او رؤوس مطالب نامه ای رسمی را برای اهل عالم مطرح کرد که روز ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ توسّط رئیس ستاد مشترک قوای مسلّح ایران برای چندین نهاد دولتی ایران ارسال شده بود.  در این نامه آمده است که رهبر عالی ایران، آیت الله خامنه ای، به رئیس ستاد مشترک دستور داده که به طریقی فوق العاده محرمانه، اعضاء جامعه  بهائی را شناسایی نموده تحت نظر قرار دهند.  لذا، مشارٌالیها ابراز بیم نموده که اطّلاعات حاصله از تحت نظر قرار دادن افراد مزبور، با نقض فاحش کلّیّه موازین بین المللی،  به عنوان مبنایی جهت افزایش تضییقات و تبعیض علیه اعضاء جامعه  بهائی مورد استفاده قرار گیرد.  سازمان ملل متّحد تا کنون بیش از ۵۶ اعلامیه در محکوم کردن اعدام و زندانی شدن بهائیان در ایران صرفاً به دلیل عضویت آنها در جامعه  بهائی صادر کرده و تبعیض مشهود و بارز علیه این جامعه  دینی توسّط حکومت ایران را مورد انتقاد قرار داده است.

عفو بین الملل نیز مؤیّد این نگرانی ها است و در ابراز نگرانی نسبت به سوء رفتارهایی که علیه جامعه  بهائی این کشور صورت می گیرد، نامه ای به ریاست قوّه  قضائیه مرقوم داشته و به مشارٌالیه توصیه نموده که تضمین نماید احدی به علّت هویت دینی یا فرهنگی یا به علّت فعالیت های آرام در حمایت از جامعه  خود، زندانی نخواهد شد.  عفو بین الملل الگوی فزاینده  اذیت و آزار جامعه  بهائی را، که شاهدِ حدّاقلّ دستگیری ۶۶ بهائی از آغاز سال ۲۰۰۵ ـ آشکارا به علّت هویت بهائی آنها یا به علّت فعالیت های آرام آنها از طرف جامعه  بهائی ـ بوده، مورد انتقاد قرار داده است.  عفو بین الملل بر این باور است که در ماهها اخیر اعضاء جامعه  بهائی مکرّراً توسّط مهاجمین ناشناس مورد حمله قرار گرفته و قبرستانها و اماکن مقدّسه  آنها تخریب و نابود شده است.  خانه های بعضی از بهائیان توسّط اولیاء حکومت مصادره شده است.

بهائیان عموماً در معرض قوانین و مقرّرات تبعیض آمیز هستند که آنها را از استخدام و مزایایی چون بازنشستگی محروم می کند.  سالها است که جوانان جامعه  بهائی به علّت مقرّرات رسمی که متقاضیان ورود به تحصیلات عالیه را ملزم به تبعیت از اسلام یا یکی از سه دیانت به رسمیت شناخته شده می کند، از ورود به دانشگاه ها ممنوعند.  تاریخ به ما می گوید که شناسایی و بعد هتّاکی نسبت به اقلّیّت ها که به این طریق صورت می گیرد می تواند آغاز تضییقات فزاینده باشد.

با توجّه به وضعیت موجود، بهائیان ایران فقط می توانند در خوف و هراس از نتایج عملی چنین اقداماتی زندگی کنند.  تصوّر نمی کنم این پارلمان یا کلّ جهان سکوت اختیار کند.  ما باید تضمین نماییم که اصول آزادی، احترام، منزلت، برابری و عدالت در ایران برای اقلّیّت بهائی مرعی خواهد شد.  من همچنین به حکومت استرالیا تبریک می گویم که از طرف جامعه  بهائی، به اولیاء حکومت ایران اعتراض کرده است.  در خاتمه یک مرتبه  دیگر نماینده  تراسبی را تحسین می کنم که این پیشنهاد بسیار مهمّ را در مجلس مطرح ساخت. (اتمام وقت نماینده)

 

آقای ویلکی (نماینده  سوان) (۵:۲۷ بعد از ظهر): من با پیشنهاد نماینده  تراسبی در رابطه با امر بهائی در ایران قویّاً موافقم.  در ابراز موافقت، امروز از طرف محافل روحانی بهائیِ بلمونت، کانینگ، ویکتوریا پارک و پِرتِ جنوبی در حوزه  انتخابیه ام، سوان، صحبت می کنم.  من دو هفته قبل با هیأتی از نمایندگان محافل روحانی بهائی در دفتر حوزه  انتخابیه ام ملاقات کردم و صمیمانه از دایان مسعودی، لای لوه، هومن میلانی و اُسکار دومینگو تشکّر می کنم که نگرانی خود را مستقیماً با من در میان گذاشتند.

بیانیه  ۲۰ مارس سازمان ملل متّحد که نسبت به رفتار با پیروان امر بهائی در ایران اظهار نگرانی کرده، سندی نگران کننده است.  با توجّه به بعضی اظهارات شنیع و نفرت انگیزی که اخیراً از رهبری کشور ایران صادر شده، مسلّماً این دیدگاه تقویت می شود که ایران همچنان به لغزش به درون اقداماتِ یک دولتِ خودکامه  استبدادی ادامه می دهد.  آزادی دین و آزادی عمل به موجب اعتقادات روحانی ـ مسلّماً، آزادیِ صحّه نگذاشتن به دیانتی ـ همچنان مسلّم ترین حقوق لاینفکّ جامعه و فرد است.  همانطور که شنیده ایم، حدود ۰۰۰ر۳۰۰ نفر از پیروان امر بهائی در ایران زندگی می کنند؛ امّا، به عنوان اقلّیّت مذهبی به رسمیت شناخته نشده و حقّ ندارند به موجب دیانت خود عمل کنند.  فدراسیون بین المللی حقوق بشر در سال ۲۰۰۳ اعلام کرد:

 

از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹ تا کنون، جامعه  تقریباً ۰۰۰ر۳۰۰ نفری بهائی در ایران "کفّار غیر اهلّ ذمّه … غیر انسان" بدون "هیچ حقوق یا حمایت قانونی" محسوب می شوند."

آنها هیچ حقّی برای دریافت بازنشستگی، استخدام در خدمات مدنی، نوشتن نام بر سنگ قبر اموات خود، ارث بردن، یا اجتماع برای مراسم عبادی مذهبی ندارند.  اماکن مقدّسه و قبرستانهای آنها تخریب شده است.  اموال بسیاری از بهائیان مصادره شده و کارفرمایان تحت فشار قرار می گیرند که کارکنان بهائی خود را اخراج کنند.

 

خواندن این مطلب در هفته  گذشته ناراحت کننده بود که روز ۱۹ مه ۵۴ بهائی توسّط اولیاء حکومت ایران در شهر شیراز دستگیر شدند.  اکثر بهائیان بازداشت شده معلّمین جوانی بودند که، به عنوان بخشی از فعالیت خدماتی یونیسف به جامعه، کودکان محروم را در مدرسه ای تعلیم می دادند.  در زمان دستگیری، آنها اجازه نامه ای از شورای اسلامی شهر شیراز برای تدریس در اختیار داشتند.  این بازداشت ها، همانطور که گفتم، با توجّه به پیشینه  افزایش نگرانی و شواهد دالّ بر تشدید اذیت و آزار و تعدّی به پیروان امر بهائی توسّط حکومت ایران، صورت می گیرد.

بیانیه سازمان ملل متّحد در ماه مارس خبرِ نامه  محرمانه  اکتبر ۲۰۰۵ از رئیس ستاد مشترک ارتش ایران را منتشر کرد.  در این نامه به قوای انتظامی و واحدهای انقلابی دستور داده شده که اعضاء جامعه  بهائی را "شناسایی نموده تحت نظر قرار" دهند.  در این نامه آمده که رهبر عالی ایران، آیت الله خامنه ای، دستور داده که این اقدام به تحت نظر قرار دادن آنها صورت گیرد.  این کمال وقاحت است که سفارت ایران در کانبرا هفته  گذشته نامه ای به نمایندگان مجلس تسلیم نمود که حاوی نسخه ای از نامه  تقریباً بی منطق و عجیب و غریب پرزیدنت محمود احمدی نژاد به جرج بوش بود.  در این نامه آمده است:

 

ما به نحوی فزاینده مشاهده می کنیم که مردم در اطراف و اکناف جهان به سوی نقطه تمرکز اصلی، یعنی خداوند قدیر، توجّه می کنند.  تردیدی نیست که در اثر ایمان به خداوند و تعالیم انبیاء، مردم بر مسائل خود غلبه خواهند کرد…

 

در ادامه می گوید:

 

چه بخواهیم چه نخواهیم، جهان به سوی ایمان به خداوند توانا و عدالت جذب می شود و اراده  الهی بر همه چیز غالب خواهد شد.

 

سالوس و ریاکاریِ این نامه حیرت آور و تکان دهنده است.  رئیس جمهور ایران به خود جسارت داده که برای ایالات متّحده در مورد دین رجزخوانی کند، در حالی که اولیاء حکومت ایران در رأس تضییقات دینی علیه بهائیان هستند.  رئیس جمهور ایران همچنین داد سخن می دهد:

 

تاریخ به ما می گوید حکومت های سرکوبگر و ظالم دوام نخواهند آورد.

 

خیر، آقای رئیس جمهور، دوام نخواهند آورد، امّا متأسّفانه آنها می توانند آنقدر دوام بیاورند که مرتکب اعمال فجیع و شرم آورِ اذیت و آزار، قتل و نسل کُشی شوند.  من مجدّداً از دولت می خواهم نگرانی های محافل بهائی در حوزه انتخابیه مرا با نمایندگان حکومت ایران در میان بگذارد.

 

آقای برودبِنت (نماینده مک میلان) (۵:۳۱ بعد از ظهر): محفل روحانی محلّی بهائی حوزه انتخابیه من در کاردینیا شایر روز ۲۹ مارس سال جاری در تلاش برای آگاه کردن من از وضعیتی که بهائیان ساکن ایران با آن مواجه هستند، نامه ای به من نوشت.  آنها خوف از آن داشتند که بهائیان ساکن ایران با خطری قریب الوقوع مواجه باشند و مایل بودند این موضوع را به اطّلاع دولت استرالیا و نمایندگان مجلس محلّی خود برسانند.  من مایلم بخصوص از حسن ثابت و کریس برنارد، نمایندگانِ محفل کاردینیا، تشکّر کنم که این مطلب را به اطّلاع من، که هم نماینده  مجلس محلّی آنها و هم نماینده  دولت فدرال هستم، رساندند.  همچنین از آنها سپاسگزارم که ترتیبی دادند که اخیراً جلسه ای با نماینده  گروه بهائیان در پاکنهام داشته  باشیم.

من در نگرانی عمیق نماینده  تراسبی در خصوص رفتار حکومت ایران با بهائیان این کشور سهیم هستم.  در استرالیا، طبق مادّه ۱۱۶ قانون اساسی، دولت از کنترل یا سرپرستی دین خاصّی ممنوع است.  ما از جمله امضاءکنندگان میثاق های بین المللی هستیم که در مقابل رفتار دولتها نسبت به حقوق بشر نقش حفاظتی دارند.    ما جامعه ای آزاد و دموکراتیک هستیم که ایده  روزنامه  تحت اداره و متعلّق به دولت که عمداً نفرت و خشونت را، بر پایه  اعتقادات مذهبی، علیه گروه خاصّی از مردم تحریک کند، برای ما بیگانه است.  بهائیان می گویند که بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ صدها نفر از آنها را حکومت ایران اعدام کرده و به زندان افکنده است.  علیرغم آن که حکومت ایران با قاطعیت تمام این موضوع را انکار می کند، قضایای مستندی که سرویس های خبری، دولتها و گروه های بین المللی حقوق بشر گزارش کرده اند مؤیّد این ادّعاها است.

بهائیان اقلّیّتی دینی هستند.  در سراسر عالم، رقم تقریبی جمعیت آنها حدود پنج میلیون نفر است.  بزرگترین جمعیت بهائی که حدود ۲/۲ میلیون نفر است، در هندوستان زندگی می کنند و دومین جمعیت بزرگ بهائیان که بالغ بر ۰۰۰ر۳۵۰ نفرند ساکن ایران هستند.  کتاب سال بریتانیکا گزارش می دهد که امر بهائی در ۲۴۷ کشور دنیا استقرار یافته است.  اعضاء آن از ۲۱۰۰ گروه قومی، نژادی و قبیله ای هستند، کتب مقدّسه  آن به بیش از ۸۰۰ زبان ترجمه شده و بهائیان به ترکیب چندقومی خود بسیار مباهات می کنند.

روز ۲۰ مارس سال جاری، گزارشگر ویژه  سازمان ملل متّحد در امر آزادی دین یا عقیده گزارشی را در مورد تضییقات بهائیان انتشار داد.  درگزارش مزبور تفصیل نامه  محرمانه ای آمده که روز ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ توسّط رئیس ستاد مشترک قوای مسلّح ایران به تعدادی از نهادهای حکومتی ارسال شده و حاوی دستورالعمل هایی برای تحت نظر قرار دادن فعالیت های بهائیان بوده است.  گزارشگر ویژه در این گزارش ابراز نگرانی شدید نموده است.  گزارش در اشاره به گزارشگر ویژه می گوید که او "در مورد ابتکار تحت نظر قرار دادن فعالیت های افراد صرفاً به علّت تمسّک آنها به دیانتی متفاوت با دیانت دولتی، نگران و بیمناک است."  در گزارش آمده:

 

او این نظارت را مداخله ای غیرمجاز و غیرقابل قبول در حقوق اعضاء اقلّیّت های دینی می داند.  او همچنین ابراز نگرانی کرد که اطّلاعات حاصله در نتیجه  چنین نظارتی به عنوان مبنایی برای تضییقات و تبعیض فزاینده علیه اعضاء جامعه  بهائی مورد استفاده قرار گیرد که تخطّی از موازین بین المللی است.

 

این مورد مؤیَّد به قضایای مستند دیگری نیز هست که فرصتِ وارد شدن به آنها را نداریم.

از ابتدای سال ۲۰۰۵، بنا به گزارش سرویس خبری رویتر، بیش از ۱۲۵ مورد دستگیری وجود داشته است.  روزنامه کیهان، که تحت اداره و متعلّق به حکومت است، و نقش آن در تضییقات بهائیان نیز موجب نگرانی شدید می باشد.  بهائیان در حین شرکت در گروه های مطالعه دستگیر شده اند و از ورود به دانشگاه محرومند، و خانه های آنها تاراج شده و و خودشان از استخدام در دوایر دولتی ممنوعند.  در واقع یک گزارش کنگره ایالات متّحده حاکی از آن است که، از سال ۱۹۷۹ تا کنون، اولیاء حکومت ایران بیش از ۲۰۰ تن از رهبران بهائی را اعدام کردن و متجاوز از ده هزار نفر را از مشاغل دولتی و دانشگاهی منفصل کرده اند.

علیرغم وضعیت نگران کننده  فعلیِ امور، جامعه  بین المللی بی اعتناء به این رویدادها نبوده است.  عفو بین الملل و سازمان ملل متّحده وضعیت رو به وخامتی را که بهائیان در ایران با آن مواجه هستند، به دقّت تحت نظر دارند.  در دسامبر ۲۰۰۵، مجمع عمومی سازمان ملل متّحد قطعنامه ای را در محکومیت سابقه  ضعیف ایران در امر حقوق بشر تصویب کرد.  با نهایت افتخار می گویم که استرالیا از جمله موافقین قطعنامه  مزبور بود.  دولت استرالیا نیز این وضعیت را تحت نظر داشته و اقداماتی نیز نموده است.  دولت استرالیا موضوع را با سفیر ایران در استرالیا در میان گذاشته، و سفارت ما در طهران به حکومت ایران اعتراض کرده است.  علاوه بر آن، در دسامبر ۲۰۰۵ استرالیا به پیشنهاد تقدیمی به مجمع عمومی سازمان ملل متّحد، که قبلاً به آن اشاره کردم، رأی موافق داد.

در ایران افزایش نگران کننده ای در رویدادهای ضد یهودی نیز وجود داشته است.  آنچه که به طور اخصّ قابل توجّه است افزایشی در سیاست رسمی حکومت است که انگشت روی اعضاء جامعه  یهودی می گذارد و با افترا زدن آنها را بدنام می کند.  اذیت و آزار هر کسی را صرفاً بر این پایه که شخص مزبور به دیانتی اظهار ایمان می کند یا به موجب آن عمل می نماید، بخصوص اذیت و آزار بهائیان را قویّاً محکوم می کنم.  در این پیشنهاد امروز، من به طور اخصّ و با تمام وجود از حکومت ایران درخواست می کنم اذیت و آزار بهائیان را متوقّف سازد و به پیروان کلّیّه آئین ها و مسلک ها اجازه دهد آزادانه به اجرای مراسم و مناسک دینی خود بپردازند.

 

آقای ادواردز (نماینده  کوآن) (۵:۳۶ بعد از ظهر): اخیراً اعضاء جامعه  بهائی که به دفتر من آمدند تا در مورد تضییقات اعضاء دیانتشان در ایران ابراز نگرانی نمایند، با من ملاقات کردند.  به راستی، آنها در مورد امنیت اعضاء خانواده و عزیزانشان که در ایران ساکن و عضو جامعه  بهائی هستند، ابراز نگرانی شدید نمودند.  من نام آنها را افشا نمی کنم.  امّا، آنها از من راهنمایی خواستند که در سطح فدرال چه اقدامی می توان انجام داد که از دولت استرالیا خواسته شود در مورد تضییقات اعضاء جامعه  بهائی در ایران مداخله نماید و ببینیم که آیا دولت فدرال می تواند از نفوذ خود برای مساعدت به کسانی که مورد اذیت و آزار قرار می گیرند استفاده نماید.  من اقدام جنی جُرج، نماینده  تراسبی، را که امروز این پیشنهاد را مطرح ساخت، مورد تحسین و تمجید قرار می دهم و بی نهایت از حمایت هر دو حزب از این پیشنهاد خشنودم.

من واقفم که وزیر امور خارجه قبلاً سعی کرده که از نفوذ خود استفاده کرده که قضیه را قویّاً برای اولیاء حکومت ایران جهت خاتمه دادن به تضییقات مطرح نماید.  من صرفاً به ایشان، دولت و سازمان ملل متّحد توصیه می کنم در اعتراض های خود مداومت نمایند تا تضمین شود که ایرانیان طبق مسئولیت های حقوق بشر خود عمل می کنند.  من به بهائیانی که به ملاقات من آمدند نیز پیشنهاد کردم که به کمیته  مشترک امور خارجه، دفاع و بازرگانی مراجعه نمایند و طالب فرصتی برای سخنگویان خود شوند که با مجلس دیداری داشته باشند و نگرانی های خود را مستقیماً برای کمیته  فرعی حقوق بشر مطرح نمایند و موضوعاتی را که مایلند مطرح کنند رسماً روی کاغذ بیاورند.

بعضی از مواردی را که بهائیان به آن اعتقاد دارند باید برشمرد.  دو یا سه مورد است که مایلم به سرعت ذکر کنم.  آنها می گویند:

 

دین باید سبب الفت و اتّحاد گردد؛ سبب ارتباط بین قلوب بشر شود.  اگر دین سبب نزاع وجدال گردد، البتّه بی دینی بهتر است، زیرا عدم شیء مضرّ بهتر از وجود آن است؛ دین علاج الهی است، درمان هر درد انسانی است.[۱]

 

تعصّب دینی، تعصّب جنسی، تعصّب وطنی، تعصّب سیاسی، جمیع این تعصّبها هادم بنیان انسانیّت و جمیع  این تعصّبها سبب خونریزی است و ویرانی عالم انسانی.  لهذا تا این تعصّبها باقی حرب مهیب مستمرّ.[۲]

آخرین موردی که مایلم نقل کنم این است:

 

جمیع از برای اصلاح عالم خلق شده اند …شئونات درّنده های ارض لایق انسان نبوده ونیست.  شأن انسان رحمت و محبّت و شفقت و بردباری با جمیع اهل عالم بوده و خواهد بود.[۳]

 

در سالهای قبل که این تضییقات علیه امر بهائی در ایران وجود داشت، اهل عالم، سازمان ملل متّحد و دولتهایی مانند استرالیا دست به دست یکدیگر دادند و شدیداً اولیاء حکومت ایران را تحت فشار گذاشتند که دست از سر بهائیان بردارد.  این اقدام در گذشته  ایّام به درجات متفاوت مؤثّر واقع شده است.  بسیار مایه  نگرانی است که ما اکنون می بینیم که اولیاء حکومت ایران تضییقات خودعلیه بهائیان را تشدید می کنند.

می دانم که سایر نمایندگان به مقالاتِ اخیر، از جمله مقاله ای که روز ۲۴ مه در سرویس خبری عالم بهائی درج  گردید اشاره کرده اند که گزارش داده اولیاء حکومت ایران ۵۴ تن از بهائیان را در شیراز دستگیر کرده اند.  من خبر مزبور را از اینترنت گرفتم.  در صفحه  اوّل خبر مزبور تصویر زیبای سه جوان بهائی که روز ۱۹ مه در شیراز دستگیر شدند، درج بود.  واقفم که تعدادی از کسانی که دستگیر شده بودند، آزاد شده اند.  متأسّفانه، این سه زن جوان در میان آزادشدگان نیستند.  من افکار و امیدهایم را نثار آنها و سایر نفوسی می کنم که توسّط این رژیم خودکامه تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند.  صرفاً امیدوارم که عقاید و اصول امر بهائی، که طالب رحمت، شفقت و محبّت است، نصیب نفوسی شود که اخیراً دستگیر شده اند.

 

دکتر ساوتکات (نماینده  بوتبای) (۵:۴۱ بعد از ظهر): بین ۰۰۰ر۳۰۰ تا ۰۰۰ر۳۵۰ تن از پیروان امر بهائی در ایران سکونت دارند و با تبعیض سیستماتیک از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران مواجهند.  اعضاء جامعه  بهائی از حضور در مدارس عالی و دانشگاه ها محرومند، و وسط سال تحصیلی از دانشگاه اخراج شده اند.  در سال ۱۹۹۸ کلاس های کالج آنها مورد هجوم واقع و تجهیزات آنها مصادره شد.  اماکن مقدّسه بهائی در ایران تخریب شده است.  بیش از ۲۰۰ تن از اعضاء جامعه بهائی از اوائل دهه  ۱۹۸۰ تا کنون به قتل رسیده و بیش از هزار نفر به زندان افتاده اند.  اخیراً در کیهان، روزنامه  رسمی طهران، مقالات موهن و تحریک کننده در مورد امر بهائی درج شده است.  آنچه که به طور اخصّ نگران کننده است این است که این کار قبل از اقدامات ایذایی دولت در سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۷۹ انجام شده است.  محقّق و مفسّر معتبر و محترم خاورمیانه، برنارد لوئیس، نشان داده که ایذا و آزار اقلّیّت های مذهبی هرگز بخشی از اسلام قدیم نبوده ـ و در واقع جوامع مسیحی و سایر اقلّیّت های دینی در زمان خلفای اوّلیه اسلام در قرون هفتم و هشتم و غیره در کمال آرامش و صلح درون جامعه اسلامی می زیسته اند.

من نیز مانند سخنران قبلی، توانستم ماه گذشته با اعضاء جامعه  محلّی بهائی در حوزه   انتخابیه ام ملاقات کنم.  آنها در اشاره به گزارش اخیر گزارشگر ویژه سازمان ملل متّحد در امر آزادی دین یا عقیده، مرا متوجّه خطر کردند.  گزارش مزبور به تاریخ ۲۰ مارس به طور کلّی بیان می کند که نامه  محرمانه ای در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ توسّط رئیس ستاد مشترک قوای مسلّح ایران به نهادهای دولتی ارسال و از آنها خواسته شده که اعضاء جامعه  بهائی را شناسایی نموده فعالیت های آنها را تحت نظر بگیرند.  بعضی از فقرات بیانیه  صادره توسّط گزارشگر ویژه حاکی از آن است که او مدّتهای مدید نگران تبعیض سیستماتیک علیه اعضاء جامعه  بهائی بوده است و این که وضعیت در مورد اقلّیّت های مذهبی در واقع رو به وخامت است.

او از حکومت ایران می خواهد از طبقه بندی افراد طبق دین آنها خودداری کند و تضمین نماید که اعضاء کلّیّه اقلّیّت های دینی آزادند اعتقادات مذهبی خود را داشته باشند و به موجب آن عمل کنند.  این گزارش اخیرِ گزارشگر ویژه  سازمان ملل متّحد بعضی از نگرانی های شدید را مورد تأکید قرار داده است و می گوید که ثبت اسامی اعضاء جامعه  بهائی و تحت نظر قرار دادن آنها می تواند به طور بالقوّه خبر از حرکتهای ایذایی حکومت بدهد.

دولت استرالیا مدّتها است که نگران وضعیت حقوق بشر در ایران بوده است.  روز دوم نوامبر سال گذشته من توانستم از طرف استرالیا بیانیه ای در مورد وضعیت حقوق بشر به کمیته سوم سازمان ملل متّحد بدهم.  به موازات نگرانی نسبت به وضعیت حقوق بشر در برمه، کره  شمالی و زیمبابوه، در بیانیه مزبور آمده بود:

 

استرالیا همچنان نگران وضعیت حقوق بشر در ایران، از جمله سرکوبی مداوم آزادی بیان، تبعیض علیه زنان و گروه های اقلّیّت (از جمله جامعه  بهائی، مسیحیان، یهودیان، و کردها) و نارسایی هایی در اجرای عدالت است … ما به ایران توصیه می کنیم در مواضیع حقوق بشر بیش از پیش با سازمان ملل متّحد و جامعه  بین المللی در ارتباط باشد.

 

این بخشی از قطعنامه  مجمع عمومی سازمان ملل متّحد در مورد حقوق بشر بود.  از آن زمان تا کنون، دولت استرالیا این موضوع را با سفیر ایران در استرالیا مطرح کرده و سفارت ما در طهران مستقیماً به حکومت ایران اعتراض کرده است.

بیانیه سال ۲۰۰۵ پرزیدنت احمدی نژاد که طالب محو اسرائیل از نقشه شده، ادامه  غنی سازی اورانیوم توسّط ایران در نطنز و ایذا و آزار اقلّیّت های دینی، از جمله بهائیان، تماماً مواردی است که عمیقاً آزار دهنده و موجب نگرانی شدید است.  استرالیا باید به محکوم کردن کلّیّه این اقدامات ادامه دهد.  ما باید فشار بین المللی بر ایران را افزایش دهیم تا عضو مسئول جامعه  بین المللی باشد.  من نماینده  تراسبی را تحسین می کنم که این پیشنهاد را مطرح نمود و آن را به طریقی دوحزبی مورد بحث و مذاکره قرار داد.  پیشنهادهایی از این قبیل برای بالا بردن آگاهی بین المللی نسبت به اقدامات ایران بسیار حائز اهمّیّتند و امیدواریم تجاوز ایران به حقوق بشر را مهار نماید.

 

رئیس مجلس (آقای بارِسی): وقتی که به این بحث اختصاص داشت، خاتمه یافت.  بحث به وقت دیگر موکول می شود و از سر گیری بحث در دستور کار جلسه  بعد قرار می گیرد.



[۱]  توضیح مترجم: این خطابه  حضرت عبدالبهاء و مندرج در صفحه ۱۳۰ Paris Talks است که در بهاءالله و عصر جدید (ص۱۵۸ انگلیسی و ص۱۷۹ فارسی) نقل شده است.

[۲]  منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج۱، ص۲۴۱ / بهاءالله وعصر جدید، ص۲۷۵

[۳]  منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، ص۱۴۰

Comments are closed.