جانان سخن از زبان ما می‎‌گویی

جانان سخن از زبان ما می‎‌گویی

امروز مطلبی به دستم رسید از سخنان داهیانهء جناب رفسنجانی که بگذاریم مردم خودشان تصمیم بگیرند و کریمهء قرآنیهء "لا اکراه فی الدّین" را هم شاهد مثال آوردند.  در واقع، جناب رفسنجانی بر عقل و درایت و به عبارت دیگر به بلوغ رسیدن مردم صحّه گذاشتند.  کسانی که به بلوغ رسیده‌اند می‌توانند به استنباط از کلام الهی بپردازند و خود راه خویش را انتخاب نمایند و پایگاه روحانی درونی و باطنی خود را تقویت کرده راهی به سوی خدا بیابند.  اینگونه افراد به بهترین نحو با خدای خویش ارتباط برقرار می‌کنند و نور الهی را در رخسار یکایک بندگان خدا می‌بینند و به آن احترام می‌گذارند.  در واقع این کلام جناب رفسنجانی اگر جامهء واقعیت به خود بپوشد متضمّن اثراتی مفید خواهد بود که به برخی از آنها ذیلاً اشاره می‎شود:

اوّل آن که، وقتی نور الهی در وَجَنات جمیع بندگان خدا مشاهده شود، دیگر کسی به علّت عقیده و رنگ رخسارهء محلّ تولّد و میزان ثروت و جایگاه اجتماعی‌اش تحقیر نمی‌شود و یا احساس تکبّر نخواهد کرد.  زیرا نزد خداوند همه یکسانند و همان کتاب مقدّسی که جناب رفسنجانی به آن استناد فرمودند می‌گوید که نزد خداوند آن کس بهتر و عزیزتر است که پرهیزگارتر باشد.

دوم آن که، وقتی هر کسی خودش مخیّر باشد راهش را به سوی خداوند اختیار نماید، یعنی در مورد مهم‌ترین وجه زندگی خود در این جهان خاکی تصمیمی بگیرد که در حیات روحانی او و سفری تأثیر می‌گذارد که تا سلطنت الهی باقی است ادامه خواهد داشت، سعی خواهد نمود بهترین را انتخاب کند و دیگر مسئولیتش را به عهدهء کس دیگری نخواهد گذاشت و از آن گذشته وقتی راه به سوی خدا را خودش انتخاب کرد، بیشتر قدرش را خواهد دانست و این جز با تحقیق آزاد و مستقلّ امکانپذیر نخواهد بود.

سوم آن که، ریا و تزویر از میان خواهد رفت؛ دیگر کسی از خوف برچسب "ارتداد" تظاهر به مسلمان بودن نمی‌کند و به محض مواجهه با سؤال و جوابها در کسوت اختفا فرو نمی‌رود.  اینک آزاد است تا عقیدهء باطنی خود را بیان کند.  زیرا تزویر در یک زمینه سبب می‌شود در سایر وجوه زندگی نیز انسان به ریاکاری روی آورد و در نتیجه اعتماد میان مردمان از میان می‌رود.  حال، اگر این پیشنهاد عملی شود، البتّه میزان اعتماد مردمان به یکدیگر افزایش می‌یابد و ایران‌زمین رنگی دیگر که گویای همدلی است به خود خواهد گرفت.

چهارم آن که، بیان عقیده آزاد خواهد شد و هر کس اگر در مورد عقیده‌اش مورد سؤال واقع شود، می‌تواند حقایق اعتقادی‌اش را بیان کند و کسانی که واقعاً در جستجوی واقعیت‌ها هستند دیگر ملزم نیستند به تهمت‌هایی که دیگران در مورد عقیدهء اینان بیان می‌کنند توجّه نمایند.  هر کس در مورد اسلام قصد تحقیق دارد به مسلمانان مراجعه نماید نه به ردّیه‌های قرون وسطایی کشیشان.

پنجم آن که، وقتی بیان عقاید آزاد شود، معلومِ همگان خواهد شد که اساس جمیع ادیان یکی است و ابداً اختلافی بین آنها وجود ندارد؛ حضرت رسول همان را فرمود که حضرت مسیح گفت؛ حضرت مسیح همان را فرمود که حضرت موسی در زمان خود فرمود.  بدین سان اتّحاد بین پیروان ادیان نیز برقرار می‌شود.

ششم آن که، به تصویب مجموعه قوانین جزایی برای ترک عقیده و روی آوردن به عقیدهء دیگری که شخص احساس می‌کند او را به خدا نزدیکتر می‎سازد، نیازی نخواهد بود. همگان از راه‌های متفاوتی که پایانش واحد است به سوی خداوند واحدی رهسپار خواهند گشت و چون عاشقانی خواهند بود که به سوی معشوق یگانه راهی می‌جویند که خود جُسته‌اند و خود یافته‌اند و خود از کلام پیامبران استنباط نموده‌اند.

بنابراین، وقتی اتّحاد حاصل شود، وقتی بنیان دشمنی از میان برخیزد، وقتی همه به چشم یگانگی یکدیگر را بنگریم و بیگانگی را فراموش کنیم، دست به دست یکدیگر دهیم و وطن را آباد سازیم، بلکه کمر همّت بر خدمت اهل عالم محکم ببندیم و جمیع خلایق را به این اتّحاد فرا خوانیم.

این آزادی، همانطور که جناب رفسنجانی اشاره کردند، سبب خواهد شد مردم برای پیشرفت و آبادانی مملکت خود بیشتر تلاش کنند و وطن را خانهء خود دانند.  این آزادی و اتّحاد سبب شود که هر کسی دستگیری از دیگران نماید و دل بر همه بسوزاند و دیگر کسی طالب تفوّق و برتری نشود؛ بلکه همه در صُقع واحد قرار گیرند و در سطح واحد باشند؛ چه که وجه مشترک همه بندگی یک خدای است و عبودیت یک درگاه.  اگر خداوند همه را آزادی بخشیده و به یک چشم نگاه کرده، چرا ما بندگان چنین نکنیم؟

بدین لحاظ است که می‌گویم، "جناب رفسجانی، سخن از زبان ما می‌گویی."

مطلب جناب رفسجانی را می‌توانید در

http://www.rfi.fr/actufa/articles/102/article_2588.asp  مطالعه نمایید.

Comments are closed.