پروژه در پروژه

پروژه در پروژه

 

نامه ای خطاب به روزنامه کیهان و سایتهای وابسته از قبیل رجانیوز، فارس نیوز ، شیعه آنلاین و…

 

 

چندماه است که خانم شیرین عبادی وکالت چند نفر بهایی که بی هیچ دلیلی فقط بخاطر اعتقادشان دستگیر شده اند را به عهده گرفته ، ظاهرا" این عمل موجب ناراحتی و نگرانی شما عزیزان دراین رسانه ها شده است.لذا شروع به پروژه سازی علیه خانم عبادی کرده اید ابتدا ایشان را به واسطه قبول وکالت بهائیان،به بهایی بودن منتسب کردید اما چون در هیچ کجای دنیا دیده نشده وکالت شخصی توسط وکیلی دلیل بر متهم بودن وکیل بر همان اتهام متهم باشد ادعای بهایی بودن شیرین عبادی نیز بیش از آنکه برای اذهان عمومی قانع کننده باشد مضحک جلوه کرد پس از این پروژه دست برداشتید با سناریویی جدید وارد عرصه شدید و نوشتید چون دختر خانم عبادی در دانشگاه استادی بهایی داشته پس می توان نتیجه گرفت دختر خانم عبادی بهایی است و به همین دلیل شیرین عبادی وکالت بهائیان را پذیرفته است این پروژه نیز محتوم به شکست شد چه که خانم عبادی و دخترشان" بهایی بودن "خودشان را منکر شدند و به مسلمانی و شیعه بودن خود نیز افتخار کردندو از طرف دیگر چنین معادله ای در ذهن هیچ انسان عاقلی نمی گنجد که چون شخص "الف" شاگرد دبیرستان یا دانشگاه شخص" ب" است پس الف باید عقیده و دین ب را نیز پذیرفته باشد.چه که اگر اینطور بود بسیاری از مسلمانان دنیا – ایرانی یا غیر ایرانی – که در دانشگاه های اروپا و امریکا که اساتیدشان – کلهم اجمعین- مسیحی اند در حال تحصیل می باشند باید همه پس از تحصیل مسیحی شده باشند ( در نظر داشته باشید ایشان همه ی اساتیدشان مسیحی هستند ولی دختر شیرین عبادی فقط یکی از استادانش بهایی بوده است)

 

با شکست این سناریو ناامید نشدید و پروژه بعدی را شروع کردید ولی این بارتصمیم گرفتید از چند جهت به خانم عبادی حمله کردید تا شاید ایشان را از این طریق مجاب به انصراف از وکالت بهائیان نمائید. از یک طرف نوشتید در جلسه ی کانون مدافعان حقوق بشر در فلان تاریخ جوانی بهایی توسط خانم عبادی به پشت تریبون آورده شده و آن جوان گفته است که خودش و سایر بهائیان سی سال است از تحصیلات دانشگاهی در ایران محروم بوده اند ، از طرف دیگر جلسه دیگری از این کانون را عنوان کرده اید و با تیتر درشت نگاشتید که شیرین عبادی در این جلسه گفته است بهائیان پیرو حضرت رسول(ص) هستند ، از همه جالبتر تیتر زدید که شیرین عبادی جایزه صلح نوبل را بخاطر دفاع از بهائیان گرفته پس می توان ردپای اسرائیل را در این جایزه دید. اولا" آیا این مطلب که بهائیان اجازه تحصیلات دانشگاهی در ایران را ندارند ، دروغ است؟ واقعا" بیان این واقعیت در جلسه ای متشکل از تعدادی غیر بهایی آن هم توسط جوانی بهایی محروم از تحصیل به مدت پنج دقیقه در طی جلسه ای طولانی با آن همه سخنران آنقدر شما را پریشان کرده که از آن بعنوان حربه ای علیه شیرین عبادی استفاده می کنید؟ بعضی از اوقات در خبرها می خوانیم که از ورود خانم محجبه ی مسلمانی بخاطر حجابش به دانشگاه یا مدرسه ای در فلان شهر اروپایی ممانعت کرده اند آنوقت همین شما هستید که علیه آن کشور- که آن شهر یا دانشگاه در آن واقع است- شروع به نوشتن مقالات تند می کنید که چرا در کشور مزبور به مسلمانان اجازه نمی دهند با حجاب اسلامی که از دستورات مذهبی شان می باشد به دانشگاه یا مدرسه وارد شوند و آن کشور را بخاطر این رفتار محکوم به سلب آزادی عقیده می کنید اما فراموش کرده اید که بهائیان در ایران مدت بیست و هشت سال است که بخاطر اعتقادشان به دیانت بهایی از تحصیل در دانشگاه محروم شده اند؟ در ضمن جهت یادآوری بد نیست بخاطرتان آورم تنها کشوری که دردنیا انسانهایی را فقط بخاطر اعتقادشان از تحصیل محروم کرده است کشور عزیزمان ایران است پس امیدوارم همتی فرمائید و بجای دشمنی و تهمت زدن که امری مقبوح و گناهی عظیم است در دیانت مقدس اسلام ، موجب رفع این تبعیض از بهائیان ایران شوید. اما اینکه نوشته بودید شیرین عبادی در جلسه ای بهائیان را معتقد به حضرت محمد(ص) دانسته ، آیا مطلبی نادرست است؟ ظاهرا" شما به منابع و کتب دیانت بهایی بیشتر از بهائیان دسترسی دارید پس حتما" با مراجعه به آنها می توانید بفهمید بهائیان به رسالت حضرت محمد(ص) اعتقاد قلبی دارند و این بزرگوار را پیامبری از جانب خداوند و کتاب مقدس قرآن کریم را کتابی آسمانی و ائمه اطهار (ع) را جانشینان برحق ایشان می دانند. هر فرد از هر نژاد یا مسلک یا دینی که بخواهد بهایی شود باید پیش از بهایی شدن ، ایمان قلبی خود را به حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار(ع) اعلام کند و چه بسیار بهائیان که پیش از ایمان به ادیانی نظیر هندویی ، بودایی یا مسیحیت اعتقاد داشته اند و اسلام را دینی غیر آسمانی می دانستند ولی پس از بهایی شدن به منشاء الهی دیانت اسلام و حضرت رسول (ص) ، ایمان آوردند. پس می بینید این حربه نیز تهمتی ناروا بوده و بی اثر است اما آخرین ادعایتان که نوشته اید جایزه صلح نوبل با فشار اسرائیل به شیرین عبادی بخاطر دفاعش از بهاییان داده شده است اولا" شیرین عبادی پنج سال پیش جایزه صلح نوبل را گرفته این چه ربطی به قبول وکالت بهائیان در این چند ماهه اخیر دارد!؟ ثانیا" اسرائیل چه ربطی به بهائیان بازداشتی دارد حتما" پاسخ  می دهید بهائیان در اسرائیل زیارتگاه دارند، جامعه جهانی بهایی در پاسخ این مطلب بیانیه ای صادر کرد که در آن آمده است بهائیان هیچ ارتباطی با کشور اسرائیل ندارند و هفتادوپنج سال قبل از تشکیل این کشور به آنجا تبعید شده اند و حضرت بهاءالله بنیان گذار این دیانت به اجبار دول قاجار و عثمانی به این منطقه تبعید و در زندانی در خاک کشور فلسطین فوت کردند. به همین دلیل مرقد ایشان در آنجا می باشد پس این مدعا که بهائیان جاسوس اسرائیل هستند کذب و تهمتی نارواست. روزنامه کیهان در خبری ویژه در پاسخ این بیانیه نوشته که اگر بهائیان هفتادوپنج سال قبل از تشکیل اسرائیل به آنجا رفته اند حالا چرا آنجا مانده اند و بیرون نمی روند؟ پیرامون این خبر ویژه باید این پاسخ ویژه را نیز بدیشان گفت که بهائیان مانند همه پیروان ادیان مراقد مقدس خود را ستایش می کنند و احترام می گذارند پس مرقد مقدس حضرت بهاءالله برای همه بهائیان دنیا مورد تکریم است و اینکه در خاک کدام کشور باشد برای بهائیان دنیا مهم نیست.بی پایه بودن این خبر ویژه آنجا مشخص می شود  که مثلا" بگوییم شیعیان ایران همواره به زیارت مراقد متبرکه ائمه اطهار(ع) در عراق می روند و برای تعمیر و زیبایی این مراقد پول به عراق ارسال می کنند پس طبق استدلال روزنامه کیهان باید شیعیان ایرانی را مرتبط به عراق بدانیم!؟ و بعد برای آنکه این ارتباط را اثبات کنیم بگوئیم چرا مراقد ائمه اطهار(ع) را به ایران که کشوری شیعه است منتقل نمی کنید؟ پس حتما" چیزی وجود دارد که با آنکه بعضی از این مراقد توسط متعصبین مسلمان سنی مذهب مورد حمله قرار می گیرد باز هم آنها را به ایران منتقل نمی کنید. ( البته نگارنده این مطلب را در پاسخ به خبر ویژه روزنامه کیهان داده و شخصا" اعتقاد دارم آنقدر مراقد انبیا و اولیاء الله قابل احترام است که کسی حق اهانت به آنها را ندارد و نباید جای آنها که برتقدیر الهی بنا شده تغییر داد )

با شکست این پروژه ها این رسانه ها متوجه شدند با تهمت زدن به شیرین عبادی نمی توانند وی را از وکالت بهائیان منصرف کنند پس به زعم خود از در دوستی با ایشان برآمدید وبا لحنی دلسوزانه در آخرین پروژه که توسط رجانیوز شروع شده ، خانم عبادی برحذر داشته شده اند که مبادا گول بهائیان را بخورد چونکه بهائیان می خواهند با سوء استفاده از وی ، طاهره قره العین جدید بسازند. متاسفانه باید به اطلاعتان برسانم این پروژه نیز محکوم به شکست خواهد بود چرا که نقش شیرین عبادی بعنوان اولین دریافت کننده جایزه صلح نوبل در تاریخ ایران ملحوظ شده است ولی نمی توان وی را با شخصیتی مانند طاهره قره العین مقایسه کرد. طاهره در تاریخ فرهنگ و ادب ایران شخصیتی وصف ناشدنی ، موثر و بسیار مورد توجه است ( اگر سری به اینترنت بزنید و مقالاتی که پیرامون این شخص نوشته شده را مطالعه کنید به صحت ادعای نگارنده پی خواهید برد.) اما مقام طاهره قره العین در تاریخ دیانت بهایی مقامی  بس والا و گرامی است و فقط شیر زنانی مانند مونا محمودی نژاد،نوجوانی که سر به راه محبوب خود داد و راضی به انکار دیانت بهایی نشد یا ژینوس محمودی که عشق الهی را با پستی دنیای مادی تعویض نکرد و شهادت را پذیرفت توانسته اند در راه طاهره قدم گذارند نه شخص دیگری. ( در ضمن پیش از آنکه دنباله مبحث را بگیرم لازمست از طراحان این پروژه ها تشکری خاص بعمل آورم چرا که ایشان با حمله به خانم عبادی برای قبول وکالت بهاییان ، نه تنها موجب اشتهار این دیانت در بین ایرانیان و جوامع بین المللی شدند بلکه نشان دادند این افرادی که بازداشت شده اند فقط به جرم "بهایی بودن" دستگیر شده اند، نه جرمهای دیگری که به ایشان نسبت می دهند بلی ، بدرستی حضرت بهاءالله می فرمایند منکرین دیانت بهایی ، منادیان آن هستند )

البته امیدوارم که این آخرین پروژه شما دوستان باشد چرا که حتما" متوجه شده اید که پروژه سازی و نشر اکاذیب علیه جامعه بهایی ایران هیچ مانع و تاثیری بر روند رو به رشد دیانت بهایی نداشته است در طی ۱۵۰سال که از عمر این دیانت می گذرد بهائیان در ایران همواره مورد ظلم و فشار حکومتها بوده اند بسیاری از بهائیان کشته و دستگیر شده اند ، خانه ها و اموالشان به آتش کشیده یا مصادره شده است ، از مشاغل خود اخراج شده اند ، مراکز کسبشان بسته و یا جوازهایشان باطل شد ، از تحصیل بازداشته شده اند ، مدتها ممنوع الخروج بوده اند و… اما این دیانت هر روز در دنیای معاصر بین جهانیان پیروانی جدید پیدا می کنند. بهائیان ایران از تحصیل در دانشگاه محروم شدند ولی متعاقب آن کرسی های " بهایی شناسی " در دانشگاه های مختلف جهان تاسیس می شود، بهائیان هر چند بزرگترین اقلیت مذهبی در ایران محسوب می شوند ولی هیچگاه در این کشور به رسمیت شناخته نشدند در عوض در بسیاری از کشورهای دنیا از اروپای شمالی تا آفریقای جنوبی ، از شرق آسیا تا غرب آن ، از آمریکای شمالی تا کشورهای آمریکای جنوبی ، از قاره اقیانوسیه تا آلاسکا و کشورهای اسکاندیناوی همه و همه دیانت بهایی را به رسمیت شناختند و در کنار ادیانی با سابقه طولانی تاریخ مانند اسلام ، مسیحیت ، یهودیت ، بودایی ، زرتشتی و هندویی از ادیان شناخته شده و رسمی سازمان ملل متحد محسوب گشته اند ، با آنکه انتخاب عقیده و دین از اساسی ترین آزادیهای بشر امروزین است اما در ایران هیچ غیربهایی زاده ای اجازه بهایی شدن ندارد در عوض دیانت بهایی هر روز نقاط کور و دست نخورده زمین را فتح می کند و به تعداد پیروانش می افزاید گسترش دیانت بهایی در بین افریقایی ها ، اسکیموها و سرخ پوستان آنچنان بوده که رجانیوز مجبور به اعتراف آن گشته که البته آنرا از منظری منفی نگریسته است.

دوستان عزیز ساکن در این رسانه ها ، بهائیان در ایران نه فقط در طی این سی سال بلکه در طی صدوپنجاه سال که از عمر دیانتش می گذرد هیچگاه وکیلی نداشته اند که بخواهد از حقشان دفاع کنند مگر در مواردی نادر که آنرا هم وکیلی بهایی انجام داده است.پس فکر نکنید اگر خانم شیرین عبادی را نیز با تهدید و پرونده سازی مجبور به دست برداشتن از وکالت بهائیان بکنید تاثیری در روند رو به رشد این دیانت خواهد داشت. دیانت بهایی مانند سایر ادیان الهی با خون و مال مؤمنانش گسترش پیدا کرده و ماندگار شده است و چیزی جز ارده الهی نمی تواند از گسترش امرش آنرا بازدارد. ( گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریائش ننشیند گرد ) پس بهتر است بجای آنکه بیت المال را صرف افتراء و تهمت زدن که از معاصی کبیره در دیانت مقدس اسلام محسوب می شود ، کنید اصول برابری وبرادری را که از فرامین مهم حضرت محمد (ص) بوده را پیشه گیرید و با دادن حقوق شهروندی به بهاییان در ایران ، به جهانیان رأفت و محبت اسلامی را نشان دهید و اگر دلتان از نفرت و عداوت با دیانت بهایی آنقدر پراست که نمی توانید چنین رفتاری را انجام دهید پس بجای تهمت و کذب بستن به بهاییان که همواره نتیجه عکس داده بیائید به گفتگو با ایشان بنشینید تا اشتباه بهاییان را برایشان ثابت فرمائید  نه آنکه از همه رسانه ها به ایشان حمله کنید و حتی یک خط هم در نشریه ای اجازه پاسخگویی به ایشان را ندهید و آنچنان نگران پاسخهای بهاییان باشید که سایتها و وبلاگهای شخصی ایشان را نیز فیلتر کنید که مبادا شخصی غیر بهایی آنها را بخواند .

مقاله ام را با روایتی از حضرت علی (ع) اسوه و الگوی ممتاز شیعیان جهان خاتمه می دهم  شاید یادآوری آن ، درسی باشد که چگونه بزرگان اسلام با غیر مسلمانان رفتار می کردند و عدالت واقعی را در مورد ایشان برقرار می کردند و حتی از حق خود نیز برای اجرای عدالت برای اقلیتهای مذهبی می گذشتند ( این مطلب عیناً ازکتاب صحیفه امام که آقای خمینی در مصاحبه ای با اوریانا فالاچی نقل می کنند آمده است ) :

" من حالا برای شما مثال می زنم از این آزادی و دموکراسی . یک چیزی که تاریخ می گوید و آن قضیه حضرت امیر – سلام الله علیه- است که در وقتی که رئیس و خلیفه رسول الله بود و دامنه این ریاست عملی اش و سیاستش از حجاز تا مصر و تمام تقریباً بسیاری از آسیا ، یک مقداری حتی اروپا داشت. همین شخص که رئیس یک مملکت همچو وسیعی بود و دارای همچو قدرتی بود و قاضی را هم خود خلیفه رسول الله تعیین می کرد ، وقتی یک اختلافی بین آن رئیس و یک یهودی حاصل شد قاضی دعوت کرد او را به اینکه بیاید جواب بدهد او هم رفت در محضر قاضی نشست.قاضی خواست به او احترام بکند.گفت نه ، یک نفر قاضی باید احترام از هیچ کس نکند و ما علی السوا باید باشیم. و بعد هم که قاضی حکم بر خلاف او کرد، او تصدیق و قبول کرد."

 انتهی _ اول سپتامبر ۲۰۰۸ 

Comments are closed.