اندر حکایت  قطب علمی بهاییان !

فاران دوستی

۸ دسامبر

ظاهرا" مورد توجه قرار گرفته شدن دیانت بهایی در بین اقشار مختلف جامعه ایران موجب ایجاد حسد و بغضاء در بین بهایی ستیزان شده زیرا که ایشان خود را به هر دستاویزی می آویزند شاید بتوانند از نفوذ این آئین مقدس در بین هموطنان ایرانی ممانعت بعمل آورند . از یک طرف شروع به دستگیری و آزار و اذیت بهاییان کرده اند تا شاید این رفتار موجب شود ایرانیان را از نزدیک شدن به این آئین بترسانند و از آن دوری کنند. از طرفی دیگر ایشان با در اختیار داشتن تمامی رسانه های ارتباط جمعی کشور ، شروع به نشر کتب و مقالات و یا ایجاد سایتها و وبلاگهایی ضد دیانت بهایی کرده اند و به گمان واهی خود ، چون بهاییان از دسترسی به رسانه ها محرومند و جایی برای پاسخ به دروغها و افترائات ایشان ندارند پس بدین طریق ناروا و غیر دموکراتیک خواهند توانست دیانت بهایی را در انظار عموم بد جلوه دهند غافل از آنکه دیگر ، ایرانی ، آن ایرانی قدیم نیست که هر حرفی را بدون تامل و تحقیق بپذیرد چرا که ماهواره ها و اینترنت توانسته اند به متحریان حقیقت راهی نشان دهند تا بتوانند کذب را از دروغ تمییز دهند.

 روش دیگری که بهایی ستیزان بکار می برند دروغ وافتراء زدن به پیروان آئین بهایی است ایشان افرادی را که کار خلافی در جامعه انجام داده اند یا چهره مطلوبی در انظار ایرانیان ندارند را به دروغ ، بهایی معرفی می کنند البته این روش نیز آنقدر بچگانه بوده که خیلی زود رو می شود و چیزی جز خجلت و روسیاهی برای این مفتریان باقی نمی گذارد . یکی از این افترائات جدید را چند روز پیش در سایت فردا نیوز در مطلبی تحت عنوان " قطب علمی بهاییان و سلطنت طلبان ، سارق موزه انگلیس ! " خواندم :

http://fardanews.com/fa/pages/?cid=67305

دلیل اصلی نگارش این مطلب آنطور که از پاراگراف اول مستفاد می شود اینستکه نگارنده یا خبرنگار ( که طبق معمول اینگونه مطالب مجهول الهویه است ) چون گاردین و بی بی سی از گرایشهای فکری و سیاسی سارق مزبور یعنی فرهاد حکیم زاده حرفی بمیان نیاورده پس وی در این مطلب برخی از زوایای پنهان چهره این فرد را آشکار می کند.

 "با وجود آن‌که رسانه‌های مختلف انگلیسی از «گاردین» و «بی.بی.سی» گرفته تا نشریات زرد بریتانیا چون «دیلی‌میل» با شگفتی بسیار به این موضوع پرداختند، هیچ‌یک از آنان به گرایش فکری و سیاسی حکیم‌زاده اشاره نکرده است اما بررسی‌های خبرنگار ما برخی از زوایای پنهان چهره‌ای که اکنون برای ایرانیان رسوایی بزرگی به بار آورده را روشن می‌کند. "

خواندن این مطلب در همان ابتدا سؤالی برایم ایجاد کرد که چطور این آقایان که هر روز به دشمنی با انگلیس فخر می ورزند و افرادی را با عقاید مختلف جاسوس این کشور می دانند ناگهان دایه مهربانتر از مادر شده و نگران موزه انگلیس شده اند ؟… البته بهتر است از این مطلب بگذریم چه که صلاح خود ، خسروان بهتر دانند ! اما آقا یا خانم خبرنگار در دنباله مطلب پس از آنکه شرحی در مورد چگونگی سرقت ادبی فرهاد حکیم زاده از کتابهای کتابخانه ملی بریتانیا می دهد ( شرح کاملتر آن را میتوان در آدرس ذیل خواند :

http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2008/11/081121_sh_defaced_books.shtml )

ناگهان یاد ماموریت و حقوقی را که برای آن دریافت کرده می افتد و ماشین تهمت زنی خود را براه می اندازد و می نویسد:

" (حکیم زاده ) یکی از عوامل مهم جای دادن بهاییان در مراکز پژوهشی ایرانشناسی بود. بهاییان از جمله افراد ثابت کنفرانسهای او بودند"

همین جمله برای خبرنگار محترم دلیلی شده که حکیم زاده را " قطب علمی بهاییان " بشمارد و مطلب خود را که بجز این جمله و یکی دو جمله دیگر عینا" از روی سایت بی بی سی کپیه کرده را به نام " قطب علمی بهاییان … سارق موزه انگلیس " تسمیه کند ! اما آنچه این خبرنگار محترم فراموش کرده همانطور که پیش از این هم بیان شد اینستکه ما در عصر ارتباطات و اینترنت زندگی می کنیم و رسانه ای نمی تواند تهمتی را بیدلیل به شخصی بزند و از آن فرار کند چرا که مردم خیلی زود از طریق اینترنت متوجه دروغ بودن آن تهمت می شوند و آنوقت دیگر جایگاه آن رسانه دربین مخاطبانش متزلزل و رو به سقوط خواهد شد.

وقتی رسانه ای از فرهاد حکیم زاده بعنوان قطب علمی بهاییان نام می برد حداقل باید یک مقاله یا حتی یک خط  از این شخص که در تایید دیانت بهایی یا بهاییان نوشته را نشان دهد هم اکنون سایتهای بهایی بسیاری در فضای مجازی اینترنت ایجاد شده ومشغول به کارهستند که از جمله می توان از سایت کتابخانه بهایی ، سایت مشکین قلم ، سایت نگاه نو ، سایت پژوهشنامه ،سایت نقطه نظرو…  نام برد که همه دارای مطالب مختلفی در معرفی آئین بهایی می باشند اما در هیچکدام ازاینها حتی یک کلمه از آقای فرهاد حکیم زاده دیده نمی شود پس از این چگونه قطبیست که هیچ مریدی ندارد اما در عوض حجه الاسلام رسول جعفریان ، آقای مجید تفرشی، آقای رضا مختاری (محقق دفتر اسناد ریاست جمهوری) ، تربیت شده مکتب عبدالله خان شهبازی یعنی آقای آبادیان و بسیاری از اساتید دانشگاههای آزاد و دولتی ایران در کنفرانسهای مختلفی که آقای حکیم زاده در لندن توسط بنیاد میراث ایران برگزار می کرده همواره حضوری فعال داشته اند (فکر می کنم برای اثبات این ادعا بد نیست به آدرس ذیل مراجعه شود:

http://www.wahr.ir/reports/item162.php )

البته بعضی از محققین بهایی مانند دکتر موژان مؤمن به علت توجه و علاقه خاص بهاییان به زادگاه آئینشان یعنی ایران در بعضی از این کنفرانسها مقالات خود را ارائه داده وخوانده اند ولی نه این دلیل می شود که بهاییان با آقای حکیم زاده در ارتباطند و نه ذکر اسامی فوق دلیلی است که آن اشخاص با فرهاد حکیم زاده در ارتباط می باشند ( فکر کنید طبق استدلال خبرنگار سایت فردا نیوز اگر هر محققی قرار بود در جائیکه سخنرانی می کند مرید صاحب آن مکان می شد آنوقت وضعیت تحقیق به چه شکلی در میامد چرا که هر محققی بسته به آنکه در چه مکانی با چه صاحبخانه ای باید تحقیقش را ارائه دهد مجبور بود هر روز به رنگ درخواستی صاحب مجلس در بیاید !) بطور کلی این جور ارتباط دادنها فقط ازقلم و ذهن اشخاصی بر میاید که بجای تحقیق ، تحمیق را بر میگزینند . چقدر مطلوبتر بود که بهایی ستیزان بجای افتراء بستن به آئین بهایی و پیروانش – که به گمانم گناهی نابخشودنی در دیانت اسلام محسوب می شود-  ، با گفتگو و استدلال بهاییان را مجاب می کردند نه با زور و دروغ !شاید پای استدلالشان چوبین است و ناتوان ( خدا داند و اهلش ) .

 شاد باشید