پدر بزرگم گفت خفه ام می کند
فریبا داودی مهاجر دخترک هفت ساله هیچ شوقی برای مدرسه رفتن نداشت. تازگی ها از پدربزرگش می ترسیدو نمی خواست با او تنها باشد. تا تنها می شد پدر بزرگ اذیتش می کرد و او خجالت می کشید به پدر و مادرش حرفی بزند و حتی می ترسید که نکند پدر و مادرش حرف هایش را باور نکنند بخصوص که […]
آخرین دیدگاهها