چشمی بربند و چشمی برگشا
چشمی بربند و چشمی برگشا چون چشمی بربستم… درد را دیدم که قطره یی شد و بر دامن چکید… و چون چشمی بر گشودم… طعم عشق را چشیدم که نقش لبخندی بر لب کشید… چون چشمی بر بستم، دل از عالم وعالمیان، جمله در شکستم… و چون چشم دیگر بر گشودم، به جمال قدس جانان یکسر رسیدم، و […]
آخرین دیدگاهها